پاورپوینت کامل دانشجوی سیاست; در چیستی و چگونگی مشارکت سیاسی دانشجویان ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دانشجوی سیاست; در چیستی و چگونگی مشارکت سیاسی دانشجویان ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دانشجوی سیاست; در چیستی و چگونگی مشارکت سیاسی دانشجویان ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دانشجوی سیاست; در چیستی و چگونگی مشارکت سیاسی دانشجویان ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۸

پیشگفتار

مشارکت سیاسی از مهم ترین و اساسی ترین مطالبات دانشجویی
کشور است و نظام اسلامی نیز همواره بر ضرورت فعالیت سیاسی
دانشجویان و مشارکت فعال و مثبت آنان در مباحث سیاسی تاکید دارد.
بر این اساس، «تبیین دقیق سیاسی بودن دانشجو، ضرورت و ویژگی ها
و حدود آن در نظام اسلامی»، موضوع اصلی نوشته حاضر است که در
این زمینه تلاش می شود، از مباحثی پیرامون چیستی مشارکت سیاسی
و عوامل و سطوح مختلف آن، زندگی سیاسی دانشجویان و عوامل و
زمینه های موثر برآن، کارکردها و نقش دانشگاه و دانشجو، آموزه های
اسلامی پیرامون ضرورت و چگونگی مشارکت سیاسی و … استفاده شود.

یکم. تبیین سیاسی بودن دانشجو

دانشجوی سیاسی مطلوب در نظام اسلامی، به کسی گفته می شود که
در دانشگاه، به درجه بالایی از بینش و درک سیاسی رسیده، در قبال
سرنوشت خود، جامعه ومسائل سیاسی حساسیت لازم را نشان دهد.
سیاسی بودن دانشجو بدین معناست که یک دانشجوی متعهد، تنها
نباید در محور مسائل فردی وشخصی خود متمرکز باشد و از رویدادهای
جامعه وجهان غافل گردیده، نسبت به آن بی تفاوت باشد، بلکه باید با
اصول و مبانی منطقی و معقول، به تحلیل حوادث و رویدادهای جهانی و
داخلی بپردازد و موضع مناسب و قاطع اتخاذ کرده و حساسیت لازم را
دارا باشد. آن گونه که حضرت امام (ره)، همواره از دانشجویان و
دانشگاهیان انتظار داشتند که همچون ناظری بصیر و آگاه، هوشمندانه و
متعهدانه، عملکردها و تصمیم گیری ها را مد نظر گیرند و با نقادی
دلسوزانه، خطا و لغزش احتمالی را گوشزد کنند و همچون مشاوران و
کارشناسانی امین، مساعدت خویش را از دست اندرکاران و مجریان امور
دریغ نکنند.

همچنین در رخدادها و مراحل حساس و تعیین کننده ای چون
انتخابات، همراه با دیگر بازوان فکری جامعه، با ارائه ملاک ها و
معیارهای صحیح، مردم را برای مشارکت و حضور موءثر در
سرنوشت خویش مدد رسانند و در جهت گیری ها و خلق بسترهای
اجتماعی – فرهنگی، تسهیل کننده راه تحکیم مقاومت ملی و انقلابی
در برابر جهان خواران، امت اسلام را حامی و هادی باشند و به مدد قدرت
فنی و دانش خویش، در تشخیص و افشای ترفندهای دشمنان،
لحظه ای درنگ به خود راه ندهند.(۱) مقام معظم رهبری نیز تصریح
می کنندکه «مسئولیت بزرگ دانشجویان بسیجی، تحلیل درست، بررسی
کارشناسانه و ریشه یابی مسائل اساسی کشور و جهان اسلام و حضور
هوشیارانه، بانشاط و فعال در صحنه است».(۲)

مشارکت سیاسی

مهم ترین و اساسی ترین خواست دانشجوی سیاسی، «مشارکت
سیاسی» است؛ مشارکت سیاسی Political Participation))، در
اصطلاح سیاسی، به معنای تلاش شهروندان، برای انتخاب رهبران
خویش، شرکت موثر در فعالیت ها و امور اجتماعی و سیاسی و تاثیر
گذاشتن بر صورت بندی و هدایت سیاست دولت است.(۳) در واقع
مشارکت سیاسی، مجموعه ای از فعالیت ها و اعمالی است که شهروندان
به وسیله آن، در جست و جوی نفوذ یا حمایت از حکومت و سیاست
خاصی هستند.(۴)

افراد یک جامعه به سه گونه مختلف، با نظام سیاسی رابطه دارند:

۱. بعضی تنها به سائغه حمایت و حفاظت از دولت عمل کرده رفتار خود
را بر اساس نیازها و تقاضاهای حکومت تنظیم می کنند و در واقع
مشارکت حمایتی Support participation)) دارند.

۲. برخی در تلاش برای اصلاح یا تغییر نظام، یا حداقل تصمیم و
جهت نظام حکومتی هستند.

۳. برخی دیگر نیز، بر خلاف دو گروه فوق، مواضع انفعالی Passive)) یا
بی طرفانه دارند. بعضی نویسندگان، سه نوع رفتار سیاسی یاد شده را به
دو دسته عام مشارکت فعال و مشارکت انفعالی تقسیم کرده اند.(۵)

سطوح مشارکت سیاسی

مشارکت سیاسی شهروندان، مفهومی سلسله مراتبی است؛ از سطوح
متعددی تشکیل شده و تعیین کننده میزان شدت و ضعف
مشارکت سیاسی افراد است.(۶) در یک جمع بندی، مهم ترین این
سطوح عبارت است از:

۱. رأی دادن و شرکت در گزینش و انتخاب مسئولان سیاسی و
اجتماعی.

۲. آزادی بیان و شرکت در تشکل های فعال سیاسی و نقد و ارزیابی
عملکرد نهادها، مسئولان و ساختار حکومتی.

۳. نامزد شدن برای پست ها و کرسی های سیاسی و فعالیت آزاد
انتخاباتی.

۴. دخالت و مشارکت در تغییرات و اصلاحات درون ساختاری

۵. اقدام و عمل برای تغییرات بنیادین نهادها و ساختارهای نظام
حکومتی .

از آنجا که میزان تحقق سطح پنجم مشارکت سیاسی در مقایسه با
سطوح دیگر، بسیار اندک است و معمولا مشارکت سیاسی، دخالت ها،
فعالیت ها و مشارکت های درون ساختار و نظام سیاسی است؛ از این رو
واژه «مشارکت سیاسی» غالبا در یکی از چهار سطح نخست
مشارکت به کار می رود.(۷)

عوامل مشارکت سیاسی

عوامل متفاوتی در میزان مشارکت سیاسی افراد و جوامع مختلف
تاثیرگذار هستند.(۸) بر اساس مدارک و شواهد فراوان، مشارکت سیاسی
در تمام سطوح، بر طبق پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تحصیلات، شغل،
جنسیت، سن، مذهب، قومیت، ناحیه و محل سکونت، شخصیت و
محیط سیاسی یا زمینه ای که در آن مشارکت صورت می گیرد، تفاوت
دارد.(۹) این عوامل معمولا در محورهایی نظیر وضعیت اقتصادی،
سیستم و فرهنگ سیاسی و آداب و رسوم و باورهای دینی و مذهبی جمع
بندی می گردد.(۱۰)

دانشجویان و سیاست

بررسی رابطه دانشجویان با سیاست و شناسایی عوامل و زمینه های
موثر بر آن، از ابعاد مختلف قابل تحلیل و ارزیابی است؛ از دیدگاه
مارکوزه، هابرماس، فوکو، دانشجویان دارای سه ویژگی و خصیصه
اصلی اند که می توانند پتانسیل و ظرفیت جنبش های اجتماعی جدید
باشند:

۱. خصیصه سنتی؛ دانشجویان جوان هستند و جوانی برای خود
ویژگی هایی دارد. عمده ترین ویژگی جوانی این است که سن هیجان ها و
انرژی های متراکم است که می خواهند، این انرژی متراکم و هیجان
انباشته را در جایی تخلیه کنند؛ از این رو سن دانشجویی سن مقتضی
تحرک و حرکت های انقلابی است.

۲. ویژگی معرفتی؛ چون دانشجو با معرفت ها و اطلاعات تازه سر و کار
دارد و از لحاظ روشی نیز متُد انتقادی و تحلیلی را دنبال می کند، به وضع
موجود رضایت نمی دهد و با آن درگیر است. پرسش گر و انتقادگر است و
این ویژگی موجب می شود که دانشجو به عنوان محور اصلی تحرکات
اجتماعی شناخته شود.

۳. دانشجو محافظه کار نیست؛ کسانی چون مارکوزه و دیگران
می گفتند که طبقات اجتماعی، به علت وابستگی به کار، شغل و درآمد،
محافظه کاراند، اما دانشجو چون کار و اشتغال ندارد، محافظه کار نیست؛
آرمان خواه است و در راه آرمانش هزینه می کند و به هزینه کردن، راحت
رو می آورد.(۱۱)

از نظر اقتصادی و اجتماعی، دانشجویان در جوامع معاصر، گروه های
حاشیه نشینی هستند که در طی دوران دانشجویی، جایگاهی در درون
شیوه تولید و متن روابط اقتصادی جامعه ندارند و به عنوان نیروی کار
فوق العاده آینده، از منابع بخش عمومی یا بخش خصوصی ارتزاق
می کنند.

از منظر اجتماعی ویژگی های زندگی دانشجویی عبارت است از: دور
افتادگی از خانواده، احساس گسیختگی و آزادی در انتخاب راه زندگی،
زندگی دسته جمعی در خوابگاه ها، زندگی نامطلوب جنسی و تراکم انرژی
جنسی- حیاتی، دور افتادگی از متن واقعی زندگی اجتماعی(۱۲).

چنین شرایطی در کنار بهره مندی از سن جوانی همراه با شور، هیجان
و تحرک، وارد شدن در جرگه روشنفکری به دلیل آغاز به تحصیلات
عالی و آشنایی نزدیک و نسبتاً نظام مند با مسائل اجتماعی و سیاسی،
بهره مند بودن از فرصت تحلیل های دسته جمعی خوابگاهی پیرامون
شرایط اجتماعی و سیاسی داخلی و جهانی و…، جنبش های دانشجویی
را در وضعیتی قرار می دهد که اغلب خصلتی آرمانگرایانه می یابند.(۱۳)

اساساً نوع زیست دانشجویی به گونه ای است که زمینه ای مساعد برای
پیدایش جنبش های اجتماعی ضد سنتی، عدالت خواهانه و آرمانگرایانه
پدید می آورد.(۱۴) در حقیقت تجمعِ بخشی از نیروهای آگاه جامعه که از
سطح تحصیلی نسبتا بالا و روحیه کنکاش و بررسی علمی برخوردارند،
وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روند مناسبات اجتماعی را در
معرض نقادی دانشجو و دانشگاه قرار می دهد . ذهن نقّاد و حسّاس
دانشجو، وی را به تفکر و تامّل نسبت به مشکلات جامعه می کشاند؛ به
این معنی که میزان مشکلات موجود در جامعه، بر میزان شدت یا کاهش
انتقادها، اعتراض ها و فعالیت سیاسی دانشجویان تاثیر دارد . هر چه
مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بیشتر باشد، میزان
اعتراض ها و انتقادهای دانشجویان نیز بیشتر و رادیکال تر خواهد بود و
به عکس، چنانچه میزان مشکلات بزرگ در جامعه کمتر باشد،
جنبش های دانشجویی نیز اصلاحات و انتقادهای محدودتری خواهند
داشت.(۱۵)

از منظر فرهنگی و سیاسی نیز در جوامعی که نظام ارزشی، اجتماعی و
سیاسی آنان، آمیختگی تنگاتنگی با دین و آموزه های دینی داشته باشد،
و دخالت در سیاست را از وظایف فردی و اجتماعی بداند و نظام حاکم نیز
بر مشارکت و حساسیت دانشجویان در امور سیاسی تاکید داشته،
زمینه های مناسب را فراهم آورد، دانشجویان انگیزه بیشتر و جدی تری
در قبال تحولات سیاسی داشته، بر ارتقای کمی و کیفی مشارکت
سیاسی آنان به شدت تأثیرگذار است.

دوم . ضرورت سیاسی بودن دانشجو

در مورد سیاسی بودن دانشجو و اینکه آیا لازم است، دانشجو علاوه بر
فعالیت های علمی و پژوهشی خویش، مشارکت سیاسی داشته باشد؛ سه
تفکر وجود دارد:

۱. عده ای مخالف سیاسی بودن دانشجو و هرگونه فعالیت سیاسی او
هستند و به فرموده مقام معظم رهبری، «در محیط دانشگاه، بعضی ها
حوصله حرکت ندارند؛ می گویند بگذار کارها را بکنیم، درسمان را
بخوانیم، زودتر این ورق پاره را بگیریم و مثلاً دنبال کاری برویم… اینها
مشمول… بیداری، خیزش و حرکتی که عنوان دانشجویی دارد،
نیستند».(۱۶)

۲. برخی دانشجوی سیاسیِ پیرو و کاملاً فاقد درک و بینش سیاسی
می خواهند تا به عنوان ابزاری، افکار آنها را در سطح دانشگاه تبلیغ کند و
به اصطلاح به عنوان «توپخانه و مهمات سیاسی»(۱۷) عمل کند. ترویج
کنندگان چنین تفکری، عموماً جریان های سیاسی، احزاب و باندهایی
هستند که تنها در پی کسب قدرت، به هر وسیله بوده، با استفاده از
جایگاه مهم دانشگاه و موقعیت حساس دانشجویان، اهداف نامشروع و
غیرقانونی خود را حتی با نادیده گرفتن امنیت ومنافع ملی، در جهت
تضعیف نظام اسلامی و مردمی کشورمان تعقیب می کنند.

۳. دسته سوم با رویکردی واقع بینانه، به جایگاه دانشگاه و دانشجو و
نقش مهم آن در ساختارهای اساسی کشور، بر ارتقای سطح بینش و
تحلیل سیاسی دانشجویان، حفظ استقلال و مشارکت سیاسی مناسب
با نقش و کارکردهای دانشجویی، تاکید و اهتمام دارند.

مهم ترین دلایل

در یک جمع بندی، مهم ترین دلایل ضرورت سیاسی بودن و لزوم
مشارکت سیاسی دانشجو عبارت است از:

یکم. آموزه های اسلامی

در نگاه دینی و با مراجعه به نصوص و مبانی اسلامی، مشارکت سیاسی
و حساسیت به امور جامعه، به عنوان یک حق، وظیفه و تکلیف همگانی،
مورد اهتمام آموزه های دینی مبین اسلام است که در آموزه های
متعددی نظیر مقام خلیفه الهی انسان، بیعت با حاکم، امر به معروف و
نهی از منکر، عنصر مشورت، پاسخ گویی والیان و حاکمان به مردم و
نظارت بر قدرت سیاسی و …، تبیین گردیده است.(۱۸)

بر اساس جهان بینی اسلامی و آیه شریفه «اِنِّی جَاعِلٌ فِی الاَرضِ
خَلیِفَه»(۱۹)؛ انسان، جانشین خدا در زمین و موجودی آزاد و خود مختار
است و این آزادی و اختیار، آن گاه که با آگاهی و قدرت قرین گردد،
مسئولیت را به بار می آورد. از این منظر انسان در برابر خدا، خود،
انسان های دیگر و طبیعت مسئول است. شهید صدر در تفسیر آیه فوق
می نویسد: «خلافت انسان درقرآن، در حقیقت شالوده حکومت انسان بر
هستی است و حکومت میان مردم، همه از ریشه همان خلافت
سرچشمه می گیرد: «حق حاکمیت ملی» نیز به عنوان خلیفه الله بودن
انسان ها می تواند مشروع و قانونی باشد».(۲۰)

این مسئولیت از سویی موجب می شود که انسان در قبال سرنوشت،
کمال و سعادت خویش احساس وظیفه کند و از سویی دیگر، چون به
تعامل و تاثیر و تاثّر خود با اجتماع واقف است، خود را نسبت به اجتماع
مسئول بداند. پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرماید:«اَلَا کُلُّکُم رَاعٌ وَ کُلُّکُم
مَسئُولٌ عَن رَعیتِه»؛ شما همه ناظر و راهبر و نسبت به یکدیگر مسئول
هستید. علامه محمد تقی جعفری، آموزه دینی شورا و مشورت را نشانه
جایگاه خاص مردم در تعیین سرنوشت شان می داند.(۲۱) برخی
مفسران نیز، نقش اراده و اختیار انسان را در تعیین سرنوشت سیاسی
خویش فراتر از بحث شورا، به کلیه مباحث اجتماعی قرآن و فقه سیاسی
تسرّی می دهند.(۲۲)

از سوی دیگر، مشروعیت حکومت دینی امری الهی بوده، به قبول و
نفی مردم بستگی ندارد؛ اما در عین حال، مقبولیت حکومت که از رهگذر
رضایت عمومی و مشارکت همگانی در قالب بیعت مردم با رهبر جامعه
محقق می شود، همواره مورد اهتمام پیشوایان دینی بوده و در فقه
سیاسی اسلام مورد توجه و بحث قرار گرفته است.(۲۳) چنان که حضرت
علی(ع) هنگام بیعت مردم با وی، حق حاکمیت و تعیین حاکم را از
حقوق اختصاصی و مسلم مردم عنوان کرده و می فرماید: «ای مردم!
تعیین حاکم جزء حقوق شماست و کسی نمی تواند بر مسند
حکومت بنشیند، مگر آنکه شما او را انتخاب کنید. من به عنوان حاکم،
تنها امین و کلید دار شما هستم».(۲۴) حضرت امام(ره) نیز تصریح
می کند: «از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و
نوع حکومت خود را در دست داشته باشد».(۲۵)

بالآخره اینکه از مهم ترین حقوق دولت بر مردم و از وظایف سیاسی
افراد در جامعه، مسئولیت نظارت و نصیحت زمامداران و حکومت
اسلامی است.(۲۶) بنابراین، از منظر دینی و با مراجعه به نصوص
ومبانی اسلامی، مشارکت سیاسی فعّال و حساسیت نسبت به سرنوشت
خود و جامعه، نه تنها یک حق، بلکه یک تکلیف حتمی، ضروری و
«ارزشی مطلوب» برای دانشجویان و عموم جامعه است.(۲۷)

دوم. حقوق اساسی

اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مشارکت سیاسی
آحاد مردم را به رسمیت شناخته و راهکارهای تحقق آن در نظر گرفته
شده است.(۲۸) چنان که در اصل پنجاه و ششم قانون اساسی جمهوری
اسلامی ایران می خوانیم: «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن
خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته
است. هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند، یا در
خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از
طرقی که در اصول بعد می آید، اعمال می کنند». دراصل ششم نیز
آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید، به اتکای آرای
عمومی اداره شود؛ از راه انتخابات، رئیس جمهور، نمایندگان مجلس
شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها یا از راه همه پرسی» اصل
بیست و ششم قانون اساسی نیز این گونه مقرر می دارد: «احزاب،
جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا
اقلیت های دینی شناخته شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال،
آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض
نکنند. هیچ کس رانمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در
یکی از آنها مجبور ساخت».

سوم . کارکردهای اجتماعی

تبیین کارکردهای دانشگاه، به عنوان یکی از مهم ترین بخشهای
ساختار فرهنگی کشور و نقشی که دانشجو در این زمینه به عهده دارد؛ به
خوبی مبین ضرورت مشارکت سیاسی دانشجویان است؛ از دیدگاه
اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی که به تبیین و بررسی ساختار های
نظام اجتماعی، کارکرد و روابط آنها با یکدیگر پرداخته اند، و به نظریه
«ساختارگرا کارکردی» مشهور است؛ دانشگاه کارکرد و نقش موثری بر
سایر ساختارهای جامعه دارد. چنان که تالکوت پارسونز، با ترسیم یک
نظام سلسله مراتبی سیبرنتیک معتقد است که کارویژه نظام فرهنگی،
کنترل و نظارت از طریق تولید دانش و اطلاعات است که با ایفای نقش
فرهنگی مطلوب خویش، نظام سیاسی را جهت دهی و هدایت کرده و
برای نظام اقتصادی نیز قابلیت های لازم را تامین و نیروی انسانی مورد
لزوم را تربیت کند و ظرفیت انطباق نظام را با محیط افزایش دهد و برای
نظام اجتماعی نیز الگو و راهنمای عمل خواهد بود؛ به عبارت دیگر،
کارکرد نظام اجتماعی، حفظ انسجام و ثبات یک جامعه است و کارکرد
نظام سیاسی تحقق اهداف تعهد آور یک نظام است و نظام اقتصادی،
به دنبال انطباق نظام با محیط اطراف است و دانشگاه محلی است که
ظرفیت انطباق با محیط، اعم از فیزیکی و اجتماعی را افزایش داده،
موجبات تسلط و کنترل بر آن، به منظور رفع نیازهای انسانی را فراهم
می سازد. همچنین نقش مهمی در اهداف سیاسی و استراتژی نظام
سیاسی و تامین الگوی ثبات اجتماعی را برعهده دارد.(۲۹)

بر این اساس، دانشگاه جزیره ای مستقل از جامعه نیست و ضمن
تاثیرپذیری از نظام سیاسی، توانایی مهمی در تاثیرگذاری بخش های
مختلف آن دارد . زمانی تحصیل کرده یک محیط علمی قادر خواهد بود،
برای سامان دادن به مدیریت نظام اجتماعی،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.