پاورپوینت کامل آزادی و آزادگی در اندیشه حسینی ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آزادی و آزادگی در اندیشه حسینی ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آزادی و آزادگی در اندیشه حسینی ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آزادی و آزادگی در اندیشه حسینی ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

اشاره

آزادی، گرچه از دیرگاه در شمار مفاهیم برجسته و فاخر فلسفه سیاسی
بوده، در دنیای جدید نیز نگاهی گسترده و نو به آن شده و اهمیت
افزون تری یافته است. این اهمیت از چه رو است؟ آیا انسان دنیای قدیم
با این مفهوم فربه فلسفی و دینی و اجتماعی زندگی کنونی، بیگانه بوده
است؟ پاسخ هر چه باشد از یک نکته نمی توان غفلت کرد و آن اینکه
آدمی همواره آزاد چشم به جهان می گشاید و خداوند، آزادی را به طور
تکوینی در نهاد او به ودیعت نهاده است. به فرموده خداوند در قرآن کریم:
“اِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیل اِمَّا شَاکِراً وَ اِمَّا کَفُوراً؛ ما او را به راه آورده ایم، چه سپاس
گزار باشد، چه ناسپاس.”(۱) و به گفته امام علی(ع) “لاتکن عبد غیرک، و
قد جعلک الله حراً”؛ بنده دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده
است.”(۲) گرچه بنا به نوشته برخی اندیشمندان، تولد آزاد آدمی، دربند
بودن همواره اش را در زندگی جمعی به دنبال داشته است.(۳)

آزادگی، اما داستان دیگری دارد. داستان آزادگی به ارزش های فروتر
زندگی آدمی باز می گردد. دین، برای زندگی آدمی ، آداب و رسوم و سننی
نهاد و زندگی دنیوی آدمی را با ارزش هایی فراتر و فروتری همراه ساخته
است تا در پرتو آن ارزش ها با کرامت و عزت و حرمت زیست نماید. هر
گاه این ارزش ها دچار خدشه شود، آدمی باید برای دفاع از آنها به پا خیزد
و از جان مایه بگذارد.

در نگاهی کوتاه به اندیشه دینی در می یابیم که با دو سویه مکمل
مواجهیم: یک سویه که دعوت به آزادی در حوزه خصوصی و درونی انسان
است و دیگری که حوزه عمومی و زندگی جمعی است. در آن سوتر سخن
از ارزشی است که به گونه ای شهره عام و خاص است که در دین نیز
تأکیدی بر آن نمی توان یافت. سویه ای که در فقدان آن نمی توان حتی
ارزش واقعی یک زندگی دنیوی را درک کرد تا چه رسد به درک زندگی
اخروی.

و این آن چیزی است که امام حسین(ع) در آخرین لحظات، کشندگان
خویش را بدان فرامی خواند: “ان لم یکن لکم دین و لاتخافون المعاد
فکونوا احراراً فی دنیاکم”.(۴) این آزادی، که امام آزادگان آنان را به آن
فراخواند که: “اگر دین ندارید و از روز بازپسین نمی هراسید، دست کم در
این دنیا آزاده باشید”، پایین ترین سطح آزادی است که حتی انسان
های پست هم توان درک آن را داشتند؛ زیرا این نوع از آزادی از ذات
انسان ناشی می شود. اما آن آزادی که در سیره سبز امام آزادمنشان
همواره دیده می شود، فراتر از این آزادی سطحی و ابتدایی است و
گستره دراز دامن آن تا توحید پیش می رود و عوالم عرفان حقیقی و
عشق الهی را در بر می گیرد. آن آزادی سرخ که در شفق شهادت و در
مشهد سیّدالشهدا دیده می شود، بسی فراتر از آزادیی است که زبانزد
خاص و عام است. فاصله شعارهای خاکی با آن آزادی متعالی و آسمانی
چنان زیاد است که گاه تا مرز تضاد و تناقض نیز پیش می رود.

روی سخن در نوشته حاضر بیشتر متوجه آن جنبه ای است که آزادی
خوانده می شود و در دنیای قدیم و جدید دغدغه تمامی آزاداندیشان و
آزادمنشان بوده است. گو اینکه از آزادگی هم سخن به میان خواهد آمد و
شاید نتوان این دو بعد را به گونه ای دقیق از هم بازنمود. اما این دو بعد
عظیم را در سیره و رفتار شخصیتی می جوییم که همواره برای انسان
های آزاداندیش و آزادمنش نماد آزادی و آزادگی و دین داری بوده و
هست: حسین، آن انسان آزاده و آزاده ای که بشریت امروز را چاره ای
نیست که به او اقتدا نماید و آزادی و آزادگی خود را در زندگی فردی و
جمعی، در منش و گفتار وی جست و جو کند. آن که به درستی ابوالاحرار،
پدر آزادگان، خوانده شده است.

تأمل در مفهوم آزادی

اما آزادی چیست و چرا درباره آن سخنان والا و دل ربایی گفته شده و
می گوییم؟ در یک کلام باید گفت آزادی جوهره انسانیت و آدمی بودن و
آدمی زیستن است. آزادی یعنی آن که بتوانی آن گونه رفتار کنی که خود،
آن را برگزیده ای. مانعی در پیش نباشد و فارغ از هر چه و هر که به آن چه
مطلوب تو است دست یابی و آن کنی که می خواهی. اما آیا این تعریف
دست یافتنی است؟ به طور مسلم، پاسخ منفی است. انسانی که دائم در
تعامل با دیگران به سر می برد، نمی تواند به همه خواسته ها و انتخاب ها
و گزینش های خود دست یابد. از این رو، آدمی، لاجرم باید به سمتی
حرکت و میل نماید که بتواند از حد مطلوب و مطمئنی از این عنصر
جوهرین شخصیت و هویت انسانی خویش بهره مند گردد.

در پاسخ به چیستی آزادی و فضاهای گوناگون آن، آثار متنوع و
متعددی نگارش شده است. اما این پرسش جای طرح و بررسی دارد که
چرا تا کنون بشر به یک پاسخ، برداشت و تفسیر واحد و مورد اجماع از
آزادی دست نیافته است و تلقی های گوناگونی از آزادی رواج دارد. به
نوشته آیزایا برلین “در تاریخ بشر همه اخلاقیون آزادی را ستوده اند. اما
معنی آزادی نیز مانند کلمات خوشبختی، خوبی، طبیعت و حقیقت به
قدری کشدار است که با هر گونه تفسیری جور در می آید.”(۵) همو
می نویسد، نویسندگان تاریخ عقاید، بیش از دویست تعریف برای این
واژه ضبط کرده اند. اگر چه مفهوم آزادی همواره پر ابهام و رازآلود بوده
است، اما همواره یک خواست همگانی بوده و هست.

در یک بحث از مفهوم آزادی می توان به “آزادی منفی” و “آزادی
مثبت “اشاره کرد. آزادی منفی را در فارسی باید به “رهایی” یا “آزادی از”
بازگردانیم. آزادی از، یعنی آزاد بودن از یک رشته منع ها و زنجیرها و
زورها، آزادی از بیگانگان، آزادی از سلطان جبار، آزادی از ارباب و آزادی
از زنجیرهایی که بر دست و پای انسان بسته شده است. کسی که در
زندان است، طالب آزادی از و آزادی منفی است. می گوید در زندان را باز
کنید تا از زندان بیرون بروم. کسی که بنده است و طالب آزادی است،
طالب آزادی منفی است. کسی که دست و پای او را به زنجیر بسته اند،
می خواهد زنجیر را نفی کند.

اما اگر آزادی منحصر به “آزادی از” یا منفی بشود، ناکام و ناتمام
می ماند. انسان پس از کسب آزادی، نمی داند با آن چه کند و رفته رفته
داشتن آزادی به پدید آمدن پاره ای نتایج ناگوار و هرج و مرج منتهی
می شود. بنابراین، تا آزادی مثبت یا “آزادی در” مکشوف آدمی نیفتد،
“آزادی از” چندان سودمند نخواهد بود. آزادی مثبت و به تعبیری “آزادی
در “پس از آزادی منفی فرا می رسد. وقتی موانع از جلو پای افراد برداشته
شد، در زندان باز شد و شریک ارباب از سر برده ای کوتاه گردید، آزادی
منفی محقق می شود و از اینجا به بعد نوبت «آزادی مثبت» یا «آزادی
در»، فرا می رسد.

از این جا است که فضاهای آزادی مطرح می شود و افراد مطلوب و
مقصود خود را طرح می نمایند. غالباً بسیاری از اختلافات مکاتب نیز، به
غیر از اختلاف در مبانی نظری، از این جا ناشی می شود. چنان که
می توان گفت در دیدگاه امام خمینی و نیز غالب اندیشمندان مسلمان
غرض از دست یابی به آزادی، رسیدن به سعادت و کمال است. می توان
گفت که در نگاه امام آزادگان نیز، آزادی روشی است برای دست یابی به
هدفی دیگر که همانا رسیدن به کمال و سعادت و قرب الهی است. از این
رو است که پاره ای از متفکران مسلمان، نظیر امام خمینی، برای
دست یابی به این هدف متعالی، آزادی را به نحو مطلق جایز دانسته
است. انسان با آزادی مطلق در راه رشد استعدادهای متعالی تلاش
می ورزد و سعی می کند به قله های تعالی و کمال دست یابد.

برخی از صاحب نظران معتقدند تمامی مباحث مربوط به آزادی را
می توان به شکل یک تئوری بیان کرد و از این رو در قالب یک تئوری،
مفهوم مثبت و منفی آزادی قابل تبیین است. از این رو آزادی از یک
وحدت مفهومی برخوردار است. با توجه به این وحدت مفهومی، می توان
برداشت ها از آزادی را در قالب یک تئوری ارائه نمود. آنچه بیان می شود
عبارت است از:

× is “(6) is not)) free from Y to do not do) )or
become not become))Z ”

در این تئوری فرمول گونه با توجه به آنچه در بحث از آزادی منفی و
مثبت آمد، شخص ابتدا سعی می کند به آزادی منفی دست یابد. به این
معنا که × (فاعل و عامل) با از بین بردن Y (مانع و رادع) بتواند و سعی
کند به آزادی دست یابد. این تلاش فرد برای رهایی و از میان بردن
موانع، در واقع تلاش برای دست یافتن به آزادی منفی است که اگر
موفقیت آمیز باشد، آزادی منفی محقق شده است. اما با توجه به این
تئوری، این وضعیت هنوز به پایان نرسیده است؛ زیرا این پرسش مطرح
می شود که شخص، این آزادی را برای چه چیزی می خواهد. طبیعتاً
بخش دیگر تئوری مذکور به این پرسش پاسخ می دهد و می گوید
شخص، آزادی را برای این می خواهد که اقدام و کاری را انجام دهد و یا
به وضعیت خاصی که Z (غایت و هدف) است برسد.

بنابراین، شخص آزادی را برای غایت و هدفی می خواهد که این هدف
با توجه به مفروضات، شرایط و اقتضائات جغرافیایی و اندیشه ای،
می تواند متفاوت و متنوع باشد و حوزه ای گسترده از مسائل اجتماعی،
سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را شامل شود. بر این اساس مشاجرات
درباره آزادی ، مشاجره درباره سه شرط مورد اشاره است که به عامل
(الف)، مانع(ب) و به اقدام یا حالت(پ) مورد نظر اشاره دارد.

به رغم تنوع و تکثر برداشت ها که از مفهوم آزادی صورت گرفته است و
با توجه به ابهام معنایی مفهوم آزادی، امام خمینی معتقد است آزادی
یک مسأله بدیهی و روشن و بی نیاز از تعریف است. این رویکرد البته با
توجه به خاستگاه آزادی در نزد اندیشمندان مسلمان قابل تحلیل و
بررسی است زیرا آنان آزادی را ودیعه ای الهی می دانند که خداوند آن را
در نهاد هر انسانی به ودیعه نهاده است. می توان در بحث مفهوم آزادی
به دو جنبه سلبی و ایجابی در اندیشه امام خمینی اشاره کرد. در یک
مورد ایشان در گفت و گو با یکی از روزنامه نگاران مشهور، در تعریف
آزادی می گوید:

“آزادی یک مسأله ای نیست که تعریف داشته باشد. مردم عقیده شان
آزاد است. کسی الزامشان نمی کند که شما باید حتماً این عقیده را داشته
باشید، کسی الزام به شما نمی کند که حتماً باید این راه را بروید، کسی
الزام به شما نمی کند که باید این را انتخاب کنی، کسی الزامتان نمی کند
که در کجا مسکن داشته باشی یا در آنجا چه شغلی انتخاب کنی. آزادی
یک چیز واضحی است.”(۷)

قطعه فوق علاوه بر اینکه آزادی را مسأله ای واضح و روشن ارزیابی
می کند، از سویی مصادیق گسترده ای از آزادی ها را نیز بیان می نماید که
می تواند در تبیین و تحلیل آرای امام خمینی در باب آزادی کمک
فراوانی بنماید و راه های کاربست و کاربرد این مباحث را بر روی
کارگزاران بگشاید. تأکید امام خمینی بر فقدان الزام و اجبار و آزادی از
هراس و تهدید، به نسبت امنیت و آزادی اشاره دارد.

در تعریف فوق، بیشتر جنبه منفی و سلبی آزادی و به عبارتی “آزادی
از “مورد توجه امام خمینی قرار گرفته است. در نخستین مرحله از گفت و
گو در باب آزادی، به وجوه سلبی آزادی از بیش از هر چیزی تأکید شده
است. از آنجا که آزادی مثبت پس از آزادی منفی فرا می رسد، می توان به
مواردی از سخنان ایشان اشاره کرد که در آنها به وجوه ایجابی آزادی نیز
اشاراتی شده است. از جمله این که:

“شما امروز آزاد هستید، همه برادران و خواهران امروز آزادند و آزادانه از
دولت انتقاد می کنند. از هر چیزی که برخلاف مسیر ملت و اسلام باشد
انتقاد می کنند، مسائل سیاسی را از دولت تقاضا می کنند. این نهضت
شما را آزاد کرد و از آن بندهایی که بر ملت بود نجات داد. الآن آزادانه در
اینجا مجتمع هستید و آزادانه مسائل سیاسی و اجتماعی محل احتیاج
ملت را طرح می کنید. شما امروز خودتان در سرنوشت خودتان دخالت
می کنید. خودتان مسائل سیاسی را طرح می کنید و از دولت می خواهید.
این معنای آزادی است.”(۸)

یکی از سویه های آزادی مثبت که در کلام ایشان به آن اشاره و تأکید
شده است، انتقاد از مجموعه کارگزاران نظام سیاسی است تا امور در
مجاری اصلی و اساسی و قانونی خویش به پیش رود، راه های انحراف
مسدود و راه های اصلاح هموار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.