پاورپوینت کامل نسل سوم و آینده انقلاب اسلامی ۹۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نسل سوم و آینده انقلاب اسلامی ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نسل سوم و آینده انقلاب اسلامی ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نسل سوم و آینده انقلاب اسلامی ۹۳ اسلاید در PowerPoint :
۱۶
مقدمه
انقلاب اسلامی ایران ثمره حرکت آزادی خواهانه و اسلام گرایانه مردم
مسلمان ایران بود که ابهت استکبار را شکست و نظر جهانیان ر ا به خود
جلب کرد .عظمت این انقلاب بزرگ ؛پرسش از آینده آن را اهمیت
می بخشد ؛پرسش از آینده انقلاب بدین معنا است که آیا این انقلاب به
اهداف خود رسید؟ اگر چنین است این اهداف چه آثاری در پی خواهد
داشت ؟و اگر کامیاب نبوده آیا در آینده توفیق خواهد یافت ؟و با توجه به
وضع موجود ،چه آینده ای در انتظار انقلاب اسلامی ایران است ؟
با شناخت اهداف و آرمانها و همچنین وضع موجود و چالشهای فرا
روی اهداف انقلاب می توانیم پاسخ این پرسش را دریابیم.
اهداف انقلاب
انقلاب اسلامی ایران حرکتی بود که به دعوت عارفی فقیه آغاز شد و به
رهبری او ادامه یافت و هدف آن تحول زندگی انسانها در همهٌ ابعاد بود
؛در حقیقت، ماهیت انقلاب ،گذر از حیات طبیعی به حیات طیبه بود .
حیات طبییعی آنگاه روی می نماید که انسان در دام توهم و توحش
گرفتار آید و به سرگرمی با موهومات و بازی با موجودات فریفته شود ؛در
این شرایط بی نهایت طلبی وظرفیت نامحدود آدمی از هوسها برخاسته
و ارادهٌ انسان به موهومات وموجودات معطوف می شود.
حیات طبیعی به دو صورت مکملی سلطه گرانه و سلطه پذیرانه تحقق
می یابد؛ زیرا در این شرایط بی نهایت طلبی عدهٌ کمی که در موضع
قدرت قرار می گیرند ، به تصاحب و تسلط بر همه چیز حتی انسانها تعلق
می گیرد؛ این گروه برای حفظ حیات طبیعی سلطه گرانه خود مردم را در
وضعیت حیات طبیعی سلطه پذیر قرار داده، با پندارپردازی از طریق
ترویج ترس ،ترس،خرافات و عقاید باطل، حیات طبیعی را تداوم
می بخشد.
در مقابل حیات طیبه ،یعنی زندگی پاک و پیراسته که بر اساس ایمان
به خداوند قادر یکتا و عمل صالح استوار است،۱ رشتهٌ اوهام را می برد و
پرده پندار سلطه پذیری را می درد و به استکبار و سلطه گری “نه”
می گوید ؛ زیرا تنها قدرت و حکومت خداوند را پذیرفته و در حدود
شریعت ، زندگی انسان را سامان میدهد.
انقلاب اسلامی قیام لله بود امام همواره می فرمود ؛
“مهم انگیزه الهی است که همه چیز به خدا بر می گردد.”۲
تمام تلاش امام برای کنار زدن حجابهای معرفت حق ؛تربیت و تزکیه
جامعه بود تا با پیدایش ایمان و عمل صالح حیات طیبه تحقق یابد.
اگر نهضت امام خمینی و مردم ایران به سوی رفع ظلم و براندازی
اساس استکبار و کفر پیش رفت ، به این علت بود که پندارپردازی و
سلطه گری مستکبران را نپذیرفت و حجابهای ایمان و موانع معرفت
حق تعالی را کنار زد؛ وقتی انسان از راه خودشناسی به خدا شناسی
برسد۳و از زیر سلطهٌ هوسها و شیطان درون ،بیرون آید ، به منبع عزت و
قداست نگریسته و پیوسته است۴و به سلطه ٌشیاطین بیرونی گردن
نمی نهد و حسینی زیستن را بر می گزیند ؛ زیرا سلوک حسینی آیین
انسانیت و آزادگی است .
“اگر انسان پیدا شد ،زیر بار زور نمی رود … انسان برای خدا کار می کند و
برای خداست ؛ زندگی اش برای خداست و مردنش برای خداست.”۵
لازمهٌ عرفان راستین و ایمان الهی که اساس حیات طیبه و غایت
آفرینش انسان ، عدالت اجتماعی به تمام معناست. امام به مردم آموخت
که اگر در پی عرفان و کمال هستید ، باید با ستم و استکبار بستزید و
زنجیر استضعاف را فرو افکنید. همه انبیا برای رساندن انسان به معرفت
، از راه تربیت و تزکیه آدمیان آمدند و با پیشوایان کفر مبارزه کردند زیرا
تزکیه انسان که موجودی اجتماعی است باید در دو ساحت فردی و
اجتماعی صورت گیرد. مستکبرانی که با انباشتن منابع مادی آخور خود
را فربه می سازند و برای آنها مهم نیست مردمان در فقر و ضعف چه
می کنند بلکه تنها ثروت و قدرت را می بینند و می خواهند، برای رسیدن
به کامیابی ظالمانهٌ خود مردم را از عرفان حق تعالی و در نتیجه هویت
انسانی خود بیگانه می سازند و در این ظلمات جهل آنها را به هوسها و
هرج و مرجها و ترسها و انواع پندارها سرگرم می سازند.
پس هدف انقلاب اسلامی تحول حیات طبیعی به حیات طیبه بود
؛یعنی تحرک مردم از جهل و ستم پذیری به سوی عدل و عرفان که
ارکان حیات طیبه هستند. بی تردید عدالت اجتماعی و اهداف
سیاسی انقلاب در راستای یگانه خواسته اصیل انسان ؛ یعنی عرفان
حق بوده است. امام خمینی می فرمود :
“این نهضت یک تحولاتی آورده است که آن تحولات روحی انسانی
در نظر من بسیار اهمیتش بیشتر از این پیروزی در مقابل شاه سابق و
قدرتهای بزرگ است .”۶
“سازندگی روحی مقدم بر سازندگی ها است ؛جهاد سازندگی از خود
افراد باید شروع شود و خودشان را بسازند وبا شیطان باطنی جهاد منشاٌ
جهادهایی است که بعد واقع می شود.”۷
بنابرین ، انقلاب اسلامی حرکت بود از حیات طبیعی به سوی حیات
طیبه ؛ و هدف آن رسیدن به زندگی پاکی است که ساحت معنوی هستی
و حیات انسان را به فروغ معرفت روشن ساخته و عرصه مادی زندگی را
به زیور عدالت می آراید.
راهکارهای تداوم حیات طبیعی و حفظ سلطه
نیروی استکبار همواره برای حفظ سلطه گری خود و برپایی خیمه
حیات طبیعی ، انسانها را به بازی با اوهام و هوسها سرگرم می کنند تا از
خواست خداوند غافل و منحرف شده و به واسطه خدا فراموشی به خود
فراموشی برسند و با از دست دادن هویت و حیثیت انسانی و معنوی
خویش بردگی و بندگی مستکبران را بر می تابند. معمولاً در این وضعیت
بی هویتی و ظالمانه، فشار و رنج و ناکامی حاصل از این پندارپردازیها
افزایش پیدا می کند و گرایش فطری انسانها به معرفت، حقیقت، عدالت
و سعادت، جهاد مصلحانه صالحان و رسالت رسولان حق را معنی دار
کرده، به نتیجه می رساند. البته تا وقتی که مردمان به خود نیایند و مایل
به تغییر شرایط حیات طبیعی نشوند روزنه ای گشوده نشده و دستی برای
یاری برنمی آید.
اموری که دست مایه پندارپردازی مستکبران و سلطه گران در حیات
طبیعی قرار می گیرد عبارتند از:
۱. از مواردی که در طول تاریخ حیات طبیعی بشر مورد پندارپردازی و
سرگرمی سلطه پذیری انسان بوده است ،ترویج ابتذال و تحریک
شهوات و هوسبازی کردن مردم است . چنین مردمان خام و
خمودی،جراٌت وجسارت جنبش و جهاد علیه سلطه گران و ستمگران را
نخواهند داشت . در زمان محمد شاه این راهبرد اجرا می شد . مستکبران
و ایادی داخلی آنها از هیچ تلاشی برای رواج هوسبازی و بی بندو باری
فروگذار نکردند:
“اینها می خواستند که هر قوه ای که احتمال بدهند در مقابل اجانب و
اربابها می آیند و هر فکری را که احتمال بدهند که این فکر در مقابل
آنهاست ،اگر بتواند ،فکر را از آنها بگیرند.
فکر را چگونه بگیرند ؟با اعتیاد به مشروبات ،با اعتیاد به هروئین و
امثال این مخدرات که فکر انسان را می گیرد ، انسان را از میان تهی
می کند و مراکز فحشایی که سرتاسر مملکت بود. مراکز فسادی که
سرتاسر مملکت بود ،این هم جوانها را مشغول به امور شهوانی می کردند
،که بکلی افکار را از دستشان می گرفت .این برنامه ای بود که روی یک
حساب دقیق این کارها انجام می گرفت.”۸
این حربهٌ استکبار امروز هم در کار است و اگر شور و عطش عدالت
خواهی و معرفت جویی از بین مردم به ویژه جوانان رخت بربندد آینده
ای بدتر از گذشته در انتظارمان خواهند بود.
۲. یکی دیگر از حوزه های پندارپردازی اصحاب اراده قدرت ،تنیدن
تار اوهام و اعمال بی محتوا و بی معرفتی است که با نام دین ارائه
می گردد و اندیشه و اراده مردم را درک بی عدالتی و درگیری با آن ناتوان
می سازد. وقتی علمای دربار مستکبران، مفسر دین شوند به محافظه
کاری و توجیه وضع ناعادلانه حیات طبیعی می پردازند؛ آن دین حتی اگر
اسلام باشد با این همه ابعاد عمیق و اصیل اجتماعی و عدالت خواهانه ،
باز هم اسلام سلطنتی و اسلام آمریکایی و اسلام استکباری خواهد بود.
انتقادات حضرت امام از محدود کردن دین و محصور شدن متدینین در
احکام عبادی و فردی و غفلت از احکام و ابعاد سیاسی و اجتماعی دین
اسلام به همین جهت بوده است. ایشان به مورخان می فرماید:
“شما باید نشان دهید که چگونه مردم ،علیه ظلم وبیداد ،تحجر و واپس
گرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام
سرمایه داری ،اسلام التقاط ودر یک کلمه اسلام آمریکایی کردند .”۹
در نظر روشن بینان ابهامی نیست که از غائله تکثرگرایی دینی قرار
است چنین اسلامی بیرون بیاید و صدا البته باید مراقب بود که
سردمداران قدرت در داخل کشور نیز به چنین اسلامی رو نیاورند؛ اسلام
محافظه کاری که تنها خاصیت سیاسی و اجتماعی اش توجیه قدرت
آنان باشد و از عدالت خواهی و معرفت و تهذیب تهی گردد. اگر
بی عدالتی رواج یابد و مردم و روحانیت انقلابی در مقابل آن سکوت
کسانی پیدا می شوند که اسلام استکباری را قرائت کرده و بی عدالتی را
جامه حقانیت می پوشانند؛ چنان که رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای
فرمودند : “محافظه کاری قتلگاه انقلاب است.”۱۰
۳. همه فرعونهای تاریخ حیات طبیعی انسان ایجاد ترس و وحشت را
به عنوان حیاتی ترین حربهٌ سلطه گری خود مورد استفاده قرارداده اند.
امروز بویژه این راهبرد مورد توجه استکبار جهانی قرار گرفته است.
تهدیدات آمریکا علیه ایران فقط برای به استضعاف کشیدن این ملت
سرفراز است. و بنابر نظریه روانی برناردلوین۱۱ به نظر نمی رسد در پس
این تهدیدات پر سر و صدا جرأت حمله وجود داشته باشد.
۴. آخرین ابزار سلطه گری که با تحکیم شالوده های مدرنیته به طور
موءثری به کار گرفته شد، اوهام نظام یافته و ظاهراً معقولی به نام دانش
است. از مهمترین پندارپردازیهای استکبار در عصر دانش، علومی است
که در مراکز پژوهشی و علمی وابسته به سرمایه داری تولید می شود و
غایتی غیر از توجیه و مشروعیت دادن به سلطه گری آنان ندارد.۱۲
دانش این روزگار بیمار است به ویژه در حوزه علوم انسانی و علوم
اجتماعی. کسانی که از پس پندارهای پوچ اما فریبنده این علوم به
حیات بشر می نگرند به ویژه آنان که ناآگاهانه به امید یافتن دانه ای، در
دام این اوهام افتاده اند باید چشم های خود را بشویند و بگشایند و جور
دیگری بنگرند و بیندیشند.
امروز از سویی فلسفه سیاسی اجتماعی لیبرال دموکراسی توجیه
می شود، از سوی دیگر با طرح تئوریهای کثرت گرایانه در حوزه معرفت
دینی، فلسفه و فقه سیاسی اجتماعی اسلام را به تزلزل و زوال می کشند
و این همه نیست مگر نیرنگ استکبار برای بازیابی سلطه از دست رفته.
این امر سه راهبرد مقابله را می طلبد: روشنفکری متدینانه نخبگان
علمی، هوشیاری واستقامت مردم و عملکرد عدالت جویانه مسئولان.
نیروی استکبار
نیروی استکبار که ملت را به استضعاف می کشید دربار و دولت ایران در
زمان حکومت پهلوی نبود، بلکه حکومت وابسته پهلوی خود، بخشی از
پروژه استضعاف ملت ایران بود، اما به علت این که خود را به نیروی
استکبار جهانی نزدیک کرده و از مردم فاصله می گرفت، در جهبه
مستکبران و از اصحاب اراده قدرت به شمار رفت و با خشم و خروش
انقلابی مردم مواجه شد.
بنابراین نیروی استکباری که مردم با آن سر ستیز و ناسازگاری داشتند،
سلطه فراگیر شیطان بزرگ و استکبار جهانی آمریکا بود؛ بدین جهت
حضرت امام تسخیر لانهٌ جاسوسی آمریکا در ایران را انقلاب دوم نامیده
و در محرم ۱۳۵۸ در مورد آمریکا فرمودند:
“این ماه محرم با ماه محرم سابق فرقها دارد ،از جمله فرقها این است
که ما در ماه محرم سابق با دستگاه ستمکار پهلوی مواجه بودیم ،چون
دستگاه شاخه ای از فساد ام الفساد بود و در این ماه ،در این ماه محرم
مواجه هستیم با ام الفساد…..”۱۳
بنابراین ،در حقیقت، انقلاب اسلامی با براندازی حکومت پهلوی به
پایان نرسیده، بلکه بیداری مستضعفان جهان و براندازی استکبار
جهانی که در حکومت آمریکا تبلور یافته، به منظور رساندن همه انسانها
به معرفت الهی علت و هدف نهایی انقلاب اسلامی است، که مساوی با
قیام حضرت قائم آل محمد می باشد .
افزون بر این، هدف نهایی که هنوز حاصل نشده است، منافع و نیروی
وسیع استکبار جهانی هنوز در کار است تا همین مقدار از کامیابی
انقلاب را نیز تباه سازد و این بار دیگر به استضعاف در آوردن مردم اکتفا
نخواهد کرد و ریشه بینش معنوی دینی که انقلاب را ایجاد کرد هدف
گرفته است؛ راهبرد اساسی آمریکا در این ماجرا ایجاد نظام دروغین
لیبرال دموکراسی به سبک سیاسی غرب در ایران است.
برنامه آینده استکبار جهانی
از مهترین مسائلی که در تحلیل و تحقیق آینده انقلاب شایان توجه
است، طرح استکبار برای آینده می باشد، که با ملاحظه منافع خود و
تجربه ای که از کارکرد انحرافی منورالفکری در انقلاب مشروطه داشت،
از این جریان فکری و سیاسی، حمایتی همه جانبه به عمل آورد و از هیچ
کوششی برای حذف اسلام از نظام سیاسی ایران فروگذار نمی کند و
حربه های اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی را به کار می گیرد تا
اسلام را در عرصه سیاسی و اجتماعی ناتوان و ناکارآمد نشان دهد و
امیدوار است تا حکومتی وابسته را جایگزین الگوی سیاسی اسلام سازد.
امروزه متاٌسفانه شاهد هستیم که بعضی آگاهانه در تاٌمین و تحقق این
مطلوب استکبار جهانی کوشش علمی وتئوریک انجام می دهند و برخی
دیگر با غیر اسلامی عمل کردن و بی عدالتی، عملاً موءیدات موهومی را
در این جهت پدید می آورند.
اگر مردم هر چه بیشتر به معرفت جویی و عدالت طلبی روی آورند و جان
و جامعه خویش را از جهل و جور پاک سازند، هیچ قدرت استکباری بدون
داشتن پایگاه در درون این جامعه، به آن تعرض نخواهد کرد و در صورتی
که مردم، راه معرفت جویی و عدالت خواهی را حسین وار نپویند در تندباد
تهدیدهای استکبار، ساده لوحان بی جرأت سردمدار سلطه پذیری
خواهند شد و وضعی به مراتب بدتر از گذشته را در پیش خواهیم داشت.
بنابراین، تداوم و تعالی به توده های ملت که همان مستضعفان رسته از
بند و مغضوب ابر قدرتها هستند وابسته است. چنان که حضرت امام
فرمودند:
“پایه های تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پا
برهنگان مغضوب قدرتها و ابر قدرتها است.”۱۴
مجاهدان
حضرت امام با تکیه بر گرایشهای عمیق فطری مردم ،هوشمندی
سیاسی در استفاده از فرصتها، اخلاص، خداخواهی و هدایت امام
خمینی.مردم به سبیل الله در بسیج ملت مستضعف ایران توفیق یافت و
با امدادهای غیبی، مردم را به مقام مجاهدان جویای حیات طیبه رساند
و خط سوم مجاهدان را میان مستکبران و مستضعفان کشید تحول
حیات طیبه تحول طبقه مستضعف به مجاهد است مستضعفان
کسانی هستند که در ناتوانی و نادانی سلطه مستکبران را می پذیرند و
مجاهدان با توجه به خداون
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 