پاورپوینت کامل پایان نئومحافظه کاری ; مروری بر دیدگاه های تجدید نظر طلبانه فرانسیس فوکویام ۵۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پایان نئومحافظه کاری ; مروری بر دیدگاه های تجدید نظر طلبانه فرانسیس فوکویام ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پایان نئومحافظه کاری ; مروری بر دیدگاه های تجدید نظر طلبانه فرانسیس فوکویام ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پایان نئومحافظه کاری ; مروری بر دیدگاه های تجدید نظر طلبانه فرانسیس فوکویام ۵۹ اسلاید در PowerPoint :
۲۳
تقریباً هشت ماه پیش جرج بوش آماده می شد تا با ارائه گزارش امنیت
ملّی ایالات متحده، اعلام کند که امریکا در جنگ علیه تروریسم در
افغانستان و عراق، پیروز بوده و تکیه بر نیروی نظامی برای گسترش
ارزش های دموکراتیک باید ادامه داشته باشد. همزمان، فرانسیس
فوکویاما در کتاب جدید خود، راه دیگری را پیمود و دموکراسی، قدرت و
میراث نئو محافظه کاران را به انتقاد گرفت تا در دو بعد نظری و عملی، از
ضعف سیاست های امریکا پرده بردارد.
این ارزیابی فوکویاما از سیاست خارجی امریکا، در حالی ارائه می شد که
صدای اعتراض و مخالفت با سیاست های جاری این کشور در خاور
میانه بلند بود. او بر خلاف اندیشمندان و تحلیلگران سیاسی منتقد
سیاست های امریکا، همانند اسکرافت و هولر دویان، یکی از قطب های
گروه محافظه کاران جدید است و همان گونه که خود در مقدمه کتابش
اشاره کرده، در بسیاری کارهای تحقیقاتی و فکری این گروه مشارکت
داشته و مهم تر اینکه او نویسنده مقاله مشهور «پایان تاریخ» در سال
۱۹۸۹ است که بعدها آن را تکمیل و تحت عنوان «پایان تاریخ و آخرین
انسان» در سال ۱۹۹۲ به چاپ سپرد و در آن دیدگاه هایش را این گونه
توضیح داد که تاریخ قرن بیستم، تاریخ نزاع های ایدئولوژیکی بین
لیبرالیسم و دموکراسی از یک سو و نظم فاشیستی و کمونیسم از سوی
دیگر بود که به پیروزی قاطع اندیشه غربی دموکراتیک، در پایان جنگ
سرد و سقوط کمونیسم منجر شد. این کتاب یکی از پایه های فکری نئو
محافظه کاران به شمار آمد و فوکویاما، به عنوان سر آمد این جریان
فکری ظاهر گردید و در ترسیم سیاست خارجی امریکا، نقش فعالی ایفا
کرد.
در پرتو این پیشینه، کتاب جدید فوکویاما (۲۰۰۶) آسیب سختی به
گروه محافظه کاران جدید وارد آورد و مبانی آن را زیر سؤال برد و در آن
تحول و انشعاب از این گروه و مقوله مشهور آن را اعلام کرد و یاد آور شد
که حرکت نئومحافظه کاران، به عنوان یک پدیده سیاسی و موجودیت
فکری به چیزی تبدیل شد که از این پس نمی تواند آن را تأیید کند. او در
آغاز این کتاب، اصول و مبانی فکری نئومحافظه کاران را توضیح
می دهد و می گوید که ریشه این اصول به اندیشمندانی یهودی باز
می گردد که در دهه ۳۰ و ۴۰ قرن گذشته به میدان آمده و تحت عنوان
مجموعه «سیتی کالج او نیویورک» sity collagc of newyowrk شناخته
شدند؛ مثل اروینگ کریستول، دانیل بل، ایروبخ هوی، سیمون مارتن
لیپست، فیلیپ سنزنیک، دانیل پاتریک موینهن و دیگران که به آنها
پیوستند. وی می افزاید که این گروه در آغاز اندیشه ای متمایل به چپ
آزاداندیش و خواهان آن دسته ارزش های اجتماعی و اقتصادی بود که
مساوات و برابری را می طلبید؛ اما به مرور در برابر کمونیسم آهنین که در
سیاست های استالین نمود یافته بود، به دشمنان کمونیسم تبدیل شدند.
فوکویاما اعتراف می کند که نئو محافظه کاران، اساساً گروه یا حزبی
سیاسی نبوده، بلکه یک جریان ایدئولوژیکی با میراث فکری متعدد بود؛
اما در چهار مبنا و اصل مؤثر بر سیاست خارجی اتفاق نظر داشته اند.
۱. اهمیت شکل و نظام دولت (داخلی) و ارزش های همراه آن که در
سیاست خارجی تعیین کننده هستند؛ به این ترتیب که سیاست خارجی
نظام های دموکراتیک، بازتاب ارزش های جوامع لیبرالی و در نتیجه نظام
و حکومت داخلی محور سیاست است.
۲. قدرت امریکا، برای دستیابی به اهداف اخلاقی به کار گرفته می شود
و ایالات متحده مسئولیت حمایت از امنیت جامعه بین المللی را بر
عهده دارد که این مسئله در اثنای جنگ جهانی دوم و جنگ بالکان،
واقعیت خود را نشان داد.
۳. اعتقاد به اینکه تلاش ها برای تحقق عدالت اجتماعی از طریق
دخالت های دولت، روابط اجتماعی را متأثر و موجودیت جامعه را
خدشه دار می سازد و نتایج عکس در بر دارد؛ در این خصوص به حکومت
استالین در دهه چهل قرن گذشته اشاره دارد.
۴. بی اطمینانی به کارآیی حقوق بین الملل و مراجع بین المللی آن
برای دستیابی به عدالت و امنیت؛ این اصول فکری توسط عناصر
کلیدی این جریان، مثل البرت ها مالستی و لفروتیز و دیگران به سیاست
خارجی بر آمده از مکتب واقع گرایی در سیاست خارجی امریکا ترجمه
شده است؛ همانند آنچه توسط هنری کسینجر ترسیم و به عنوان مفهوم
باز دارندگی متقابل مشهور شد.
نئو محافظه کاران طی دوران ریاست جمهوری نیکسون و کسینجر،
متعرض سیاست های اتحاد جماهیر شوروی شدند. و در دهه ۸۰ نیز بین
نئو محافظه کاران و دولت رونالدریگان که سیاست خارجی متشدّدانه ای
نسبت به اتحاد شوروی سابق داشت و آن را امپراتوری شر می نامید،
تلاقی فکری پیش آمد.
هم سویی فکری بین محافظه کاران و راست گرایان طی دهه ۸۰ رو به
افزایش نهاد و در اتخاذ رویکرد واقع گرایانه و سیاست خارجی مبتنی بر
واقع گرایی در رویارویی با اتحاد شوروی سابق متحد شدند. به نظر
فوکومایا، رشد جریان نئو محافظه کاری در دهه ۹۰ در اثر دو واقعه
تاریخی بود: سقوط کمونیسم و انقلاب تکنولوژیک.
پایان جنگ سرد و سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال ۱۹۸۹،
به مثابه اعلام و اعتراف به پیروزی سرمایه داری و لیبرالیسم بود و این
دو، بیشترین اثر را در تحکیم و تقویت جریان نئو محافظه کاری و
اطمینان آفرینی در اندیشه های آن داشتند.
غیاب دشمن (سابق) برای نئو محافظه کاران، توهم برتری قطعی
تفکر لیبرالیسم در رویا رویی با تفکر کمونیستی را آفرید و این اعتقاد را
در ذهن آنها به وجود آورد که حکومت های استبدادی و دیکتاتوری، به
راحتی می توانند سقوط کنند؛ بی آنکه آثاری منفی از این سقوط بر جای
بماند و به محض اینکه این سقوط اتفاق بیفتد، دموکراسی حاصل
خواهد شد. بر همین اساس بود که بر سیاست مداخله مستقیم در به
کارگیری قدرت نظامی برای انهدام نظام حکومتی صدام حسین در
عراق تکیه شد.
تحول دیگری که موجب تقویت نئو محافظه کاران گردید، انقلاب
تکنولوژیکی و پیدایش سلاح های هوشمند و برتری اسلحه های دور برد
و نشانه گیری دقیق بود که بیشترین تأثیر را در پیچیده شدن مسئله
ویتنام و هراس از در غلطیدن در جنگ های منطقه ای و گرفتار شدن
ارتش امریکا به خسارتها و زیانهای روحی و روانی، و تخریب روحیه کل
جامعه امریکا داشت.
مسئله غیر قابل تردید، اینکه تحولات تکنولوژیکی صنایع نظامی در
رویکردهای سیاست خارجی اثر گذار بود و بیشترین جرأت را برای تکیه
به راه حل نظامی به وجود آورد؛ به گونه ای که پیروزی در کوزوو و نخستین
جنگ خلیج فارس، این اطمینان و مصداق را به نئومحافظه کاران
بخشید که تفکر آنها درست است و بر همین اساس تمامی افکار و
اندیشه ها به سیاست توجه می شد.
ارزیابی فوکویاما از سیاست خارجی ایالات متحده، در زمان ریاست
جمهوری جرج دبلیو بوش که بر اصول نئومحافظه کاری استوار بود،
این چنین ادامه می یابد که از سال ۲۰۰۱ تحولات چشم گیری در
سیاست های امریکا به وجود آمد و از همان زمان در فرهنگ سیاست
خارجی و استراتژی امنیت ملی امریکا، اصطلاحات جدیدی پدیدار شد
که در عرصه فکر و عمل سیاسی تأثیر گذار گردید؛ مانند هژمونی امریکا،
تغییر اجباری و اجتناب ناپذیر حکومت ها، قانونی بودن به کارگیری
نیروی نظامی در جنگ باز دارنده با نزدیک شدن به سیاست جنگ های
پیشدستانه و یکجانبه گرایی امریکایی.
همین معادله فکری بود که این گرایش را در سیاست ایالات متحده ـ و
نه هیچ دولت و گروه دیگر ـ به وجود آورد که برای مداخله نظامی در
انهدام حکومت هایی که ارزش های دموکراسی را مورد تعرض، و ثبات
جهانی را مورد تهدید قرار می دهند، حقانیت و شایستگی دارد و می تواند
در چار چوب انجام وظیفه، به عنوان ابر قدرت اقدام کند و امنیت و صلح
بین المللی را در گرو انجام این مسئولیت بداند.
فوکویاما سپس از جنگ عراق انتقاد می کند که براساس تحقیقات
مخدوش و غلط و بر پایه اطلاعات تأیید نشده از وجود سلاح های کشتار
جمعی و روابط رژیم صدام حسین و سازمان القاعده، برای باز گذاشتن
دست نیروهای افراط گرای اسلامی در به کارگیری و تسلط بر سلاح های
کشتار جمعی به وجود آمد.
از دیدگاه او، اشتباهات سیاسی امریکا در مبالغه خطر افراط گرایی
اسلامی و عدم پیش بینی عکس العمل ها و آثار منفی اعمال هژمونی
امریکایی خلاصه نمی شود. همان گونه که او کوتاه بینی قدرت مردان
ایالات متحده در این پیش بینی را مورد انتقاد قرار می دهد که معتقد
بودند، مداخله نظامی به جایگزینی صلح می انجامد.
به طور کلی عصاره و جوهره اختلاف نظر فوکویاما و دولتمردان
امریکایی را می توان در این موارد بر شمرد:
۱. خطر اسلام افراطی
فوکویاما معتقد است که افراط گرایی اسلامی، به معنای بازگشت به
سلفی گری نیست و تنها می توان آن را در حد واکنش به جهانی شدن و
مدرنیسم در قرن بیست و یکم دانست که هویت آنها را هدف قرار داده
است. در این چار چوب، وی معتقد است که مسلمانان به طور کلی یک
خطر امنیتی برای ایالات متحده نبوده و در سودمندی ارزش های
دموکراتیک سفسطه نمی کنند؛ اما با سیاست های امریکا در خاور میانه
مخالف اند و به آن اعتراض دارند. به نظر فوکویاما، منبع واقعی تهدید
امریکا در جوامع اسلامی موجود، در کشورهای غربی کمین کرده است که
از احساس غربت، فقدان هویت و خلا هویتی شکایت دارند.
۲. دموکراسی سازی خاور میانه ضرورتاً به
راهنمای خرید:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 