پاورپوینت کامل اخلاق موفقیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اخلاق موفقیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اخلاق موفقیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اخلاق موفقیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۴
مقدمه:
بی تردید دین اسلام برای تامین سعادت و خوشبختی انسان آمده و
تعالیم آن به منظور تامین همین هدف، به صورت جامع تنظیم شده
است. سعادت جامع و کامل سعادتی است که زندگی دنیا و آخرت آدمی را
بیاراید و سرچشمه گوارای خوشبختی و موفقیت را در همه عرصه های
زندگی (دنیا و آخرت) جاری سازد.
متاسفانه برداشت تک بعدی از آیات و روایات و آموزه های دینی، به
ویژه آموزه های اخلاقی، و حصر اهداف دین در اهداف اخروی موجب
شده که پای پوینده اخلاق اسلامی در جامعه سازی ، اصلاح دنیا، بهبود
معاش و ساختن تمدن اسلامی که تحقق اسلام در متن آن امکان پذیر
است، ناتوان و وامانده شود و بدینسان، نه ابعاد معنوی اخلاق اسلامی به
درستی درک شده و به شکوفایی نشسته، و نه کارآمدی و ثمر بخشی
مادی و دنیایی آن پرده از روی انداخت.
در اصول اخلاقی اسلام، موارد ایمان، امید ، توکل ، صبر و اخلاص،
جایگاه ویژه ای در کامیابی این جهانی دارند که آیات و به خصوص
احادیث اهل بیت، اشارات و تصریحاتی به آن داشته اند. در این پژوهش
ابعاد فراموش شده این اصول اخلاقی را بررسی می کنیم.
ایمان در فرهنگ عمومی
در فرهنگ عمومی ما، ایمان ضرورتی اعتقادی است که رابطه
شناختی و معرفتی ما را با خدا تنظیم می کند. ایمان از ریشه «امن»، ضد
«خوف» بوده، اسم فاعل آن «آمن» و اسم مکانش «مامن» است.(۱)
ایمان، یعنی قرار دادن خود یا دیگری در امنیت و آرامش، و ایمان به او،
یعنی حصول آرامش به واسطه او.(۲)
اساتید اخلاق و مفسران قرآن کریم، بر این امر تاکید دارند که در
ایمان، متعلق باید معلوم باشد که خدای تعالی، است و الا دهریون هم به
طبیعت و نیروی آن ایمان دارند و مشرکان هم به الاهه های خود مومن
اند.(۳)
در فرهنگ قرآن کریم از ایمان به خدا ، روز قیامت، فرشتگان، کتاب
آسمانی و پیامبران سخن به میان آمده؛(۴) اما روح همه آنها به ایمان به
خدا باز می گردد.(۵)
دانشمندان مسلمان، برخی ابعاد ایمان را با استفاده از آیات و روایات،
بسیار درخشان و زیبا تبیین و تفسیر کرده اند(۶)؛ اما بسیاری حقایق
آشکار آیات و روایات رها شده است و به نوعی تحریف، با کاهش معنا
مبتلا گشته است. در مورد ایمان، آنچه بیشتر مورد توجه علما بوده و در
نظر مردم هم ابعاد دیگر آن جایگاهی ندارد، ابعاد آخرت گروانه ایمان
است و متاسفانه جنبه های دنیایی و البته معنوی و تمدن ساز آن مورد
بی مهری قرار گرفته است؛ برای نمونه در تبیین رابطه ایمان و عمل به
صدقه ، نماز و کمک به دیگران و نظایر آن بسنده شده۷ و در طرف
مقابل، برای بی ایمانی، صرفا نتیجه «گناه و غرور و ریا و عجب و تکبر و
…» معرفی شده است.(۸)
ایمان راستین
بی تردید متعلق ایمان، خداست و مومن همه چیز را در رابطه با خدا می
بیند؛ اما چشم بر دنیا نبسته و دست از آن نشسته و همواره در کنج
محراب ننشسته است.
«دنیا میدان مسابقه مومن بوده و همت او عمل است».(۹) در فرهنگ
ما معانی اولیه ای که برای این قبیل احادیث به ذهن متبادر می شود،
مسابقه برای آخرت و عمل به معنای عبادت های مرسوم و مشخص
است؛ اما به راستی این روایت و نظایر آن از چنین تخصص هایی ابا
دارد.
این مسئله را باید در فرهنگی فهمید که علی ابن ابی طالب (علیه
السلام) اسوه و برگزیده آن است؛ او که دهها چاه حفر کرد؛ هکتارها
بیابان را به سرسبزی آراست؛ سالها در راس حکومت ایستاد و به تمام
معنا عدالت را آبرو بخشید و البته شب هنگام بستر را در حسرت به
آغوش گرفتن پیکر خویش گذاشت و با جاری چشمان از خوف و عشق
به خداوند وضو می ساخت، همو می گوید: مومن کسی است که دینش را
با دنیا حفظ می کند.(۱۰)
بی تردید با دنیایی ضعیف و زبون، نمی توان از دین پاسداری کرد. این
دنیای قدرتمند است که می تواند برای دین هزینه شود وفدای آن گردد.
دین و دنیا، دست در دست هم دارند و خوشبختی و موفقیت هر یک بی
نیاز از دیگری نیست.
ایمان، کلید دستیابی به نیروی درون است؛ نیرویی که در اثر شناخت و
گرایش(۱۱) نسبت به یک مقصد و هدف برانگیخته شده و می جوشد، و
هر چه این مقصود و مطلوب بزرگ تر و با عظمت تر باشد، نیرویی که
درون انسان پدید می آید، بزرگ تر خواهد بود تا جایی که مراتب بالای
ایمان که یقین است و بر معرفت عمیق و گرایش شدید استوار است، می
تواند معجزه بیافریند.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «یقین بنده را به هر حال خوش و
جایگاه شگفت انگیز می رساند. همچنین از پیامبراکرم صلی الله علیه و
آله آمده است که در حضورشان گفته شده: حضرت عیسی(ع) روی آب
راه می رفت. رسول اعظم(ص) فرمودند: «اگر یقین او بیشتر بود روی هوا
راه می رفت».(۱۲)
قطعا این نیرو، مخصوص پیامبران نیست، بلکه این نیروی ایمان و
یقین است و هر که از ایمان و یقینی مستحکم برخوردار شود، به قدرت
آن دست خواهد یافت. هم از این رو پیامبر خطاب به پیروان خویش
فرمود: ” اگر خدا را چنان که شایسته است، می شناختید، بی تردید روی
دریاها راه رفته و به خواست شما کوه ها فرو می ریخت.(۱۳)
با ایمان و باور محکم به خداوند، انسان خود را یافته و درک می کند که
دانش و قدرت خلاق هستی بسیار نزدیک است و در دل و جان او حضور
دارد. از اینجاست که نیروی بیکران الهی با ایمان، آزاد و آشکار می شود و
زندگی انسان را متحول می سازد.
ایمان نگرش انسان را به خود و جهان تغییر می دهد و هدف ومعنای
روشن همه چیز رانمایان می سازد. در اثر این تغییر نگرش، تمام جهان
پر نور و با معنی شناخته می شود و بیش از همه خود شخص معنی یافته
و هستی خود را لبالب از روشنایی و توانمندی تجربه می کند و هر چیز را
برای شادمانی و نشاط و تقویت نیروی ایمان خویش مناسب می بیند؛
چون نور و رحمت پروردگار، همه جا را پر کرده و سراسر عالم نشانه های او
را به جلوه در آورده و منشا زایش و پرورش هوشیاری و شناخت و عظمت
و عشق و اراده است. گویا مومن از روشنایی و مهربانی سرشته شده است.
پیامبر فرمود: «المومن . ..ابوه النور و امه الرحمه»(۱۴)؛ پدر مومن
روشنایی و مادرش مهربانی است. شاخص های ایمان راستین را بدین
ترتیب می توان برشمرد.
عملکرد پیروزمندانه
انسان مومن، با بیهودگی بیگانه است و همواره با جدیت و تلاش می
کوشد(۱۵) و جدیت و تلاش و عملش، تنها به عبادت، نماز، روزه، حج و
صدقه محدود نمی شود، بلکه در دنیا برای آبادی آن می کوشد و هدف
نهایی او سعادت اخروی و خشنودی الهی است.
یقین مومن در عملش است و شک منافق در عملش آشکار مشاهده
می شود.(۱۶) ظهور یقین و شک در عمل چگونه است؟ کسی که شک
دارد، یک قدم پیش می نهد و گامی وا پس می کشد . او که دلش لرزان
ازتردیدها و لبریز از ترس هاست، با تحیر عمل می کند و به کارهای
فروپایه و اهداف حقیر دست می آویزد، زیرا اطمینانی به طلب امور والا
نداشته و همتی بلند او را به حرکت و عمل وا نمی دارد؛ اما کسی که جانی
لبریز از ایمان و قلبی سرشار از یقین دارد، امور والا را اراده کرده و با
قدرت و جدیت وارد عمل می شود، زیرا خدایی حکیم، مهربان و توانا را
همواره حاضر، ناظر و دست اندرکار می داند؛ از این رو امیرمؤمنان
علیه السلام فرمودند: «لاوسیله انجح من الایمان»(۱۷)؛ وسیله ای
پیروزمندتر از ایمان نیست. اهل ایمان می دانند که بهترین نتیجه را
خواهند دید، زیرا خداوند حاصل عمل کسی را تباه نکرده، به آفریده خود
ستم نمی کند.(۱۸)
کاری که با توجه به سرچشمه بی کران رحمت انجام می شود و یقین به
نتیجه ای که در دست یاور همیشگی موءمنان است،(۱۹) قدرتی به
مومنان می دهد که آنها را بر هر کاری توانا و به هر نتیجه مطلوبی
نزدیک می سازد؛ هم از این رو، یقین اهل ایمان در عملشان به صورت
اطمینان ، نیرومندی و نتیجه عالی آشکار است. با این وصف، امام
علی(علیه السلام) فرمودند:«کن موقنا تکن قویا»(۲۰)؛ اهل یقین باش
تا توانا شوی.
کسانی که با ایمان زندگی می کنند و برای دنیا و آخرت با جدیت تلاش
می کنند ، به راحتی بر دیگران که از این موهبت برخوردار نیستند، غالب
می شوند و غیر اهل ایمان، یارای ایستادگی در برابر استحکام آنها را
ندارند، زیرا «جان مومن از سنگ سخت مستحکم تر است».(۲۱) اگر
چه مومن در اندیشه و اراده اش این گونه نستوه و استوار است؛ اما در
رابطه با مردم نرم دل و خوش خو است.(۲۲) اندیشه و اراده ای که از جان
اهل یقین و مومنان بر می خیزد، مخالفان و دشمنان را متزلزل کرده،
درهم می شکند.
پیروزی اهل ایمان حتمی است؛ اگر چه کمی دیر به دست می آید و صد
البته فراتر از پیروزی ظاهری ، مطلوب حقیقی و غایی همواره برای آنها
حاصل است تا وقتی که برای خداوند حرکت می کنند و می کوشند، در
حقیقت او را یافته و هیچ غصه ای ندارند؛ «مطلوب و خواسته مومن
نزدیک است و اندوه او دور…».(۲۳)
چنان که امام حسین (علیه السلام) در دعای عرفه فرمود: آنکه تو را
یافت، دیگر چه از دست داده و انکه به تو دست نیافت، چه دارد.
هوشمند و خردورزی
وقتی ایمان وجود انسان را فراگیرد، اندیشه اش شکوفا گشته و
خردمندی و خلاقیت از آن سر بر می کشد و به راستی که مومن زیرک و
هوشمند است.(۲۴) در بسیاری مواقع، شک ها و تردیدها مانع از تفکر و
خلاقیت می شود. عدم اعتماد به موضوع عمل یا اندیشه، تردید در
دستیابی به نتیجه و وابستگی هایی که هیجانات کور و ناهوشمند، ترس
اضطراب، اشتیاق، یاس و… را بر انسان مسلط می کند، جریان اندیشه را
متوقف کرده، به جای آنکه با این سرچشمه جوشان، دشت هستی و
حیات شخص را سر سبز و زنده سازد، سرچشمه اندیشه را به مرداب و
گسترده وجود او را به بیابانی تفتیده مبدل می کند.
ایمان هیجانات کور را به عواطف هوشمندانه مبدل گردانده، اعتماد به
اندیشه، عمل و نتیجه را قوت بخشیده و انسان را از تنهایی و بی پناهی
می رهاند. وقتی انسان خود را در ربط و پیوند با معدن قدرت و دانایی و
خلاقیت و رحمت می بیند، به آن دست یافته و از دانایی و خلاقیت
سرشار می گردد؛ از این رو قرآن کریم می فرماید: «ایمان قلب مومن را
می آراید».(۲۵)
آرامش و شادمانی
کسی که با تردید تصمیم می گیرد، وارد عمل می شود و زندگی می
کند، همراه ضعیف و شکننده بوده، زیر بار اضطراب و نگرانی ها به سر
می برد، زیرا به عمل خود اعتماد ندارد و از حصول نتیجه دل خواه
مطمئن نیست .
نگرانی از به دست نیامدن آنچه در طلب آن بر آمده و زحماتی را
تحمل کرد، فشار عصبی و ناآرامی روانی را بر شخص بی ایمان تحمیل
می کند؛ در حالی که ایمان کمک می کند تا با اعتماد و آرامش خاطر
عمل انجام شود و دیر و زود شدن حاصل کار، هیچ هراس و نگرانی پدید
نمی آورد.
«السکینه الایمان»(۲۶)؛ آرامش ایمان است.
آرامش موجب شکوفایی اندیشه و پر ثمر شدن عمل می شود و به دلیل
آرامشی که در زندگی سرازیر می کند، شادمانی، کامیابی و موفقیت را به
ارمغان می آورد؛ ولی اضطراب خردمندی را تباه کرده و آفت عجله،
سستی و گاهی عدم اقدام را در تاروپود عمل می اندازد.
علامه طباطبایی درباره دوستان خدا که از ایمان برخوردارند و هیچ
نگرانی و اندوهی ندارند، (۲۷) می فرماید: «خوف همیشه از آنجا
سرچشمه می گیرد که نفس احتمال ضرری بدهد و اندوه از این راه به دل
وارد می شود که آدمی چیزی را که دوست دارد، از دست بدهد یا چیزی را
که نمی پسندیده، گرفتارش شود. خلاصه خوف و اندوه، به خاطر از دست
دادن نفع یا برخورد با ضرر است، ترس و غم وقتی قابل تصور است که
آدمی نسبت به چیزی که از فوت آن ترس و غصه دارد،برای خود ملک یا
حقی قائل باشد؛ اما از چیزی که می داند، به هیچ وجه رابطه ای با آن
ندارد، نه ترسی پیدا می کند و نه اندوهی. بر این اساس اگر کسی را
فرض کنیم که معتقد است، تمامی عالم و تک تک موجودات آن و حتی
وجود خودش، ملک مطلق خدای سبحان است و احدی در این ملکیت
شریک او نیست، خود را مالک چیزی نمی داند و هیچ چیز را متعلق به
خود نمی شمارد تا درباره آن دچار خوف و اندوه گردد».(۲۸)
بنابراین، با ورود یقین به سرای دل، جایی برای نگرانی ها و غصه ها
باقی نمی ماند؛ بدین جهت در روایات آمده است که «الیقین حبور»(۲۹)؛
یقین شادمانی است و درباره ایمان نیز فرمودند:”با ایمان قله خوشبختی
فتح شده ، نهایت شادکامی به دست می آید».(۳۰)
این آرامش و شادمانی، نیروهای روانی را برای عمل و دستیابی به
موفقیت آزاد می کند و فرد و جامعه مومن را به سرعت پیش می برد.
با این اوصاف برای ایمان بر شمردیم و آثار آن در زندگی فردی و
اجتماعی مومنان، سزاوار است که وضعیت موجود مسلمین را با وضعیت
مطلوب بسنجیم و فاصله میان آنها را مورد پرسش و پژوهش قرار دهیم
و از خود بپرسیم که کجای ایمان ما با ایمان اسلامی ناسازگار است که
آثار آن در زندگی امروز مشاهده نمی شود؟
امید
امیدواری از پایه ای ترین موازین اخلاقی است که خواسته ها و
مطلوب های دنیوی و اخروی را فرامی گیرد. اگر چه متعلق امید خداوند
است و به هیچ چیز و هیچ کس جز او نباید امید داشت؛ اما نه دست
خداوند از دنیا کوتاه است که فقط در امور اخروی به او امید داشته باشیم و
نه انسان از زندگی دنیایی محروم که از امید در امور این جهانی بی نیاز
باشد. اصل اخلاقی این است که «در تمام زندگی به خداوند امیدوار
باش» و زندگی حیات دنیوی و اخروی هر دو را در بر می گیرد.
در فرهنگ عمومی مسلمانان تا سخن از امید به خدا و رحمت او به
میان می آید، اندیشه ها به آمرزش گناهان و قبولی طاعات معطوف می
شود؛ در حالی که حق تعالی فرمود: «رحمتی وسعت کل شئ»؛ رحمت
من همه چیز را فراگرفته است. (اعراف/۱۵۶) مفهوم شی ء همه آنچه در
دنیا و آخرت است، فرا می گیرد و توفیقات دنیایی، نعمتها، آرزوها و
اهداف این جهان، همه در قبضه رحمت الهی است؛ از این رو سزاوار
است که امید به خدا به صورتی همه جانبه فهمیده شود.
اگر خدا را از دنیا کنار نهیم، به تبع آن امیدواران به او هم در حاشیه قرار
می گیرند، در نتیجه دنیا از دست خدا خواهان ساده لوح خارج شده اسیر
دیگران می شود و سرانجام هر ستم و فسادی پدید آمده، زمین را ظلم
فرا می گیرد و حضرت ولی الله اعظم چهره در حجاب غیبت فرو می
کشد.
اگر امید به خدا به تمام معنا در جان مسلمین ریشه می دواند و فضل او
در دنیا و آخرت طلب می شد، وضعیت جوامع اسلامی صورت دیگری
می یافت. امیدی که برخی شاخص های آن از این قرار است:
نشاط و نیروی عمل
امید هم مثل ایمان، در شمار شاخص های خود، نشاط و عملگرایی را
در مرتبه نخست دارد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «… من رجا
شیئا عمل له…»(۳۱)؛ کسی که به چیزی امید دارد، برای آن می کوشد.
امید واقعی با گشوده دیدن قدرت و غلبه خداوند بر سراسر عالم ، به
توفیقات و تفضلات او در دنیا وابسته شده و در نتیجه شخص امیدوار، با
تمام وجود و توان، برای کامیابی و سربلندی در دنیا و برخورداری
نعمت های پروردگار می کوشد و صد البته این امید و عمل که از ایمان و
معرفت درست نسبت به خدا بر آمده، راهزن بندگی و عبادت نیست؛ از
این رو امام علی (علیه السلام) فرمودند: «اعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا
و اعمل لآخرتک کانک تموت غدا».(۳۲) برای دنیایت چنان عمل کن
که گویا تا ابد زندگی خواهی کرد و برای آخرت آن گونه بکوش که گویی
فردا می میری.
راه جمع این دو، هنگامی همواره می شود که خیر دنیا و آخرت را از
خدای یکتا امید داشته، به هر یک که می رسی، یک امید و اشتیاق
انگیزه ساز ومحرک باشد و هر دوانگیزه با هم رشد یابد.(۳۳) هر چه
تلاش برای دنیا بیشتر شود، تلاش برای آخرت هم افزون می گردد، زیرا
هر دو از یک ایمان و امید سرچشمه می گیرد و شوق و هیجان واحدی
برانگیزنده هر دو است.
بزرگی اهداف
امیدواری، معیارها واهداف زندگی را بالا می برد ونیت های بلند پایه و
عظیم را برای انسان رقم می زند. «بهره هر کس در زندگی همان است
که خواسته ونیت کرده است».(۳۴)
شخص امیدوار در اثر امید، در صدد برمی آید که آرمان ها و مطلوب
های والا را بر گزیند. بااین کار ارزش انسان افزوده شده وکیفیت
زندگی اش هم در بعد مادی وهم از جنبه معنوی ارتقا می یابد. «قدر
انسان به قدر همت او و قدر عمل به اندازه نیت اوست».(۳۵)
امید واری روح و اندیشه انسان را به اهتراز درآورده، اعتلای می بخشد
و انگیزه و نیت از امور ناچیز و کوچک فراتر آمده و به اهداف بزرگ
معطوف می گردد. موانعی که چشم اراده را از دیدن امور والا فرو انداخته و
نابینا می سازد، با امید درهم شکسته می شود و قصد انسان بسان تیری
از کمان امیدواری به سوی اهداف بزرگ نشانه می رود و بی تردید
موفقیت و کامیابی در این وضعیت بیشتر تامین خواهد شد.
برخورداری از عطاهای خداوند
برخورداری از عنایات و عطایای خداوند، راه هایی دارد که از مهم ترین
آنها امید به اوست. روزی پیامبر اکرم(ص) بر فراز منبر فرمودند: ” سوگند
به کسی که خدایی جز او نیست، به هیچ مومنی خیر دنیا و آخرت داده
نمی شود، مگر با گمان نیک و امیدواری به خداوند … قسم به آنکه خدایی
غیر او نیست، بنده ای گمان نیک و امید وارانه به خداوند ندارد، مگر
اینکه خدا همانند پندار بنده مومنش اراده می کند، زیرا او کریم است و
خوبی ها به دست اوست. از اینکه کسی اندیشه امیدوارانه به او داشته
باشد و او برخلاف امید واندیشه اش اراده کند، حیا دارد».(۳۶)
خوش بینی و دل گرمی، در گرو پیوند دادن وجود و زندگی با منبع بی
کران مهربانی و توانایی است. احسان الهی نتیجه حسن نظر بوده و از راه
امید می توان به امدادهای آسمانی رسید. خداوند سراسر هستی را از
رحمت و کرم و قدرت و بخشندگی پر کرده است تا همه جا او را بینند و به
او امید ببندند، پس کسی که با این همه نشانه ها و دلایل، هنوز بدبین
است و غم، ترس، اضطراب و بی تابی را به جان و روان خود راه می دهد،
شایستگی برخورداری از هدایا و عطایای آسمانی را ندارد. امید پیش
قراول عطایا و هدایای الهی است که به هر دل وارد شود، تفضلات
وعطیه های دلخواه را به دنبال می آورد.
هر کس برای موفقیت ناگریز است که از عنایات و کمک های پروردگار
بخشنده بهره مند شود که از هر پدر دلسوزی مهربان تر و قدرتمندتر
است. او در صورت امیدواری به انسان ها کمک می کند و به کسانی که
چشم از رحمت او بسته اند، نمی نگرد و دست از حمایت افرادی که دست
امید به سوی او دراز نمی کنند، باز می دارد. اگر امید در امور دنیایی از خدا
برگرفته شود، از بزرگ ترین حامی و هدایتگر برای اصلاح امور این جهان
و کامیابی در زندگی دنیایی دور می شویم و بی تردید روزگاری سیاه و
فلاکت بار در انتظار خواهد بود.
توکل
مفهوم توکل، از آغاز تاریخ اسلام، کژفهمی هایی را در فرهنگی عمومی
مسلمین پیش روی خود دیده است. علی ابن عبدالعزیز می گوید: امام
صادق (ع) از من پرسیدند: عمربن مسلم چه کرد؟ گفتم : فدایت شوم ! به
عبادت روی آورده و از کسب و کار دست کشیده است. فرمودند: وای بر او!
آیا نمی داند، آن کس که طلب روزی را ترک کند، دعاهایش مستجاب
نخواهدشد؟
سپس ادامه دادند: گروهی از یاران پیامبر(ص)، هنگامی که این آیه
نازل شد: «… من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب
…»؛ هر کس از معصیت خدا پرهیز کند، خداوند راه خروجی از تنگدستی
و گرفتاری برای او قرار می دهد و از جایی که حساب نمی کند، روزی او را
می رساند (طلاق /۲و۳)، دکان ها را بستند و به عبادت مشغول شدند و
گفتند: روزی ما تضمین شده است. وقتی خبر به پیامبر(ص) رسید، آنان
را نزد خود خواند و فرمود: چه چیز شما را به این کار برانگیخت؟ گفتند: یا
رسول الله ! خداوند متکفل روزی ما شد و ما به عبادت روی آوردیم.
پیامبر نیز در پاسخ شان فرمود: هر کس چنین کند، دعایش مستجاب
نخواهد شد؛ بروید دنبال کسب و کار.(۳۷)
توکل به معنای ترک عمل است؛ اما عملکردی که انسان را اسیر
هوس ها و گرفتار رنج دنیا سازد؛ نه ترک عمل به گونه ای که نیروها و
استعدادهای انسان به هدر رود و امکانات و نعمت های خداوند در دنیا
بی استفاده بماند. چنین توکلی در حقیقت مجموعه ای از مصادیق
اسراف است؛ نه توکل.
توکل، یعنی به اندازه توان عمل کردن و نتیجه را از خدا خواستن. در
مقام عمل نیز نیرو و توان را از خدا دانستن. از این رو در روایات می
خوانیم: «التوکل التبری من الحول و القوه و انتظار ما یاتی به القدر»(۳۸)؛
توکل رها کردن هر دگرگونی و نیرو و منتظر آمدن قدر الهی بودن است.
وقتی انسان در هر عملی و برای هر هدفی، تحول وضع و نیروی
حرکت را از خداوند بداند، با این بینش به نیروی خداوند پیوسته و قدرت
بی کران او را در هستی و زندگی خویش جاری می یابد. بنابراین توکل
بینشی است که انسان را به نیروی خلاق و بی نهایت هستی متصل
کرده، آدمی را از قدرتی معجزه آسا برخوردار می سازد. بدین روی، در
روایات می خوانیم: «کسی که می خواهد، نیرومندترین مردم باشد ، پس
به خداوند توکل کند».(۳۹)
شاخص های توکل راستین
۱. حمایت خداوند و پیروزمندی
وقتی نیروی بی کران الهی پذیرفته شود و امکان اتصال به آن و
برخورداری از آثارش در قلب جای گیرد، آمادگی و شایستگی بارش حیات
بخش آسمانی پدید آمده، موانع دریافت فیض بر طرف می شود.
بنابراین «کسی که متوکل بر خداست، کمک و حمایت را از دست نمی
دهد».(۴۰) و همواره در حوزه امن پشتیبانی شکست ناپذیر حضور دارد.
اگر قدرت خود را جلوه و پرتوی از قدرت نامتناهی بدانیم، در حقیقت به
آن پیوسته و نیروی او در ما جاری می شود؛ ولی فراموش کردن این
ارتباط موجب می شود که ظرفیت محدودی از نیروی نامتناهی الهی را
در خود فعال سازیم و به امور ناچیز و افراد ناتوان دیگر تکیه کنیم.
مراتب بالای توکل به تفویض تبدیل می شود. در توکل فرد کار خود را
به خداوند می سپارد؛ اما در تفویض، اساسا شخص کاری را برای خود
نمی داند، بلکه همه امور را در دست او می بیند و تمام تکیه اش به خدا
است، زیرا کار کار او، نیرو نیروی او و نتیجه نهایی هم از اوست و انسان
متوکل بر سر سفره توفیق و فیض پروردگار نشسته است؛ از این رو کارها
در نهایت اتقان و استحکام پیش می رود: «کسی که کارش را به خداوند
تفویض کرد، آنها را محکم کرده است».(۴۱)
این استحکام و حمایت به معنای رها کردن امورو به گوشه ای خزیدن
و منتظر عنایت آسمانی بودن نیست، بلکه تلاشی نیرومند، عملکردی
متقن ومستحکم و حمایتی را که موجب جدیت ودلگرم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 