پاورپوینت کامل بیانات آیت الله هاشمی رفسنجانی در نشست تخصصی «جهان اسلام و چالش های فراراه»; جهان اسلام در شطرنج جهانی ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بیانات آیت الله هاشمی رفسنجانی در نشست تخصصی «جهان اسلام و چالش های فراراه»; جهان اسلام در شطرنج جهانی ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بیانات آیت الله هاشمی رفسنجانی در نشست تخصصی «جهان اسلام و چالش های فراراه»; جهان اسلام در شطرنج جهانی ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بیانات آیت الله هاشمی رفسنجانی در نشست تخصصی «جهان اسلام و چالش های فراراه»; جهان اسلام در شطرنج جهانی ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint :
۴
جهان و در پی آن جهان اسلام، در حال یک تحول بزرگ است. تحول
زمان ما نیز با گذشته ها کمی فرق دارد؛ تحولی سریع است. نقاط مهمی
در دنیا وجود دارد که تکیه گاه این تحولات است. ما نیز خوشبختانه، به
عنوان جهان اسلام و به صورت خصوصی تر انقلاب اسلامی و مکتب
اهل بیت، در این شطرنج جهانی جایگاه خاصی داریم؛ هم می توانیم
تاثیرگذار باشیم و هم اگر درست وارد نشویم، متضرر. ما باید از نگاه
منافع اسلام، مهندسی این تحول را تا آنجا که از ما ساخته است در
برنامه خود داشته باشیم؛ یعنی نباید منتظر باشیم که دیگران کار کنند تا
ما دفاع کنیم. اگر چنین مهندسی ای داشته باشیم، همیشه می دانیم که
در کجا هستیم و با مهره هایی که در اختیار داریم، در این صفحه شطرنج،
از پیش حرکتمان را پیش بینی کنیم و پیش برویم.
پس از فروپاشی شوروی، تقریبا دنیای مارکسیسم با وضع خاص خود
متلاشی شد. در حقیقت دنیا از دو قطب مشخص بیرون آمد. پیروز
میدان نیز به ظاهر آمریکایی ها بودند. آنها فکر کردند که اکنون دیگر کار
دستشان است و باید دنیا را اداره کنند، پس باید نظام تک قطبی را
تحکیم بخشند. برنامه هایشان هم روشن بود؛ در بقایای شوروی دخالت
کردند. در خود روسیه شخصی چون یلتسین را آوردند و اقمار شوروی را به
سرعت متزلزل ساختند و کشورهایشان را به گونه ای به خود وابسته
کردند. در حوزه بالکان که بیش تر منطقه نفوذ چپ بود، آنها را عقب
راندند و در آنجا خود جلو آمدند. اتحادیه اروپا را توسعه دادند تا آنجا که
امروز تا مرز ترکیه نیز آمدند و یک قدم دیگر به ما می رسند. پیمان ورشو
را متلاشی کردند و تا مرکز روسیه پیش آمدند. برخی چالش ها را به مرز
روسیه نیز کشیدند در این فاصله امیدوار بودند که دیگر همه چیز تمام
شده است.
کم کم دنیا شرایط و عوامل دیگری نیز در خود دید و قدرت های
جدیدی پس از فروپاشی شوروی سر بر آوردند: نخست خود روسیه که در
حال تجدید قواست؛ با تکیه بر منافع عظیم انرژی، دانش فضایی، دانش
هسته ای و سایر دانش های حساس نظامی و دفاعی که در اختیار دارد در
پی تقویت جایگاه خود در جهان است و به تنهایی در پی آن است که
جای شوروی سابق را بگیرد و شاید هم موفق شود. این کشور در آن زمان
مشکلاتی داشت؛ ولی اکنون آن مشکلات بسیار کم تر است.
چین نیز به یک قدرت تبدیل شده است و به سرعت در حال توسعه و
افزایش قواست و چیزی نمانده که به موقعیت اقتصادی غرب، یعنی اروپا
و آمریکا و حتی روسیه تنه بزند همه جا به سرعت بازارهای دنیا را
می گیرد. سال هاست که رشد ده درصدی را تجربه می کند و می تواند، در
همه میدان ها با قدرت های اقتصادی جهان رقابت کند؛ برای مثال
رئیس جمهور چین، با همه گرفتاری هایش چندین روز در آفریقا
می گردد تا بر این قاره بکر اثر بگذارد که اتفاقا این یک هوشیاری بزرگ
است. من در دوره مسئولیت خود، فکر می کردم که می توانیم، از طریق
قاره آفریقا در صحنه بین المللی مؤثر باشیم که متاسفانه پس از من رها
رشد. چینی ها می توانند در آفریقا بسیار جدی رقابت کنند.
غربی ها عقب هستند و عقب تر هم رانده می شوند، چون منفورند و
طرد می شوند. چینی ها با کار ارزان و خوبشان، چون در کارهایی که در
خارج می گیرند، خوب کار می کنند، در آنجا حضور جدی پیدا خواهند کرد.
هند که کسی فکر نمی کرد به این زودی در رقابت با چین به یک قدرت
تبدیل بشود، اکنون بسیاری نرم افزارهای دنیا را هندی ها تولید می کنند.
از کشورهای پیشرفته به این کشور می آیند کار می کنند.
اتحادیه اروپا هم انصافا رو به توسعه است. هر روزهم یک کشور جدید
به آن اضافه می شود. اروپایی ها از مشکلاتی که برای آمریکایی ها پیش
می آید، خوب استفاده می کنند و هر روز نیرومندتر به میدان می آیند.
موقعیت کنونی جهان اسلام
مسئله دنیای اسلام بسیار مهم است. دنیای اسلام یک چهارم
جمعیت دنیا را در اختیار دارد و بیش از یک چهارم جمعیت کشورهای
دنیا مسلمان اند. به همین میزان حق رأی در سازمان ملل را دارد. از
طرفی مهم ترین نیاز امروز آن و فردای دنیا یعنی انرژی نیز در جهان
اسلام جای گرفته است. موقعیت جغرافیای سیاسی آن هم بسیار مهم
است. چیزهای با ارزشی در قاره هایی که اسلام در آنجا مستقر است،
وجود دارد. راه های آبی مهم تنگه ها و بالاخره در چهار راه هوایی و
زمینی دنیا قرار گرفته است. بازاری بسیار نیرومند که خیلی چیزها را
جذب می کند.
از لحاظ معنوی نیز یک تحول عمده فکری در راه است که شاید کمی
به انقلاب اسلامی مربوط باشد. البته عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات
در این زمینه نقش اساسی داشته است دنیای اسلام، به خصوص نسل
جوان آن اکنون به اطلاعات و نیز دانش روز مسلح می شوند. اکنون مدار
بسته دانش های پیشرفته کم کم باز می شود. دلیل آن نیز تداخل نیروها
و حضور آنها از همه دنیا در مراکز مهم دانش است. فکر می کنید در حال
حاضر چند ایرانی در بهترین نقاط هسته ای یا دانشگاه های مهم آمریکا
و غرب حضور دارند؛ دانشمندان ایرانی که جایگاه آنها در آنجا بسیار مهم
است.اگر در داخل کشور، شرایطی بود که آنها بتوانند با کشور ارتباط
صمیمانه ای داشته باشند، ما به سرعت می توانستیم از دروازه های
پیشرفت عبور کنیم؛ ولی هندی ها شرایط لازم را در اختیار دارند و از
نیروهایشان در دنیا استفاده می کنند؛ حتی چینی ها با این که کمونیست
هستند و نیروهایشان فرار کرده بودند، بهتر از ما از سرمایه های فراری
خود استفاده می کنند.
مرزهای دانش و اطلاعات
به هر حال منظور من این است که مرزهای دانش بازتر شده است و به
دست آوردن اطلاعات هم، انصافا بسیار آسان شده است. این شاهراه
عجیب یا اینترنت که همه چیز در این منطقه جادویی پیدا می شود و هر
کس سعی می کند، با اطلاعات ارزشمندش خود را معرفی کند. و اگر
کسانی بخواهند از این اطلاعات بهره بگیرند، با دانشگاه های مجازی و
راه های فراوانی که هست، بسیار آسان می توانند به دانش های دنیا دست
بیابند. ممکن است نتوانیم، نقاط حساس را در اینترنت بیابیم. این یک
تحول مهم است که فراهم شده است. جوانانی که در گذشته، به دانشگاه،
تحصیل عالی و چنین اطلاعاتی دسترسی نداشتند، اکنون به سرعت در
حال افزایش اند.
در کنار این، افکار سیاسی و اجتماعی و مسائل اساسی انسانی جایگاه
خود را باز می یابد. انسان در هر اندازه ای، وقتی وارد یک فضای جدید
می شود، همه چیز در مغزش راه می یابد و او را به فکر و مطالعه وا می دارد؛
از این رو افکار مختلف دنیا با هم تلاقی می کند. بستن اینها هم دیگر
ممکن نیست؛ هیچ کشوری نمی تواند به این فکر باشد که راه های نفوذ
اطلاعات و ارتباطات را کنترل کند، زیرا این فضا آن قدر گسترده، آنی و
سریع است که پیش یافتن راه نفوذ قبلی، راه جدیدی باز می شود.
موقعیت انرژی در جهان
بنابراین دنیا با تکیه بر استعدادهای بشری به پیش می رود. از این
جهت ما می توانیم کارهایی بکنیم. ما مشکلات زیادی داشتیم و
مشکلات دیگری هم البته در حال رویش است. این وضع عمومی
دنیاست و چنین واقعیت هایی وجود دارد و دنیا نیز بر روی این واقعیت ها
برنامه ریزی کرده و زندگی اش را بر آنها متمرکز ساخته است؛ ولی
واقعیاتی است که به روز است؛ مثلاً مسئله انرژی. کشورهای پیشرفته و
صنعتی برای توسعه و رفاه، به منابع انرژی نیاز دارند. واقعیت موجود این
است که بشر چون به این انرژی وابسته است، ما می توانیم، بسیاری از
سیاست ها، دسته بندی ها و تحرک ها را در اینجا تفسیر کنیم. خواست
خداوند و تقدیر آفرینش الهی این گونه بوده که مناطق صاحب انرژی در
اختیار ما مسلمانان باشد و این مایه حیات صنعتی انسان در جایی باشد
که مسلمان ها حضور دارند. بهترین و حساس ترین نقطه آن نیز ایران
است که در شمال، جنوب و مرکزش اقیانوس عظیمی از منابع انرژی
وجود دارد. ما هنوز لایه های پایین آن را نمی دانیم؛ اما دشمنان ما اکنون
با مطالعات خود، از اعماق زمین خبر دارند. آنها از اعماق اقیانوس ها خبر
دارند. برای مثال سال ها پیش پارس جنوبی کشف شد و ما پس از جنگ
به توسعه آن پرداختیم. ما تنها از یک لایه آن خبر داشتیم. چاه ها را که
کمی عمیق تر کردیم به یک لایه های دیگری رسیدیم که ذخایر ما را
چند برابر می کرد. حال چه می دانیم که اگر پایین تر برویم، چه هست. در
خوزستان، در اهواز، بین مرز عراق، یعنی منطقه هور که منطقه ای نفتی
است، لایه عمیق تری کشف شده که کارشناسان معتقدند، از اهواز تا مرز
امتداد دارد که بسیار عظیم است. در این زمینه هنوز حرف نهایی را
نزده اند. قطعاً ایران از لحاظ منابع بسیار غنی است. پس این منطقه ذاتا
یک مرکز قدرت آفرین، سرنوشت ساز و جاذبه داری است، زیرا بسیاری
نیازهای دنیا به اینجا می رسد؛ برای مثال چین و هند به این مرکز انرژی
وابسته هستند که این مسئله برای آینده بسیار مهم است؛ حالا یا انرژی
مورد نیاز خود را از ما تامین می کنند یا از عربستان. چاره ای هم ندارند.
اروپا اگر تأمین انرژی اش را به روسیه منحصر کند، روسیه روزی اروپا را
خفه می کند. همین حالا هم قدم به قدم پیش می رود، پس اروپا به ناچار
باید مراکز انرژی متعددی برای خود فراهم کند تا که یک وقت دچار
خفقان نشود. بهترین راهش نیز ایران، قطر یا عراق است.
آمریکا که اکنون خود یک قاره جداگانه است؛ صرف نظر از آلاسکا که
مسائل خاص خود را دارد و شاید ذخیره استراتژیک آینده اش باشد، نیم
دیگر انرژی اش را باید از این طرف آب ببرد و این شرایط را دارد. اینها
واقعیات زمین است. بنابراین آنها نمی توانند از اینجا غافل بگذرند و
نمی توانند به اینجا بی توجه باشند. باید چاره ای بیندیشند.
با این نگاه اکنون به جهان اسلام می پردازیم. در این شرایط، ما بخشی
از معادلات هستیم. من بر این بخش بیش تر تکیه می کنم که مسائل
روشن تر شود.
جریان های افراطی و خشونت گرا
از لحاظ فکری اکنون در دنیا اتفاقات مهمی در حال وقوع است. بعضی
از این اتفاقات عمومی و سنتی است و برخی دیگر حالاتی جدید است
که نمی توان آنها را نادیده گرفت. مباحث همین قطب بندی ها، تفکرات
غربی و فرهنگ غرب، فرهنگ اسلامی و تلاقی اینها ست چیزهایی
جدید در حال ظهور که هنوز نمی توان تفسیر درستی از آن ارائه داد، بروز
جریان های افراطی در همه مکتب ها و مناطق خاص فکری دنیاست.
برای مثال اکنون در اسلام، جریانی چون القاعده و طالبان، جریان
تازه ای است که به این صورت بروز کردند. اینها همین وهابی های قدیم
و سلفی ها هستند؛ اما امروز خواب برهم زدن امپراتوری بزرگ دنیا را در
سر می پرورانند؛ آن گونه که ساختمان های دو قلو را یک دفعه به زمین
می غلطانند و چنین موج عظیمی را در دنیا موجب می شوند. این قدرت
دیگر به وجود آمده و خلق شده است؛ آدم هایی که حاضرند، خود را مانند
باروت منفجر کنند؛ یعنی با تکیه بر عقیده عمل می کنند آنهایی که
خلبانی یاد گرفته بودند خلبانانی بسیار ماهر، برای خودشان ارزش قائل
بودند. چنین آدم هایی با دو یا سه ساعت پرواز در روز، ده پانزده هزار دلار
می گیرند و زندگی بسیار خوبی دارند؛ اما هواپیمایش را به ساختمان
می زند و خود جزغاله می شود. این یک آدم معمولی نیست. تعداد آنها هم
کم نیست. هر روز بر تعداد آنها افزوده می شود. به محض این که عرصه را
در افغانستان برایشان تنگ کردند، به دنبال عرصه های جدید رفتند و
سومالی را تصرف کردند. آنجا هم دیگر به طور سنتی محل چنین
آدم هایی است. این کشور برای آنها مانند دریا برای ماهی ها است؛ اخیرا
دوباره آنها را تار و مار کرده اند که یا نمی توانندیا از جای دیگری سر در
می آورند. عراق هم موطن جدیدی برای خلق و جذب چنین آدم هایی
است که چه فجایع خون باری در آنجا به راه می اندازند.
اینها یک جریان رو به پیش اند؛ نه رو به عقب. به موازات اینها در خود
امریکا هم جریان هایی تندرو ظهور کرده اند که از اینها هم
خطرناک ترند. ما خیلی با آنها آشنا نیستیم. جریان های کاملا مذهبی نیز
وجود دارند که نمونه متعصب آن خود بوش است. متعصب تر از او هم
هستند آدم هایی عجیب که قصد دارند با علوم بیولوژیک گوساله سرخ
موی تولید کنند و برای ظهور حضرت مسیح آماده شوند تا مرکز اسرائیل
منهدم شود و حضرت مسیح در آنجا ظهور کند و دنیا را آن گونه که انجیل
تفسیر می کند، اینها در دست بگیرند. اینها همانند همین القاعده و…
هستند که ما در اسلام داریم. آنها اکنون از اینها هم قوی تر و بیش ترند و
در دولت هم نفوذ کرده اند و به همین وسیله جنگ هایی را در دنیا به راه
می اندازند.
عجیب اینکه در همین زمان، در ایران آدم هایی پیدا می شوند که
انتظار دارند، امام زمان طی چند روز آینده، سوار براسب کذایی، بیاید و
دنیا را از دست همه اینها نجات بدهد.
این تفکر اکنون در اینجا هم هست؛ لیکن نمی تواند در این انقلاب
عملیاتی شود. چندی پیش مشاهده کردید که همین داستان عجیب که
ما هنوز به ماهیتش پی نبردیم در نجف رخ داد که گروهی با تخیلات
خاص و حرف هایی عجیب که یک بعثی خاص ادعا می کند، قصد
داشتند در عراق در روز تاسوعا ظهور کنند و علمای نجف را کشته حرم ها
را منهدم سازند و آیت الله سیستانی را گروگان بگیرند و در نهایت ظهور
حضرت مهدی (عج) را از نجف اعلام کنند.
حال ببینید چه فضایی است که به این سرعت عده ای جمع شوند و
سپس مسلح گردند و این قدر به خود مطمئن باشند که اعلام کنند،
مهدی ای که بناست ظهور کند، از نسل حضرت امام حسن عسگری (ع)
نیست. اینها همه دروغ های تاریخی است ،بلکه او فرزند بلافصل
حضرت علی و حضرت زهرا علیهما السلام است و نطفه اش را جبرئیل
بالا برده و پیش خداوند امانت نگه داشته است و اکنون باز گردانده و در
رحم مادر این آقای مدعی قرار داده و او را رویین تن ساخته است و اکنون
هیچ اسلحه ای بر او کارگر نیست؛ او باید دنیا را از عدل و داد پر کند.
این حرف ها از سوی عده ای باور می شود؛ یعنی برخی جمع شده و
کشته شده اند. سیصد نفر مردند و سیصد نفر اسیر شدند و عده زیادی هم
متواری هستند.
به این ترتیب وظیفه عالمان و متفکران روشن می شود اکنون عالمان
باید به این بیندیشند که با چنین تفکراتی چگونه برخورد کنند. اینها
ممکن است به ظاهر مسئله ساده ای باشد؛ ولی زمانی مانند القاعده
اصلا دنیا را ناامن می سازند.
امریکا و دنیای جدید
این دنیای در حال تحول، از این جهت نیز در حال پیشرفت است. موج
اصلی در این سو است که انسان ها بیدار شدند و به دنبال حقوق خود و
کسب جایگاه مناسب انسانی خود هستند و در مقابل استبداد، استعمار و
تجاوزات ایستاده اند. باز گرداندن این دنیا به طرف یک استبداد بسته در
داخل یا استعمار وسیع دیگر آسان نیست. ممکن است روزی پس از
یک هرج و مرج جدید، مانند یک جنگ جهانی، چنین چیزهایی از نو
شروع شود؛ ولی اکنون دیگر نمی توان جهان را به آن صورت اداره کرد
آقای بوش با لشگرکشی و هزینه بسیار افغانستان را می گیرد و طالبان را
بیرون می راند. مملکتی که همه خون و آتش بود، از دست اینها بیرون
می آورد؛ ولی هنگام نتیجه گیری نخستین مجلسی که تشکیل می شود،
قانون اساسی اسلامی را تدوین می کند. بوش این را نمی خواست. قانون
اساسی ای که نوشته اند، با کمی اصلاح شبیه قانون اساسی ایران است.
در عراق هم آمریکایی ها نیامده بودند که شیعه ها را نجات دهند یا این
که دموکراسی به راه بیندازند. این یک شعار ترفند همه احزاب و حتی
اشخاص است؛ شعاری دهن پر کن برای فریب مردم. بعد هم شکل
دیگر به وجود می آید.
طرح خاور میانه بزرگ امریکا، محصول حس تک قطبی بودن جهان
بود؛یعنی در مقطعی فکر می کردند که در دنیا کسی نیست که در مقابل
آنها بایستد . خودشان می توانند در صحنه دنیا آزادانه حرکت کنند و
تصمیم بگیرند. این طرح را مطرح کردند که اول خاورمیانه را اصلاح
کنیم. گفتند می خواهیم خاورمیانه دموکرات بسازیم. همه دولت هایی که
سیستم دموکراسی ندارند و نظام شاهنشاهی یا امیری بر آنها حاکم
است، به خود لرزیدند. واقعاً هم کارهایی را برای این برنامه شروع کردند.
از عراق آغاز کردند تا مستبدترین را که در عراق بود، به زمین بزنند. من
هیچ وقت باور نکردم که آنها به دنبال دموکراسی هستند. وقتی وارد عراق
شدند، تناقض هایشان آشکار شد. با ورود به عراق متوجه شدند که با
تناقض های جدی روبه رو هستند. دموکراسی، یعنی مردم آزاد بشوندو
مردم همین که از زیر بار یک استبداد بیرون آمدند و احساس آزادی
کردند، در نخستین گام سلطه خارجی را نفی کردند. مردم اعلام کردند که
ترجیح می دهند با فقر زندگی کنند، اما سلطه خارجی را در کشورشان
نبینند. هیچ کس دوست ندارد خیابان ها و مراکز شهرش زیر چکمه
سربازان بیگانه باشد. ذات انسان چنین است؛ چه کسی از این مسئله
استقبال می کند. آن هم دشمنی که به استعمار اشتهار دارد.
معلوم می شود که امریکایی ولگرد خوشگذاران، پا نمی شوند از بهشت
خودشان، بیایند توی افغانستان تا افغان ها را آزاد کنند تا اینها انتخابات
داشته باشند. هر کسی این را می فهمد، اگر چه فریب خورده باشد، باز هم
متوجه می شود که اینها اغراض دیگ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 