پاورپوینت کامل نظریه پرداز فقه حکومتی ۷۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نظریه پرداز فقه حکومتی ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظریه پرداز فقه حکومتی ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نظریه پرداز فقه حکومتی ۷۹ اسلاید در PowerPoint :
۱۶
امام خمینی در دوران معاصر، اندیشمندی بزرگ بود که با سرمایه های
علمی و معنوی برگرفته از دین، به بازسازی و اصلاح جامعه اسلامی
اقدام کرد. او پس از تبحر و ورزیدگی در علوم اسلامی، چون فقه، اصول،
فلسفه و عرفان، و تهذیب و پرورش روح و روان، همراه با شناخت انسان
معاصر و دوران جدید، راه اصلاح و ساختن را در مبارزه سیاسی دید، چرا
که در ظرفیت و شرایط مناسب، اصلاح گری های جزیی و تربیت های
صنفی، با فساد حاکم بر هرم جامعه کارگشا نیست؛ از این رو، قیامی را در
ابتدای دهه چهل آغاز کرد و در پایان دهه پنجاه به پیروزی رساند.
از آنجا که آرمان و ایده او، حاکمیت دین حق، عدالت و معنویت بود، در
دوران پس از پیروزی، به اصلاح و بازسازی مجاری دینی و دینداری
دست زد. او بر این باور بود که دین خدا و فقه اسلامی، فراگیر همه
نیازهای بشری است؛ لیکن در طول زمان، همه آن ذخایر به فعلیت
نرسیده و شیوه استخراج آن نیز باید بازسازی گردد. بر این پایه، پس از
فائق آمدن بر مشکلات دوران نخست پیروزی و به هنگام سامان گرفتن
مجاری قانونی، به ارائه ایده ها و طرح هایی در این راستا دست زد.
او بر ضرورت تحول در حوزه های علمیه ـ به عنوان رکن اصلی کشف و
نشر دین ـ اصرار می ورزید، و بر این باور بود که فائق آمدن بر معضلات
اجتماع و نظام اسلامی، حتی جهان اسلام، در گروه توجه به واقعیت های
جدید، نگاه دوباره و متفاوت به جایگاه سیاست، و حکومت و باز اندیشی
در مبانی و معارف دینی و به کارگیری راهبردهای مناسب است.
گستردگی معارف دینی
دین داری ابعادی اجتماعی است و چنین نیست که تنها به ابعاد فردی
انسان توجه داشته باشد. متون دینی و دیدگاه اندیشوران و سیره رهبران
نشان گر آن است که دین در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی
صاحب نظر است و ابعاد اسلام، به مانند ابعاد انسان، گسترده است.
امام خمینی با توجه به ابعاد انسان و ویژگی تعالیم انبیا، تنها راه هدایت
همه جانبه انسان را پیروی از تعالیم انبیا می دانند. ایشان در این باره
می فرمایند:
بشر با همه پیشرفت هایش، در برابر تعالیم انبیا، امی و در گمراهی
آشکار است و تنها راه تربیت و تعلیم، راهی است که از ناحیه وحی و حق
تعالی ارائه می شود و آن تهذیبی است که با تربیت الهی، به وسیله انبیا،
مردم آن تربیت می شوند و آن علمی است که به وسیله انبیا بر بشر
عرضه می شود.
درباره قرآن و ابعاد آن نیز اشاره می فرمایند:
مذهب اسلام که سندش قرآن است و محفوظ است، حتی یک کلمه
تغییر نکرده است. این طور است که قرآن مشتمل بر همه چیز است؛
یعنی یک کتاب آدم سازی است؛ همین طور که آدم همه چیز است؛
معنویت دارد؛ مادیت دارد؛ ظاهر دارد؛ باطن دارد؛ قرآن کریم هم آمده
است، این انسان را بسازد؛ همه ابعاد انسان را می سازد؛ یعنی کلیه
احتیاجاتی که انسان دارد.
گام اول در عرصه حضور دین در صحنه اجتماع، توجه به حجم تعالیم
فردی و اجتماعی دین است. نگاهی گذرا به قرآن، سنت و فقه اسلامی،
نشان گر آن است که متون مربوط به ابعاد اجتماعی دین، به مراتب حجم
بیشتری را نسبت به متون مربوط به ابعاد فردی، به خود اختصاص داده
است. امام خمینی رحمه الله در این باره می فرمایند:
نسبت اجتماعیات قرآن به آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک هم
بیشتر است. از کتاب حدیث که حدود پنجاه کتاب(باب) است، همه چهار
کتاب مربوط به عبادات است و مقداری هم مربوط به اخلاقیات و بقیه
هم مربوط به اجتماعیات، اقتصادیات، حقوق و سیاست و تدبیر جامعه
است.
بر این اساس، قوانین الهی نیز که بر این دستورات استوار است، باید
حوزه های مختلفی را در برگیرد، برخلاف این دیدگاه که می گوید:
هدف گیری دین غیر ایدئولوژیک به آخرت و تأمین سعادت اخروی است
و دنیا به آن میزان که به کار سعادت اخروی می آید یا در کار آن مزاحمت
می کند، مورد نظر دین واقع می شود و این مقدار از توجه، به معنای برنامه
ریزی برای دنیا به معنای امروزی کلمه و به مورد نظر ایدئولوژی ها
نیست.
امروزه برنامه ریزی، به معنای طرح دادن برای اقتصاد، جمعیت،
آموزش همگانی، بهداشت، تولید صنعتی، رشد کشاورزی و این قبیل
امور است. این کارها، محصول تدبیر عقلانی مردم است و دین جانشین
عقل نیست و در قالب تنگ ایدئولوژی نمی گنجد. با توجه به
آموزه های دینی، برنامه های کلام اداره جامعه را می توان از دین به دست
آورد؛ البته دین، به معنای برنامه ریزی کشاورزی و اقتصاد نیست که
کمتر کسی استفاده عقل را در این امور انکار می کند؛ اما اهداف کلی
برنامه ریزی کلان، و سمت و سوی ساختار تولید و توزیع و مصرف،
می تواند به دین مستند باشد. امام خمینی رحمه الله نیز دین را شامل
حقوق عمومی و خصوصی و طبیعت قوانین الهی را شامل روابط فردی و
اجتماعی می داند. پرسش و پاسخی در این زمینه به این شرح است:
پرسش: حضرت آیت الله، استدعا می کنم در مورد قوانین و دستورات الهی و طبیعت
این دستورات، یک توضیحاتی برای ما بدهید.
پاسخ: روابطی که هر فرد بشر با خدا دارد؛ روابطی که هر فرد بشر با
پیغمبر دارد؛ با حکومت دارد؛ روابطی که هر فرد با فرد دیگر باید داشته
باشد؛ روابطی که هر فرد با غیر ملت خودش باید داشته باشد؛ کلیه
روابطی که امکان دارد، بین یک بشر با افراد دیگر بشر، با جوامع بشر
باشد.
فرازمانی بودن معارف دینی
احکام و معارف گسترده دینی، نه تنها در عصر پیامبر اکرم(صلی الله
علیه و آله) که در دوران های بعد و در زمان حاضر نیز قابل استناد و
استفاده است. اصولاً ختم نبوت، تنها به آن دلیل بوده که بشر به جایی
رسیده است که می تواند، با یافته های آسمانی دوران آخرین پیامبر، راه
خویش را تا قیامت بیابد و در مسیر تقوا و سعادت گام بردارد.
نکته ای که در اینجا قابل طرح است و عده ای نیز به همین دلیل، با
امکان استناد به معارف دینی در حوزه مدیریت جامعه امروز مخالفت
می کنند، نحوه استناد مسائل متغیر زمان به دین ثابت است؛ آیا دین
ثابت می تواند، نیازهای متغیر انسان را پاسخ گوید یا خیر؟ این سؤالی
است که پاسخ های مختلفی به آن داده شده است. مرحوم علامه
طباطبایی، با طرح عناصر ثابت و متغیر در دین، شهید صدر با طرح
بحث منطقه الفراغ در حوزه مسائل اجتماعی دین، بعضی با طرح جدی
احکام عرفی، ولایی و الهی در حوزه فقه اسلامی، و عده ای با طرح عنصر
زمان و مکان در اجتهاد، این مشکل را مرتفع کردند. امام خمینی رحمه
الله ضمن طرح عنصر نقش زمان و مکان در اجتهاد، به لزوم توجه به
عنصر مصلحت در حوزه تصمیم گیری های حکومتی اشاره کردند:
اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و غفلت از آن را
جایز نمی دانم. اجتهاد به همان سبک صحیح است؛ ولی این بدان معنا
نیست که فقه اسلام پویا نیست؛ زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در
اجتهاد هستند. مسئله ای که در قدیم دارای حکمی بوده است، حکم
جدیدی پیدا می کند. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته
باشد.
امام خمینی طی سخنانی در مورد حرکت های شورای نگهبان، توجه
آنان را به مصلحت اسلام و مسلمین، در هنگام ارائه دیدگاه های فقهی
جلب کرده و آنان را از اینکه اسلام به واپس گرایی متهم شود، بر حذر
می داشتند دیدگاه های فقهی نوین امام در دوران حکومت ده ساله
ایشان و استفاده از اهرم زمان و مکان و توجه به عقل، خود شاهدی بر
نحوه ارتباط بین دین ثابت و نیازهای متغیر زمان است.
حضرت امام گرچه با اعتراضات ملی گرایان که دین را برای چهارده
قرن قبل مفید می دانستند، مخالفت می کردند؛ اما معتقد بودند که در
حوزه حکومت و اجتماع، اصولا اجتهاد مصطلح کافی نیست و باید
زمینه های ویژه ای برای فهم احکام، مبتنی بر زمان حاصل آید. ایشان
در این باره می فرمودند:
مهم، شناخت درست حکومت و جامعه است که بر اساس آن، نظام اسلامی بتواند، به
نفع مسلمانان برنامه ریزی کند و وحدت رویه و علم ضروری است. همین جاست که
اجتهاد مصطلح در حوزه ها کافی نیست، بلکه اگر یک فرد، اعلم در علوم معهود حوزه ها
هم باشد؛ ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و به طور کلی در زمینه اجتماعی و
سیاسی، فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم گیری باشد، این فرد در مسائل حکومتی
مجتهد نیست.
آمیختگی دین و سیاست
البته در دیدگاه حضرت امام، ارتباط بین دین و سیاست، هرگز به
معنای سیاسی شدن دین (به معنای مذموم آن) نیست، بلکه سیاست
دینی می گردد. سیاسی شدن دین به معنای مایه گذاردن از دین، در
جهت پیشبرد مقاصد سیاسی و روزمره کردن دین، به گونه ای که موجب
سلب اعتماد مردم به معارف بلند دینی شود، از فرهنگ امام به دور است؛
گرچه جدایی دین از سیاست اثرات زیانباری دارد؛ اما روزمره کردن دین،
و پیشبرد اهداف فردی و جناحی با خرج کردن از دین و شخصیت های
دینی و بیرون راندن رقیب، با تمسک به قرائتی خاص از دین، زیانبارتر
است.
در هر دو صورت، سیاست گریزی و سیاست زدگی، دین را دچار
اضمحلال می کند، چرا که اگر دین سیاست را رها کند، سیاست شیطانی
حاکمانه دین را به حال خود نمی گذارد و آن را به گونه ای تبدیل می کند
که از آن خاصیتی بر نیاید. سیاست زدگی نیز، زمینه سلب اعتماد مردم را
از دین فراهم می کند.
امام خمینی دیدگاه خویش را درباره دین و سیاست، به صورت مستدل
بیان کرده اند. اهم دلایل ایشان در این زمینه، به ترتیب زیر است:
نگرش و توجه به مجموعه دستورات دینی
هویت دین، چیزی جز احکام و معارف آن نیست و برای شناختن
گرایش یک دین، می توان با توجه به احکام مختلفی که در آن آمده است
و اهدافی که به عنوان آرمان خویش پیش روی می نهد، به این مهم
دست یافت. در دین اسلام، با توجه به حجم عظیمی از احکام اجتماعی
و اهداف سیاسی دینی که در بیانات «محکم» آن وجود دارد، به سهولت
می توان، با ملاک یاد شده به گرایش ها و نگرش های آن واقف شد.
امام خمینی در این باره می فرماید:
«اسلام دین سیاست است (با تمام شئونی که سیاست دارد) این نکته برای هر کس که
کمترین تدبری در احکام حکومتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام بکند، آشکار
می گردد، پس هر که را گمان بر این برود که دین از سیاست جداست ؛ نه دین را شناخته
است و نه سیاست را».
در یک نگاه، مجموعه دستورات دینی، شامل اموری نظیر آیات مربوط
به مسائل اجتماعی و مقایسه نسبت وجود آنها در مقابل آیات مربوط به
احکام فردی و عبادی، ادعیه مأثور از معصومان (علیهم السلام) و
خواسته های اجتماعی موجود در آنها، روایات معصومان (علیهم السلام)
و سؤالاتی که از آنان درباره امور سیاسی و اجتماعی مسلمانان شده
است، جمع گرایی بسیار روشنی در امور دینی ـ حتی در امور عبادی ـ
مشاهده می شود. از سوی دیگر، فتاوای فقهی که تبیین و تفریع کلیات
بیان شده توسط امامان معصوم علیهم السلام اند، همه و همه مجموعه
دستوراتی هستند که به طور واضح برآمیختگی دین و سیاست دلالت
می کنند.
مهم ترین دلیل که حضرت امام بر ولایت فقیه اقامه می کند، استفاده از
این بافت کلی دین است.
امام خمینی، با هوشیاری به زمینه ای انفکاک دین از سیاست توجه
داشتند و جدای از ارتباط دین و سیاست، جامعیت اسلام را مورد تأکید
قرار می دادند.
«… برای مثال تبلیغ می کردند که اسلام دین جامعی نیست، دین زندگی نیست، برای
جامعه نظامات و قوانین ندارد، طرز حکومت و قوانین حکومتی نیاورده، اسلام احکام
حیض و نفاس دارد، اخلاقیات هم دارد؛ اما راجع به زندگی و اداره جامعه چیزی
ندارد».
بیان دیگری که به گونه اولویت، توجه اسلام به حیات بشر در این
جهان و پرداختن به سیاست را معرفی می کند، نظر به توجه اسلام در
امور عادی و حتی به ظاهر کم ارزش حیات انسانی است. تعبیری که در
بیانات حضرت امام نیز آمده آن است که اسلامی که از پیش از تولد و
تکوّن نطفه انسان نیز در اندیشه سعادت و شقاوت انسان بوده است،
چگونه می تواند نسبت به زندگی انسان بی تفاوت باشد.
نظیر بیان فوق را متکلمان شیعه، درباره تحقق نصب ولی امر، برای
پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) ذکر کرده اند. پیامبری که حتی «ارش
خدش»را به مردم آموخت، چگونه رهبری و زمامداری جامعه نوپای
اسلامی را بی هیچ بیان و کلامی رها گذارده است؟
احکام فقهی و نهادهای تعبیه شده در دین، عمدتا، بلکه کلاً با سیاست
آمیخته اند؛ حتی احکامی که جنبه عبادی آنها در نگاه اول رخ می نماید،
نیز سیاسی اند و با توجه به این امور، شکی در ارتباط و آمیختگی دین و
سیاست باقی نمی ماند. امام خمینی رحمه الله علیه در این باره
می فرم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 