پاورپوینت کامل آزادی بیان؛ ماهیت و گستره عرصه ها ۸۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آزادی بیان؛ ماهیت و گستره عرصه ها ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آزادی بیان؛ ماهیت و گستره عرصه ها ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آزادی بیان؛ ماهیت و گستره عرصه ها ۸۱ اسلاید در PowerPoint :
۱۴
آزادی بیان جزء آزادی های فردی است که فرد با استفاده از آن
قدرت ها، بتواند هر چه در قوه دارد به فعل آورد و نیروهایی که در وی
نهاده شده است، ظاهر نماید. به عبارت دیگر آزادی بیان آن است که
افراد به موجب آن، حق نشر افکار و عقاید خود را از طرق گوناگون دارا
باشند. بدون اینکه نشر آنها موقوف بر تحصیل اذن یا محکوم به سانسور
باشد. آزادی مطبوعات، رسانه ها، سخنرانی، اجتماعات از مصادیق
آزادی فردی محسوب می شوند که در آنها افکار و عقاید نشر داده
می شود. معمولاً این نوع آزادی ها را قانون، دستگاه قضایی و دولت
تضمین می نماید. آزادی بیان را می توان به عرصه های ذیل تقسیم
کرد. هر چند می توان موارد دیگری نیز بر آنها افزود، ولی در مجموع از
سه حالت زیر خارج نمی باشند:
الف. اظهار عقیده و مرام فردی افراد
ب. آزادی مطبوعات و رسانه های جمعی
ج. آزادی پیشنهاد و انتقاد
بر اساس موارد سه گانه فوق، انسان آزاد است، عقیده خود را بیان نماید
و آنچه را برگزیده است بدان عمل نماید. «لااکراه فی الدین» نیز
می تواند در اینجا معنا پیدا کند و درباره آزادی مطبوعات نیز گفته
می شود این رسانه، نقش مهمی در رساندن بیان، دیدگاه ها و مواضع
اشخاص حقیقی و حقوقی به آحاد جامعه دارد، به گونه ای که به مطبوعات
و رسانه ها، لقب رکن چهارم دموکراسی داده اند. از سوی دیگر انتقاد از
حاکمان و دولت مردان که امروزه از طریق احزاب و رسانه ها و
سازمان های گوناگون انجام می شود، یکی از مظاهر اصلی آزادی بیان
محسوب می شود. آنچه در این باره مهم تلقی می شود این پرسش است
که آیا در آموزه های شیعی، به این نوع آزادی ها احترامی نهاده می شود یا
نه؟
در پاسخ به پرسش فوق باید از متون دینی استفاده کرد و در این زمینه
می توان به ادله نقلی (قرآن و سیره معصومین) و ادله عقلی، تمسک
جست.
۱. قرآن
از مجموع آیات قرآن می توان چنین نتیجه گرفت که آزادی بیان و
اظهار و عقیده و آراء آزاد می باشد و همین نوع نگرش با اصل اختیار
انسان نیز سازگار می باشد. هر چند انسان، جهت تعالی و رسیدن به رشد،
باید بهترین عقاید را بپذیرد و در صدد تبلیغ آن عقاید باشد و در آیات
قرآن مشاهده می شود آزادی عقیده و بیان پذیرفته شده و انسان پس از
شنیدن آراء گوناگون دست به گزینش بهترین آنها خواهد زد. (البته
بهترین چگونه حاصل می شود. امری جداگانه ای است که آموزه های
شیعی بهترین را بر اساس تفسیر پیامبران و امامان می داند). در سوره
زمر شنیدن آراء و عقاید گوناگون و گزینش بهترین آن بدین گونه بیان
شده است: «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک
الذین هداهم الله و اولئک هم اولواالالباب».
آیه فوق آزادی بیان را تأیید می کند، اما درباره آزادی انتخاب، مؤمنان
و عباد الله را به گزینش بهترین ملزم می نماید. البته الزام در ادامه آیه بر
اساس فطرت الهی (هداهم الله) و عقل، تفسیر شده است؛ یعنی
انسان ها بر اساس فطرت ذاتی و خدادادی و بر اساس عقل که در منطق
آموزه های شیعی پیامبر درونی محسوب می شود، بهترین آراء را انتخاب
می نمایند. شهید مطهری با توجه به این آیه و آیات دیگر معتقد است که
رمز و راز بقاء اسلام و گسترش شگرف آن در جهان، همین آزادی بیان و
فکر است و انقلاب اسلامی نیز برای بقاء خود نیاز به چنین آزادی
می باشد او در این باره می گوید: «هر کس می باید فکر و بیان و قلمش
آزاد باشد و تنها در چنین صورتی است که انقلاب اسلامی ما، راه صحیح
پیروزی را ادامه خواهد داد. اتفاقا تجربه های گذشته نشان داده است که
هر وقت جامعه از یک نوع آزادی فکری و لو از روی سوء نیت برخوردار
بوده است، این امر به ضرر اسلام تمام نشده، بلکه در نهایت به سود
اسلام بوده است. اگر در جامعه ما، محیط آزاد بر خورد آراء و عقاید به
وجود بیاید، به گونه ای که صاحبان افکار مختلف بتوانند حرف هایشان را
مطرح کنند، ما هم در مقابل آراء و نظریات خودمان را مطرح کنیم، تنها
در چنین زمینه سالمی خواهد بود که اسلام هر چه بیشتر رشد می کند…
به اعتقاد من تنها طریق درست برخورد با افکار مخالف همین است و الا
اگر جلو فکر را بخواهیم بگیریم اسلام و جمهوری اسلامی را شکست
داده ایم».
آیه دیگری که از قرآن برای آزادی بیان استفاده می نماید، آیه سوره
نحل می باشد که کیفیت دعوت به اسلام را به پیامبر آموزش می دهد و
تأکید دارد که این دعوت باید به طرق گوناگون صورت گیرد: «ادع الی
سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن»
آیه فوق چگونگی دعوت به اسلام را سه راهکار بیان کرده است. راهکار
علمی و از روی حکمت که اختصاص به دانشمندان دارد، موعظه نیکو و
پسندیده که برای توده مردم می باشد و جدال نیکو برای مخالفان واهل
مجادله و مغالطه می باشد. به طور طبیعی پیامبر(ص) جهت معرفی
اسلام باید بر اساس شیوه حکمت و جدال، آزادی بیان و اظهار عقیده را
محترم می شمرد، تا بدان وسیله بتوان به آراء مخالفان گوش فرا داد.
سومین آیه ای که می توان در مورد آزادی بیان استفاده کرد، آیه پناه
آوردن مشرکان به پیامبر (ص) می باشد. آیه خطاب به پیامبر (ص)
می فرماید، مشرکان به تو پناه آوردند، آنان را به حضور بپذیر، تا آنان پیام
الهی و آسمانی را بشنوند: «و ان احد من المشرکین استجارک فاجره
حتی یسمع کلام الله ثم ابلغه مأمنه ذلک بانهم قوم لایعلمون» این
آیه به حکمت آزادی اشاره دارد و اینکه یک مشرک به سرزمین اسلامی
پای نهاد و خواستار مذاکره با پیامبر اسلام گردید، لازم است ایشان به او
آزادی بیان و اظهار عقیده بدهد و سپس کلام الهی که کلام حق است به
او رسانده شود و پس از شنیدن پیام الهی به پناهگاه و مأمن خود
فرستاده شود. آیه تأکید دارد که این کار صورت می گیرد به خاطر اینکه
مشرکان قوم جاهل و ناآگاه هستند.
از آیات فوق، به ویژه آیه ۱۸ سوره زمر چنین استنباط می شود که
انسان ها آزاد هستند تفکر بنمایند و در صدد کسب معارف دینی برآیند.
آنگاه شبهه ای برای آنها ایجاد شد در این صورت لازم است، شبهه خود
را در بحث و تحقیق گروهی به قرآن عرضه نماید و پاسخ را طلب نماید و
در صورت حاصل نشدن باید به پیامبر(ص) و معصومین عرضه
نماید. البته آزادی در عقیده و فکر به خاطر آن است که انسان بهترین
را برگزیند. آیت الله جوادی آملی یکی از معاصران شیعی در این باره
می نویسد: «گرچه قرآن انسان ها را تشویق می کند که سخن های
گوناگون را بشنوند و سخن بهتر را برگزینند، اما در عین حال سخن بهتر
را معرفی و دست انسان را در تعیین و تشخیص آن باز نمی گذارد».
۲. سیره نبوی و علوی
مقصود و مراد از سیره در این نوشته اعم از سیره نظری و عملی
می باشد. مراد از سیره نظری، اندیشه های معصومین است که در قالب
روایات به ما رسیده است و سیره عملی، نوع مواجهه آنان با افراد در مقام
عمل بوده است. آنچه از عمل معصومان به ما رسیده است، مدارای آنان
با مخالفان بوده است. در زمان زعامت پیامبر(ص) در مدینه منافقان و
اهل کتاب به راحتی اظهار نظر و عقیده می کردند و در زمان حکومت
علی(ع) نیز همین گونه بوده است و شیوه برخورد ایشان با خوارج نیز
تأییدی بر مدعای این نوشته است.
سید محمد طالقانی یکی از معاصران درباره سیره عملی معصومان در
مواجهه با آراء و اظهار نظر مخالف، به داستان برخورد حضرت امام
صادق(ع) با کسی که در باره خداوند شک کرده بود، اشاره کرده و بر
اساس آن داستان نتیجه می گیرد که آزادی بیان به نحو اتم و اکمل در
آموزه های شیعی وجود دارد او می گوید: «کسی آمد خدمت حضرت امام
صادق (ع) عرض کرد: «یابن رسول الله هلکت»، من سقوط کردم، هلاک
شدم. امام فرمود: برای چی هلاک شدی؟ حال اگر چنین آدمی می آمد
پیش امثال ما، دستور می دادیم کاسه و کوزه اش را از در بیرون بریزند.
گفت یابن رسول الله من در وجود خدا شک کردم. امام به جای اینکه
تکفیرش کند، براند ـ این روش و منش بزرگان ما بود ـ فرمود: نه هلاک
شدی. الله اکبر! هذا هو اول الیقین. این (شک به خدا) اول حرکت یقین
تو است».
از این قبیل داستان ها در سیره عملی انبیا در قرآن موجود است و
همین طور درباره سیره اوصیا که در کتب مملو می باشد.
اما درباره سیره نظری می توان آن را به چند دسته تقسیم کرد. برخی از
روایات درباره نصیحت است که در این قالب ضعف ها و کاستی ها، بیان
می شود، که این مسئله متضمن آزادی بیان است. نصیحت در آموزه های
دینی شیعه آن قدر مهم تلقی شده که آن را معادل دین شمرده اند:«ان
الدین النصیحه». نصیحت مورد نظر عام بوده و به تمام صور قابل
سرایت است. برخی از روایات را نیز می توان در قالب امر به معروف و
نهی از منکر تجزیه و تحلیل نمود. نهی از منکر و امر به معروف شامل
کلیه شئونات زندگی سیاسی و اجتماعی انسان ها می شود. دسته سومی از
روایات که در حقیقت سیره نظری معصومان است به روایات خاص در
باب تضارب آراء و اظهار نظر و اندیشه می باشد. در این مورد نیز روایات
بسیار می باشد. در ذیل به چند مورد اشاره می شود. البته قبل از اشاره به
روایات ضروری، این نکته است که روایات عموما ناظر به مسلمانان
است. هر چند برخی از آنها را می توان به صورت کلی به افراد و انسان ها
انصراف داد و برخی از آنها نیز دال بر مقال و گفتار حق است. از حضرت
امیر(ع) نقل می نمایند که از اصحاب خویش و مردم می خواست به جای
تعریف و ثنا گویی سخن حق با او بگویند و مشاورت های عادلانه در
اختیار او قرار دهند. «فلاتکفوا عن مقاله حق او مشوره عدل» یا
اینکه از ایشان نقل می شود که برای ارزیابی یک گفته و اظهار نظر به
ماهیت آن توجه کنید نه اینکه چه کسی آن حرف و نظریه را بیان کرده
است «انظر الی ما قال و لاتنظر الی من قال».
مهم تر از همه عهدنامه ایشان به مالک اشتر نخعی است که از او
می خواهد، قسمتی از وقت خود را به مردم اختصاص دهد، تا آنان در
کمال آزادی و بدون هیچ لکنت زبانی، نیازها، اعتراضات و شکایات خود
را مطرح نمایند و تأکید می کند که مبادا محافظان تو مانع از رساندن
پیام های مردمی به شما شود: «پاره ای از وقت خود را برای نیازمندان
خود قرار ده که در آن وقت خویشتن را برای رسیدگی به امور ایشان آماده
کنی. در مجلس عمومی بنشینی، برای خدایی که تو را آفریده تواضع
کنی، لشکر و یارانت از گروه محافظان و پاسداران را از جلوگیری رسیدن
صدای مردم به خودت بازدار، تا سخنگوی آنان در کمال آزادی و بدون
لکنت زبان و ترس با تو سخن بگویند».
امام باقر(ع) از عیسی(ع) نقل می کند که مردم باید نقاد سخن باشند و
لازمه نقادی سخن نیز آزادی بیان است: «کونوا نقاد الکلام».
۳. دلیل عقلی
عقل همان طور که اشاره گردید جایگاهی بس رفیع در میان
آموزه های شیعی دارد، به گونه ای که در کنار قرآن و روایات از منافع و ادله
استنباط احکام دین محسوب می شود. البته در بحث مبانی مطرح شد که
عقل به طور استقلالی و منفک از نقل اهمیت ندارد، بلکه در طول نقل
قرار می گیرد.
همان گونه که در ابتدای مباحث آزادی بیان، ذکر گردید، عقل، یکی از
منابع استنباط است و حجیت احکام آن نیز ذاتی است. البته احکامی که
به صورتی قطع باشد، و الا ظنون عقلی نزد شیعه اعتبار نداشت و ظنون
عقلی را به قیاس، استحسان و مصالح مرسله تعبیر می کردند. هر چند
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی در قوانین عرفی از موارد فوق
استفاده شده است و تأسیس مجمع تشیخص مصلحت نظام نیز در
همین راستا بوده است.
در میان آموزه های شیعه تأکید شده است کسی که قطع عقلی دارد و لو
اینکه به خطاء رفته باشد معذور خواهد بود. لذا عالمان دینی شیعه، در
مسائل اعتقادی تقلید و پیروی کورکورانه از دیگران را نمی پذیرند و از
پیروان این آیین خواسته شده است که با تفکر و تأمل در حقانیت دین و
آموزه های آن، آنها را بر اساس تعقل و اندیشه ورزی پذیرا باشند. به طور
طبیعی فراخوان به استدلال عقلی و پذیرش برهانی اصولی اعتقادی
مؤید این مطلب است که فرد بتواند آن چه در درون دارد به راحتی اظهار
نماید و لو اینکه مقدمات علمی خود را به ناصواب چیده باشد. البته اظهار
نظر مخالف در راستای رسیدن به حق و حقانیت است. از این رو این
گونه مسائل ـ به اصطلاح اصولی ـ موضوعیت ندارد که فرد همواره شک
و شبهه نماید. شک و شبهه مقدمه ای برای یقین باشد و نتیجه این گونه
مسائل طریقیت پیدا می کند و راه رسیدن به یقین و سعادت خواهد بود.
بدین سان عقل مورد پذیرفته شده آموزه های دینی، پس از فحص در
منابع دینی، آزادی انتخاب دین را جزء آموزه های خود دین می داند که
نقش عقل در آن کاشفیت است. و در این صورت شک و شبهه ای که
برای رسیدن به سعادت و حقانیت مطرح می شود، به تعبیر پیامبر اسلام
ایمان محض خواهد بود «ذلک محض الایمان».
از ادله های سه گانه مذکور در صفحات پیشین چنین ن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 