پاورپوینت کامل نهادهای مدنی دینی و هویت در ایران ; قسمت دوم ۸۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نهادهای مدنی دینی و هویت در ایران ; قسمت دوم ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نهادهای مدنی دینی و هویت در ایران ; قسمت دوم ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نهادهای مدنی دینی و هویت در ایران ; قسمت دوم ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

۴

۱. نهادهای مدنی دینی پیش از انقلاب اسلامی

چنان که گفته شد در ایران، نوعی تضاد اساسی بین هنجار سازی
دولت و رویکردهای عمومی مشاهده می شود. بنابراین، کارکرد هویت
سازی نهادهای مدنی دینی قابل تفکیک از کل ساختار سیاسی حاکم و
هویت ساخته شده از سوی آن نیست و در ارتباط دقیق با هم هستند.

پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، رژیم پهلوی کوشید، روایتی یک
بعدی از هویت ایرانی و تنها با تکیه بر بعد ایرانی آن که کاملاً از ابعاد
اسلامی تهی گشته بود، ارائه کند در پی این هدف، تبلیغات سیاسی و
فرهنگی وسیعی از سوی نخبگان سیاسی و روشنفکران وابسته به رژیم
سابق صورت گرفت؛ ولی واکنش مردم نسبت به این تلاش ها کاملا بر
عکس انتظار دولت بود. در این میان، نهادهای مدنی دینی که همواره با
بعد دینی هویت اجتماعی ایرانیان، آن هم با روایت کاملاً سنتی، تعبدگرا
و شریعت محور سر و کار داشتند، به مخالفت شدید با این فرایند سیاسی
برخواستند. در نتیجه در این دوران، این نهادهای مدنی تلاش کردند، با
تأکید بر ابعاد دینی هویت، نوعی سوگیری سیاسی را در جامعه حاکم
سازند. پیش از انقلاب اسلامی هم نهادهای مدنی دینی متعددی (البته
با تعریف متساهل از نهادهای مدنی) در ایران فعال بودند. این نهادهای
دینی مدنی دارای کارکردهای متفاوتی بودند. این کارکردها شامل
کارکردهای آموزشی، پژوهشی،تبلیغی، آیینی و فرهنگی بودند.
حوزه های علمیه و نهاد مرجعیت متکفل کارکردهای آموزشی، پژوهشی
و تبلیغی نهاد روحانیت، مساجد و حسینیه ها، عهده دار وظایف تبلیغی و
آیینی و مناسکی بودند و تقریباً تمامی این نهادها با صبغه های پیش
گفته به فعالیت می پرداختند.

در عین حال، این نهادهای مدنی دینی پیش از انقلاب اسلامی، نفوذ
زیادی بر مردم داشتند و می توانستند، در برداشت مردم از هویت خود
بسیار اثر گذار باشند. در این دوره نهاد مرجعیت، حوزه های علوم دینی،
روحانیت، مساجد و هیأت های مذهبی تأثیر مهمی در سوگیری سیاسی،
ضد غربی، ضد تجدد و ضد ملی هویت ایرانی ایفا کرده و بعد دینی آن را
با روایت خاص خود بسیار بر جسته کردند.

تقریباً پیش از انقلاب اسلامی، تمام تلاش نهادهای مدنی دینی که به
دنبال کارکرد صرف آموزشی پژوهشی یا تبلیغی بودند، با ناکامی روبرو
شدند و نهادهایی موفق بودند که این جهت گیری سیاسی را به صورت
برجسته ای دارا بودند و این به دلیل حاکم شدن ضدیت با هویتی بود که
رژیم شاه، به دنبال تحمیل آن بر جامعه دینی ایران بود. با اینکه این
نهادها تقریباً در تمامی ویژگی ها مشترک بودند؛ ولی جهت گیری
سیاسی نقش مهمی در روی کرد و اقبال عمومی نسبت به آنها داشت. در
عین حال نهادهای نوگرایانه هم در حوزه علوم دینی و تبلیغی با استقبال
چندانی مواجه نمی شد.

در نهاد مرجعیت، شریعتمداری به دنبال تداوم کارکرد سنتی نهاد
مرجعیت در ارتباط سیاسی نزدیک با نهاد حاکم بود؛ ولی به هیچ عنوان
نتوانست، این موضع خود را دنبال کند. با این همه، برنامه های نوگرایانه
وی در اثر آموزش و تبلیغ دینی، دقیقا به دلیل غایب شدن هویت دینی
ضد رژیم، با استقبال روبرو نشد، بلکه به شدت طرد شد. دارالتبلیغ یکی
از این نهادهای نوگرایانه بود که با الهام از فعالیت های تبلیغی مسیحیان
در جهان پایه گذاری شد. در این مرکز، برنامه آموزشی و پژوهشی
جدیدی مطرح شد که استادان برجسته ای برای تدریس آنها از میان
حوزویان و دانشگاهیان دعوت می شدند، در برنامه درسی آنها آموزش
زبان انگلیسی و تاریخ پیش بینی شده بود؛ ولی برداشت عمومی طلاب
از تأسیس این نهاد دینی جدید، یک برداشت سیاسی بود و آن را به
معنای همراهی بانیان آن با رژیم می دیدند؛ در حالی که جهت گیری
حاکم در ضدیت با تفکرات سیاسی و ملی گرایانه رژیم بوده است که این
نهاد، در واقع به دنبال آموزش و تبلیغ با شیوه های نوین و با اقتباس از
روش های کشورهای غربی در این زمینه بود؛ ولی این نهاد به دلیل اینکه
در ظاهر از کار سیاسی منفک شده و به کار فرهنگی پرداخته بود، از طرف
طلاب انقلابی در معرض بد بینی قرار گرفت.

تلقی برخی این بود که شاه در اندیشه نفوذ در حوزه علمیه بود و پس از
سال ۴۳ هـ . به فکر تأسیس یک دانشگاه سیاسی به سبک و سیاق مورد
علاقه خود بود، و با توجه به ناکامی آن، به اندیشه تقویت دارالتبلیغ افتاده
است. تلاش شریعتمداری برای حفظ ارتباط ظاهری با رژیم نیز بر این
تردید دامن می زند. در نتیجه بسیاری بر این عقیده رفتند که تأسیس
چنین مرکزی منحرف کردن مسیر انقلابی است.

در واقع علت اساسی شکست این نهاد مدنی دینی، حاکم شدن هویت
انقلابی و ضد رژیم در جامعه، به ویژه در حوزه های علمیه بود. در مقابل،
یک مرجع انقلابی، یعنی امام خمینی توانست، پایگاه بسیاری
گسترده ای در بین مردم و حوزه های علمیه و روحانیون و دیگر نهادهای
دینی پیدا کند. خود امام هم با توجه به اینکه رژیم شاه را نابود کننده
هویت دینی جامعه و ترویج کننده فرهنگ ابتذال می دید و اقدام
اصلاحی را در آن شرایط بی معنا تلقی می کرد، با دارالتبلیغ به طور
ضمنی و صریح مخالفت می کرد.

در مقابل دارالتبلیغ، نهادهای مدنی جدیدی در قم شکل گرفت که به
دلیل رویکرد انقلابی که داشتند، کاملاً موفق بودند و اساساً کارکرد اصلی
و اساسی آنها، کادر سازی برای انقلاب اسلامی بود. یکی از این نهادها
مدرسه حقانی بود. این مدرسه هم، با استفاده از روش ها و برنامه های
جدید آموزشی پی ریزی شد و در کار خود، بر خلاف دارالتبلیغ، کاملاً
موفق بود و علت اساسی آن هم این بود که این مدرسه، اگر چه در ظاهر،
به لحاظ سیاسی نیمه فعال می نمود و بیشتر به درس می پرداخت؛ ولی
طلاب و اغلب اساتید آن (آقایان بهشتی، مصباح، آذری قمی، جنتی و…)
انقلابی و بیشترشان از شاگردان درس امام و مدافع مبارزات بودند و حتی
برخی آنها در اندیشه مبارزه مسلحانه با رژیم هم بر آمده اند.

تفاوت این دو نهاد مدنی دینی، در واقع در نوع کارکرد آنها در ارتباط با
رژیم بود که موجب ناکامی اولی و موفقیت دومی در رسیدن به اهدافشان
شده و در واقع در همین حلقه های فکری هم بود که اندیشه حکومت
اسلامی، به تدریج مورد طرح و بحث قرار می گرفت که الهام بخش
اصلی آنها امام بود.

در کنار نهادهای حوزوی یادشده هیئت های مذهبی و مساجد هم که
یکی از دیر پاترین نهادهای مدنی دینی که در جامعه بودند و آیین های
خاصی را در جامعه ترویج کرده و هویت و هنجارهای خاص خود را در
جامعه مطرح می کردند و در عین حال، نفوذ فوق العاده ای هم در جامعه و
بین اقشار مختلف مردم داشتند، در سوگیری سیاسی هویت مردم نقش
مهمی ایفا کردند و بیانگر هویتی بودند که با روایت رژیم از هویت، فاصله
زیادی داشت. در بین اینها، حسینیه ارشاد و هیأت های مؤتلفه اسلامی
نقش مهمی ایفا کردند.

شریعتی در حسینیه ارشاد، نقش مهمی درسوگیری سیاسی هویت
اجتماعی مردم، به ویژه روشنفکران داشت و در واقع فرا خواننده به یک
برداشت کاملاً متضاد با هویت مورد نظر رژیم و نوعی تلفیق پیچیده و
غریب با هویت جدید غربی بود.

شریعتی هم با دین تاریخی در افتاد و هم از دینی صحبت کرد که دقیقاً
در ضدیت با رژیم شاه قرار می گرفت. روایت شریعتی از هویت دینی در
ایران، نه آن هویت دینی سنتی بود که مراجع و نهادهای سنتی دینی
حامل آن بودند و نه آن هویتی بود که رژیم شاه آن را در جامعه ترویج
کرد. او آشکارا به دنبال ساختن یک هویت انقلابی از اعتقادات دینی بود
و در این راه، کاملاً موفق بود؛ البته برداشت شریعتی از هویت دینی، از
برداشت مناسکی از دین فراتر رفته بود و بر ضرورتی دینی تأکید می کرد
که یک دین اصیل است: «حالا انسان به دنبال یک دین اصیل است؛
دینی که جهان را برای او روشن سازد، و به زندگی معنا دهد».

به هر حال شریعتی، از طریق حسینیه ارشاد، یک تنه هم به جنگ
هویت دینی سنت گرا رفت و هم هویت ملی مورد نظر شاه را زیر سؤال
برد و در عین حال، به تجدد در فرهنگ غرب که فرهنگ رجایی آن را
یکی از مؤلفه هایی اساسی هویت می داند، با انرژی تمام حمله کرد و
تمام آن را مظهر استعمار دانست. به نظر وی، مدرنیته تجربه ای است که
متعلق به زمان و مکان خاصی است. بنابراین مدرنیته برای غیر اروپایی
در تمامیت آن و فی ذاته اصیل ـ فقط می تواند موضوع تقلید باشد؛ نه
فکر؛ از این رو تجدد، همان تقلید از مدرنیته غربی است و هدف آن
تفسیر انسان غیر اروپایی است که شریعتی از آن تحت عنوان شبیه
سازی به اروپایی ها بحث می کند که موجب سرخوردگی هویتی
می شود.

در مجموع می توان گفت، بسیاری نهادهای مدنی دینی در ایران پیش
از انقلاب، به دلیل حاکم شدن فضا و ذهنیت سیاسی بر آنها، منشأ
حرکت های اجتماعی بودند و سعی می کردند، در هر شرایط، مبارزه و
جهاد را تقدیس بخشند. این نهادها به شدت در سیاسی شدن هویت
دینی در ایران اثر گذار بودند و در عین حال، با تعاریف غیر مبارزاتی از
هویت به شدت مقابله می کردند؛ البته تذکر این نکته در اینجا ضروری
است که اگر چه نهادهای دینی مدنی، همه به نوعی به دنبال مطلق
کردن یکی از این مؤلفه های هویتی، یعنی دین آن هم به روایت
خودشان بودند؛ ولی در این میان مرحوم مطهری به دنبال تبیینی بود که
تا اندازه زیادی، فرهنگ رجایی هم در کتاب اخیر خود بر اساس آن
رویکرد، به تحلیل هویت ایرانی گشته است. با اینکه برای مطهری ابعاد
دینی هویت ایرانیان بسیار مهم تر و برجسته تر است، با این حال وی آن
را تنها مؤلفه نمی داند و به نوعی، به دنبال آشتی هویت ایرانی اسلامی
است.

البته مطهری در تحلیل خود، اصولاً به تجدد نمی نگرد و ریشه آن هم
شاید در این موضوع است که هنوز در آن زمان، حتی علمای دینی که
تفکر تلفیقی نسبت به دو مؤلفه ایرانی و اسلامی هویت داشتند، نفوذ
غرب در فرهنگ و هویت ایرانیان را چندان جدی نمی گرفتند و آنرا به
مثابه مقوله ای غیر قابل قبول و ناشی از تهاجم تلقی می کردند و به کل
غرب یک نگاه منفی داشتند.

هویت جامعه هم تحت الشعاع فعالیت های این نهادهای دینی مدنی،
رنگ و بوی سیاسی و آن هم انقلابی یافت؛ نوعی ضدیت با ارزش های
ملی حاکم شد و ارزش فرهنگ غربی به کلی مردود گردید. بی تردید این
وضعیت ناشی از نفوذ و فعالیت وسیع این نهادها بود که البته تحت
الشعاع روحانیون، به ویژه امام قرار داشتند. طی سال های ۵۷ ـ ۴۳ در
بسیاری مساجد تهران، هیئت هایی پدید آمد که گرایش سیاسی داشتند
و ساواک برای بیشتر آنان پرونده تشکیل داده بود.

این حرکت ها که بر محور روحانی مسجد، با حضور جوانان و بیشتر در
ایام محرم و رمضان برگزار می گشت، به نوعی تأمین کننده نیروی
انقلاب بود. همه برنامه ها و آیین های دینی این هیأت ها به راحتی رنگ
و بوی سیاسی می گرفت. از نمونه های بارز این هیأت های دینی، باید به
جمعیت مؤتلفه اسلامی اشاره کرد که اساساً با هدف مبارزه سیاسی با
رژیم و با دفاع از هویت دینی با روایت سنت گرا شکل گرفت.

این جمعیت که به شدت از فداییان اسلام و نواب صفوی متأثر بود از
معدود گروه ها و نهادهای دینی در جامعه بودند که مشی مبارزه مسلحانه
با رژیم شاه را در پیش گرفت. همکاری گسترده ای بین هیأت های
مؤتلفه و روحانیون مبارز ضد رژیم وجود داشت.

باید گفت که نهاد حوزه و روحانیت، به عنوان برجسته ترین نهاد مدنی
دینی، بر روایت سنتی از مؤلفه دینی هویت در ایران متکی است که
نقش و نفوذ برجسته ای در سیاسی شدن هویت دینی در جامعه ایران ایفا
کرد.

این نهاد، یکی از دیرپاترین نهادهای موجود در جامعه است که
جهت گیری های آن نسبت به دولت ها و رژیم های حاکم، هیچ گاه به جز
دوران صفوی و مقاطعی از دوران قاجاریه مساعده نبوده است؛ اما ویژگی
این نهاد قدیمی، استقلال آن از دولت بوده که جنبه مدنی آن را تقویت
می کرده است؛ ولی هرگز نمی توان گفت که روابط یکپارچه ای با دولت ها
داشته است. جدی ترین مخالف روایت رژیم از هویت ملی ایران، همین
نهاد حوزه بود. با اینکه در موضع تفکرات سیاسی و دینی مختلفی وجود
داشت؛ ولی عموماً در این موضوع که رژیم به دنبال نابودی هویت دینی
در ایران از طریق برجسته کردن ارزش های ملی گرایانه باستانی است،
اشتراک رأی داشتند.

با این همه نهاد حوزه برجسته ترین حامی روایت سنتی از مؤلفه دینی
هویت ایرانیان است که در واقع تعبد و شریعت محوری، تأکید بر مناسک
دینی، جوهر اساسی آن را شکل می دهد و از همین روی، مخاطبان آن
هم از بین توده مردم هستند که سطح فکری و عملی آنها متوسط به
پایین بود که در واقع آنان عمده ترین طرفداران این روایت از مؤلفه
دینی هویت ایرانی هستند. همچنین مخالفت روحانیون با سیاست های
فرهنگی، هنجار سازانه و هویت سازانه رژیم شاه موجب شد که نوعی
رویکرد افراطی و کلی مؤلفه های ملی هویت ایرانی شود که می توان
گفت، به هیچ عنوان اصالت نداشت.

همچنین نهاد حوزه، سیاست های فرهنگی رژیم را متأثر از هجوم
فرهنگی غرب تلقی می کردند، در نتیجه با این مؤلفه مهم دیگر هویتی
هم به شدت در افتادند، در بین حوزه های علمیه کمتر کسی بوده است که
با رویکرد شناختی و به طور بی طرف به بررسی و تحقیق درباره تجدد
پرداخته باشد.

از همین روی، ضدیت با تجدد هم یکی از ویژگی های اساسی نگرش
بر رویکرد هویتی این نهاد مؤثر در جامعه پیش از انقلاب بود. در واقع
تلاش برای تحقق انقلاب برضد رژیم، به نوعی خیزش علیه
سیاست های هویتی رژیم در احیای سنن باستانی و توجه سطحی به
فرهنگ و تجدد غربی بود، در واقع نه رژیم پهلوی به درستی تجدد را
می شناخت و نه نهادهای مخالف آن به درستی تجدد را درک می کردند.

چنان که گفته شد مخاطبان عموم حوزه های علمیه، از توده های مردم
در سطح متوسط به پایین، از لحاظ تحصیلات، قدرت تفکر و نیازهای
فکری و فرهنگی بودند و با این همه علما و مراجع نفوذ بسیار زیادی بر
این مخاطبان گسترده خود در آن زمان داشتند و با حاکم شدن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.