پاورپوینت کامل نگرشی بر مبانی حمایت از مقاومت اسلامی در سیاست خارجی ایران; مقاومت اسلامی و منافع ملی ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگرشی بر مبانی حمایت از مقاومت اسلامی در سیاست خارجی ایران; مقاومت اسلامی و منافع ملی ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگرشی بر مبانی حمایت از مقاومت اسلامی در سیاست خارجی ایران; مقاومت اسلامی و منافع ملی ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگرشی بر مبانی حمایت از مقاومت اسلامی در سیاست خارجی ایران; مقاومت اسلامی و منافع ملی ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

پیشگفتار

نظام جمهوری اسلامی ایران، براساس مبانی مکتبی و اصول قانون
اساسی، از آغاز شکل گیری، علی رغم مشکلات متعدد داخلی و خارجی،
بر حمایت مادی و معنوی از جریان مقاومت اسلامی و نهضت های
آزادی بخش تأکید زیادی داشته و در این راه هزینه هایی را نیز پرداخته
است. پیروزی اخیر مقاومت اسلامی لبنان، فرصت مناسبی را فراهم
می آورد تا از منظری ژرف، به تحلیل چرایی و مبانی فکری «وظایف
ایدئولوژیک دولت اسلامی» در حوزه سیاست خارجی و حمایت از
مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین پرداخته، نحوه ارتباط آن را با «منافع
و امنیت ملی کشورمان» مورد ارزیابی قرار دهیم.

مبانی فقهی دفاع از سرزمین های اسلامی

وجوب دفاع از سرزمین های اسلامی از ضروریات فقه اسلام است؛
براساس آیات، روایات و ادله عقلی متعدد، جامعه اسلامی پیکره واحدی
است و مسلمانان نمی توانند در قبال تهاجم بیگانگان به سایر هم کیش
بی تفاوت باشند، چنان که خدای متعال در قرآن کریم، با صراحت به
حمایت و دفاع از ستمدیدگانی که مورد ظلم قرار گرفته، از وطن و کاشانه
خویش اخراج و آواره شده اند، فرمان می دهد: «قاتلوا فی سبیل الله الذین
یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین و اقتلوهم حیث
ثقفتموهم و اخرجوهم من حیث اخرجوکم و الفتنه اشد من القتل و لا
تقاتلوهم عند المسجد الحرام حتی یقاتلو کم فیه فان قاتلوکم فاقتلوهم
کذلک جزاء الکافرین»و «اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله
علی نصرهم لقدیر الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا
الله و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و
مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوی
عزیز» و نیز «و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من
الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم
اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا» ؛ «چرا در
راه خدا و برای رهایی مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران
تضعیف شده اند) پیکار نمی کنید؟! همان افراد (ستمدیده ای) که
می گویند: پروردگارا ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون
ببر، و از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری
برای ما تعیین فرما».

از پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز روایت شده است: «من اصبح و لم
یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم» و «من سمع رجلا ینادی یا
للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم» هر کس فریاد استغاثه هر مظلومی
(اعم از مسلمان یا غیر مسلمان) را بشنود که مسلمانان را به یاری
می طلبد، اما فریاد او را اجابت نکند، مسلمان نیست در صحیح
بخاری نیز از آن حضرت روایت شده که فرمودند: «همه مسلمانان برادر
یکدیگرند، به همدیگر ظلم نمی کنند و در مقابل دشمنان یکدیگر را رها
نمی کنند و به خود وا نمی گذارند». در مسند احمد بن حنبل نیز از آن
حضرت آمده است: «هر کس مؤمنی نزد او خوار شود، ولی او را یاری
نکند، در حالی که قادر بر نصرت او باشد، خداوند عز وجل، روز قیامت نزد
تمام خلایق او را خوار خواهد کرد».

دستور نورانی امیر مؤمنان علی بن ابی طالب (علیه السلام) مبنی بر
این که «کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً» همواره خصم ظالم و یار و
یاور مظلوم باشید نیز بر این نکته مهم دلالت دارد که در اسلام،
مقابله با تهدید و ارعاب، وظیفه ای همگانی است؛ همه باید یکپارچه، در
برابر عوامل تهدید و ارعاب بایستند و از مظلوم دفاع کنند و خصم ظالم
باشند.

بر این اساس ، دفاع تنها بر کسانی واجب نیست که از سوی دشمن
مورد هجوم قرار گرفته اند، بلکه همه مسلمانان وظیفه دارند، در مقام
دفاع از مسلمانانی که در بخشی از سرزمین های اسلامی مورد تجاوز
قرار گرفته اند، دفاع کنند و با جان و مال خود، در راه خدا جهاد کرده و در
زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی، حمایت های لازم را به
عمل آورند. این موضوع مورد اتفاق فقها و اندیشمندان شیعه و سنی
است:

ابوالصلاح حلبی در این زمینه می نویسد: «اگر از بعضی کافران یا
محاربان، بر سرزمین های اسلامی خطری متوجه شود، بر اهل هر
منطقه ای جنگ با کسانی که در نزدیکی آنها هستند و دفاع از دارالایمان
واجب است و بر کسانی که در مناطق دور دست زندگی می کنند، واجب
است به نزدیک ترین مرزهای نبود با کفار کوچ کنند؛ البته مشروط بر
اینکه مناطق درگیر با کفار نیازمند یاری آنها باشند تا بدین وسیله، هر
منطقه ای از سرزمین های اسلامی از وجود مجاهدان و مدافعان از حریم
اسلام و مسلمین برخوردار شوند و در این صورت، کوچ بر دیگران که در
مناطق دور زندگی می کنند، ساقط شود».

شهید ثانی نیز با صراحت اعلام می کند که «جهاد دفاعی تنها بر
مسلمانانی واجب نیست که مورد هجوم دشمن اند، بلکه بر هر کسی که از
وضعیت مسلمانان خبر دارد، واجب است» .کاشف الغطاء نیز آن
را بر همگان واجب کفایی شمرده است؛ یعنی مادامی که مسلمین به
مقدار نیاز به دفاع برنخاسته باشند، تکلیف از هیچ کس ساقط
نمی شود.

از دیدگاه آیت الله شیخ محمد مهدی شمس الدین «از مسلمات دینی،
حرمت بی مبالاتی به تجاوز کفار بر مسلمین و احساس بی تفاوتی در
این است» «دکتر صبحی محمصانی» نیز در ضمن شمارش موارد
جهاد دفاعی، یکی از اقسام آن را دفع تجاوز متجاوزان و ستمگران و
کسانی که مسلمانان را از خانه هایشان آواره ساخته و از وطنشان اخراج
کرده اند، آن گونه که برای امت فلسطین در قرن بیستم پیش آمد، دانسته
و می افزاید: «جهاد در این وضعیت، نه تنها جایز و مشروع است، بلکه از
واجب ترین فرایض دین، ملی و اجتماعی است و از مقومات و
استوانه های کرامت و احترام وطن و ساکنان در آن است» «عمر
احمد الفرجانی» نیز چنین می نگارد: «اسلام قلمرو مکانی خاصی را
برای دفاع از مظلوم معین نکرده است، هر جا که ظلمی رخ بدهد، حتی
در داخل کشورهای غیر اسلامی، جهاد برای رفع ظلم از مسلمانان یا
غیر مسلمانان مشروع است».

«شیخ ناصر الدین البانی» نیز با صحه گذاشتن بر جهاد دفاعی علیه
دشمنی که به برخی سرزمین های مسلمانان حمله کرده است، مصداق
بارز آن را اسرائیل غاصب دانسته، می گوید: «تمام مسلمانان در قضیه
فلسطین گناه کارند تا آن زمان که اشغالگران صهیونیست را از سرزمین
فلسطین بیرون برانند».

استاد شهید مطهری نیز در این زمینه می نویسد: «هر گاه گروهی با ما
نخواهد بجنگد؛ ولی مرتکب یک ظلم فاحش نسبت به یک عده افراد
انسان ها شده است، و ما قدرت داریم آن انسان های دیگر را که تحت
تجاوز قرار گرفته اند، نجات دهیم، اگر نجات ندهیم، در واقع به ظلم این
ظالم نسبت به آن مظلوم کمک کرده ایم، ما در جایی که هستیم، کسی به
ما تجاوزی نکرد؛ ولی یک عده از مردم دیگر که ممکن است مسلمان
باشند و ممکن است مسلمان هم نباشند، اگر مسلمان باشند، مثل
جریان فلسطینی ها که اسرائیلی ها آن ها را از خانه هایشان آواره کرده اند،
اموالشان را برده اند، انواع ظلم ها را نسبت به آن ها مرتکب شده اند؛ ولی
فعلاً به ما کاری ندارند، آیا برای ما جایز است که به کمک این
مظلوم های مسلمان بشتابیم؛ برای نجات دادن آن ها؟ بله، این هم جایز
است، بلکه واجب است، این هم یک امر ابتدایی نیست. این هم به
کمک مظلوم شتافتن است، برای نجات دادن از دست ظلم بالخصوص
که آن مظلوم مسلمان باشد».

در تجاوز اسرائیل به کشورهای اسلامی، حضرات آیات سید محسن
حکیم، سید هادی میلانی، شهاب الدین مرعشی نجفی، سید ابوالقاسم
خویی، علی موسوی بهبهانی، بهاء الدین محلاتی، سید عبدالله شیرازی
و بسیاری دیگر از علما، با صدور اعلامیه هایی از عموم مسلمانان
خواستند تا به یاری مسلمانان مظلوم فلسطین و کشورهای مورد تجاوز
بشتابند. در بخشی از اطلاعیه آیت الله شیخ بهاء الدین محلاتی آمده
است: «بر همه مسلمانان جهان واجب است که از هرگونه مساعدت
مادی و معنوی نسبت به اعراب مسلمان دریغ ندارند و هر نوع معامله و
ارتباطی که منشأ تقویت اسرائیل بشود یا در آمادگی آنها برای مبارزه و
پیکار با کشورهای عربی دخالت داشته باشد، حرام و در حکم مبارزه با
اسلام است».

حضرت امام خمینی، در نهم اسفند سال ۱۳۶۶ طی سخنانی در جمع
اعضای شورای مرکزی حزب الله لبنان فرمودند: «همه شیاطین
مجتمع اند که نگذارند اسلام رشد کند و ما باید این معنا را در نظر داشته
باشیم که با تمام قوا و تا آخرین نفرمان، مهیا شویم و در راه خدا جهاد
کنیم. دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد اسلامی و دفاع از همه
حیثیات مسلمین امری است لازم و ما باید خودمان را برای مقاصد الهی
و دفاع از مسلمین مهیا کنیم و خصوصاً در این شرایطی که فرزندان
واقعی فلسطین اسلامی و لبنان، یعنی حزب الله و مسلمانان انقلابی
سرزمین غصب شده و لبنان با نثار خون و جان خود، فریاد «یا
للمسلمین» سر می دهند، با تمام قدرت معنوی و مادی در مقابل
اسرائیل و متجاوزین بایستیم و در مقابل آن همه سفاکی ها و ددمنشی ها
مقاومت و پایمردی کنیم و به یاری آنان بشتابیم و سازشکاران را
شناسایی و به مردم معرفی کنیم».

مبانی حقوق دفاع از مقاومت اسلامی

علاوه بر مبانی فقهی، منابع حقوق بین الملل و حقوق اساسی
کشورمان نیز، حمایت از مقاومت اسلامی را امری مشروع و به عنوان
یکی از وظایف خارجی کشورمان قلمداد می کند.

دفاع مشروع در حقوق بین الملل

منشور ملل متحد در ماده ۵۱، دفاع مشروع را مطرح و به رسمیت
شناخته است: «در صورت حمله مسلحانه علیه یک عضو سازمان ملل
متحد، تا زمانی که شورای امنیت اقدامات لازم را برای حفظ صلح و
امنیت بین المللی به عمل آورد، هیچ یک از مقررات این منشور، به حق
دفاع مشروع انفرادی یا دست جمعی اعضا لطمه ای وارد نخواهد کرد.
اعضا باید اقداماتی را که در اعمال این حق دفاع از خود، به عمل
می آورند، فوری به شورای امنیت گزارش دهند. این اقدامات، به هیچ
وجه در اختیار و مسئولیتی که شورای امنیت طبق این منشور دارد و به
موجب آن برای حفظ و اعاده صلح و امنیت بین المللی در هر موقع که
ضروری تشخیص دهد، اقدام لازم را به عمل خواهد آورد، تأثیری
نخواهد داشت».

حقوقدانان با توجه به این ماده و اصول حقوق بین الملل، اجرای حق
دفاع مشروع از خود را منوط به برخی شرایط کرده اند.

الف. وقوع تجاوز نظامی؛ بر طبق ماده ۵۱ منشور ملل متحد، به
کارگیری حق دفاع مشروع به وقوع تجاوز و حمله نظامی محدود شده
است.

ب. تناسب؛ شرط دیگری که به هنگام انجام دفاع مشروع رعایت آن
لازم است، وجود تناسب بین اقدامات دفاعی و عملیات تهاجمی است.

در این ماده علاوه بر دفاع از خود فردی، نسبت به دفاع دست جمعی
نیز مجوز اعطا شده است؛ در واقع این ماده به هر یک از اعضای سازمان
ملل متحد این حق را می دهد. که در قالب دفاع، به کمک کشور قربانی
تجاوز بشتابند.

بر این اساس، با توجه به حقوق بین الملل، عملیات مقاومت جنوب
لبنان و فلسطین علیه نیروهای اسراییل، به هر شکل که صورت پذیرد ـ
منتظره یا غیر منتظره، در قالب جنگهای منظم یا نامنظم ـ از
مشروعیت دفاع از خود برخوردار است و مورد حمایت عرف و حقوق بین
الملل قرار دارد.

حمایت از مقاومت در قانون اساسی

مهم ترین منبع و ماخذ برای شناخت اهداف و وظایف سیاست
خارجی، قانون اساسی کشورمان است. مجموع اهداف سیاست خارجی
ایران با بررسی قانون اساسی کشورمان عبارت است از:

۱. تلاش در جهت تشکیل امت واحد جهانی.

۲. حمایت از مستضعفان در برابر مستکبران.

۳. تامین منافع ملی و حفاظت از استقلال و حاکمیت ملی در عرصه
بین المللی.

۴. دفاع از سرزمین ها و حقوق مسلمانان.

۵. دعوت به اسلام.

از آنجا که اصول و قوانین نظام انقلاب اسلامی، از آموزه های دین
مبین اسلام سرچشمه می گیرد، جمهوری اسلامی ایران از بدو
شکل گیری تاکنون، اهداف خود را بر برپایی حکومت اسلامی در ایران
منحصر نکرده، بلکه خود را به آزادی و بیداری سایر ملل مظلوم جهان و
حمایت از حقوق آنان مولف می داند. بر اساس تحقق عملی حاکمیت
ملی، دولت به نمایندگی از تمام افراد مردم، موظف به ایفای «تعهد
برادرانه نسبت به همه مسلمانان» است. به همین دلیل، ضمن آن که
«موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی
قرار دهد»، در اعمال سیاست خارجی، «دفاع از همه مسلمانان را» باید
وجهه همت خود سازد.

نمونه های متعدد یاد شده همگی بیانگر مشروعیت و لزوم حمایت از
جریان مقاومت اسلامی در مقابل تجاوز بیگانگان است که آن را به
عنوان بخشی از وظایف مسلم دولت های اسلامی ترسیم می کند.

منافع ملی و امنیت ملی

تامین منافع ملی کشور، از اهداف و وظایف مهم سیاست خارجی
است؛ در بررسی نحوه تعامل و تأثیر گذاری وظایف ایدئولوژیک دولت
اسلامی در قبال مقاومت اسلامی با منافع و امنیت ملی کشورمان،
شناخت صحیح مفهوم منافع ملی و امنیت ملی، و چگونگی تامین آن
در جهان کنونی نقش اساسی دارد:

یکم. مفهوم منافع ملی

در مورد مفهوم منافع ملی National interest، تعاریف و نظریه های
گوناگونی وجود دارد که در یک جمع بندی می توان گفت: «منافع ملی،
هدف های عام و ماندگاری است که یک ملت برای دستیابی به آنها
تلاش می کند». براساس این تعریف، منافع ملی، مفهوم وسیعی
است که تنها به معنای حفظ استقلال ملی و تمامیت ارضی و اهداف
صرفا مادی و منحصر در مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه حیطه وسیعی
است که دستیابی به اهداف ایدئولوژیک، انرژی، منابع مواد خام، فناوری
جدید، توسعه اقتصادی، منطقه نفوذ، دفاع از اتباع خود در خارج از مرزها،
دفاع از هویت فرهنگی خویش و… را نیز در بر می گیرد.

دوم. جهانی شدن منافع ملی

در دوران جدید و روند فراینده جهانی شدن در ابعاد مختلف اقتصادی،
فرهنگی، اطلاعاتی و… ساختار نظام بین الملل، قواعد و فرآیندهای بین
المللی، دستخوش تحولات اساسی شده و مفهوم منافع ملی صرفاً در بر
گیرنده مرزهای ملی نیست، بلکه دولت ها ناگزیرند، برای تأمین منافع
ملی خویش، بیش از گذشته، به محیط عملیاتی و متغیرهای مربوط به
بستر جهانی شدن توجه کنند.

سوم. ارزش ها و منافع ملی

در کشور ما به دلیل وجود نظام سیاسی خاص مبتنی بر آموزه های
دینی، منافع دینی با منافع ملی پیوندی تنگاتنگ دارند و اصولاً
نمی توان این دو را از هم تفکیک کرد. این گونه نیست که منافع ملی
فقط منافعی مادی و دنیایی باشند و در حوزه کاری سیاستمداران بگنجد؛
علاوه بر مسائل سیاسی و بین المللی، مسائلی معنوی چون ارزش ها،
باورها و عقاید ملت منافع ملی ما به حساب می آید. تلاش برای کسب
استقلال سیاسی و فرهنگی در جریان انقلاب و پس از آن را می توان
حوزه تعامل منافع ملی و منافع دینی دانست.

به صورت طبیعی، بسیاری اهداف ملت ها، به خصوص اهداف
ایدئولوژیکی نظام هایی نظیر سوسیالیسم، لیبرالیسم و اسلامی در
مرزهای خاصی محدود نمی شود از این رو دایره منافع ملی آنان
فراتر از مرزهای جغرافیایی تعریف می گردد.

چهارم. منافع ملی جمهوری اسلامی ایران

از دیدگاه برخی متفکران روابط بین الملل، در صورت بندی منافع ملی
باید متغیرهای متعددی را در نظر گرفت: «ویژگی ها، شخصیت و
آرمان های تصمیم گیران، انواع فلسفه های حاکم بر ساختارها و
فرایندهای حکومتی، آداب و رسوم و قالب های فرهنگی جوامع مختلف،
محل ژئوپلتیک و تواناییهای کشورهای گوناگون و…» . بر این
اساس در یک جمع بندی می توان محورهای منافع ملی جمهوری
اسلامی ایران را چنین بر شمرد: اسلامیت نظام، جمهوریت نظام،
تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، وحدت ملی، معیشت ضروری مردم، نظام
و امنیت عمومی جامعه، کیان اسلام و تشیع در جهان، استقلال سیاسی،
پرستیژ و افتخارات ملی، تعمیم عدالت و رفاه، صلح و امنیت بین المللی،
حفظ محیط زیست.

پنجم. امنیت ملی

امنیت ملی National securitg، «مصونیت نسبی یا مطلق یک کشور از
حمله مسلحانه یا خرابکارانه سیاسی یا اقتصادی احتمالی، همراه با وارد
کردن ضربه کاری و مرگبار در صورت مورد مله قرار گرفتن» . با
بررسی تعاریف و نظریه های مختلفی که پیرامون امنیت ملی وجود دارد،
می توان نتیجه گرفت که امنیت ملی به فرایندهای زیر اطلاق می شود:

۱. حفظ تمامیت ارضی، حفظ جان مردم، بقا و ادامه سیستم اجتماعی
و حاکمیت کشور (سیاسی، اقتصادی، فرهنگی) .

۲. حفظ و ارتقای منابع حیاتی کشور.

۳. فقدان تهدید جدی از خارج نسبت به منافع ملی و حیاتی کشور.

ششم. تامین امنیت ملی

نکته مهمی که در تامین و چگونگی تأمین امنیت ملی در جهان کنونی
نیازمند ترجمه جدی است اینکه در یک تقسیم بندی، جنگ ها به دو
دسته «جنگ های قلعه ای» و «جنگ های میدانی» تقسیم می شوند؛
تمدن غرب با استفاده از عقلانیت یونانی و تجارب تاریخی، در
ماجراهایی نظیر «افسانه هومر» و ماجرای خدعه «اسب تروا»، آموخته
است که استراتژی دفاعی جنگ قلعه ای ناکار آمد و بسیار آسیب پذیر
است؛ شکست قلعه نشین در یک جنگ قلعه ای، یعنی از دست دا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.