پاورپوینت کامل تحلیلی بر نگاه عقلی و اجتماعی علامه در حوزه تفکر و اندیشه ورزی ; عقلانیت اجتماعی ۳۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تحلیلی بر نگاه عقلی و اجتماعی علامه در حوزه تفکر و اندیشه ورزی ; عقلانیت اجتماعی ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحلیلی بر نگاه عقلی و اجتماعی علامه در حوزه تفکر و اندیشه ورزی ; عقلانیت اجتماعی ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تحلیلی بر نگاه عقلی و اجتماعی علامه در حوزه تفکر و اندیشه ورزی ; عقلانیت اجتماعی ۳۸ اسلاید در PowerPoint :

۴

همواره دانشمردانی توانسته اند، راهی نو و روزنه ای روشنگر، رو به سوی
پژوهشگران و شیفتگان اندیشه بگشایند که در راه شناخت و رسیدن به
بینشی عمیق، نگرش تحلیلی به گفتمان های زمانه و دنیای علمی
پیرامون خود داشته اند. آنان با نگاه نقادانه و تیزبینانه در داشته های
دیگران، از تکرار آنها سرباز زده اند، هوشمندانه راهی دیگرگون
گشوده اند و چرخهای دانش را به پویندگی و حرکت واداشته اند. این گونه
افراد، نیازهای جامعه و زمانه را به خوبی می شناخته اند و فرزند زمان
خویشتن بوده اند. نبود تحرک و دگرگونی منطقی در داده ها و تحلیلهای
علمی و اجتماعی و ارائه نکردن فهمی روشن و روزآمد از تحولات و
تغییرات زندگی، آدمی، به ویژه عالمان را در صحنه اجتماع بی تاثیر
می سازد و آنان را از عرصه مراجعه و مباحثات علمی دور می کند.

اوایل دهه ۱۳۲۰، اوج طرح اندیشه های کمونیستی و سوسیالیستی در
ایران بود، حزب توده با شعارهای جذاب حمایت از پابرهنگان، حقوق
کارگران و ضرورت مبارزه با سرمایه داران و زرسالاران، توانسته بود،
بسیاری جوانان کشور را شیفته خود سازد. در آن روزها، اندیشمندی از
تبریز به قم آمد؛ در تفألی که به قرآن کرد، آیه ۴۴ سوره کهف آمد که
«آنجا ولایت خاص خداست که به حق فرمان دهد و بهترین پاداش و
عاقبت نیکو را عطا کند» ۱. او در سال ۱۳۲۵ هـ.ش، وارد حوزه علمیه قم
شد و توانست با طرح مباحث دقیق علمی و فلسفی، به طور منطقی،
بنیادهای ماتریالیسم دیالیکتیک را دانشورانه، نقد کند؛ در جامعه علمی
کشور شوری آفریند و افقی در عرصه بازاندیشی و بازآفرینی توانمند
آموزه های دینی و علمی بگشاید.

در قم، حلقه درسی برای افزایش روحیه عقلانیت و بهره گیری از
منطق وحی، ایجاد کرد و آهسته آهسته در ساحت مطالعات دینی و
پژوهش ها و بررسی های اسلامی، گوهر خردورزی و اندیشه ورزی را
تزریق کرد و موجب دگرگونی ها و ژرفکاوی های فراوان شد.

علامه طباطبایی(۱۲۸۱-۱۳۶۰ه.ش. ۱۳۲۱ – ۱۴۰۲ه.ق) از انگشت
شمار افرادی است که توانست به دور از هیاهو و ظاهرسازی های دنیا،
دست به کاری سترگ بزند و با ارائه نظام دانایی ای ویژه ای، روند و
جریانی متفاوت در حوزه های علمیه شیعی بگشاید و گرفتار مشهورات و
تکرار مکررات نگردد.از سویی با توجه به نیازهای زمانه، بحثهای جدی
عقلی و فلسفی را طرح کرد و از دیگر سو، اندیشه وران و مشتاقان علوم
اسلامی را به منبع پایان ناپذیر وحی فراخواند که در جامعه اسلامی به
فراموشی سپرده شده بود.

در حالی که در آن زمان، بیشترین کاری که برای رَستن جامعه اسلامی
از انحطاط در اندیشه و بازیافتن شکوه تمدنی، به انجام رسیده بود،
تکرار شعار «بازگشت به قرآن و اسلام اولیه» بود، ایشان در طول سالها
درس تفسیر کتاب وحی، پایه های یکی از عمیق ترین و دقیق ترین
تفسیرهای قرآن در سده اخیر را بنا نهاد و برای اجرایی کردن آن، به
تلاش علمی و عملی روی آورد و توانست به نحوی مطلوب، حرکت ها و
تکاپوهای علمی را به سوی نوعی عقلانیت اجتماعی هدایت کند که
تداوم آن جریان نیز امروزه با حضور شاگردان ایشان، از جمله استاد
مطهری و استاد جوادی آملی و… تجلی یافت.

شاید در چند سده اخیر، در جهان اسلام، کسی که بیشترین تلاش را
برای گفت و گوهای عالمانه و پژوهشگرانه انجام داد، علامه طباطبایی
باشد که در تبادلات پانزده ساله علمی خویش با «هانری کربن»
فرانسوی (۱۹۷۸-۱۹۰۳)، گستردگی و عمق معارف دینی را نشان داد تا
نمونه بارز همدلی و تفاهم میان فرهنگ ها و تمدن های مختلف باشد. با
آنکه کربن از جغرافیای فکری دیگری بود؛ اما گویی قدر آن مباحثات را
به خوبی دانست و به قدرشناسی برای معرفی مبانی اندیشه شیعی و
فلسفه ایرانی-اسلامی به غرب، تلاشی خستگی ناپذیر کرد و آثار
بزرگانی چون سهروردی، ابن سینا، سیدحیدر آملی، ملاصدرا و دیگران
را با ویرایش علمی چاپ و به زبان فرانسه ترجمه کرد.

علامه در آن سلسله گفت و گوها که بعدها به صورت کتابی مستقل
چاپ شد، ثابت کرد، کسی که به شناختی کم نظیر و وسیع در معارف دین
رسیده باشد، نه تنها از روی آوردن به منطق گفت و گو و مناظره،هراسی
به دل راه نمی دهند، بلکه آن را یکی از بهترین راه های رسیدن به
واقعیت امور می داند.

ایشان به این نکته توجه داشت که نبود آزادی در جوامع استبدادی،
فرصت تفکر در گستره اجتماع را از میان می برد و افراد در این گونه
جوامع، صرفا باید به تایید رفتار ظالمانه حاکمان و تحسین حکومت
بپردازند. وی اشاره داشت که تا آنجا که از تاریخ نیاکان و پیشینیان خود
به یاد داریم و شاید به هزارها سال سر زند، محیط های اجتماعی گذشته
که بر ما حکومت کرده، هرگز به ما آزادی فکری، خاصه در مسائل علمی
مربوط به اجتماع نداده، روزنه کوچکی هم که در مدت بسیار کمی در
صدر اسلام، به دست شارع اسلام بر روی ما باز شده و مانند سپیده صبح
به دنبال خود روز روشنی را نوید می داد، در اثر حوادث تاریک و توفانهای
مصنوعی که به دست یک عده خودخواه و سودپرست به وجود آمد، دوباره
پشت پرده تاریکی فرو رفت و باز ما ماندیم و اسارت و بردگی، ما ماندیم
و تازیانه و دم شمشیر و چوبه دار و گوشه زندان های تاریک و
شکنجه های جهنمی و محیط های مرگبار، ما ماندیم و وظیفه باستانی
«بله بله»، «لبیک» و «سعدیک»… و اتفاقا حکومت های وقت و سایر
گردانندگان اجتماع، برای جلوگیری از بحث آزاد، از این رویه استقبال
می کردند(۲).

می توان گفت که علامه در آن گفت و گوها و دغدغه های خویش در
خصوص آزادی اجتماعی، معیاری عمده را مد نظر قرار داده بود و آن
همانا پرداختن به عقلانیت اجتماعی بود.

آن نگرش فلسفی و عقلی، توانست تا به پویایی و هماهنگی معارف و
آموزه های دین با زمان و مکان در جامعه ایران یاری رساند و به
سنجیدگی نشان دهد که گوهر ثابت دین، با امور متغیر و متحول جامعه و
سیاست سازگاری دارد و توضیح داد که اس