پاورپوینت کامل از توسعه نیافتگی علوم اجتماعی تا پایان هنر ۶۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل از توسعه نیافتگی علوم اجتماعی تا پایان هنر ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از توسعه نیافتگی علوم اجتماعی تا پایان هنر ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل از توسعه نیافتگی علوم اجتماعی تا پایان هنر ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

بررسی آسیب شناسانه مسائل علوم اجتماعی در ایران ، بررسی
پیدایش بحران در فلسفه غرب ، امکان بحث از علیت ذهنی در
اندیشه ی صدرایی، بررسی تأویل در ادیان مختلف و مدلول های
دین شناختی نظریه تأویل و بررسی نظریه های هنری و نقد جدید با
رویکرد اعلام پایان هنر از مهم ترین مباحثی است که در همایش ها و
نشست های اخیر مورد توجه قرار گرفته است.

وضعیت نامطلوب و ضعف هویت جامعه علوم اجتماعی_ چندی پیش دانشگاه
تهران، شاهد همایشی با عنوان “بررسی مسائل علوم اجتماعی در ایران”
بود که با حضور اساتید جامعه شناسی سراسر کشور برگزار شد. در این
همایش جامعه شناسان به بررسی وضعیت رشته علوم اجتماعی و
عوامل موثر بر بروز این وضعیت پرداختند. در این همایش دکتر محمد
عبداللهی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس سابق
انجمن جامعه شناسی ایران در پاسخ به سوالات مطرح شده وضعیت
علوم اجتماعی را در مقایسه با وضعیت این علم در دنیا نامطلوب دانست
و با بر شماری عوامل درون زا و عوامل برون زای موثر بر این وضعیت
نامطلوب، ، ضعف شناخت کنشگران علوم اجتماعی از این علوم و
پیشی گرفتن رشد کمی برکیفی را مهمترین ضعف آنان دانست و در
بخشی از اظهاراتش تعاملات بین کنشگران و ضعف هویت صنفی و
اخلاق اجتماعی در بین اعضای جامعه علوم اجتماعی را از جمله
آسیب های این علم در ایران یاد کرد و ساختار مدیریت دانشگاهی در
این علم را بخاطر تمرکز و تصمیمات بوروکراتیک آن مورد انتقاد قرار
داد. وی با اشاره به کمبود امکانات آموزش در رشته های علوم اجتماعی،
به سرانه پایین دانشجویان علوم انسانی و به ویژه علوم اجتماعی اشاره
کرد و آن را نصف سرانه دانشجویان فنی دانست. وی همچنین با اشاره
به مدل تحلیلی پارسونز جامعه شناس آمریکایی عوامل درون زای تاثیر
گذار بر وضعیت علوم اجتماعی را شامل عوامل فرهنگی، اجتماعی،
اقتصادی و سیاسی دانست. وی پائین بودن سطح توسعه فرهنگی و
ارزش پائین علم و عالمان در جامعه را عوامل فرهنگی توسعه نیافتگی
علوم اجتماعی در جامعه ایران ذکر کرد و در بیان عوامل اجتماعی، کمبود
انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی و عدم رشد نهادهای مدنی
مستقل از حاکمیت را علل اصلی و رشد اقتصادی پائین و عدم توزیع
مناسب درآمدها در کشور را جزء عوامل اقتصادی دانست. وی با اشاره به
ضعف دموکراسی و کمبود آزادی بیان در کشور، این عوامل را به عنوان
عوامل سیاسی عدم توسعه علوم اجتماعی در ایران برشمرد. وی در
پایان سخنرانی خویش با اشاره به عوامل و متغیرهای متعدد تاثیرگذار
بر عدم توسعه علوم اجتماعی خاطرنشان کرد : برای رشد این علم در
جامعه ایران نباید منتظر تغییرات برون زا بود بلکه اعضای خانواده علوم
اجتماعی باید به وسیله تغییرات درون زا وضعیت علوم اجتماعی را در
جامعه ایران ارتقاء دهند.

مهارت های روش شناختی و سیاست اجتماعی_ دراین همایش دکتر مسعود
چلبی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با تأکید بر اینکه دروس
باید توجه دانشجویان را به موارد مسئله زا درهمه سطوح یعنی سطح
خرد (جامعه ایران) و سطح کلان یعنی (جامعه جهانی) جلب کند، پایه
گذاری دروسی برای انتقال و ارتقاء فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی در بین
دانشجویان را مورد تأکید قرار داد و در ادامه انتقال و ارتقاء مفاهیم
اساسی علوم اجتماعی با تاکید همزمان بر نظریات خرد و کلان و تلفیق
این نظریات را هدف دیگر آموزش علوم اجتماعی در بین دانشجویان
دانست و خواستار افزایش و ارتقاء مهارت های روش شناختی مثل آمار،
ریاضیات کاربردی، منطق کاربردی و کلیه روش های کیفی و کمی در
آموزش علوم اجتماعی شد. وی افزایش کاریابی و ادامه تحصیل
دانشجویان این رشته را با تاکید بر مهارت های تخصصی هدف دیگر
آموزش صحیح علوم اجتماعی در دانشگاه ها دانست و آشنایی
دانشجویان با سیاست اجتماعی و توانایی ارائه نظرات کاربردی برای
حل مسائل اجتماعی از سوی دانشجویان را دیگر هدف لازم برای
آموزش علوم اجتماعی در کشور دانست.

مشکلات هزار چهره _ در ادامه این نشست دکتر محمد امین قانعی راد به
بررسی تعاملات و ارتباطات در جامعه علمی علوم اجتماعی کشور
پرداخت و مشکلات رشته های علوم اجتماعی را تا حد زیادی متأثر از
تعاملات کنشگران و نهادهای درون جامعه علوم اجتماعی دانست. وی
این تعاملات را در ۳ حوزه اساتید، پژوهشگران و دانش آموختگان-
درون دانشگاه، بین دانشجویان و دانشجویان با اساتید- نهادهای
علمی، دانشگاه ها و پژوهشگاه ها تعریف کرد. دکتر قانعی راد با اشاره به
اینکه مشکلات علوم اجتماعی هزار چهره دارد،به بیان سه مورد از این
مشکلات پرداخت و گفت: علوم اجتماعی چه از حیث نظری و چه از
حیث روش شناختی در کشور توسعه نیافته است. وی توسعه نیافتگی
انگیزش را مسأله دوم علوم اجتماعی در کشور دانست و در بیان سومین
مشکل گفت: رفتارهای کنشگران درون جامعه علوم اجتماعی به عنوان
افراد اهل علم توسعه نیافته است و مانع شکل گیری روابط صحیح و
منطقی بین آنان می شود. دکتر قانعی راد در ادامه به عدم عضویت
اساتید و دانشجویان در تشکل های علمی اشاره کرد و به عنوان مثال
تعداد اساتید علوم اجتماعی دانشگاه های تهران را که عضو انجمن های
علمی هستند ۴۷ درصد ذکر کرد. وی همچنین با اشاره به شکاف و چند
دستگی اجتماعی بین دانشگاه های کشور ،از جمله دیگر مشکلات در
زمینه تعاملات بین دانشجویان و اساتید را محدود بودن این ارتباطات
به کلاس های درس دانست و گفت: روابط بین اساتید و دانشجویان از
سطح کلاس فراتر نمی رود در حالی که بایستی رابطه دستیاری و
استادی نیز بین دانشجویان با اساتید شکل گیرد.

بحران در فلسفه- دکتر پرویز ضیاء شهابی استاد فلسفه دانشگاه هنر در
“کانون پژوهشگران فلسفه و حکمت” در زمینه بحران غرب و پدیدار
شناسی استعلایی هوسرل به سخنرانی پرداخت و ضمن بررسی نظریه
بحران علوم اروپایی هوسرل به ویژگی های مکاتب نیچه، هایدگر و
دیگران در این راستا اشاره کرد و در زمینه به وجود آمدن بحران در
فلسفه غرب تصریح کرد: از نظر هوسرل انسان به واسطه تغییری که
پدید می آورد و به کار علمی می پردازد، حضور بی واسطه و پیشا علمی
خود را از دست داده و دچار بحران شده است. وی در ادامه ضمن اشاره به
اینکه ریشه این علم بحران را می توان در فلسفه نیچه یافت، گفت: در
دوره ای که انسان با پیشرفت شگرف علوم و تحولات عظیم علمی روبه
رو است و اطلاعات انبوه در سایت ها گنجانده می شود و به راحتی قابل
دسترسی است به نظر می آید که رابطه این اطلاعات انبوه با عالمی که
انسان در آن زندگی می کند بریده شده است و انسان اصلا قادر به
تشخیص درست یا نادرستی این اطلاعات نیست. این استاد دانشگاه
تاکید کرد: در واقع انسان بر اساس انبوه این اطلاعات باید بسیار دانا شود
اما از جهت علم نظر، نابینا شده است.

امکان علیت ذهنی در اندیشه صدرایی- دکتر محمود خاتمی عضو
هیأت علمی دانشگاه تهران در سومین دوره از سمینارهای تخصصی
گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی درباره “امکان بحث از علیت
ذهنی در اندیشه ی صدرایی” ضمن بیان مقدماتی تاریخی در باب
علیت، این موضوع را در قالب ذهنیت مدرنیته منحصر به علیت فاعلی
از نوع فیزیکیش بیان کرد که در نهایت به عدم تعیین رابطه بین امور
ذهنی از لحاظ علی، و امر ذهنی و امر فیزیکی منجر میشود. وی با ذکر
اینکه تا کنون سه راه حل کلی شامل: اپیفنومنالیسم، منتال رئالیسم و
تئوری دیویدسون برای این مسئله مطرح شده است، در خصوص
نخستین راه حل گفت: امر فیزیکی می تواند علت امر ذهنی قرار گیرد
اما بالعکس آن ممکن نیست. او با اضافه کردن این راه حل که امر ذهنی
می تواند علت واقع شود، تئوری دیویدسون را راه حل سوم نامید که
معتقد است که حتی اگر هم چنین ارتباط علی وجود داشته باشد قابل
تبیین نیست. وی با طرح این پرسش که نظریه ملاصدرا کجا قرار می
گیرد، گفت: بحث علیت برای او یک معنای وسیع دارد. گاهی سبب
شرط را هم پوشش می دهد. گاهی معنای خاص تری از علت فاعلی
مراد می کند به این معنا که علت وجود چیزی را اقتضا می کند و لذا جنبه
انتولوژیک پیدا می کند. دکتر خاتمی سپس با طرح سوءالی از چگونگی
این حالت، افزود: ملاصدرا از سوی دیگر در باب مسئله جوهریت سخن
می گوید. او جوهریت نفس را قبول دارد. دوآلیسم ذهن و بدن در
ملاصدرا وجود ندارد. رابطه نفس و بدن اتحادی است و این اتحاد هم
وجودی است. پس یک واقعیت است که ما تعبیر نفس و بدن را از آن می
کنیم. اگر همین را قبول کنیم آیا دچار فیزیکالیسم حداقلی در ملاصدرا
نیستیم؟ وی با بیان اینکه در فیزیکالیسم حداقلی دیویدسون هم امر
ذهنی مع الواسطه است،گفت: فیزیکالیسم حداقلی ملاصدرا که بر
اساس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء است، مانند اصل “وابستگی”
امر ذهنی به فیزیکی است. ذهن انسان در ایجاد و تشخصش احتیاج به
امری فیزیکی دارد. او در باب غیرقابل تحویل بودن امر ذهنی به امر
فیزیکی افزود: حرکت جوهری رو به جلوست و امکان بازگشت به عقب
نیست. اگر امر ذهنی را مطابق حرکت جوهری از یک امر فیزیکی
حاصل کردیم، امکان بازگشت این امر ذهنی به سطح فیزیکال وجود
دارد. نکته بعدی اینکه او از امر ذهنی به عنوان فعلیت امر فیزیکی
استفاده می کند. از اینکه نفس در نهایت خودش همه قواست به جایی
می رسیم که امر ذهنی واجد همه کمالاتی می شد حرکت جوهری
ایجاب می کند. همه چیزهایی که به امر فیزیکی نسبت می دادیم، به
امر ذهنیشان نسبت می دهیم. علیت را از امر فیزیکی می گیریم و به امر
ذهنی به عنوان یک کمال و فعلیت می دهیم. بنابراین ابزار حسی نمی
توانند علت ادراک حسی شوند. اینها یک نحوه حضور اسباب و شرایطند
که علیت ندارند. گویی به جریانی معکوس برمی خ