پاورپوینت کامل شیوه های تربیتی و مبادی دین ; گفتاری از امام سید موسی صدر ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شیوه های تربیتی و مبادی دین ; گفتاری از امام سید موسی صدر ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیوه های تربیتی و مبادی دین ; گفتاری از امام سید موسی صدر ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شیوه های تربیتی و مبادی دین ; گفتاری از امام سید موسی صدر ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

آنچه در پیش رو دارید ، سخنرانی امام موسی صدر در همایش هشتم
«مجمع البحوث الاسلامیه» در قاهره است ۲۳ اکتبر ۱۹۷۷ مطابق با ۳۰
مهر ۱۳۵۶). در این همایش نمایندگان ۵۶ کشور عربی و اسلامی ، و نیز
چند کشور اروپایی و آفریقایی شرکت داشتند. مباحث مطرح شده در این
همایش عبارت بود از : چالش های دنیای اسلام ، امکان به کارگیری
روش های اسلامی برای حل مشکلات معاصر ، مسایل تربیتی روز ، و
موضع اسلام در برابر جریان های سیاسی و فکری معاصر.

در نگاه نخست ، آنجا که فقه اسلامی در بخش آداب ، سنت ها و
مسائل ولادت از کتاب نکاح ، مثلاً از تربیت فرزند سخن می گوید ، به
نظر می رسد که روش های تربیتی ، از اصول دین فاصله دارد؛ در حالی که
این اصول همان ریشه های عقیدتی و فرهنگی اسلام است و از مسائل
نخستین و آغازین آن.

با تأملی بیشتر ، چنان که در این بررسی ملاحظه خواهد شد ، معلوم
می گردد که قرآن کریم در تربیت افراد و جوامع مسلمان ، بر روش
پایبندی به اصول تکیه می کند. همچنین روشن می شود که برای فهم
اسلام و دعوت به آن ، جدایی روش های تربیتی از اصول ، مصیبتی
بزرگ به شمار می رود.

این بررسی ، نخست به بیان روش های تربیتی مختلف می پردازد؛
آنگاه می کوشد تا روش قرانی را که همانا پیوند مستحکم میان روش
تربیتی و اصول است ، به دست دهد. در این راستا ، تحقق حاضر تنها بر
گوشه ای از روش قرآن در عرضه اسلام و دعوت بدان پرتو می افکند؛
روشی که با روش آکادمیک تقسیم اسلام به عقیده و شریعت ، و تجزیه
شریعت به فقه و اخلاق ، و تقسیم فقه به عبادات ، معاملات ، سیاست ،
احکام و .. ، کاملاً متفاوت است. در پایان نیز از ضرورت های تربیتی
معاصر و برخی پیشنهادها برای تعامل با آنها ، سخن خواهد رفت.

یکم. روش های تربیتی و روش قرآنی

نخستین روش تربیت عبارت است ، از امر و نهی به تربیت شونده که
همان تربیت پذیر است. شکی نیست که این روش ، اثری اندک و گاه
پیامدهای منفی دارد؛ به خصوص وقتی که با خشونت همراه باشد و
شرایط روحی فرد تربیت پذیر مورد توجه قرار نگیرد.

روش برتر استفاده مربی از شیوه اقناع ، برای نفوذ در ذهن و دل تربیت
شونده است تا خود به هدف علاقه مند شود و به سوی آن حرکت کند.

روش سوم که طرفداران مکاتب جامعه شناختی جدید به آن می بالند ،
توجه به محیطِ فرد یا اجتماعِ تربیت شونده است تا به صورت متناسب با
هدف تربیتی درآید و در سمت و سوی این هدف ، جریانی پدید آید که
کار تربیتی و فرایند قانع سازی را برای مربی آسان گرداند.

قرآن کریم ، در آن واحد ، از هر سه روش استفاده می کند و بر آنها روش
چهارمی می افزاید که تنها مخصوص این کتاب الهی است . این روش
تربیتی ، از معجزات اسلام به حساب می آید و مکاتب اصلاح طلب و
انقلابی اخیر سعی دارند تا از آن اقتباس کنند.

قرآن کریم ، با تعبیرات و ابزار مختلف امر و نهی می کند و دلایل
گوناگون را پشت سر هم می آورد و بر فطرت و اصول ریشه دار نزد ملت ها
و عبرت هایی که می توان از نسل های گذشته گرفت ، تکیه می کند و
الفاظی دلیل وار ، همچون «الطیبات و الخبائث» ، پاک ها و پلیدها ، به
کار می گیرد و همواره رحمت الهی ، محبت و نعمت های او و علم خدا به
مصالح مردم را یادآوری می کند تا زمینه پذیرش ، همراه با احساس
تکلیف را به وجود آورد. پیامبر بزرگ اسلام(ص) ، در خطبه وداع چنین
می فرماید : «ای مردم! هیچ چیز نیست که شما را به بهشت نزدیک و از
جهنم دور کند و من شما را بدان امر نکرده باشم و هیچ چیز نیست که
شما را به جهنم نزدیک و از بهشت دور سازد و من شما را از آن نهی
نکرده باشم».

اما اهتمام اسلام به ساختن فضای سالم ، از آموزه های قطعی آن ، در
خصوص ضرورت ایجاد جامعه اسلامی و دعوت تام و تمام به
محیط های مناسب ، همچون نماز جماعت ، نماز جمعه ، حج ، ماه مبارک
رمضان و اعیاد ، و مخالفت با گوشه گیری و جدا شدن از جمع و نیز
هم نشینی با افراد فاسد ، فاسق و نافرمان ، مگر به هدف اصلاح آنان ،
هویدا می گردد. با این همه ، قرآن کریم ، روش خاص خود را به کار
می گیرد؛ روشی که می توان آن را انقلاب در مفاهیم یا تحول عمیق در
نگاه کلی به هستی و زندگی و پیوند با هدف تربیتی نامید.

هنگامی که قرآن کریم ، تصویر خلقت ، موجودات و زندگی را از طریق
عقاید و آموزه های آیاتِ خود رسم می کند ، در حقیقت می کوشد تا
فضایی جهانی و فراگیر به ذهن انسان بیاورد؛ به طوری که انسان
احساس کند ، بقا ، توفیق و جاودانگی ، در پیوند با رویکردهای اسلام
است و هستی ، هر فرد و جامعه ای را که با این قوانین هماهنگ نباشد ،
بیرون می راند و سرنوشت آنها نیستی و فراموشی خواهد بود. در این که
روش مورد بحث ، بر روش های قبلی برتری دارد ، جای مجادله نیست.
این روش مزایای متعددی دارد که پس از ارائه شمایی از آن ، سعی
می کنیم آنها را برشماریم. در آیه ۷ از سوره الرحمن آمده است:

«و السّماء رفعها و وضع المیزانَ ، ألا تطغوا فی المیزان ، و أقیموا الوزن
بالقسط و لا تخسروا المیزان»؛ آسمان را برافراخت و ترازو را برنهاد ،
تا در ترازو تجاوز مکنید ، وزن کردن را به علامت رعایت کنید و
کم فروشی مکنید.

در اینجا ، پیوند میان نهی از تجاوز در ترازو و عادلانه وزن کردن و نیز
رابطه میان برافراشتن آسمان و قرار دادن ترازو که تعبیری است از
حساب ، نظم و عدالت جهانی ، ملاحظه می شود.

در سوره آل عمران ، پس از «شَهِدَ اللّهُ أنّهُ لا اله الا هو و الملائکه و اولوا
العلم قائما بالقسط» و تأکید بر این که خداوند بر پا دارنده قسط است ،
آیات دیگری می آید که نتیجه این آیه است:

«ان الذین یکفرون بآیات الله و یقتلون النبیین بغیر حق و یقتلون
الذین یامرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب ألیم» کسانی را که
به آیات خدا ایمان نمی آورند و پیامبران را به ناحق می کشند و مردمی را
که از روی عدل فرمان می دهند می کشند ، به عذابی دردآور بشارت ده.

در اینجا هم محکوم کردن دشمنان قسط و مخالفان عدالت ، برایند و
نتیجه این است که خدا برپا دارنده قسط است. در آیه ۱۶ از سوره انبیاء
می خوانیم : «و ما خلقنا السماء و الارض و ما بینهما لاعببن؛ ما این
آسمان و زمین و آنچه میان آن دو است ، به بازیچه نیافریده ایم.)

در آیه ۱۸ از همین سوره ، به برخی نتایج این اصل می رسیم : «بل
نقذف بالحق علی الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق و لکم الویل مما تصفون؛
بلکه حق را بر سر باطل می زنیم تا آن را در هم کوبد و باطل نابود
شونده است ، و وای بر شما از آنچه به خدا نسبت می دهید.

گاهی نتایج ، پیش از اصول ذکر می شود. از جمله می توان به آیات ذیل
اشاره کرد:

«کم ترکوا من جنات و عیون و زروع و مقام کریم و نعمه کانوا فیها
فاکهین. کذلک و أورثناها قوما آخرین فما بکت علیهم السماء و الارض و
ما کانوا منظرین» و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لاعبین *
ما خلقنا هما الا بالحق و لکن أکثرهم لایعلمون»؛پس از خود چه باغ ها و
چشمه سارها بر جای گذاشتند و کشتزارها و خانه های نیکو ، و نعمتی که
در آن غرق شادمانی بودند. بدین سان بودند و ما آن نعمت ها را به مردمی
دیگر وا گذاشتیم. نه آسمان بر آنها گریست و نه زمین و نه به آنان مهلت
داده شد. ما این آسمان ها و زمین و آنچه را میان آنهاست به بازیچه
نیافریده ایم؛ آنها را به حق آفریده ایم؛ اما بیشترین نمی دانند.

در اینجا کسانی باغ ها و چشمه ها را رها می کنند و این رها کردن هیچ
تبعاتی ندارد؛ قوم تبع هم که از آنها نیرومندتربودند و زندگی پس از مرگ
و حساب برسی آن جهان را انکار می کردند همین طور. این نابودی تأثیر
طبیعی خلقت آسمان ها و زمین بوده که بر پایه حق صورت گرفته است.

در آیاتی که بر انجام یافتن فرایند خلقت در شش روز تأکید می ورزد و
آن را طی یک دوره مشخص می داند ، با توجه به وضوحِ معنی ایام در
اصطلاح قرآنی که مقصود از آن ، چنان که از مقدمه سوره فُصّلت بر
می آید ، مراحل و دوران هاست ، تأکید بر خلقت در سر رسید معین و مدت
شش روز ، مقدمه ای است برای حاصل شدن نتایج مهم تربیتی . این
نتایج ، به زبان قرآن ، عبارت است از : شکست روم پس از پیروزی و این
که آنان تنها از ظاهر زندگی این جهان آگاه بوده اند (سوره روم)؛ ضرورت
توجه به خدا ، دعا و تضرع پنهانی ، همراه با خوف از او و امید به درگاه او
(سوره اعراف)؛ تشویق مومنان عالم ، به قسط و تعهد به سنت ها و
حساب و آنان که درآمد و شد شب و روز و دیگر پدیده های طبیعی تفکر
می کنند (سوره یونس)؛ آزمایش علمی در پیشی گرفتن از هم در اعمال
صالح (سوره هود) و بالاخره توکل به خدا ، و تسبیح و ذکر او ، و صبر در
مقابل تمسخرها ، شماتت ها و تهمت ها (سوره های فرقان و ق).

به صورت خلاصه می توان گفت که تربیت قرآنی ، بر فراهم بودن
ابزارهای تربیتی متعارف ، پایبندی به اصول دیدن و قوانین کلی خلقت
که در این اصول متجلی است ـ خلقتی که بر اساس حق و عدل و أجل
مسمّی است ـ و دیگر پایه هایی استوار است که قرآن آنها را با
خواسته های تربیتی و جهت دادنِ زندگی انسانِ دوستدار موفقیت ، به
سوی روشِ مبتنی بر عدالت و حق و منطبق بر صفاتِ خداوندی ، و با
تعلیم او مرتبط می کند و این همه ، با برنامه ای زمان بندی شده به دست
می آید؛ نه با نادیده گرفتنِ زمان ، چنان که در میان خلق مشهود است.

دوم. نتایج این روش

این روشِ قرآنی نتایج بسیار دارد ، از جمله:

۱. در ذهن مربی و در واقعیت ، اَبعادِ عملِ مورد نظر گسترش می یابد و
از ازل تا ابد و از آسمان تا زمین و تا پایه و اساس ، خلقت امتداد می یابد.
این احساس ، موجب تضمین تأثیرگذاری تربیت و استمرارِ آن خواهد
شد.

۲. با این روش ، احساس هماهنگی و انسجام جهانی به انسان دست
می دهد و همه موجودات را همراهِ خود می بیند؛ حتی اگر رفتار او مخالف
یا متناقض یا در تعارض و ستیز با رفتار دیگران باشد ، به هیچ وجه
احساس غربت نمی کند و هیچ چیز نمی تواند او را بترساند؛ اگرچه رهروان
این راه اندک باشند.

این ویژگی در قرآن کریم آمده است؛ قرآن بر سجده خورشید و ماه ،
ستارگان ، درختان ، دریاها و رعد و جنبندگان تأکید دارد و بارها از سجده
و نمازِ مخلوقات در برابر پروردگار سخن گفته است. انسان با فطرت و
کالبد خویش ، این کاروان بزرگِ هستی را همراهی می کند و این
همراهی ، پذیرش امر و نهی و سجده تسبیح ، نماز و عمل صالح را بسیار
آسان می سازد.

۳. همه نیروهای فرد ، در همه حالات و زمان ها و همه توان گروه ها را
در رده ها و دسته های گوناگون ، به هم می پیوندد. این به هم پیوستگی ،
از واحد بودن مبدأ ، مسیر و روش سرچشمه می گیرد و با این پیوند و
همراهی نیروی عظیمی تشکیل می شود که وصول به هر هدف دشواری
را آسان می سازد. توان فرد بسیار است؛ اما متفرق و پراکنده . نیروهای
جماعت فوق تصور است؛ اما با یک دیگر در تناقض و برخورد است. با
جهت دادن به این نیروها و ایجاد هماهنگی میان آنها و بسیج آنها ،
قدرتِ امت شکست ناپذیر خواهد شد.

سوم. روش قرآن برای عرضه اسلام و دعوت به آن

حال که این روش تربیتی معجزه آسای قرآن را دریافتیم ، به نکته ای
اساسی می رسیم که شاید نقطه عطفِ بحث تربیتی ما باشد و آن وحدت
اسلام و علم است. باید دانست که از نظر مسلمانان و حتی علما و
محققان ، اسلام بنا بر ملاحظات آموزشی ، به شاخه های مختلف علمی
تقسیم می شود : علمِ عقاید و علوم وابسته به آن ، مثل فلسفه الهی ،
کلام ، علوم مختلف فقه ، همچون عبادات ، معاملات ، سیاست و احکام ،
با کتاب های ، متعدد در هر زمینه ، و بالاخره علم اخلاق.

اسلام همچنین به اصول که به ایمان و دلیل قاطع نیاز دارد و فروع
تقسیم می شود.

این طبقه بندی ها که بنا به ضرورت های علمی و گاه بر اساس مراتب
اهمیت پدید آمده ، موجب نوعی ضعف تربیتی و لاقیدی شده است ، تا
جایی که برخی مسلمانان ، در دل به اسلام خود افتخار می کنند؛ ولی
آشکارا از عدم پایبندی خود به عبادات سخن می رانند.

اما دوری از اخلاق اسلامی ، حتی در میان افراد متدین ، بیماری
شایعی است. بسیاری مسلمانان هم نسبت به مسائل مربوط به زندگی
اجتماعی وسیاسی آگاهی ند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.