پاورپوینت کامل گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر هادی صادقی رییس مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما پیرامون وحدت حوزه و دانشگاه; تولید نظریه ۵۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر هادی صادقی رییس مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما پیرامون وحدت حوزه و دانشگاه; تولید نظریه ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر هادی صادقی رییس مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما پیرامون وحدت حوزه و دانشگاه; تولید نظریه ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین دکتر هادی صادقی رییس مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما پیرامون وحدت حوزه و دانشگاه; تولید نظریه ۵۹ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
با تشکر از اینکه وقت شریفتان را در اختیار مجله پگاه حوزه
قرار دادید، لطف فرموده تفسیر خودتان را در زمینه وحدت حوزه و دانشگاه بیان
نمایید.
وحدت بین حوزه و دانشگاه به معنای این است که این دو نهاد
هم به رغم مجزا بودن شان، هدف و کارکرد واحدی را دنبال می کنند. و در یک کلمه
می توان گفت که حوزه و دانشگاه، اهداف و کارکردهای مشترکی دارند که اگر بخواهیم
آن را تفصیل داده و سطوح مختلفش را بیان کنیم می شود در وحدت هدف و نیز در
کارکردها و نحوه عمل هم سخن گفت و آن را تفکیک کرد، که دارای سطوح مختلفی است.
گاهی یک سطح از وحدت در این است که افراد این دو نهاد با یکدیگر رابطه دوستی
پیدا کنند زمانی یادم هست که تعدادی دانشجو را می آوردند به مدرسه فیضیه و
تعدادی از طلبه ها را می بردند به دانشگاه ها که آنها با هم رفیق شوند و انس
بگیرند و یک مقدار از حال و هوای هم با خبر بشوند این یک سطح از وحدت بود؛ یک
سطح خیلی رو بنایی، سطحی و خیلی ساده و نیز کم اثر البته این وحدت آن وحدتی
نیست که دنبال می شود، بلکه به دنبال این وحدت ساده سطح عمیق تری از وحدت هم
می آید و آن اینکه این دو نهاد مهم تولید علم و دانش بکنند که این دانش هم به
هم پیوسته باشد؛ یعنی دانش مرتبط با یکدیگر، که در این صورت وظایف هر کدام از
حوزه ها دانشی متفاوت می شود، یعنی تقسیم موضوعی، مثلا دانش دینی را یکی تولید
کند و دانش اجتماعی را کسی دیگر ولی باید این دو با هم همراهی داشته و با هم
تعارض نداشته باشند. این هم یک سطح از وحدت. یک سطح عمیق تر از این هم در نظر
گرفته می شود و آن این است که گاهی ممکن است در یک حوزه هایی دانشگاه نتواند
وارد شود و در حوزه های دیگر حوزه نیز همینطور. اما در همان دانش هایی که وارد
می شوند این دانش ها را با هم مرتبط کنند و یک ارتباط ارگانیک منطقی بین
دانش های تولید شده در این دو سو و در این دو نهاد ایجاد بشود که این هم یک
تفسیر از وحدت است.
البته این تفسیر عمیق تر از تفسیرهای دیگر است و به نظر
می رسد که باید از این نظریه دفاع کنیم باز عمیق تر وقتی می شود که ما ارتباط
دو سویه ای را ایجاد کنیم، ارتباط مبنا و رو بنا؛ یعنی مبانی واحدی برای اینها
پیدا کنیم تا این دو نهاد مبانی مشترکی داشته باشند. در روش شناسی نیز
روش شناسی تحقیق علم، روشناسی توسعه علم، روش شناسی مشترکی باشند، بدین معنا که
هم سو و با هم پذیرش مبانی گرایش ها و نگرش ها واحد باشد و پارادایم هایی که بر
این نگاهشان حاکم است واحد باشد. البته ممکن است به لحاظ تفکیک موضوعی،
اختلافات اقتضاء موضوعات را پیدا کنند؛ یعنی به سبب اختلافاتی که موضوعات
دارند، اقتضاء می کند که مثلاً نوع تحقیق تجربی با تحقیق نقلی تفاوت هایی داشته
باشد. نوع تحقیق عقلی با تحقیق شهودی تفاوت داشته باشد. این مسائل ملاحظه
می شود، ولی باید مبانی واحد، پارادایم ها واحد و الگوهایی که حاکم بر نگاه
هستند نیز واحد باشند. این تفسیر از وحدت، تفسیر عمیق تری است و به نظر حقیر
باید از این نوع وحدت و نیز تفسیر دفاع کنیم و به سمت آن حرکت کنیم، که در این
سطح از وحدت هم هدف باید واحد باشد، هم جهت حرکت و از طرفی در روش های پژوهش هم
روش های هم سو گزینش شود. شاید تعبیر به گزینش هم درست نباشد به خاطر اینکه
هنوز موجود نیست. باید این روش ها تولید شود. روش های هم سو در حوزه های مختلف
علمی. علاوه بر اینها که بعضی از موضوع ها نیز مشترک بین حوزه و دانشگاه است،
مثلاً در حوزه های علوم انسانی هم دانشگاه ها وارد می شوند هم حوزه ها البته در
همین موضوعات علوم انسانی هم طبیعتاً انتظار می رود که هم نهاد حوزه بتواند در
موضوع شناسی هم پایی با دانشگاه ها حرکت کند، هم نهاد دانشگاه در قسمت ارزش
گذاری و شیوه های پژوهش با حوزه ها همراهی کند. به عبارتی ما دو دسته امور
داریم یک دسته ارزش ها و احکام کلی که حاکم بر یک دانش اند و دسته دیگر هم
شناخت موضوعات.
شیوه های شناخت موضوعات و نیز روش های شناخت موضوعات بیشتر
در دانشگاه ها و قسمت دیگر یعنی ارزش ها و مبانی کلان بیشتر در حوزه ها مورد
توجه است. بنابراین هر دو نهاد باید به آن نقطه ای که کمتر توجه می شود بیشتر
توجه کنند و این یک مسئله است. دوم اینکه هر دو نهاد باید سعی کنند اینها را به
اشتراک بگذارند، یعنی با هم به صورت بین الاذهانی به این لحاظ باید اشتراک ذهنی
ایجاد بشود؛ یعنی اینطور نباشد که حوزه ها یک سلسله ارزش هایی را برای خود
داشته باشند؛ ارزش های الهی و دینی، ولی دانشگاه ها از این ارزش ها بی خبر
باشند و اگر هم خبر داشته باشند این را در کارهای علمی شان کنار بگذارند، و
ارزش های دنیای مادی و سکولار را بیاورند که در این صورت به هیچ وجه به وحدت
دست پیدا نخواهند کرد. در قسمت روش ها هم این طور نباشد که حوزه برای تحقیق در
علوم انسانی یک سلسله روش هایی را پیشنهاد بدهد یا دنبال کند که دانشگاه ها از
آن یا بی خبر باشند یا نخواهند اینها را دنبال کنند و بالعکس دانشگاه ها یک
سلسله روش هایی را انتخاب کنند که حوزه اینها را قبول نداشته باشند. به عنوان
مثال عرض کنم: در روش های تجربی در علوم تجربی؛ چه انسانی، چه طبیعی همه
می دانیم که مبانی مختلفی وجود دارد، فیلسوفان علم هم روی اینها هم سخن گفتند و
کتاب های فراوان نوشته شده که مبانی متفاوت می شود و نگرش های عالمان در تولید
دانش شان تأثیر می گذارد و متفاوت تولید می کنند. بنابراین اگر ما بخواهیم
روش هایی را انتخاب کنیم یا تولید کنیم که حتماً باید به نگرش ها و ارزش هایمان
توجه کنیم. این طور نباشد که یک سلسله روش هایی که صرفاً نگاه مادی به انسان
دارد را بیاوریم در حوزه علوم انسانی و دانشگاه های ما فقط این را دنبال کنند،
اما در حوزه های ما توجه هاشان به جنبه های دیگر باشد، یعنی روش هایی را انتخاب
بکنند یا دنبال کنند که انسان گراتر و اختیار گراتر هستند و صرفاً مادی نگاه
نمی کنند، نه انسان را و نه جهان را صرفاً مادی تفسیر نمی کنند. خوب خیلی تاثیر
دارد که ما از این روش ها بتوانیم به وحدتی نزدیک بشویم یا نه! مطالب خودم را
جمع بندی کنم. تفسیری که می توانیم از وحدت حوزه و دانشگاه ارائه بدهیم، این
است که: وحدت در هدف و وحدت در روش داشته باشند در موضوعاتی که مشترک است، در
نگاه هایی که حاکم بر این موضوعات و روش های موضوع شناسی هست. در ارزش
گذاری های حاکم بر اینها، در مبانی کلان. بنابراین اگر این اتفاقات بیفتد به
طور طبیعی دانشی که در این دو نهاد تولید می شود هم سو هست و علم وحدت یافته
خواهد بود و به اصطلاح بعضی ها که می گفتند رؤیای علم وحدت یافته می توان این
را کم کم به سمتش حرکت کرد و از رؤیا آن را خارج کرد. نمی گوییم به جایی
می رسیم که تمام دانش های ما که تولید شدند کاملاً وحدت یافته باشند، اما
می توانند به سمت آن حرکت کنند. این بود خلاصه ای از یک نظریه درباره وحدت
دانشگاه و حوزه که البته اگر در خود تولید دانش اینقدر به هم نزدیک شدند به طور
طبیعی در کارکردهای نهاد در ارتباطات فردی هم می توانند به هم نزدیک شوند،
تبادل انسانی و تبادل استاد داشته باشند اینها مؤثر است.
آیا این تفسیر، محدود به علوم انسانی است یا علوم طبیعی را
هم در بر می گیرد؟
بله، آنجا هم ممکن است به دلیل اینکه در علوم طبیعی هم
درسته که می گویند علوم طبیعی یا غیر انسانی، ولی فی نفسه همه علوم انسانی است،
حتی علوم طبیعی مثل فیزیک مثل فیزیولوژی، زیست شناسی، شیمی و مانند اینها، این
هم انسانی هستند، چرا انسانی اند، چون در تمام آنها نقش انسان به عنوان طبیعت
حضور دارد. علوم بدون تفسیر انسانی نیست حتماً تفسیر انسانی در تمام دانش ها
وجود دارد. وقتی که این طور شد دیگر این علم هم انسانی شده هست معنای انسانی
شده هست. معنای انسانی شدن علم هم هست. گرایش های انسانی در تفسیرش تاثیر
می گذارد بینش او تاثیر می گذارد. نوع دید و نگاهش به جهان و برداشتی که از
داده های حسی می کند تاثیر می گذارد. چینشی که میان داده های حسی برقرار می کند
تاثیر دارد، یعنی نوع نگاه ما در چینش هم تاثیر می گذارد. علاوه بر اینها
می خواهد برای این نظریه بدهد. می خواهد برای تفسیر این داده های حسی نظریه
عرضه کند. حتی در عرضه نظریه هم اثر می گذارد به عقیده ما همه دانش ها به نوعی
انسانی است. بنابراین در همه آنها وحدت معنی وجود دارد.
آیا بسترهای لازم جهت تحقق این هدف، یعنی وحدت حوزه و
دانشگاه آماده شده است یا خیر؟
سؤال شما خیلی کلی و ابعاد آن بسیار وسیع است؛ زیرا برای
پاسخ به آن باید ابعاد فعالیت های مختلف هر دو نهاد را بیان کنیم و باید بگوییم
که هر دو در زمینه آموزش چه کردند، در زمینه پژوهش چه کردند، در زمینه تربیت
نیروی انسانی چه کردند. در زمینه تولید علم چه کار می کنند باید ابعاد مختلف
این مسئله را بررسی کنیم، مسئله مدیریت و نهادهای ساختار مدیریتی را بررسی کنیم
که خیلی مفصل می شود. ولی من بعضی از این بخش ها را که مهم تر است عرض می کنم.
ببینید در وضعیت موجود، دانشگاه ها و ح
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 