پاورپوینت کامل وحدت حوزه و دانشگاه؛ نگرش ها و دیدگاه ها ۹۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وحدت حوزه و دانشگاه؛ نگرش ها و دیدگاه ها ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وحدت حوزه و دانشگاه؛ نگرش ها و دیدگاه ها ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وحدت حوزه و دانشگاه؛ نگرش ها و دیدگاه ها ۹۹ اسلاید در PowerPoint :

۱۲

مقدمه:

یکی از بحث های چالش برانگیز که همواره در سال های اخیر
میان حوزویان و دانشگاهیان مطرح بوده و هست، بحث وحدت این دو نهاد می باشد دو
نهادی که در اصل پایه های فکری و سازندگی جامعه را تشکیل می دهند دانشگاهیان از
بعد علمی و حوزویان از بعد معرفتی و دینی .

البته این بدین معنا نیست که در دانشگاه ها بعد مذهبی و در
حوزه بعد علمی وجود ندارد، هر چند وجود این دو عنصر نسبت به نهاد اصلی خود کم
رنگ تر است.

پس از گذشت سال ها از شهادت دکتر مفتح، هر ساله با فرا
رسیدن ۲۷ آذرماه سمینارها و کنفرانس های متعدد برگزار و مقاله های متعددی
درباره راهکارهای وحدت حوزه و دانشگاه و چالش های میان آنها نوشته و ارائه
می شود. اما به نظر می رسد دامنه بحث چنان گسترده است که در طول این سال ها که
بحث های فراوانی مطرح شده با این حال هنوز نا گفته هایی وجود دارد که می تواند
به پیشبرد هدف وحدت حوزه و دانشگاه کمک کند.

بطور کلی صاحب نظرانی که در این عرصه به بحث و چالش های
فکری پرداخته اند به گروه های ذیل تقسیم می گردند:

الف: گروهی که معتقدند این وحدت هم اکنون شکل گرفته و روند
رو به رشدی طی می کند اما روند آن سرعت ندارد و به دلایلی دچار کندی شده اما
نسبت به آن امیدوار هستند که در آینده این روند سرعت یافته و مشکلات آن برطرف
می گردد.

ب: گروه دوم به اصل وحدت می اندیشند اما در چگونگی تحقق آن
ملاحظاتی جدی دارند و از جمله معتقدند که غالباً با گنجانیدن چند درس معارف
اسلامی، اخلاق اسلامی، متون اسلامی و… در دروس دانشگاهی نمی توان از آن به
عنوان وحدت این دو نام برد و گفت که وحدت شکل گرفته است چرا که اساسا این گروه
معتقدند که وحدت حوزه و دانشگاه چیزی فراتر از گنجاندن درس اسلامی در میان
درس های دانشگاهی می باشد.

ج: گروهی نیز به طور کلی اعتقاد دارند اساساً این دو نهاد
بسان دو خط موازی بوده و هیچ گاه به هم نخواهند رسید و با یکدیگر منقطع
نمی گردند و آنچه که هم اکنون در خصوص انتظار وحدت حوزه و دانشگاه بیان می شود،
در حقیقت بحثی آرمانگرایانه است که عینیت نخواهد یافت. استدلال این گروه بر این
اساس است که در دانشگاه هیچ پدیده ای اعتقادی، باوری، اندیشه ای، فکری،
نظریه ای و معرفتی مطلق نیست و اعتقاد و معرفت در دانشگاه قابل نقد است در حالی
که در حوزه دقیقاً نقطه مقابل این ها وجود دارد که بسیاری از معرفتها یقینی است
و در حوزه حتی بسیاری از باورها قدسی است.

این گروه همچنین معتقدند که در مورد موانع وحدت مواردی از
این دست وجوددارند که اساساً حوزویان خود را بالاتر از دانشگاهیان می دانند و
انتظار دارند دانشگاهیان به سراغ آنها بروند در حالی که حوزویان در این مورد
باید پیغمبر گونه عمل نموده و آنها باید به سراغ دانشگاهیان بروند.

به هرحال وجود همین چند گروه نشانگر نوعی شکاف در دو نهاد
است که نیاز به ترمیم رابطه و اعتماد سازی را دو چندان می سازد. بسیاری از
اندیشمندان اسلامی معتقدند که یکی از مشکلات جامعه شکاف میان این دو نهاد است و
اگر علم و دین درهم ادغام شوند و در اصل وحدت یابند و متحد شوند، بسیاری از
مشکلات امروزه قابل حل می باشد زیرا علم بدون دین و معرفت ناقص بوده و دین بدون
علم و پیشرفت هم محل پیشرفت ندارد.

اینان اعتقاد دارند که دانشمند بدون ایمان برای جامعه مضر
بوده و عالم دینی بدون علوم روز جای پیشرفت ندارد و برای جامعه سودمند نمی باشد
در هر صورت وحدت حوزه و دانشگاه یکی از پیچیده ترین مباحث در این حوزه است که
نیازمند مطالعه و بررسی در کار گروه های تخصصی و علمی است تا مبانی و اصول وحدت
اندیشی به روشنی تبیین و با شناخت آفت ها و آسیب ها، زمینه ها و بسترهای لازم
برای عینیت بخشیدن به این هدف متعالی فراهم گردد با این امید به بررسی نگرش ها
و بینش ها پیرامون این موضوع می پردازیم.

پیشینه تفکر وحدت اندیشی

امام خمینی، درسال ۴۶ که هنوز کمترین نشانه ای از تحولات
بعدی و شکوفایی نهضت اسلام خواهی ملت ایران متصور نبود در پاسخ به پیام
دانشجویان مسلمان اروپا از پیوستگی دانشجویان مدارس قدیم و دانشگاهها، احساس سر
بلندی و مسرت نمود و فرمودند: از اینکه احساس می کنم طبقات جوانان غیور و
دانشجوی قدیم و جدید داخل کشور و خارج و روشن ضمیران سایرطبقات ملت شریف و
مسلمان از خواب گران بیدار شده و در فکر چاره هستند احساس مسرت و سر بلندی
می کنم.

امام به خوبی می دانست که اگر روحانیت معظم اسلام نتواندفهم
خود از اسلام را با مقتضای زمان پیوند دهند، و اگر نتوانند با کاروان عظیم دانش
بشری که محمل و مجرای کنونی آن بیشتر دانشگاهیان کشور هستند ارتباط همدلانه
داشته و با منطق جذب با آنان برخورد ننمایند، اعتقاد و ایمان نسل آینده را با
مخاطره جدی روبرو می سازد و رسالت خود را ناتمام و عقیم خواهد گذاشت.

با این نگرش بود که از یکسو با اندیشه اسلام منهای روحانیت،
بشدت برخورد می کرد و عالمان و دانشگاهیان متعهد در حقیقت جوّ را برای درک
درستی مبانی اندیشه دینی و انسان شناسی غیر مادی و اومانیستی، به حوزه ها و
عالمان وارسته آن ارجاع می داد و از سوی دیگر با اندیشه حق انحصاری مجتهدین در
تشخیص امور سیاسی برخورد می کردو آن را از اندیشه تفکیک دین و سیاست خطرناکتر
می دانست. از یکسو با خطر تحجر و برداشت های صورت گرایانه از دین بی مهابا
برخورد می کرد و اعتبار و حیثیت علمی و قداست معنوی خود را به قربانگاه جهاد با
متحجرین آورد و از سویی دیگر به جوان دانشگاهی و مسلمان تحصیل کرده هشدارمی داد
که هرگز خود را بی نیاز از هدایت و روشنگری های روحانیت نیابند.

این انتظارها در فضای مورد انتظار حضرت امام بوده است اما مقایسه شرایط حاضر با
فضایی که حضرت امام ترسیم کرده اند، نیازمند یک آسیب شناسی دقیق است، تا ضعف ها
روشن شود.

در آسیب شناسی وحدت حوزه و دانشگاه این موضوع مطرح می گردد
که اصولاً چه موضوعاتی هستند که درک تعامل گونه دو قشر مزبور را غیر ممکن
می سازد؟ این محوری ترین و نخستین سؤالی است که موانع درک متقابل این قشر را
جستجو می کند. برخی از پاسخ هایی که به این سؤال داده شده، حکایت از تحرکات
هدفمند یا غیر هدفمندی است که نوع نگرش متقابل این دو قشر را نسبت به هم خدشه
دار ساخته و موجب فاصله دو قشر از یکدیگر شده است. بطور مثال یکی از نویسندگان
معتقد است که با رسوخ برخی افراد و جریان های افراطی در محیط های دانشگاهی،
اعمال مغایر با شأنیت دانشگاه و دانشجو بروز یافت و دو قشر دانشجو و طلبه را
فاصله دارتر ساخت و در مطبوعات دوم خردادی هم اینگونه القاء شد که رفتار
روحانیت مغایر با خواستهای دانشجویان است و از آن سو هم طلاب و حوزویان
رفتارهای بروز یافته در برخی دانشگاها را موهن و علیه دین و دیانت تحلیل نمود.
بطور کلی آفت ها و آسیب ها در این عرصه را می توان در دو بعد حوزوی و دانشگاهی
بررسی کرد:

الف. در بعد حوزوی

۱. گرفتار شدن در مسائل نظری محض حوزوی و دوری از مسائل روز
.

۲. بی تفاوت بودن حوزویان نسبت به ارشاد اقشار مختلف جامعه
که مهمتر از همه نسل جوان و از این نسل، دانشگاهیان پر اهمیت تر می باشند.

۳. انتظار حوزویان از دانشگاهیان که خودبه سراغ آنها آیند
ولی این حوزویان هستند که باید به سراغ دانشگاهیان بروند.

۴. بیگانگی حوزویان از زبان دانشگاهیان که زبان علم است.

ب. در بعد دانشگاهی

۱. غرق شدن دانشگاهیان در کارهای علمی، درس، نمره و مدرک و
بی توجهی آنها به اهداف سیاسی، اجتماعی و… در کشور.

۲. بی توجهی دانشگاهیان به نقش ایمان و اخلاق در رشد و
اعتلای جامعه و مملکت .

۳. اگر دانشگاهیان به نقش سازنده حوزویان و تأثیر زیاد آنان
در بسیج مردم بی توجهی نشان دهند تجارب گذشته نشان می دهد که آنها از هم فاصله
گرفته و وحدت از بین می رود. چنانچه تاریخ نشان می دهد که انقلاب مشروطه با
هدایت و رهبری روحانیت به پیروزی رسید.

برخی در پی درک این نکته بوده اند که چگونه پایه های وحدت حوزه و دانشگاه
ناپایدار می گردد و چه عاملی است که پایداری این وحدت را کنترل می بخشد و
دلسری ها را در پی می آورد؟ یک پاسخ این است که: وقتی حوزه های علمیه به جمع
زیادی از علماء، فضلا و اسلام شناسان واقعی اطلاق می شود و دانشگاه ها به جمعی
از روشنفکرانی که از اسلام و مبانی آن اطلاع و آگاهی ندارند و جمعی دانشجوی
احساساتی و تحریک پذیر که قدرت تشخیص ندارند، اطلاق می شوند. هر دو احساس
می کنند که به هم نیازی ندارند و وحدتی هم پایدار نمی ماند در چنین شرایطی باید
گفت که مخالفان وحدت حوزه و دانشگاه به اهداف خود رسیده اند و دلسوزان دو نهاد
آموزشی مؤثر در جامعه از پی گیری اهداف خویش مأیوس می شوند.

در مقابل وحدتی که محور انتظار بود، جایگاه استقلال هر دو قشر مطرح می شود که
آیا وحدت مخل به استقلال یک قشر نسبت به قشر دیگر می باشد؟

یکی از ارکان محوری اندیشه و خط مشی عملی امام خمینی علیرغم
برخورداری ایشان از ابعاد وجودی سترگ و منحصر به فرد، تاکید بر وحدت و حضور و
تداوم آن بود. اما آیا این وحدت به معنای نفی هویت و استقلال یکی از دو نهاد در
برابر دیگری است؟

مطمئناً وحدت حوزه و دانشگاه هیچ گاه به مفهوم سلب استقلال
فکری یا نفی هویت مستقل یکی از این دو نهاد و یا سلطه یکی بر دیگری نیست بلکه
مفهوم اصلی این وحدت در جامعیت دین اسلام است که د رتأمین نیازهای بشری بر هر
دو بعد مادی و معنوی آن تأکید داشته است که بدون آن حقا آزادی و پیشرفت جامعه
اسلامی تحقق نمی یابد. روحانی و دانشگاهی مکمل یکدیگرند ولی هویت هر یک مستقل و
این استقلال زیر بنای استقلال جامعه می باشد.

وحدت حوزه و دانشگاه به مفهوم وحدت و استقلال جامعه اسلامی
است که تأمین نیازهای دینی و دنیوی و نیل به توسعه و پیشرفت به آن وابسته است».

حال به نکته ای دیگر باید پرداخت تا ببینیم در صورتی که این وحدت تحقق یابد،
می بایست چه تأثیری در نهاد دانشگاه بگذارد؟ به عبارتی تأثیر مثبت تقریب حوزه
به نهاد دانشگاه چگونه باید باشد؟

وزیر علوم در مورخه ۲۸/۹/۸۵ اینگونه به این بحث پرداخته است
که: یکی از بحث های جدی که به عنوان راهبرد کلان استراتژیک در وزارت علوم تعقیب
می شود رسیدن به دانشگاه تمدن ساز اسلامی است. به اعتقاد وی، منظور از دانشگاه
اسلامی این نیست که دروس مربوط به حوزه در آن علوم دینی باشد یا اساتید آن
روحانی باشد؛ کسی نه چنین حرفی می زند و نه این حرف منطقی و عالمانه است بلکه
دانشگاه اسلامی آن دانشگاهی است که هدف آن الهی باشد وی بر آن است که در این
راستا، حوزویان می توانند نقش بسیار مؤثری داشته باشد. آنها چه به عنوان مدرس،
چه به عنوان اعضای نهاد رهبری در دانشگاه ها و یا کسانی که در مناظره شرکت
می کنند می توانند در ایجاد چنین دانشگاهی ما را یاری نمایند.

آیت الله عمید زنجانی نیز در همین باره اعتقاد دارد که وحدت
حوزه و دانشگاه امروزه در جنبش نرم افزاری و تولید علم متجلی شده است، این جنبش
علمی صبحگاه بسیار روشنی برای ایران به عنوان احیاء کننده تمدن اسلامی رقم
خواهد خورد.

طرق وحدت حوزه و دانشگاه

وحدت از چه راه هایی حاصل می شود و چه طرقی در تحقق این
وحدت قابل بیان و بررسی است؟ برخی از راه هایی که می توان مطرح کرد به این شرح
است:

۱. گفتگوی علمی: بازگشت به مبانی وحدت و همفکری، در سایه
همدلی و گفتگوی علمی در فضایی صمیمی بوده پیش داوری ها و علقه هایی بی اساس
خواهد شد.

پس از انقلاب اسلامی به این بعد در سطح مطلوبی توجه شده و
در سمینارهایی که برگزار شده نتایج خوبی در جمع بندی ها حاصل شده که در ادامه
به برخی از آنها اشاره می شود:

الف: بحث تعامل و وحدت حوزه و دانشگاه از آن سطح ایده آل و
آرمانی که در اوایل انقلاب طرح گردیده خارج شده و به واقعیات اجتماعی نزدیکتر
گردید، و انتظارات و توقعات از این وحدت واقع بینانه تر شده است.

ب: بحث وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان یک مقوله اجتماعی در
تعامل با مؤلفه ها و عوامل دیگر فکری و اجتماعی قرار دارد.

ج: حاکمیت دینی، ساختار آن، اعمال و رفتار حکومت، مسائل
اجتماعی حکومت به مقوله وحدت حوزه و دانشگاه تأثیری فراوان بر جای گذاشته و
می گذارد. این هم واقعیتی است که باید بطور منصفانه و واقع بینانه به آن توجه
شود.

د: امروزه منازعات سیاسی و جناحی بر مقوله وحدت حوزه و
دانشگاه بطورجدی سایه افکنده .

هـ: گسترش کمی دانشگاها و حوزه های علمیه نیز پدیده اجتماعی
دیگری است که در بحث وحدت حوزه و دانشگاه باید مورد تأمل جدی قرار گیرد.

و: تحولاتی که در عرصه جهانی شدن یا جهانی سازی در حال رخ
دادن است، مسائلی که در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، دینی، علمی و… و نیز
انتظارات جدیدی را در حوزه و دانشگاه در قبال این مسائل به وجود آورده است؛
بالطبع این مسائل و انتظارات جدید نیازمند تلقی کار آمدتری از وحدت حوزه و
دانشگاه و اهتمام بیشتری نسبت به این موضوع می باشد.

ز: مسائل دیگری که ما در دانشگاه و حوزه با گرایش های متنوع
و گوناگونی روبرو هستیم، به عبارت دیگر تنوع و تکثری که امروزه در گرایش های
حوزوی و دانشگاهی به وجود آمده است در آغاز انقلاب یا دوران قبل از انقلاب وجود
نداشت.

توفیقات

مطرح شدن آرمان مطلوب وحدت حوزه و دانشگاه در سال های پس از
پیروزی انقلاب اسلامی در عین نارسایی ها و آسیب هایی که متوجه آن بوده از
توفیقات قابل توجهی نیز برخوردار بوده است. برخی از این توفیقات را چنین
می توان برشمرد:

۱. در حوزه مباحث فکری آموزشی و پژوهشی برداشته شدن مرزی که
قبل از انقلاب میان حوزه و دانشگاه وجود داشت.

۲. کاهش فاصله ای که به لحاظ شیوه های آموزشی، نوع پژوهش و
تحقیق بین این دو نهاد علمی وجود داشت.

۳. تبادل استاد و دانشجو و شکل گیری گروه های جدید آموزشی و
پژوهشی در دو نهاد حوزه و دانشگاه .

۴. شکل گیری و پیدایش رشته های جدید علمی که اگر با نگاه
تطبیقی و جامع به دیدگاه های مطرح شده در وحدت حوزه و دانشگاه ارائه نشود و
مبنای سیاستگذاری در این زمینه قرار نگیرد گسست حوزه و دانشگاه و نخبگان
اجتماعی، به وجود آمده گسترش خواهد یافت.

۵. توفیقات در قلمرو مسائل حکومتی (اجرائی، تقنینی، قضایی
و…)

۶. توفیقات در عرصه مسائل فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی

منشور ارتباطی میان حوزه و دانشگاه

تعقیب این آرمان و ایده وحدت میان دو نهاد حوزه و دانشگاه
نیازمند منشوری مورداحترام و قابل اتکا است تا در پرتو وجود این منشور،
بطورهدفمند و منسجم بتوان اهداف را تعقیب و پیگیری کرد در این باره و چند نکته
حائز اهمیت است.

الف. مهم ترین نکته آن است که سیاست گذاران و برنامه ریزان
حکومت و فعالان سیاسی و اجتماعی وحدت و همگرایی حوزه و دانشگاه را راهبرد و
استراتژی بنیادین بشناسند و این معیار را در تصمیم ها و برنامه ریزی های کشور
مهم بشمار آوردند و به آن عنایت نمایند.

ب. نهادهای سیاسی حوزه و دانشگاه موضوع وحدت حوزه و دانشگاه
را به عنوان یک راهبرد جدی بشناسند و برای علمی ساختن آن از هیچ کوششی دریغ
نورزند.

ج. تمام نهادهای جامعه توجه داشته باشند که تعامل و ارتباط
حوزه و دانشگاه باید درون زا باشدو به دور از تشریفات بیرونی انجام گیرد.

د. هر دو نهاد حوزه و دانشگاه یکدیگر را به رسمیت بشناسند و
وجود دیگر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.