پاورپوینت کامل نگاهی به کتاب بررسی تحلیلی نهضت آزادی ایران (روایتی از تاریخ نهضتی ها) ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاهی به کتاب بررسی تحلیلی نهضت آزادی ایران (روایتی از تاریخ نهضتی ها) ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به کتاب بررسی تحلیلی نهضت آزادی ایران (روایتی از تاریخ نهضتی ها) ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به کتاب بررسی تحلیلی نهضت آزادی ایران (روایتی از تاریخ نهضتی ها) ۱۰۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

آنچه در پی می آید خلاصه و سپس نقدی است بر کتاب «بررسی
تحلیلی نهضت آزادی ایران»، اسدا… بادامچیان (تهران: اندیشه ناب، ۱۳۸۴).

خلاصه کتاب

این کتاب، به بررسی بخش های زیر می پردازد که چکیده آن را
مرور می کنیم:

مقدمه:

نهضت آزادی در سال ۱۳۴۰، در شرایطی که نفوذ حوزه های علمیه
و علمای مذهبی بر مردم افزایش یافته بود، تأسیس شد. از سوی دیگر، مردم پس از
مشروطه و دوران کودتای ۲۸ مرداد، به صداقت بیشتر شخصیت ها و گروه های اسلامی پی
برده بودند و رسوایی و سازش بعضی احزاب سیاسی، به ویژه حزب توده، مردم را نسبت
به این احزاب بدبین کرده بود؛ از آن رو، جامعه آن روز، در میان عناصر روشنفکر و
ملی گرا، روشنفکران مذهبی را می پسندید، در چنین شرایطی نهضت آزادی با
مرامنامه ای که بر رعایت مبادی دین یا اسلام، اعلامیه جهانی حقوق بشر و منشور
ملل متحد اشاره شده بود، به کوشش افرادی چون مهدی بازرگان، سحابی، منصور عطایی
و پشتیبانی آیت الله طالقانی تشکیل شد.

مواد متضادی در همان آغاز، در اهداف این حزب مشاهده می شد،
که از جمله آن می توان به مبارزه در چهار چوب قانون مشروطه، مذهبی بودن در حال
ملی بودن و… اشاره کرد. شاید می خواسته گروه های مختلف مردم را به خود متمایل
کند.

مقایسه اندیشه های بازرگان و امام نشان می دهد که گرچه امام
و بازرگان، هردو به عدم جدایی دین از سیاست معتقد بودند، اما مراد بازرگان از
اسلام، اسلام غرب بود که امام مخالف آن بود. همچنین بازرگان به مبارزه در چهار
چوب قانون مشروطه معتقد بود؛ در صورتی که امام این قانون را قبول نداشت و از
طرف دیگر، مصدقی بودن بازرگان با پیروی از امام همخوانی نداشت.

در میان مؤسسان نهضت آزادی، تنها آیت الله طالقانی بود که
پیرو خط امام بود و در واقع ایشان خود را عضو نهضت آزادی نمی دانست و فقط به
منظور اتحاد افراد ملی و مذهبی از این گروه حمایت می کرد.

تاریخچه

نهضت آزادی در ماجرای لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی،
ابتدا وارد صحنه نشد و پس از مدتی هم با انتشار بیانیه ای که در آن، به حضور
فعال روحانیون و مراجع در ماجرا هیچ اشاره ای نشده بود، رهبری آن را از مصدق
دانست؛ در حالی که مصدق هیچ موضع گیری ای در این زمینه نکرده بود؛ اما فشار
افراد متدین حزب و علما موجب شد که در دومین اعلامیه، بیان خود را عوض کند و به
نقش روحانیت هم اشاره کند؛ البته در جریان انقلاب سفید هم نهضت آزادی با انتشار
بیانه هایی به مخالفت با رفراندوم پرداخت.

این گونه موضع گیری های بی ثبات در سخنان بازرگان، در مراسم
معرفی وی به عنوان مأمور تشکیل دولت موقت بروز کرد؛ از این رو موجب بروز
اختلافاتی در همان آغاز تشکیل دولت موقت شد. وی در سخنرانی خود، امام را با لفظ
آیت الله خطاب کرد و علت انتخاب خود را حسن سابقه اش دانست و در واقع امام را
در این انتخاب مجبور دانست. همچنین به شرعی و اسلامی بودن دولتش اشاره ای نکرد
و لفظ جهاد در راه امت را به جای جهاد در راه خدا به کار برد.

بازرگان در دیدار با امام در نوفل لوشاتو، انقلاب را برای
ایران زود دانست و به سیاست گام به گام معتقد بود و بعدها در مصاحبه با اوریانا
فالاچی اشاره کرد که این سیاست را از رئیس دفتر حقوق بشر در نیویورک گرفته؛ در
حالی که امام با قاطعیت از انقلاب حمایت می کرد و حتی دیدار دوم خود با بازرگان
را به دادن اعلامیه ای که در آن رفتن شاه را درخواست کند، مشروط دانست که
بازرگان این کار را نکرد و دیدار دوم نیز صورت نگرفت.

بازرگان با بیانی جسورانه نسبت به امام، به بازگویی دیدار
نخست خود با امام پرداخته، بیان می کند که در این دیدار، به وضعیت ایران و عقب
نشینی شاه اشاره کرده و از انتخابات، نه انقلاب به عنوان یک وسیله خوب برای
نفوذ و ایجاد موقعیت بهتر اشاره کرده است؛ اما امام فرمود: با انجام زود هنگام
انتخابات، شور و هیجان مردم می خوابد. هم چنین در این دیدار می گوید: باید قدرت
و موقعیت آمریکا را به حساب آورد؛ در حالی که امام اشاره می کند: چون ما حرف حق
می زنیم، آمریکا هیچ کاری نمی تواند انجام دهد. بازرگان می گوید از خونسردی و
بی اعتنایی ایشان به مسائل بدیهی سیاست و مدیریت ماتم بُرد. بازرگان از اطمینان
قلبی امام تعجب و آن را تحسین می کند. امام در این جلسه از بازرگان می خواهند،
عده ای را به عنوان مشاوران خود در تشکیل دولت جدید معرفی کند و تأکید می کند
که آنها از گروه خودتان نباشند.

بازرگان در گزارش خود، به ماجرای ملاقات دوم و شرط انجام آن
هیچ اشاره ای نکرده است. بازرگان در مصاحبه با دکتر الگار هم به بیان دیدار اول
می پردازد، وی می گوید: اطلاع چندانی از زندگی امام ندارد و فقط یک بار در سال
۱۳۴۱ درقم ملاقات کوتاهی با امام داشته و دومین ملاقات هم به همین ملاقات پاریس
مربوط است. بازرگان در این سخنرانی، بعضی اعلامیه ها و تصمیمات امام را از روی
بی اطلاعی می داند؛ همچنین یکی از اهداف سفرش را معرفی چندین نماینده، به عنوان
رابط امام معرفی می کند که البته امام این مسئله را قبول نکرد، بازرگان در این
مصاحبه مجدداً به ذکر نظریه سنگر به سنگر خود می پردازد و می گوید: انتخابات
فرصت مناسبی برای تجدید قوا و آمادگی برای حمله مجدد بود و ما می توانستیم،
مرحله به مرحله پیش برویم، تا ظرفیت انقلاب در مردم هم ایجاد شود. بازرگان در
اینجا هم علت درخواست امام برای معرفی افراد را اعتماد امام به خود می داند؛
ولی می گوید: امام آدمی نیست که زیر بار نظم و اصول مدیریت برود.

بازرگان علت اختلاف خود با شورای انقلاب را هم بیان کرده و
می گوید: به اعتقاد ما فاز تخریبی انقلاب به پایان رسیده و اکنون نوبت سازندگی
بود که این البته خیلی زمان بر است؛ اما امام اینها را قبول نداشتند. بازرگان
در جزوه منتشره از طرف نهضت آزادی، علت اختلاف نظرش با امام را این می داند که
امام همه چیز، از جمله ایران را برای اسلام می خواست و من اسلام را برای ایران
می خواستم. علت این اختلاف دیدگاه ها، به دیدگاه های غرب گرای نهضت در زمینه
اسلام و ملی گرایی، و همچنین مصدق گرایی نهضتی ها و دیدگاه اشتباه آنها به
قانون اساسی جمهوری اسلامی مربوط است. بازرگان در مصاحبه با الگار، در مورد
دوران دولت موقت، امام را دخالت گر می خواند و اعتقاد داشت که امام به درخواستش
مبنی بر اینکه دادگاه های انقلاب و صدا و سیما زیر نظر دولت باشد، توجه نمی کرد
و علت آن را بی اعتمادی امام در این مرحله به خود می دانست.

بازرگان علت استعفای خود را عدم هماهنگی شورای انقلاب با
دولت موقت اعلام کرد و اشغال سفارت آمریکا را در آن دخیل نمی دانست. وی در بیان
ویژگی های امام به الگار، از کم صحبتی، قاطع بودن، عدم لجاجت و ایمان و توکل و
تقوای امام و عدم ملاحظه در عمل به احکام الهی یاد می کند. همچنین از تفاهم
بالای امام با جوانان و دانشجویان، و از تأثیر پذیری بالای مردم از سخنان امام
سخن می گوید و در این مقام، امام را با هیتلر مقایسه می کند و نیز می افزاید:
امام در ابتدای ورود به صحنه سیاسی،یک آخوند قشری بود؛ نه ضد آمریکا و نه حتی
ضد شاه. امام در آن زمان، همچون سایر مردم و علما، نوعی بیگانه ستیزی داشت؛ نه
اینکه صرفاً مخالف آمریکا باشد.

نهضت آزادی پس از استعفای بازرگان فعالیت جدیدی را در
مخالفت با نظام شروع کرد؛ از این رو در سال ۱۳۷۱ کمیسیون احزاب مجلس، این حزب
را فاقد صلاحیت قانونی دانست و از اعطای پروانه به آن خودداری کرد. از آن پس
این حزب به فعالیت های غیر قانونی خود ادامه داد. نهضت آزادی در دوران شاه،
فعالیت غیر علنی داشت و در طول فعالیت، اعضای آن اندک بودند. در خارج از کشور
هم توسط افرادی چون بنی صدر، چمران، یزدی و… به فعالیت و تبلیغات می پرداخت.
پس از درگذشت بازرگان، ابراهیم یزدی به عنوان دبیرکل این حزب غیر قانونی انتخاب
شد.

مواضع:

مواضع عقیدتی نهضت، برخاسته از عقاید مهدی بازرگان است. وی
دیدگاه اسلامی غرب گرایانه داشت و اصول اسلامی را به گونه ای غرب پسند تفسیر
می کرد. مهم ترین عقیده بازرگان، تئوری راه طی شده است که غربی ها را ادامه
دهنده راه انبیا از طریق علم و آگاهی می دانست. مواضع سیاسی و فرهنگی نهضت نیز
بر همین دید غرب گرای آن استوار است، از این رو مذهب را در خدمت ملیت می دانند
و بر خلاف نظر امام، هدف اول را خدمت به ایران می دانند؛ نه خدمت به اسلام. در
مواجهه با انقلاب نیز نهضت در واقع ماهیتی ضد انقلابی داشت و از همان اول، با
حمایت از مبارزه گام به گام در چهار چوب قانون اساسی، با حرکات انقلابی مخالفت
می کرد؛ حتی بازرگان با وجود پیروزی انقلاب، باز از همان سیاست حمایت می کرد.

بازرگان و نهضتی ها، همواره در مواجهه با غرب و آمریکا چه
پیش و چه پس از انقلاب، دچارترس و خود باختگی بودند و همواره سعی داشتند، محور
حملات انقلابی شاه باشد؛ نه آمریکا و حتی پس از پیروزی انقلاب، با وجود مشاهده
عجز آمریکا، همچنان دچار این ترس بودند و در صدد برقراری روابط دوستانه با
آمریکا به سر می بردند تا جایی که کارتر در خاطرات خود، از تلاش ها و
همکاری های بازرگان و کابینه اش با آمریکایی ها یاد می کند. سنجابی وزیر امور
خارجه بازرگان نیز در کتاب خاطراتش «امید و نا امیدها»، به روابط عوامل
آمریکایی با دولت بازرگان اشاره می کند.

گری سیک، سیاستمدار مشهور آمریکایی، در خاطرات خود، از
دیدارهای مکرر یزدی با زیبرمن آمریکایی (کنسول سیاسی آمریکا در پاریس) یاد کرده
است. افشا شدن اسناد لانه جاسوسی نیز از ارتباطات گسترده محمد توسلی با استمپل
(مأمور عالی رتبه سفارت آمریکا) و بازرگان و سنجابی با استمپل، و همچنین عباس
امیر انتظام با مأموران سفارت آمریکا پرده برداشت.

بازرگان در ملاقات با استمپل اعلام می کند: جنبش اسلامی به
غرب تمایل دارد و اعلام آمادگی می کند تا در صورت اجرای کامل قانون اساسی، از
سلطنت حمایت کند. اعضای نهضت در این ارتباطات با سفارت آمریکا، حتی آمادگی خود
را برای ارائه یک جانبه اطلاعات به آمریکایی ها اعلام می کنند، چون این کار را
به نفع خود می دانستند. توسلی در ملاقات های خود گفته بود: نهضت اطلاعاتی را در
اختیار کاتم، کارمند وزرات خارجه آمریکا گذاشته و به این کار خود ادامه می دهد.
بازرگان و سنجابی، سه بار در تاریخ های ۴ و ۹ خرداد و ۲۷ تیر ۵۷ با استمپل
ملاقات کردند. در آخرین ملاقات، نهضت آزادی از آمریکا، برای انتقال حکومت
استبدادی به یک حکومت دموکراتیک تر تقاضای کمک می کند. از دی ماه ۵۷، بازرگان
امیر انتظام را به جای توسلی، به عنوان تماس بگیر روزانه نهضت با سفارت آمریکا
تعیین می کند.

آمریکایی ها نیز نهضت آزادی را به عنوان بهترین امید برای
کاهش خشونت و سخت گیری نسبت به خود از طرف انقلابیون می دیدند. به طور کلی در
یادداشت های سفارت آمریکا، از نهضت به عنوان یک منبع برای آگاهی از اخبار ایران
یاد شده است. افراد نهضت به صورت یک طرفه، اطلاعات را در اختیار سفارت قرار
می دادند و در مقابل از سفارت می خواستند، دست از حمایت شاه برداشته، از آنان
که دیدگاه متعادل تری نسبت به امام داشتند، حمایت کند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز نهضتی ها در قالب
مسئولیت های خود در دولت موقت، تماس های گسترده ای با آمریکایی ها داشتند که
البته این روابط، در راستای خط حزبی این افراد بود و با مواضع انقلاب و امام
هماهنگ نبوده است. غربزدگی و ترس از آمریکا، تا آنجا در بازرگان رسوخ کرده بود
که به کاردار آمریکا می گوید: « تا مطمئن نشدم که وزیر خارجه ام (یزدی) با شما
روابط خوبی دارد، او را منصوب نکردم».

افراد نهضت آزادی ضمن ملاقات با آمریکایی ها، اطلاعاتی در
زمینه مسائل داخلی در اختیار آنها قرار می دادند؛ از جمله انتظام، اطلاعاتی را
در زمینه اختلافات افراد مذهبی افراطی اطراف امام و نهضت آزادی ها و هم چنین
اختلافات دولت موقت و شورای انقلاب در اختیار آمریکایی ها قرار داده بود. دست
اندر کاران دولت موقت، با توجه به روابط خوبی که با آمریکا داشتند، سعی
می کردند که دستگاه های جاسوسی پیشرفته آمریکا را در شمال مجدداً راه اندازی
کنند که با تسخیر لانه جاسوسی، این امر نیمه تمام ماند.

بازرگان در زمینه حفظ استقلال کشور و کنترل شورش ها و
ناامنی های داخلی نیز خود را به آمریکا محتاج می دانست و از آنان کمک می خواست.
در این زمینه، آمریکا اطلاعاتی را در مورد افغانستان و سایر عوامل نا امنی
اطراف ایران در اختیار امیر انتظام قرار داد. در اسناد به دست آمده از لانه
جاسوسی، مشخص شد که آمریکایی ها سعی داشته اند، تهدیدات داخلی را با پشتیبانی
کشورهای خارجی جلوه داده و خود را در این مسائل بی تقصیر نشان دهند و همچنین به
دنبال کسب اطلاعاتی از ایران، در زمینه افغانستان و عراق نیز بوده اند، پس از
تسخیر لانه جاسوسی اسنادی مربوط به تلاش های انتظام، برای بازگرداندن اموال
آمریکا در ایران نیز افشا شد.

دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل فعلی نهضت غیر قانونی آزادی،
سابقه تابعیت آمریکا را دارد و گذرنامه آمریکایی داشته است. یزدی در دفاع از
خود، علت این مسئله را توقیف گذرنامه ایرانی خود در سفارت خانه مصر و لغو
گذرنامه مصری و پس از درگذشت عبدالناصر می داند و می گوید: تنها راه وی در آن
زمان، گرفتن گذرنامه آمریکایی بوده که این تابعیت بعدها با استفاده از گذرنامه
ایرانی، خود به خود لغو شده است؛ اما هنوز اطلاعات دقیقی از صحت این مسئله وجود
ندارد و زمانی که در سال ۱۳۶۰، روزنامه واشنگتن پست، از وزارت خارجه آمریکا
خواست که اسناد مربوط به تبعه آمریکا بودن یا نبودن ابراهیم یزدی را منتشر کند،
وزارت خارجه، به دلیل اینکه ممکن بود، این موضوع خطراتی برای زندگی وی به وجود
آورد، از این کار امتناع کرد.

نهضت آزادی همواره روابط خوبی با جبهه ملی داشت و چند تن از
افراد جبهه ملی در کابینه بازرگان حضور داشتند؛ اما جبهه ملی ها، هرگز با مردم
همراه نبودند و نظرات دینی این گروه موجب شد، هرگز مورد پذیرش مردم قرار
نگیرند.

هنگامی که جبهه ملی علیه لایحه قصاص به شورش برخاست، امام
از نهضت آزادی خواست، با آنها یکی نشوند. در جریان گزارش کمیسیون تاور آمریکا
که ایران را به خریداری سلاح از اسرائیل و صدور نفت به این کشور متهم کرده بود،
نهضت نه تنها این مسئله را نفی نکرد، بلکه با انتشار جزوه ای به نام هشدار،
خطاب به امام، این مسئله را افتادن به دام اسرائیل و دسیسه های این کشور دانست
و بدین سان گزارش آمریکایی را تأیید کرد.

دیدار بازرگان با برژینسکی سیاستمدار آمریکایی در الجزایر و
افشای این مسئله توسط روزنامه جمهوری اسلامی به استعفای دولت موقت منجر شد.
اسرار این دیدار هنوز افشا نشده است. در جریان جنگ تحمیلی نیز نهضتی ها همواره
با مخالفت علیه جنگ پرداختند و به گفته خود، جنگ را تا مقطع آزادی خرمشهر قبول
داشتند؛ ولی حتی تا آن زمان هم، هیچ کمکی به جبهه ها نکردند. نهضت در نامه ای
که در سال ۶۷ به امام نوشت، ایشان را مقصر ادامه جنگ تحمیلی ۸ ساله دانست و
اهاناتی در این نامه نسبت به امام روا داشت؛ به علاوه در همین نامه، موضع
ناجوانمردانه ای نسبت به شهدا، جانبازان و خانواده های آنان داشتند. در نقل
اخبار جنگ هم، این گروه همواره اخبار مأیوس کننده ای انتشار می دادند. نشریات
نهضت آزادی از جمله مجله میزان و روزنامه ایران فردا، همواره در ظاهری
روشنفکرانه و دلسوزانه، به تضعیف نظام می پرداختند.

نهضت به علت حفظ منافع خود، مواضع متفاوت و گاه متضادی
داشته است. در اوایل انقلاب و هنگام حضور در دولت موقت، این گروه از امام به
احترام یاد می کرد و در قطعنامه های خود، به حمایت از انقلاب می پرداخت؛ اما از
سال ۶۲ به بعد قطعنامه های این نهضت، بر قیام قانونی و بعدها بر براندازی رژیم
حاکم تأکید می ورزید وحتی به مبارزه مسلحانه علیه رژیم اشاره می کند. این تغییر
مواضع، موجب کم اعتمادی و روی برگرداندن مردم از این گروه شد.

خاستگاه و موقعیت های اجتماعی نهضت و دولت موقت، از عده ای
افراد تحصیل کرده، با افکار غرب گرا و لیبرال تشکیل شد. در هنگام تشکیل، به علت
آنکه تصور می شد، حزبی اسلامی و روشنفکر است، حمایت زیادی از آن صورت گرفت؛ اما
پس از آنکه این نهضت نتوانست، در جریان انقلاب، همراه مردم باشد، حمایت از آن
کاهش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.