پاورپوینت کامل نیم نگاهی به مقام علمی و اندیشه فلسفی مصطفی عبدالرزاق نوزایش فلسفی در اندیشه معاصر عرب ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نیم نگاهی به مقام علمی و اندیشه فلسفی مصطفی عبدالرزاق نوزایش فلسفی در اندیشه معاصر عرب ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نیم نگاهی به مقام علمی و اندیشه فلسفی مصطفی عبدالرزاق نوزایش فلسفی در اندیشه معاصر عرب ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نیم نگاهی به مقام علمی و اندیشه فلسفی مصطفی عبدالرزاق نوزایش فلسفی در اندیشه معاصر عرب ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

۲۱

عموم پژوهشگران اندیشه معاصر عرب ـ به ویژه در قلمرو اندیشه
فلسفی ـ نمی توانند تأثیر و اهمیت شیخ «مصطفی عبدالرازق» را نادیده بگیرند؛
زیرا وی به حق احیاگر اندیشه فلسفی در دوران نوزایش عربی است.

تمام مدرسان و استادان فلسفه در جهان معاصر عرب، به نقش
مؤثر وی در پژوهش های فلسفی اذعان دارند. ما نیز به سهم خود در این نوشته به
بیان برخی از ابعاد فکری و مهمترین دغدغه های وی خواهیم پرداخت. شیخ مصطفی
عبدالرازق در سال ۱۸۸۵ م در روستایی به نام ابو جرج در استان المنیای مصر به
دنیا آمد. وی پس از تکمیل تحصیلات ابتدایی خود به دانشگاه الازهر رفت و از محضر
استادانی هم چون «امام محمد عبده» که در دانشگاه الازهر به تدریس مشغول بود ـ
به یادگیری و آموزش علوم نقلی و عقلی پرداخت. محمدعبده در آن زمان، هم فلسفه
اسلامی و هم بخش هایی از فلسفه غربی را به شاگردان خود می آموخت، که برای عموم
شاگردان بسیار آموزنده و پر بار بود؛ به ویژه اینکه محمد عبده، تنها به عنوان
یک معلم نبود، بلکه مصلح بزرگی نیز بود و اندیشه های اصلاحی خود را در جای جای
درس هایش بیان و شرح می داد .

تلاش مشفقانه محمد عبده، در تربیت و آموزش شاگردان،
کلاس های درسش را به مهم ترین محفل اندیشه و روشنفکری در جهان عرب بدل کرده و
آینده اصلاحات دینی در مصر و جهان عرب را رقم زد.

مصطفی عبدالرازق از درس ها و راهنمایی های علمی محمد عبده
بهره های علمی فراوانی برد؛ یعنی از یک سو با اندیشه های متکلمان و فیلسوفان
اسلامی؛ مانند: کندی، فارابی و ابن سینا آشنا شد و از سوی دیگر با اندیشه های
فیلسوفان مغرب زمین آشنا گردید. وی از این رهگذر توانست، به مقایسه میان
اندیشه های غربی و میراث اسلامی و پژوهش تطبیقی دست یازد، که تأثیر آن را در
کتاب مهم عبدالرازق، یعنی «درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی» به وضوح می توان
مشاهده کرد. چنانکه محمد عبده در کتاب «الاسلام و النصرانیه»، «العلم و
المدنیه» همین شیوه را به کار می گیرد و از این لحاظ دو کتاب مذکور بسیار به
یکدیگر شبیه هستند.

بر این پایه می توان گفت: بسیاری از دغدغه های فکری و
پرسش هایی که امروزه جهان عرب با آن روبرو است؛ مانند مسئله روشنگری، عقل و
میراث، سنت و تجدد، ریشه در نوشته های محمد عبده و مصطفی عبدالرازق دارند و هر
دو کوشیده اند تا متناسب با وضعیت آن روزگار، پرسش های فوق را به گونه ای چاره
کرده و راه حل مناسبی را ارائه نمایند؛ به بیان دیگر محمدعبده و مصطفی
عبدالرازق را می توان نقطه تلاقی دو میراث اسلام و غرب قلمداد کرد. و در عرصه
اندیشه های این دو، میراث اسلامی و اندیشه های غربی به یکسان حضور دارند.

شارحان و تحلیلگران نوشته های مصطفی عبدالرازق، به نکته فوق
اذعان دارند و نیک در یافته اند که وی چگونه تلاش کرده است، تا میان سنت و
تجدد، میراث اسلامی و مفاهیم نوین غربی، نوعی سازگاری ایجاد کند.

عبدالرازق در سال ۱۹۰۹ م برای تکمیل تحصیلات خود، به فرانسه
رفت و در دانشگاه «سوربن» به یادگیری فلسفه غربی مشغول شد. این امر سبب شد تا
وی از نزدیک با غرب آشنا شود و به تصحیح و تعمیق ذهنیت خود نسبت به تمدن غربی
بپردازد.

وی در دانشگاه سوربن امکان آن را یافت، تا در درس های «امیل
دورکم» جامعه شناس پرآوازه فرانسوی حاضر شده، روش های نوین در پژوهش علمی را
عمیقاً فراگیرد.

مصطفی عبدالرازق در فرانسه تنها به بهره گیری علوم و معارف
غربی و حضور در مجلس درس بزرگان اکتفا نکرد، بلکه خود در دانشکده حقوق دانشگاه
لیون ـ در رشته شریعت اسلامی ـ به تدریس پرداخت. همچنین وی در دانشکده ادبیات
نیز به تدریس ادبیات و زبان عربی مشغول شد. این امر از مقام و دانش وسیع علمی
مصطفی عبدالرازق حکایت می کند. مصطفی عبدالرازق پس از شش سال در سال ۱۹۱۵ به
مصر بازگشت و در مناصب علمی متعددی مشغول به کار شد که بخشی از آنها بدین قرار
است: مقام استادی در دانشگاه مصر، دبیر کل الازهر، بازرس ویژه محاکم شرع در مصر
و بالاخره در سال ۱۹۴۵ پس از شیخ «مراغی» ریاست عالی الازهر را به دست گرفت. وی
طی دو سالی که این منصب را بر عهده داشت توانست در الازهر به اصلاحات گسترده ای
دست یازد؛ نظام اداری و مالی آن را سامان داد مشایخ سنتی سخت کیش اش را به فهم
و آشنایی با فرهنگ عرب و بهره مندی از تجارب سیاسی فرانسه فرا خواند.

به هر حال آنچه در اینجا اهمیت دارد، بیان نقش و جایگاه
اندیشه فلسفی وی در جهان معاصر عرب است. عبدالرازق نخستین استادی بود که در
«جامعه المصریه» که در سال ۱۹۲۵ درقاهره تأسیس شد و بعدها با عنوان دانشگاه
قاهره شناخته شد کرسی تدریس فلسفه اسلامی را دایر کرد.

«ابراهیم مذکور» در مقایسه ای درباره شیخ مصطفی عبدالرازق
می نویسد: «بزودی شاگردان ممتازی گرد او جمع شدند و روش های نوین فلسفی او را
آموختند. وی توجه زیادی به تدریس متون فلسفی و شرح آنها داشت؛ شرح و تدریس
متون، سنت قدیمی الازهر بود که در پاره ای از دانشگاه های معتبر اروپا و امریکا
نیز تاکنون رایج و متداول است. عبدالرازق توفیق یافت تا افق های نوینی را پیش
روی شاگردانش بگشاید و آنها را دوباره با متون اصیل میراث اسلامی آشتی دهد».

مصطفی عبدالرازق توانست هم به فلسفه و هم به ادبیات
بپردازد. وی از رهگذار تدریس پاره ای از منابع اصیل اسلامی، به شرح و بیان
بسیاری از اندیشمندان اسلامی پرادخت و درباره آنها کتاب های مستقلی نگاشت که هم
به لحاظ روشی و هم به لحاظ محتوای بسیار غنی و پر بار است. به عنوان مثال وی
درباره کسانی چون؛ کندی، فارابی، لیث بن سعد ،بهاد زهیر و فخر الدین رازی
نوشته های مستقلی از خود به یادگار گذاشت، که کتاب وی درباره فارابی به عنوان
«فیلسوف العرب و المعلم الثانی» از جایگاه ویژه ای برخوردار است. همچنین وی به
شرح و بیان پاره ای از احوال و اندیشه های متفکران معاصر خود پرداخت که در صدر
آنها کتاب «محمد عبده» بود و علاوه بر این رساله «التوحید» عبده را به زبان
فرانسوی ترجمه کرد.

جایگاه و اعتبار ویژه مصطفی عبدالرازق در عرصه اندیشه فلسفی
معاصر عرب به این تک نگاری ها محدود نمی شود، بلکه وی کوشید تا شاگردان ممتاز و
فرهیخته ای را به جامعه علمی تقدیم کند؛ شاگردانی که هر یک بعدها صاحب مکتبی
مستقل و فیلسوفی برجسته شدند که از این میان می توان به ابراهیم مدکور، عثمان
امین، توفیق الطویل، محمد عبدالهادی ابوریده، علی سامی النشار، احمد فؤاد
الاهوانی، محمود الخضیری و عبدالرحمن بدوی اشاره کرد. تمامی این اندیشمندان به
تأثیر و نقش فوق العاده مصطفی عبدالرازق بر اندیشه و رهیافت فلسفی خود اعتراف و
اذعان می کنند. و خود را خوشه چین دانش و معرفت گسترده فلسفی استاد می دانند.

مصطفی عبدالرازق در تمام مراحل تدریس ـ از کلاس درس گرفته،
تا راهنمایی دانشجویان در نگارش رساله ها ـ تصویر استادی مشفق و مهربان، اما
سخت گیر را به یادگار گذاشت. وی اصرار زیادی داشت که دانشجویان فلسفه به
پژوهش های نوین روی آورند و نکته های تازه ای را کسب کنند.

مصطفی عبدالرازق، تنها به تدریس و تربیت شاگردان زبده اکتفا
نکرد، بلکه در عرصه های اجتماعی و سیاسی نیز حضور مؤثر و مفیدی داشت و می کوشید
تا در این دو عرصه، اصلاح گر باشد. به عنوان مثال وی از سال ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۴ به
مدت شش سال مقام وزارت اوقاف را به عهده گرفت و در این زمینه دست به اصلاحات
گسترده ای زد. وی این مدت ارتباط مؤثر خود را با دانشگاه و تدریس نیز قطع نکرد.
وی چه در هنگامی که وزیر بود و چه هنگامی که به ریاست الازهر رسید، خود را
همچنان معلم فلسفه می دانست و به صورت پی گیر به تربیت و آموزش علمی شاگردان
خویش می پرداخت. هم چنین وی پس از تصدی ریاست افتخاری انجمن فلسفی مصر، به چاپ
و نشر پاره ای از متون فلسفی همت گماشت که با اشراف علی عبدالواحدوانی و عثمان
امین، کتاب هایی در عرصه های اندیشه فلسفی و علوم اجتماعی منتشر شد که از آن
میان می توان به کتاب «فیلسوف العرب و المعلم الثانی» به قلم شیخ مصطفی
عبدالرازق اشاره نمود. این کتاب دو سال پیش از وفاتش؛ یعنی در سال ۱۹۴۵ منتشر
شد. با این همه باید اذعان کرد که شمار کتاب های مصطفی عبدالرازق چه در قلمرو
فلسفه و چه در قلمرو دین، یا ترجمه اندک است.

یکی از نوشته های فلسفی وی «فیلسوف العرب و المعلم الثانی»
نام دارد که اندکی پیش از آن اشاره شد. مقصود از فیلسوف عرب، الکندی است و
عربها نیز او را به همین لقب می شناسند. هدف اصلی مصطفی عبدالرازق از نگارش این
کتاب، ابطال اوهام و ادعاهای تاریخ نگاران غرب، به ویژه شرق شناسان است که
فلسفه اسلامی را تنها گرته برداری ناقصی از فلسفه یونانی و عرب های مسلمان را
فاقد بینش عقلانی و فرهنگ اسلامی را عقل ستیز می شمردند و این نکته ای است که
در صفحات بعد به آن خواهیم پرداخت.

هم چنین مراد مؤلف از معلم ثانی «فارابی» است که در مقابل
معلم اول که همان «ارسطو» است به کار می رود.

نکته قابل ذکر اینکه مصطفی عبدالرازق در این کتاب تنها به
بیان اندیشه های الکندی وفارابی بسنده نمی کند، بلکه فصل مستقلی از کتابش را به
بررسی آرای حکیم و شاعر پر آوازه عرب متنبی می پردازد.

هم چنین در دو فصل جداگانه به بررسی نظریه های حکیم ریاضی
دان و ستاره شناس پر آوازه عرب ابن هیثم ـ که به بطلمیوس عرب شهرت دارد ـ و ابن
تیمیه متکلم و فقیه سترگ حنبلی می پردازد .

این کتاب به رغم حجم اندک آن، بسیار غنی و انباشته از
بررسی ها و تحلیل های دقیق علمی است که به نثر بسیار فاخر و ادیبانه ای نگاشته
شده است. مصطفی عبدالرازق در بررسی تک تک این اندیشمندان بزرگ مسلمان، تنها به
نوشته های معتبر و منابع دست اول استناد کرده است که با به کارگیری دقیق ترین
روش های پژوهشی، بی گمان بر شاگردانش تأثیر بسزایی گذارده است.

به عنوان مثال در بحث از آرای فلسفی الکندی، نخست به بیان
موقعیت اجتماعی و وضعیت فکری دوره الکندی می پردازد و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.