پاورپوینت کامل تبینی تئوریک از روابط ایران و مصر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تبینی تئوریک از روابط ایران و مصر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تبینی تئوریک از روابط ایران و مصر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تبینی تئوریک از روابط ایران و مصر ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۹

مقدمه

نگاهی گذرا به سیاست خارجی ایران در طول سه دهه اخیر در
قبال مصر نشان می دهد علیرغم تحولات منطقه ای، فراملی ونیز تغییر در ساختار
نظام بین المللی در دوران حکومت پهلوی و نظام جمهوری اسلامی ایران، رفتار خارجی
ایران پس از انقلاب در قبال مصر تغییری اساسی نکرده است. به رغم واگرایی های
پیش آمده در برخی از زمینه ها، روشنفکران و بسیاری از دیپلمات های مصری و
ایرانی در خارج از کشور ارتباط خوبی با همتایان خود داشته که این امر زمینه
فعال شدن دفاتر حافظ منافع و نیز برخی رفت و آمدهای فرهنگی و تجاری بین دو کشور
را فراهم ساخته است.(۱) در این راستا پژوهشگر بر آن است تا به مطالعه، این
روابط را مورد بررسی قرار دهد.

در مورد روابط منازعه آمیز یا همکاری جویانه کشورها با
یکدیگر سه پارادایم زیر در رشته روابط بین الملل مطرح است:

۱. واقع گرایی (رئالیسم)

۲. کثرت گرایی(پلورالیسم و لیبرالیسم)

۳. سازه انگاری

در ابتدا به تشریح مختصری درباره هر یک از نظریات پرداخته و
سعی می کنیم تا ضمن بیان نظریه سازه انگاری سیاست خارجی، به تبیین سیاست خارجی
جمهوری اسلامی بپردازیم. فرضیه این پژوهش بر این اساس استوار است که رفتار
ایران در دوران پهلوی در قبال مصر بیشتر براساس عوامل و نیروهای مادی بوده است،
در حالی که رفتار جمهوری اسلامی ایران بیشتر بوسیله عوامل و نیروهای هنجاری
بوده است. به عبارت دیگر سیاست خارجی پهلوی در قبال مصر را در نظریه واقع گرایی
و سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال مصر را با نظریه سازه انگاری بهتر می توان
تبیین نمود.

در بخش اول، نظریه های منازع و همکاری در روابط بین الملل
را مرور می نماییم، در بخش دوم روابط ایران و مصر قبل و بعد از انقلاب را به
اختصار بررسی خواهیم کرد و در بخش سوم نشان خواهیم داد که نظریه واقع گرایی و
سازه انگاری به ترتیب روابط کشور، قبل و بعد از انقلاب را بهتر توضیح می دهد.
در بخش چهارم و پایانی، استدلال می کنیم که سیاست خارجی ایران مبتنی بر منافع
کشور می باشد.

کلید واژه ها: نظریه های روابط بین الملل،روابط سیاسی،
اقتصادی و فرهنگی دو کشور ایران و مصر

بخش اول : نظریه های منازعه و همکاری در روابط بین الملل

در رشته روابط بین الملل تلاش های زیادی برای فهم چرایی
منازعه و یا همکاری میان دولت ها صورت گرفته است به طوری که عمده مباحث در
مناظرات مختلف از بدو تاسیس این رشته دانشگاهی و چند دهه اخیر براساس این مهم
قرار گرفته است که در مجموع می توان همکاری و منازعه را در سه پارادایم عمده
یعنی واقع گرایی، لیبرالیسم و سازنده گرایی جای داد.

در دوران جنگ سرد، واقع گرایی به عنوان دیدگاه مسلط در رشته
روابط بین الملل بوده است. در مورد دلایل رفتاری دولت ها پس از پایان جنگ جهانی
دوم بیشتر این دیدگاه بیان می شود. از دید مورگنتا می توان نظریه پرداز اصلی
واقع گرایی نامید از دید او سیاست بین الملل، صرفا در مورد «منافع به معنای
قدرت» به کار می رود. از این رو، قدرت به صورت نیروی محرکه نظام بین الملل و
هدف اصلی رفتار دولت ها است . محوری که باعث می گردد رئالیست ها این چنین
بیندیشند شاید قرار گرفتن دولت ها در یک نظام آنارشی باشد.این سنت فکری بر دولت
– ملت به عنوان کنشگر اصلی در روابط بین الملل متمرکز است.از نظر این دیدگاه،
کسب قدرت هدف عقلایی و اجتناب ناپذیر سیاست خارجی است. نظام دولتها هنوز آنارشی
است و دولت ها هنوز کنشگران اصلی به شمار می روند که در این راستا قدرت های
بزرگ مسلط ترین کنشگران هستند(۲).با آنکه واقع گرایی در دهه ۱۹۶۰ بواسطه مسائل
روش شناسی از سوی رفتارگرایان به چالش کشیده شد ولی در دهه ۸۰ مجددا در هیئتی
نو واقع گرایی ظاهر شد(۳) که دلایلی نظیر ورود جنگ سرد به مرحله نوین، رقابت
تسلیحاتی میان شرق و غرب، واکنش به رفتارگرایی و نیز اندیشه های افراطی موضوع
وابستگی متقابل را می توان در تجدید حیات آن مؤثر دانست. این دیدگاه نظری (واقع
گرایی)بیشتر مربوط به تحریرات دکتر والتز به ویژه اثر پرنفوذش (نظریه سیاست
بین الملل ۱۹۷۹)است.(۴)

به نظر می رسد واقع گرایی از ابتدای قرن بیستم به صورت
پارادایم مسلط در سیاست بین الملل ظاهر شده، به گونه ای که دیدگاه واقع گرایی
درباره تشریح، تجزیه و تحلیل بسیاری از موضوعات روابط بین الملل در قرن بیستم
بسیار حائز اهمیت است. بخصوص در دوران جنگ سرد فشارهای سیستماتیک و ساختاری
نظام بین الملل عملاً دولت ها را در فرایند نوعی جامعه پذیری از لحاظ همگون
سازی قرار داده به گونه ای که با وجود تفاوت نظامها از لحاظ فرهنگی، سیاسی و
ایدئولوژیک در بسیاری از مسائل دولت ها مشابه هم عمل نمودند یا به عبارت دیگر
ساختار نظام بین الملل، به نوعی به فرهنگ سازی مبادرت نمود و هنجارهای خاصی را
به کلیه بازیگران تجویز نمود.(۵) بنابراین هدف از سیاست خارجی را صرفا فعالیت
ابزاری براساس محاسبات عقلانی و منافع یک قدرت در برابر قدرت و منافع رقیبان
می دانند.(۶)

سنت لیبرالیسم در روابط بین الملل را می توان تا جان لاک
(۱۷۰۴-۱۶۳۲) پی گرفت اما در سده های نوزدهم و بیستم است که لیبرالیسم
پایدارترین تاثیرات خود را بر جای گذاشت .در واقع درک تحول روابط بین الملل و
روابط میان دولتها در دوران مدرن بدون فهم نقشی که رهیافت لیبرال ایفا کرده
ناممکن است. تلاش برای از بین بردن آنارشی بین الملل،برقراری حکومت قانون،
امنیت دسته جمعی و گسترش صلح و همگرایی در چهارچوب آرمان لیبرالیسم قابل فهم و
درک می باشد. شاید جنبه تاریک لیبرالیسم ناتوانی مزمن آن در پذیرش استفاده از
زور برای اهداف خاص و مشخص است، در صورتی که واقع گرایان در اشاره به این موضوع
تعلل ندارند. روابط بین دولت ها و ملت ها بر اساس استقرار صلح دائمی بر پایه
اصول دموکراتیک، همیشه مورد توجه لیبرال ها قرار گرفته است به طوری که امروزه
مفهوم موسع از امنیت، منافع ملی، همکاری متقابل، وابستگی متقابل پیچیده و
کنشگران غیر دولتی و … این پیش بینی را قابل حصول تر نموده است، اما معمولا
سخن و مخاطب لیبرالیسم با جوامع پیشرفته و توسعه یافته است و در تبیین روابط
کشورهای جنوب معمولا قابل تبیین نیست.

تا اوایل دهه ۱۹۹۰ در حوزه روابط بین الملل، شاهد
مناظره های اصلی نو واقع گرایان و نولیبرالها از یک سو و نظریه پردازان انتقادی
و خردگرایان از سوی دیگر بودیم. تمام این محورهای مناظره با حضور و رویکرد جدید
بنام سازنده گرایی در عرصه مطالعه و پژوهش روابط بین الملل به چالش کشیده شد.
در واقع عواملی را می توان باعث ظهور سازنده گرایی در روابط بین الملل و سیاست
خارجی دانست. تحولات سیستماتیک در نظم جهانی و دگرگونی هایی در روابط بین الملل
که رویکرد واقع گرایی و لیبرالها را مورد سئوال جدی قرار داد.(۷)

از نظر سازنده انگاران، آشوب زدگی فی نفسه بی معناست و آن
چیزی نیست جز آنچه که دولت ها می سازند . آنها اعتقاد دارند مطالعه سیاست
بین الملل تحت تاثیر رویکرد واقع گرایی ظاهرا باعث کم توجهی به ابعاد فرهنگی و
هنجاری الگوی رفتار بازیگران شده است.(۸)

سازنده انگاری نگرشی نو به نقش عقلانیت در وضعیت ها و
پدیدهای دسته جمعی انسانها است و همانگونه که بر ساختارهای مادی – اجتماعی
تاکید می ورزد ساختارهای هنجاری و معنوی را نیز با اهمیت تلقی می کند.

بطورکلی می توان گفت سازه انگاری به صورت یکی از رویکردهای
مطالعه سیاست بین الملل از ترکیب رویکردهای مختلف تشکیل می شود که در تلاش است
به نحوی نارسایی ها و کاستی های نظریه های گوناگون را با بهره گیری از برخی از
گزاره های خود آنها برطرف کند و به اصطلاح تصویر واقعی تری از الگوی رفتار
سیاست بین الملل ارائه نماید.(۹)

بنابراین، بر اساس پارادایم سازنده گرایی برای فهم اینکه
چرا دولت ها به منازعه با یکدیگر می پردازند یا اقدام به همکاری می نمایند باید
به بررسی این موضوع پرداخت که دولت ها چه تصویری از منافع محیطی که در آن زندگی
می کنند دارند. چگونه این تصویر تبدیل به خط مشی سیاسی و دفاعی می شود و چگونه
در درون این کنش ها نتایجی را در روابط بین الملل شکل می دهند که ترکیبی از این
تصورات و کنش ها، منجر به منازعه و ترکیبی دیگر منجر به همکاری می شود.

بخش دوم :روابط ایران و مصر قبل و بعد از انقلاب

شاید در تاریخ روابط ایران و مصر، بعد از تشکیل دولت یهود
در سال ۱۳۴۸،عامل « گرایش به اسرائیل» همواره یک عنصر بازدارنده و تخریبی در
مناسبات دو کشور بوده است، به طوری که جدایی ایران و مصر در زمان عبدالناصر –
بدلیل نزدیکی ایران دوران پهلوی با اسرائیل -و فاصله گرفتن جمهوری اسلامی از
حکومت مصر – به دلیل پیمان کمپ دیوید- به روشنی مشهود می باشد. بنابراین برای
پاسخ به این پرسش که کدام پارادایم بهتر می تواند سیاست خارجی دوران قبل از
انقلاب اسلامی و پس از آن در مورد مصر را تبیین کند؟ لازم است تا مهمترین ویژگی
روابط ایران و مصر را برشماریم .در این بخش با مروری بر روابط دو کشور در دو
مقطع، از سال ۱۳۰۰ ش تا سال ۱۳۵۷ و بعد از انقلاب اسلامی، اصول سیاست خارجی
ایران را بررسی می نمائیم.

مناسبات ارتباطی رضا شاه با حکومت «ملک فواد» در مصر بسیار
بود. در مجموع روابط تهران و قاهره از سال ۱۳۰۰ شمسی که سفارت ایران در مصر
دایر شد تا ۱۳۳۱ ش که حکومت سلطنتی در این کشور منقرض گردید، دو ویژگی اصلی
داشت. اول همکاری مثبت دولتی و مناسبات صمیمی در سطح حکومت و دوم مبارزه مشترک
دو حکومت با اسلام گراها و بنیاد گراها.(۱۰) حکومت پادشاهی موجود در هر دو
کشور، سلطه انگلیس بر هردو نظام و به دنبال آن مبارزه مشترک آنها با اسلام
گرایی درون مرزی موجبات گرمی مناسبات را فراهم آورده بود.

از دلایل مهمی که بطور موقت به تحکیم روابط تهران و قاهره
انجامید ازدواج محمد رضا پهلوی – ولیعهد وقت – با فوزیه – دختر ملک فواد و
خواهر ملک فاروق پادشاه مصر- در اسفند ۱۳۱۷ بود که متارکه این ازدواج در سال
۱۳۲۷ روابط دو دولت را به سردی کشاند.

در سال های جنگ جهانی دوم هر دو دولت از اشغالگران انگلیسی
در رنج بودند.دولت های هر دو کشور علیرغم سلطه انگلیس، نیم نگاهی به آلمان
هیتلری داشتند. در پی سقوط ملک فاروق در تابستان ۱۳۳۱ ش و به قدرت رسیدن
نظامیان چپگرا از جمله ژنرال محمد نجیب و جمال عبدالناصر، روابط تهران و قاهره
تیره شد. حکومت جدید مصر تنها در زمان مصدق روابط خوبی با دولت ایران برقرار
نمود و از مبارزات ملی شدن صنعت نفت ایران نیز حمایت کرد.،مصریها شدیدا از جنبش
ملی ایرانیان برای ملی کردن صنعت نفت حمایت می کردند و در مقابل، ایرانیان نیز
انقلاب مصر را به رسمیت شناخته بودند.(۱۱) اهمیت و موقعیت ویژه جغرافیای سیاسی
ایران و مصر موجب شد تا این دو کشور در این مقطع زمانی روند مشابهی را با غرب
تجربه نمایند.(۱۲) سفر محمد مصدق – نخست وزیر وقت ایران- به قاهره با استقبال
جمال عبدالناصر و دیگر مقامات مصری همراه بود و جمال عبدالناصر به پاس این
شخصیت ایرانی، خیابانی را بنام دکتر مصدق نام گذاری کرد. با سقوط دولت مصدق
مناسبات دو کشور نیز از بین رفت.(۱۳)

در پی تاسیس دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸و اعلام به رسمیت
شناختن دولت اسرائیل از سوی ایران در تابستان ۱۹۵۰، جمال عبدالناصر در نطق شدید
الحنی علیه حکومت شاه، دستور قطع رابطه با ایران، به دلیل هم پیمانی شاه با
اسرائیل را صادر کرد. با سخنان شدیدالحن عبدالناصر در مرداد ۱۳۳۹ شیخ شلتوت
رئیس دانشگاه الازهر مصر نیز در تلگرامی به شاه، اقدام وی را در به رسمیت
شناختن و شناسایی اسرائیل خیانت به مسلمین نامید و از وی انتقاد کرد.

این تیرگی روابط تا ده سال به طول انجامید. یک ماه قبل از
مرگ ناصر و هنگامی که سادات در دوره بیماری وی زمام امور را به دست گرفته بود،
رابطه دو کشور مجددا برقرار شد.

کارشناسان معتقدند که شروع جنگ سرد و تأثیر بلوک بندی های
موجود در ساختار قدرت نظام بین الملل به گونه ای بر خاورمیانه تاثیر گذاشت که
با امعان نظر به تفاوت نگرش رهبران ایران و مصر روابط دو کشور را از سال ۱۹۵۴
تا ۱۹۶۰ تیره کرد و تیرگی روابط در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ به اوج خود رسید تا اینکه
تحولات موجود در عرصه بین الملل و بازتاب آن در منطقه، ایران در صدد بهبودی
روابط با مصر برآمد. در سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۹ شاهد گسترش بیش از پیش دوستی
ایران و مصر بوده ایم . پس از شکست اعراب در ژوئن ۱۹۶۷، الگوی سیاست خارجی مصر
که براساس ایده های ناصریسم بنا شد شکست خورد و خود ناصر هم از افکار گذشته خود
دست برداشت. در پی آن روابط ایران و مصر رو به توسعه رفت و سرانجام چند ماه قبل
از مرگ ناصر عادی شد.(۱۴)

شاه و ناصر با همه اختلافات بنیانی که با هم داشتند یک
ویژگی مشترک داشتند و آن مبارزه با اسلام گراها بود با وجود اینکه عبدالناصر
خود را چنان اسلام گرا و دین دار نشان داده و توانسته بود پایگاه نیرومندی در
میان افراد مذهبی مصر بدست آورد، اما با پیروزی ناصر اخوان المسلمین به حاشیه
رفت و رهبر آن «عمر تلماسی» در اوایل حکومت ناصر به زندان افتاد و تازمان مرگش
۱۷ سال در زندان ماند و سید قطب متفکر بزرگ اسلامی به دار آویخته شد.

در پی مرگ ناصر، شاه با وجود تمام اختلافات هویدا- نخست
وزیر وقت ایران- را در تشیع جنازه ناصر به قاهره فرستاد و زمینه توسعه روابط
آتی را فراهم کرد. سادات نیز در پاییز ۱۳۵۰ ش به تهران آمد و شرایط سیاسی برای
از سرگیری همکاری و مناسبات دو کشور مهیا شد. اقدام سادات در اخراج مستشاران
روسی از مصر در سال ۱۹۵۱ و رویکرد وی به آمریکا نیز سبب تحکیم هر چه بیشتر
روابط دو دولت شد.دو سال پس از جنگ رمضان هنگامی که سادات در پاییز ۱۳۵۶ در
ناباوری ملت های مسلمان به اسرائیل سفر کرد، شاه ایران بعد از کارتر دومین رئیس
کشوری بود که این سفر را مورد حمایت قرار داد. شاه از مشوقان سادات در این سفر
بود و نیز در تلاش برای صلح با اسرائیل. هنگامی که سادات در ۲۵ خرداد ۱۳۵۵ به
تهران آمد، شاه تلاش کرد تا وی را به برقراری رابطه سیاسی با اسرائیل متقاعد
سازد.مقامات قاهره بعدها به حمایت شاه از سادات در ایجاد روابط با اسرائیل
اذعان کردند به همین دلیل سفر سادات به بیت المقدس که یکسال بعد صورت گرفت و
همچنین متعاقب آن در آمریکا پیمان کمپ دیوید را پذیرفت، از ابتدای شکل گیری تا
مراحل نهائی آن، مورد حمایت شاه قرار داشت. به همین دلیل بود که پس از امضای
این پیمان، حسنی مبارک از سوی سادات برای ارائه گزارش به شاه وارد تهران
شد.(۱۵)

با وقوع انقلاب اسلامی مناسبات ایران و مصر به شدت متشنج
شد، یعنی حالت پر تشنجی که تقریبا تا به امروز افت و خیز داشته است. طوفان
انقلاب بهمن ۵۷ در دوره طلائی روابط ایران و مصر وزیدن گرفت. آنچه که در نظر
شاه ایران نکات مثبت و قابل تحسین رژیم حاکم بر مصر پنداشته می شد، در نظر
انقلابیون نکات منفی و قابل نکوهش ارزیابی گردید. قضیه فلسطین بخش جدا نشدنی از
انقلاب ایران بود و آنچه که سادات در راه صلح با اسرائیل به آن اقدام کرده بود،
در انقلاب ایران خیانت بزرگ تلقی شد. هر چند که سادات توانست جایزه صلح نوبل را
به خود اختصاص دهد، اما به شخصی منفور در نظر انقلابیون ایران مبدل گشت. در آن
روزهای انقلابی ایران، علاوه بر قرارداد صلح با اسرائیل، پناه دادن به شاه
ایران توسط انور سادات، خود به خود خشم مردم انقلابی ایران را بر ضد وی برمی
انگیخت و در نهایت همه این امور به قطع روابط میان دو کشور منجر شد و تبادل
اتهامات و حملات تبلیغاتی علیه یکدیگر جایگزین شکل روابط گذشته شد.

دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به عبارتی
دیگر؟؟؟؟؟؟ سال پس از بازگشایی مجدد مناسبات تهران و قاهره، روابط ایران با مصر
به دستور امام خمینی (ره) قطع گردید. گرچه در دستورالعمل حضرت امام به وزیر
خارجه وقت برای قطع رابطه با مصر، تنها به پیمان کمپ دیوید اشاره شده ولی تا آن
زمان رژیم سادات خصومت های دیگری نیز با جمهوری اسلامی ایران داشته است. از
جمله این خصومت ها می توان به پذیرایی سادات از شاه ایران در کشاکش انقلاب و
خودداری از تحویل وی، دشمنی و ستیزه جویی با انقلاب اسلامی ایران و واگذاری
پایگاه نظامی به امریکا برای استفاده از آن در حمله به خاک ایران، اشاره کرد.
علاوه بر این سادات تبلیغ بسیاری در مصر بر ضدّ انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره)
به راه انداخته بود. سادات در مصر به جان کسانی افتاده بود که با پیروزی انقلاب
اسلامی ایران جانی دوباره یافته بودند و با تظاهرات خود در خیابانهای قاهره و
دیگر شهرهای عمده مصر، حمایت خود را از انقلاب اسلامی ابراز می کردند(۱۶). با
این حال امام خمینی(ره) در حکم خود مبنی بر قطع رابطه با قاهره به هیچ یک از
این دشمنی ها اشاره نکرد و تنها به پیمان کمپ دیوید که آنرا خیانتی به کل جهان
اسلام نامید، اشاره نمود. فرمان کوتاه امام چنین بود: «جناب آقای دکتر ابراهیم
یزدی وزیر امور خارجه، با در نظر گرفتن پیمان خائنانه مصر و اسرائیل و اطاعت بی
چون و چرای دولت مصر از آمریکا و صهیونیسم، دولت موقت جمهوری اسلامی ایران قطع
روابط دیپلماتیک خود را با دولت مصر بنماید».(۱۷)

فرمان امام خمینی به فاصله هفته بعد از امضای
پیمان کمپ دیوید میان انورسادات، رئیس جمهور وقت مصر و مناخم بگین نخست وزیر
وقت رژیم صهیونیستی صادر شد.

شاید بتوان گفت که رقابت ذاتی مشخصه اصلی این مناسبات
تاکنون بوده است.مصر با تکیه به آمریکا و در کنار مخالفین دولت جمهوری اسلامی
ایران علیه کشور ایران دریغ نکرده است.اعم از تلاش برای صدمه زدن و آسیب رساندن
به چهره جهانی و منطقه ای جمهوری اسلامی، تلاش برای تقویت مخالفین و ایفای نقش
مستقیم و حتی کمک به عملیات نظامی علیه جمهوری اسلامی، به عنوان نمونه طراحی
کودتای نوژه در هتل شرایتون قاهره انجام شد و اویسی نیز شخصا در آنجا حضور پیدا
کرد و کلیه افسران رابط با تهران در آنجا حضور پیدا کردند. یا حمله طبس که تمام
تمرینات اولیه اش در صحراهای مصر انجام شد و نیروهای نظامی از مصر به کشور ما
منتقل شدند و برخی از هواپیما مستقیما از مصر وارد خاک ایران شدند.(۱۸)

دهه ۸۰ را می توان بحرانی ترین دوران روابط بین مصر و ایران
قلمداد کرد و آن زمانی بود که آمریکا پس از امضای کمپ دیوید به عنوان پاداش،
فصل ویژه ای را در بودجه کمک های خارجی سالیانه خود به مصر اختصاص داده است.
میزان این کمک ها که از سال ۱۹۷۹ تاکنون استمرار یافته است، حدود دو میلیارد
دلار در سال می باشد.(۱۹) در کنار این موارد دولت مصر در جهت گسترش شکاف میان
شیعه و سنی کوشید و از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران در سالهای نخست طیف وسیعی
از نیروهای اسلام گرای مصر را به سوی خود جلب کرده بود.(۲۰) به طوری که «بازگشت
به اسلام» که در تاریخ مصر ریشه دیرینه دارد، تقویت و تشدید شد.(۲۱)

البته در همین جا باید به نقش واگرایی سه روزنامه اصلی مصر
(الاهرام، مالاخبار، الجمهوریه) اشاره نمود که در این میان نقش زیادی را به
عهده داشتند.(۲۲)

بطور کلی می توان گفت پس از پیروزی انقلاب اسلامی چهار عامل
مهم در واگرایی بین دو کشور مصر و ایران نقش داشته است:

۱. امضاء قرار داد کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل

۲. اتهامات مصر به ایران در مورد حمایت از جنبش های اسلامی
مصر

۳. همکاری نزدیک نظامی مصر با آمریکا

۴. حمایت مصر از عراق در طول جنگ تحمیلی(۲۳)

حمایت مصر از رژیم عراق در جنگ تحمیلی به تیرگی این روابط
شدت بخشید.با شروع جنگ ایران و عراق و خطر گسترش جنگ، کشورهای عضو شورای همکاری
خلیج فارس در سال ۱۹۸۱ که به منظور مقابله با نفوذ انقلاب ایران به درون
کشورهای خلیج فارس تشکیل شده بود انسجام بیشتری یافتند. تحولات ناشی از جنگ
باعث تشکیل مربعی از اتحاد میان عراق، مصر، اردن و یمن شمالی شده بود. اگر چه
این اتحاد چهارگانه در طول جنگ ایران و عراق رسما اعلام نشده بود ولی عملا با
حضور فعال این کشورها در جنگ علیه ایران اتحاد خود را نشان داده بودند. به طوری
که روزنامه های دو کشور مملو شده بود از حملات به طرفین، حتی روزنامه ضد دولتی
الوفد در یکی از شماره های خود در انتقاد به حسنین هیکل نوشت: ایشان باید بداند
ایران مقاصد پلیدی دارد و به دنبال ایجاد تفرقه میان مسلمانان است.(۲۴)

در طول جنگ ایران و عراق تقریبا می توان گفت مصر بطور کامل
در کنار عراق بود هم از لحاظ کمک سیاسی و هم کمک نظامی مشاوره های نظامی در
سطوح بالا. باز پس گیری فاو توسط نیروهای عراقی با طراحی مصری ها بود. با اعطای
مجوز به نیروهای مصری (شهروند) در عراق مصری ها داوطلبانه به ارتش عراق آمدند و
در کنار عراقی ها علیه ایران جنگیدند.(۲۵)

از زمان ترور سادات و جایگزین شدن محمد حسنی مبارک تا زمان
روی کار آمدن محمد خاتمی و آغاز دوره اصلاحات، روابط ایران و مصر در فراز و
نشیب های بسیاری قرار گرفت، اما شرایط منطقه ای و اوضاع داخلی دو کشور به هیچ
یک از طرفین اجازه نداد کارهای مهمی در جهت بهبود روابط سیاسی انجام دهند.

پایان جنگ عراق علیه ایران و آغاز دوره سازندگی، فروپاشی
اتحاد جماهیر شوروی سابق و بلوک شرق، جنگ نفت در خلیج فارس یا حمله عراق به
کویت و تهاجم آمریکا و متحدان آن به عراق، که به فعال تر شدن سیاست خارجی
جمهوری اسلامی ایران انجامید، زمینه های نزدیکی کشورهای ایران و مصر را فراهم
نموده در این راستا در اردیبهشت ۱۳۷۰ دفتر محافظت منافع دو کشور گشایش یافت و
تلاش برای ایجاد زمینه ارتقای همکاری های اقتصادی، بین المللی، فرهنگی و نظایر
آن، مورد توجه قرار گرفت. در این راه، مقامات دو کشور، ابراز تمایل برخی کشورها
برای میانجی گری را نپذیرفته و انجام گفت و گوی مستقیم را ترجیح دادند.
بنابراین، دیدار مسئولان دو کشور، به ویژه دیدارهای وزرای خارجه و دیگر مقامات
که د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.