پاورپوینت کامل زنان تاریخ معاصر ایران در چهار دهه اخیر ۹۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زنان تاریخ معاصر ایران در چهار دهه اخیر ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زنان تاریخ معاصر ایران در چهار دهه اخیر ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زنان تاریخ معاصر ایران در چهار دهه اخیر ۹۹ اسلاید در PowerPoint :

۴

چکیده

طی چهار دهه اخیر یعنی از سال های نخستین دهه ۱۳۴۰ تا
سال های پایانی دهه ۱۳۷۰، از یک سو شاهد گسترش فعالیت های سیاسی و اجتماعی زنان
بوده ایم و از سوی دیگر، زنان مسلمان نقش بیشتر و عمیق تر در مقایسه با دهه های
پیشین یافته اند. چرا؟ پاسخ به این سئوال را مقاله حاضر پی می گیرد. روشی که
برای پاسخ به این سئوال برگزیده است توصیفی و تحلیلی است. مهم ترین نتایجی را
این مقاله عرضه می کند عبارتند از:

۱. گسترش فعالیت توده مسلمان به افزایش آگاهی های دینی و
سیاسی آنان طی ده های پیش گفته بر می گردد.

۲. افزایش آگاهی های دینی و سیاسی گرایش بیشتری را برای
ورود به عرصه های گسترده تر فراهم آورد.

مقدمه

زنان تاریخ معاصر ایران را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
زنان درباری ، روشنفکر(غرب و شرق زده) و توده زنان مسلمان. زنان درباری به علت
برخورداری از ثروت و قدرت، از خود زیاد سخن گفته اند و یا این که دیگران بسیار
درباره آنان سخن رانده اند. زنان روشنفکرهم به دلیل بهره مندی از سواد و
استفاده از رسانه و کتاب و نیز، به جهت حمایت شرق و غرب از آنان، بیش از اندازه
توصیف و معرفی شده اند، اما در مورد توده زنان مسلمان به جزء کلی و ابهام گویی
چیزی نمی یابیم در حالی که بار اصلی نهضت های ضد استبدادی و ضد استعماری با
آنان بوده است. حضور فعال این دسته از زنان در سال های پس از انقلاب اسلامی از
یک سو، ادامه همان حرکت انقلابی و اسلامی قبل از انقلاب اسلامی و از سوی دیگر،
دلیلی بر تأیید حضور پیشین آنها است. این مقاله می کوشد این حضور و نقش را
پررنگ تر نشان دهد:

چارچوب های نظری

واکنش یا کنش های زنان ایران معاصر در عرصه مسائل سیاسی در
چارچوب یکی از نظریه های زیر قابل تحلیل است:

۱. نظریه محافظه کارانه: هر گاه واکنش ها و کنش های سیاسی
زنان به تثبیت نظام و حکومت بینجامد، یک رهیافت محافظه کارانه است. دریک فضای
محافظه کارانه، تا زمانی که خطری برای نظام سیاسی پدید نیاید، زنان دست به
فعالیت سیاسی نمی زنند و در مواقع خطر هم ، نظام سیاسی محافظه کار می کوشد
تلاش های سیاسی زنان را کنترل و هدایت کند. هدف چنین رهیافتی، نجات حکومت و
تداوم آن حتی به بهای سلب حق حیات از مردم است، لذا در سیاست گذاری
محافظه کارانه امکان ایجاد الگوی جدیدی از فعالیت سیاسی برای زنان وجود ندارد و
اصولاً هر نظام سیاسی محافظه کار با تغییرات جدید سیاسی حتی از سوی زنان حامی
خود مخالفت می کند.

۲. نظریه آزادی خواهانه: در برابر نظریه محافظه کارانه،
رهیافت آزادی خواهانه وجود دارد که بر آن است که:

الف ـ تعیین هرگونه خط مشی سیاسی از سوی زنان بدون دخالت
دولت و حکومت صورت می گیرد.

ب ـ نظام سیاسی فعالیت های سیاسی زنان را سیاست گذاری
نمی کند و اصولا توان این کار را در مقابل تلاش گسترده سیاسی زنان ندارد.

ج ـ زنان می کوشند دولت را وادار به پذیرش خواسته های خود
نمایند و در هر صورت در جهت تغییر الگوها و معیارهای حاکم بر جامعه می روند.

د- نظام سیاسی حق ندارد حتی در مواقع خطر به سیاست گذاری در
باب فعالیت سیاسی زنان بپردازد و اگر به چنین اقدامی هم دست بزند مشروعیت خود
را از دست می دهد.

۳. نظریه میانه گرایانه: اگر نظام سیاسی در هنگام خطر و یا
به اقتضای زمان و مکان و به منظور تثبیت خود به اتخاذ روش های مختلف برای
فعالیت سیاسی زنان دست بزند، و در این اقدام به خواسته های زنان توجه کند،
رهیافت میانه روانه ای را در پیش گرفته است. در این رهیافت، هدف هم حفظ نظام
سیاسی و هم تأمین مطالبات سیاسی زنان است. در این نظریه، سیاستگذاران در عین
حال که حق دارند به سیاستگذاری امور سیاسی زنان بپردازند، ولی مشروعیت این کار
را از خواسته های زنان می گیرند. رهیافت میانه رو کوششی است برای ترکیب
آرمان گرایی و واقع گرایی که حاصل آن، دست یابی به آرمان های مشترک در تلاش های
سیاسی زنانه در پرتو واقعیت های اجتماعی است. (ابتهاج، ۱۳۸۴: ۸۳)

نتیجه این که بر اساس نظریه محافظه کارانه، فعالیت های
سیاسی زنان در دهه های پیشین تاریخ معاصر ایران مدیون زنان درباری بوده است و
بس در حالی که در نظریه آزادی خواهانه توده زنان مسلمان اند که بدون توجه به
سیاست ها و مواضع دولت حاکم به تلاش برای دست یابی به خواسته های خود دست
می زنند اما در نظریه ای دیگر(نظریه میانه گرایانه) زنان و دولت تابع هم اند و
بر پایه خواسته های متقابل یکدیگر به کوشش های سیاسی می پردازند که مصداق آن در
تاریخ معاصر ایران زنان روشنفکر به معنای زنان غرب (لیبرالیستی) و شرق
(کمونیستی) زده اند.

نوشته حاضر بر پایه نظریه های فوق در پی پاسخ گویی به سئوال
اصلی مقاله است که عبارت است : چرا بیشترین فعالیت سیاسی زنان در دهه های گذشته
تاریخ این مرز و بوم از آن توده زنان مسلمان بوده است؟ و نیز می کوشد فرضیه آن
را مورد سنجش قرار دهد که عبارت است از: توده زنان مسلمان عمده ترین کوشش های
سیاسی تاریخ معاصر ایران را به انجام رسانده اند. با عنایت به سئوال اصلی،
فرضیه و عنوان مقاله، متغیر اصلی توده زنان مسلمان و متغیر وابسته نقش سیاسی
اجتماعی است.

زنان در دهه ۴۰

مقدمه این که در تظاهرات خیابانی، زنان بچه های خرد سال خود
را به سینه می فشردند و بدون ترس از تانک، توپ و مسلسل، به میدان مبارزه
می آمدند. آنها حتی جلسات سیاسی برپا می کردند و تعداد این جلسات سیاسی در
شهرهای مختلف کم نبود. از این رو، نقش آنان در نهضت امام خمینی (ره) بسیار
ارزنده بود و آن گونه که امام فرمود: «حتی زنان در این نهضت پیش قدم بودند».
(باقریان، ۱۳۸۳: ۲۳) به راستی چرا زنان که تا دیروز (دوره پهلوی اول و دوم)
تنها به وقت ضرورت به صحنه آمدند، این بار صحنه را ترک نکردند، و حضور دائمی تر
پیدا کردند تا انقلاب عظیمی را پدید آوردند؟

نگاه تازه به زنان: مهم ترین دلیل حضور دائمی تر و همه
جانبه تر زنان به تحولی برمی گشت که اندیشه های امام درباره آنها پدید آورد.
امام خمینی(ره) درباره زنان و فعالیت های سیاسی اجتماعی آنان، همانند دیگر
عرصه ها، نگرشی جدید عرضه کرد. در این نگرش، زن مظهر تحقق آمال بشر است و از
دامن او، مرد به معراج می رود. از این رو، زن، انسان ساز است و اگر زن های
انسان ساز از ملت گرفته شوند، ملت ها با شکست و انحطاط مواجه می شوند. اصولا
سعادت و شقاوت کشورها بسته به زن است. زن خوب، سعادت و زن بد، شقاوت را به
همراه می آورد. به علاوه، خانه و خانواده، مدرسه اند و دامن مادر بزرگ ترین
مدرسه ای است که انسان در آن تربیت می شود. با این وصف، امام خمینی(ره) بر واجب
بودن حضور سیاسی اجتماعی زنان پای می فشارد و در این راه، حتی اجازه شوهر را
برای فعالیت های اجتماعی آنان لازم نمی شمارد. (مطهری، ۱۳۶۵: ۶۱) نگرش الهی
امام خمینی (ره) به زنان، باعث گردید، قشر جدیدی از زنان در عرصه سیاست و
اجتماع شکل گیرد و به تدریج مرز خود را با دیگر زنان جدا سازد. این دسته از
زنان، نه تابعی از الگوی زن مدرن غرب گرای مورد حمایت رژیم بود، و نه پیرو
الگوی زن سنتی و اغلب خانه نشین و بی تفاوت به امور اجتماعی و سیاسی، بلکه قشر
جدیدی بود که در عین تعلق به هر دو الگو، بر آنها منطبق نبود، بلکه با جذب نقاط
قوت هر یک، تلاش می کرد از نقاط منفی آنها بپرهیزد. مشخصه اصلی این گروه از
زنان آن بود که در عین حالی که غرب گرایی را به شکل افراطی آن نمی خواستند، با
وفاداری به ارزش های مذهبی و الگوبرداری از حضرت فاطمه(ع) و حضرت زینب(ع)، خود
را از اجتماع کنار نمی کشیدند. این قشر جدید از زنان، سیاسی بودند و با
استعماری قلمداد کردن فرآیند نوگرایی شاه، احساسات ضد غربی خود را هم ابراز
می داشتند. (امام خمینی، ۱۳۶۳:۸۰ )

بر آیند نگرش جدید امام به بانوان، زنانی را با نگرش های
تازه به میدان آورد که بیش از هر چیز، وظیفه الهی خود را پیروی از رهنمودهای
امام و مرجع تقلیدشان می دیدند، بنابراین، به شکل های مختلف چون بخش اخبار،
توزیع اطلاعیه ها، کمک به مجروحان، پناه دادن به فعالان سیاسی، شرکت در
راه پیمایی ها، شرکت در جلسات سیاسی، بر پا کردن جلسات سخنرانی و. . . به مدد
نهضت اسلامی امام خمینی (ره) آمدند و در این راه، چنان کوشیدند که امام، سهم
آنان را بیشتر از مردان می دانست، و از این جهت، بر آنان درود و سلام می فرستد
و پیروزی نهضت را مرهون شجاعت آنان معرفی می کند. (خلخالی، ۱۳۷۹: ۷۸)

گام های نخستین: حضور سیاسی اجتماعی زنان در سال های قبل از
دهه چهل، بیشتر بر اساس ضرورت ها صورت می گرفت و از این رو، همیشگی و دائمی
نبود، ولی رویکرد انقلابی امام خمینی (ره)، حضور فعال زنان در همه عرصه ها را
می طلبید. به علاوه، نمونه های زیر نشان از آن داشت که این حضور می رفت تا بیش
از گذشته، رنگ و بوی اسلامی بگیرد.

الف – در سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق(ع) در مدرسه
فیضیه قم، کماندوهای رژیم به این مدرسه حمله کردند، و به ضرب و جرح طلاب
پرداختند که به کشته و زخمی شدن تعدادی از طلبه ها و روحانیون منجر گردید:

“زمانی که در مدرسه فیضیه باز شد، زنان و پیر زنان قم به
داخل فیضیه آمدند و برای طلاب شهید و مجروح ، عزاداری کردند و شیون و ناله سر
دادند… زن ها با گریه می گفتند، این طلبه ها از دیار خود برای کسب علم و دین
به قم پناه آورده بودند، و حالا آنها را کشتند و کسی از جنازه های آنها خبر
ندارد”. (همان)

همین زنان زمانی که بستگان طلاب شهید برای تحویل اجساد و
برگزاری مراسم ترحیم آنان به قم می آمدند، با آنها، هم دردی می کردند و نیز، از
بذل توجه به مجروحان طلبه مضایقه نکرده و در برنامه ای که امام خمینی (ره) برای
سرکشی به این مجروحان و خانواده طلاب شهید قمی به اجرا گذاشت، اگر بدون حضور و
حمایت مستقیم و غیر مستقیم این زنان صورت می گرفت، آثار کمتری را به دنبال
می آورد.

ب – امام خمینی (ره) در واکنش به کشتار مدرسه فیضیه،
تلگرافی را برای علمای تهران فرستاد و بلافاصله این تلگراف تکثیر و در اختیار
عموم مردم قرار گرفت.

“مردم با دیدن این تلگراف تاریخی و محکم و مستدل و پر محتوا
که مانند بمب در همه جای ایران به صدا در آمد، بیش از پیش به دوام مبارزه
امیدوار شدند و همه روز بیشتر از روز قبل، به خانه امام رفته و اظهار وفاداری
می کردند. در این میان، تعداد زیادی زن و دختر، از هر طرف ایران بویژه قم و
تهران، رهسپار یخچال قاضی در قم می شدند، تا با دیدن چهره بسیار مصمم امام،
آلام و دردهای درونی خویش را تسکین دهند». (اصغرانگار، ۱۳۸۳: ۱۴۷)

زنان با رهبری نهضت، ارتباط نزدیک داشتند. به علاوه، زنان
نه برای تسکین رهبری نهضت، بلکه برای تسکین یافتن خود به دیدار امام می رفتند،
این دو مسئله کمتر در حوادث تاریخی گذشته که زنان در آن ایفای نقش کرده اند،
دیده شده است.

مشارکت در قیام: تحولی که امام برای تغییر نگرش در باره
فعالیت سیاسی اجتماعی زنان آغاز کرد، از همان ابتدا، تأثیر خود را نشان داد، از
این رو، وقتی رژیم پهلوی در اوایل ۴۰ برای نخستین بار به زنان ایران حق شرکت در
انتخابات را عطا کرد، بر خلاف تصور رژیم، سیل عظیمی از مخالفت ها با این اقدام
به پا خواست. آن چه برای رژیم عجیب تر از همه جلوه می کرد، حضور بانوان در
اعتراض های گسترده علیه حق رأی زنان بود. نظام شاهنشاهی برای انحراف افکار
عمومی، تظاهرات و شورشی که بر ضد همه پرسی اعطای حق رأی به زنان و دیگر لوایح
شش گانه به راه افتاد را ارتجاع سیاه نامید، و علت آن را تحریک روحانیانی دانست
که با گسترش حقوق زنان، مخالف اند. البته روحانیان نیز از مخالفان جدی این
اقدام بودند، و مخالفت خود را به صراحت بیان می کردند، اما مخالفت روحانیان و
زنان، به گسترش حقوق بانوان نبود، بلکه آنها می دانستند که هدف شاه اعطای واقعی
حق انتخاب شدن و انتخاب کردن برای زنان نیست، بلکه هدف آن بود که زنان را به
فساد بکشانند. (خلخالی، ۱۳۷۹: ۱۱۰)

زنان با درک عمیق مقاصد غیر اسلامی شاه، همراه با امام
خمینی (ره) به مخالفت با انقلاب سفید پرداختند، و زمانی که رهبری مخالفان فاسد
کردن زنان، دستگیر شد، زنان و مردان به اعتراض دست زدند. در رأس همه این
اعتراض ها، قیام مردم قم بود.

“مردم به محض شنیدن خبر دستگیری امام، اعم از زن و مرد به
خیابان ریختند و با هر وسیله ممکن، از قبیل دشنه و چاقو و چماق به طرف پلیس و
نظامیان هجوم بردند. . . در این روز، بانوان قم به داخل حرم آمده، همانند جنگ
احد و بدر مردان را تهییج و به حرکت وامی داشتند. یک شیر زن قمی، به بهانه این
که می خواهد از یک طرف خیابان به طرف دیگر برود از پلیس آدم کش استمداد
می طلبد، آنها نیز، بازوی او را گرفته، او را به طرف دیگر خیابان می برند. در
همین هنگام، آن زن دشنه ای از زیر چادر خود بیرون آورده و شکم یکی از آنها را
پاره می کند. (پس از آن) مردم جنوب شهر و کوچه آبشار و خیابان ارم و صفاییه به
مرکز شهر هجوم آورده و با پلیس به زد و خورد پرداخته که در جریان این درگیری،
تعدادی از خانم ها نیز به شهادت رسیدند».(کاظمی، ۱۳۷۹: ۹۰)

بر پایه این گزارش تاریخی، زنان قم در حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲،
چهار نقش را بر عهده داشتند. اول- مردان را به قیام علیه دولت و حمایت از امام
خمینی (ره) تشویق می کردند. دوم – علاوه بر آن، خود نیز، در راهپیمایی و
تظاهرات ضد دولتی شرکت کردند. سوم- با ابزارهای ساده، به درگیری با پلیس
پرداختند. چهارم – در درگیری با پلیس، تعدادی از آنان به شهادت رسیدند.

اعلام تنفر: پس از ترور حسن علی منصور، موجی از دستگیری ها
به راه افتاد. در این میان، دغدغه اصلی خانواده مبارزان سیاسی، نجات از دستگیری
و یا خلاصی افراد در بند و یا دست کم، فراهم آمدن شرایط بهتر برای زندانیان
بود. این نگرانی ها، با اعدام چهار تن از عاملین ترور منصور بیشتر شد، به این
دلیل، جمعیت موءتلفه اسلامی که ارتباط تنگاتنگی با امام داشت، در صدد برآمد،
اجتماعی از زن و همسر مجاهدان ترتیب دهد، تا رژیم تحت فشار قرار گیرد، و از
ادامه خشونت دست بردارد و یا آن را کم نماید.

“در یکی از روزهای داغ تابستان ۱۳۴۴ نزدیک به ۱۵۰ نفر از
خانم ها، در حالی که چادر بر سر داشتند و عده ای هم پوشیه و رو بنده زده بودند،
مقابل دفتر نخست وزیری جمع شدند و آرام آرام تظاهراتی را شکل دادند. . . عده ای
از آنها از جمله خانم صدیقه امانی همدانی خواهر شهید صادق امانی همدانی که به
حق شیر زنی بود، شروع به سخنرانی کرد. . . و اعتراضات و خواسته های خانواده را
اعلام کرد. یکی از مامورین نیز، برای احتراز از درگیری و جمع کردن قضایا، شروع
به صحبت کرد و وعده داد که به این اعتراض ها توجه خواهد شد».(حاجی تبریزی،
۱۳۸۳: ۲۴۷)

پس از این اجتماع، جمعیت موءتلفه اسلامی تصمیم می گیرد تا
حصول به نتیجه دلخواه، حضور زنان را در صحنه حفظ کند، لذا در برنامه ای دیگر،
زنان را به ملاقات مراجع و علمای قم می برد. اولین بیت مرجعی که خانم ها وارد
شدند، منزل آیت الله شریعتمداری بود، وی ابتدا از پذیرفتن آنها خودداری می کند،
ولی با اصرار بانوان، وی ناچار به ملاقات می گردد. شریعتمداری قول داد، خواسته
بانوان را از طریق یکی از سناتورها به گوش دربار برساند.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.