پاورپوینت کامل «پاداستراتژی پدافندی جمهوری اسلامی ایران در برابر گسترش افراط گرایی فرقه ای» ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل «پاداستراتژی پدافندی جمهوری اسلامی ایران در برابر گسترش افراط گرایی فرقه ای» ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «پاداستراتژی پدافندی جمهوری اسلامی ایران در برابر گسترش افراط گرایی فرقه ای» ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل «پاداستراتژی پدافندی جمهوری اسلامی ایران در برابر گسترش افراط گرایی فرقه ای» ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
۴
مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران در طول سه دهه گذشته از
راهبردهای مختلفی برای بحران سازی استفاده کرده اند، که می توان آن را به سه
دوره و مرحله تقسیم کرد، که عبارتنداز:
مرحله اول: دوران دولت موقت و جنگ تحمیلی
دشمنان انقلاب اسلامی و منافقان داخلی در این دوره «رویکرد
براندازی سخت» را در پیش گرفتند. آنها بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، کودتاهای
نافرجامی، مانند کودتای نوژه را طرح ریزی کردند و در مجامع بین المللی
محدودیت های بسیارزیاد برای ایران بوجود آوردند. عراق را به جنگ با ایران تحریک
کردند و یا حتی در «جنگ نفت کش ها» خود بصورت مستقیم وارد مبارزه با پاسداران
انقلاب اسلامی شدند. این استراتژی آمریکا با صدور قطعنامه ۵۹۸ توسط شورای امنیت
سازمان ملل پایان یافت.
مرحله دوم: مرحله پس از جنگ تحمیلی تا حمله آمریکا به عراق
در مارس ۲۰۰۳
در این دوره، واشنگتن وارد «راهبرد مهار و باز دارندگی» شد،
که در آن، سیاست «تغییر رفتار» و نیز «تضعیف نظام» پی گیری گردید که از مصادیق
بارز آن می توان به «قانون داماتو» و مهار دو گانه ایران و لیبی اشاره کرد.
مرحله سوم: استراتژی براندازی نرم (فشار از بیرون و تغییر
از درون)
در این مرحله، ایالات متحده وارد «استراتژی بر اندازی نرم»
و پی گیری سیاست «فشار از بیرون ، تغییر از درون» می شود.
در این راستا، تمرکز مخالفان نظام بر گسترش تنش های قومی،
فرقه ای، دانشجویی و صنفی متمرکز می شود تا ظرفیت های نظام را به جای تمرکز
برحل و فصل چالش های برون سیستمی، بر مهار بحران آن تزریقی درون سیستمی متمرکز
کنند.
کشورهای غربی با وارد کردن اتهام هایی، همچون تلاش ایران
برای تقویت ژئوپلیتیک شیعه و حمایت از شیعیان عراق، لبنان، بحرین، یمن و
عربستان، تلاش می کنند تا کشورهای سنی عرب منطقه را به اقدام متقابل از طریق
تحریک گروه های قومی استان های مرزی و تبلیغ فرقه هایی؛ همچون وهابیت،ترغیب
نمایند و از طرفی با گسترش فضای بی اعتمادی، از هرگونه امنیت سازی بومی پایدار
منطقه ای جلوگیری کنند.
در این راستا، در استان های مرزی ایران، به ویژه در
هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خوزستان، کردستان و آذربایجان غربی، رگه هایی دال
بر گسترش تنش های قومی فرقه ای متأثر از دخالت عوامل خارجی مشاهده می شود.
یکی از ترفندهای براندازی نرم، این است که عوامل نفوذی با
حمایت نهادهای اطلاعاتی ـ امنیتی غرب؛ با ربودن و یا ترور برخی از رهبران قبایل
و یا اهل تسنن و انتساب آن به حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، بسترهای لازم برای
ایجاد و گسترش منازعات فرقه ای را فراهم نمایند، که البته آنان با ایجاد جنگ
روانی و بهره برداری از فنون عملیات نامتقارن، به گسترش فضای بی اعتمادی دامن
می زنند و با مهندسی منازعات داخلی و ادعای حمایت از حقوق اقلیت ها، تلاش
می کنند تا زمینه های امتیازگیری از جمهوری اسلامی ایران را در حوزه های خارجی
و امنیتی فراهم کنند.
در شرایط کنونی، مخالفان نظام بر تحریک سه طیف از فرقه های
قومی، مذهبی و سیاسی الحادی متمرکز شده اند:
برای مثال گروه های کومله، پژاک، و حزب کارگزاران کرد (پ.
ک. ک) ترکیبی از دو عامل ناسیونالیسم قومی و فرقه گرایی را یدک می کشند. و یا
گروهک منافقین، فلسفه وجودی خود را براساس مکاتب الحادی مذهبی ـ سیاسی که نشأت
گرفته از مارکسیسم است تعریف می کنند با تغییرهای مارکسیستی از اسلام خودشان را
به صورت آراسته جلوه می دهند.
بنابراین همزمان با مخالفان نظام، پیروان «براندازی نرم»
نیز تلاش می کنند تا موج ناسیونالیسم قومی را پر رنگ کرده و تمایلات واگرایانه
را به ویژه در مناطق کرد نشین، آذری نشین و عرب زبان تقویت نمایند، که این
مسئله یکی از شاخصه های اصلی تهدید کننده انسجام ملی است.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دین رسمی کشوراسلام
است، که یکی از مؤلفه های تقویت کننده هویت ملی است، در حالی که پلورالیسم دینی
(تکثر فرقه ای) اگر با آموزه های الحادی عجین شود، نه تنها عامل همگرایی نخواهد
بود، بلکه بستر واگرایی را نیز فراهم خواهد کرد.
فرقه گرایی سیاسی نیز می تواند استقلال حاکمیت سیاسی و
سرزمینی را خدشه دار سازد، که برخی از مصادیق آن در خارج از کشور عبارتنداز:
۱. گروهک منافقین ۲. کنگره ملی اکراد؛ ۳. کنگره جهانی
آذربایجان؛ ۴. جبهه ملی بلوچستان.
در این راستا آمریکا و انگلستان برنامه ریزی می کنند تا با
دخالت در امور داخلی ایران، بین فرقه های قومی، مذهبی و سیاسی نوعی همگرایی
ایجاد کنند و با سازماندهی و حمایت مالی ـ سیاسی و نظامی از آنان، تحت مفاهیم
عوام پسندانه ؛ همچون حقوق اقلیت ها، پتانسیل تهدیدهای درون سیستمی را تقویت
کنند، به ویژه اینکه در اتخاذ این روش بین دموکرات ها و جمهوری خواهان ایالات
متحده نوعی انسجام فکری ـ رویه ای وجود دارد و راهبرد دموکرات ها به طور سنتی
«تغییر رفتار» و یا «تضعیف نظام» از طریق گسترش نا امنی های داخلی با تأکید بر
مؤلفه های نرم افزاری، مانندحقوق بشر است.
البته در اکثر مواقع، منازعات فرقه ای با افراط گرایی عجین
می شود، که این موضوع بر دامنه تهدیدها می افزاید؛ زیرا رهبران آنها، دستورها و
رهنمودهای خود را نشأت گرفته از یک پشتوانه ایدئولوژیک معرفی می کنند، که توجیه
مناسبی برای طرفدارانشان در مشروعیت بخشی به حرکت های افراطی است.
به عبارتی افرادی که عضو فرقه های الحادی مذهبی می شوند؛
اعمال خشونت طلبانه خود را به ارزش های ایدئولوژیک کاذب منتسب می کنند و از
ابتدا توسط رهبران سیاسی ـ مذهبی خود برای اجرای عملیات های تروریستی، شستشوی
مغزی داده می شوند تا آمادگی روانی لازم برای اجرای خواست آنها را داشته باشند.
بعد از فاز شستشو مغزی، تماس های مستقیم خود را با اعضا
کاهش داده و با شبکه بندی آنها (بطوری که هر شبکه اطلاعاتی از مکان و عملیات
شبکه دیگر نخواهد داشت) و نیز بهره گیری از فن آوری اطلاعات همچون اینترنت، با
ستادهای عملیاتی به صورت کد گذاری شده و رمزدار ارتباط برقرار می کنند.
سیاست «براندازی نرم» با تأکید بر تنش های فرقه ای در چار
چوب «گفتمان نرم افزار گرایی» در سیاست خارجی آمریکا قابل تغییر است.
ابزارهای گسترش این گفتمان «دیپلماسی عمومی» و هدف از آن
تغییر مهندسی سیاسی ـ اجتماعی جمهوری اسلامی ایران با استفاده از ابزارهای
«قدرت نرم» و نهادینه کردن «صلح آمریکایی» از طریق ترویج و تبلیغ «مکتب سیاسی
لیبرال دموکراسی» در حوزه های راهبردی و تنش زا مانندخاور میانه است .
لازم به یادآوری است نو محافظه کاران ایالات متحده در دهه
نود میلادی برای عملیاتی کردن اهداف خود، تنها از ابزارهای سخت افزاری بهره
می بردند، که نقطه عطف آن «جنگ دوم خلیج فارس» و نقطه رواج آن حمله به عراق در
مارس ۲۰۰۳ است. پس از آن تغییراتی در جهت گیری دیپلماسی امنیتی آمریکا به سمت
بهره گیری از راهبرد تلفیقی (قدرت نرم و سخت) ایجاد می شود، ولی در اواسط سال
۲۰۰۵ وزنه نرم افزاری گرایی در سیاست خارجی آمریکا بر سخت افزار گرایی غلبه
می کند، که نقطه عطف آن با پیشنهاد «مارک پالمر» از اعضای تأثیر گذار مرکز
مطالعاتی «کمیته خطر جاری» آغاز می شود، که براساس براندازی نرم، ناتوی فرهنگی
و گسترش تنش های قومی ـ فرقه ای در دستور کار سیاست خصمانه آمریکا قرار
می گیرد.
حاکم شدن نظام جامع امنیتی بومی و پایدار، مستلزم شناسایی
دقیق آسیب ها و تهدیدها از رویکرد امنیت ملی است.
آنچه مسلم است تنش های فرقه ای در محیط امنیتی جمهوری
اسلامی ایران در حدی گسترش یافته که به یک متغیر تأثیرگذار برون سیستمی در
ترقیبات سیاسی ـ امنیتی فرو ملی، ملی و منطقه ای تبدیل شده، که در صورت عدم
تبیین پاداستراتژی مناسب، می تواند ضریب امنیت ملی را کاهش دهد.
قدرت های فرا منطقه ای که یکی از دلایل حضور خود را مقابله
با «منازعات مسلحانه فرقه ای» اعلام کردند، خود به عاملی برای گسترش برخی از
تنش های فرقه ای تبدیل شده اند، که از مصادیق بارز آن می توان به درگیری های
«جیش المهدی» وابسته به مقتدی صدر و یا نا آرامی های فرقه ای لبنان اشاره کرد.
از طرفی ایالات متحده در «نظام مبتنی بر هژمونی» با تاکید
بر امنیت وارداتی، تلاش می کند تا مهندسی سیاسی ـ اجتماعی منطقه را متناسب با
اهداف نظام سلطه تغییر دهد، که یکی از پیش زمینه های آن گسترش ناسیونالیسم قومی
و منازعات فرقه ای است؛ به ویژه اینکه آرایش بافت جامعه شناختی خاورمیانه به
صورتی است که کاملاً بستر درگیری ها و تنش های فرقه ای را به همراه دارد و
احتمال اینکه در آینده ای نزدیک به جای جنگ میان کشورها، شاهد جنگ میان فرقه ها
در خاورمیانه باشیم، امری بعید نیست، که از مصادیق روشن و آشکار آن می توان به
رشد برخی از تفکرات افراط گرایانه وهابیون مبنی بر شیعه زدایی در منطقه اشاره
کرد.
وهابیون که بیشتر در عربستان، امارات، کویت و پاکستان
متمرکز شده اند، یکی از مهم ترین منابع مالی مدارس دینی افراط گرایان در
پاکستان به شمار می روند. از طرفی یکی از منابع مالی گروه های تروریستی ؛ مانند
«جند الله» به رهبری «عبدالمالک ریگی»، وهابیون هستند، که با حمایت نهادهای
اطلاعاتی غرب؛ مانند آمریکا، انگلستان، رژیم صهیونیستی و… تلاش می کنند تا نا
امنی های مرزی در جنوب شرقی ایران را گسترش دهند؛ از طرفی زندگی قبیله ای، تکثر
فرقه ای در پاکستان و بافت جغرافیایی منطقه ؛ انهدام کامل گروه های تروریستی در
مرز پاکستان با ایران و افغانستان را با موانعی روبرو ساخته است.
افراط گرایان طالبان نیز در «لبنان وزیرستان جنوبی» در مرز
میان پاکستان با افغانستان متمرکز شده اند، که دولت کابل نیز در ماه های اخیر
چندین بار اسلام آباد را به دلیل عدم کنترل و نابودی پایگاه های طالبان، مورد
حملات لفظی قرار داده است. به طوری که «حامد کرزای» اعلام کرد در صورت تداوم
حملات طالبان، این کشور در جهت حفظ حاکمیت سرزمینی برای سرکوب پایگاه های آنان
به صورت مستقیم اقدام خواهد کرد.
گسترش و نفوذ افراط گرایان فرقه ای در پاکستان به حدی است
که پس از ترور «بی نظیر بوتو» مبنی بر در اولویت داشتن مبارزه با تروریسم
طالبان در صورت انتخاب شدن به نخست وزیری، وی در کاوناول تبلیغاتی ترور می شود.
لازم به یادآوری است: وهابیون، علمای اهل سنت پاکستان دو
گروه هستند که هر یک مدارس مذهبی و دینی متعلق به خود را دارند.
۱.اهل حدیث که بسیار نزدیک به وهابیون هستند؛
۲. اهل سنت که تا حدودی نزدیک به صوفیان هستند.
در این راستا، بلوچستان پاکستان یکی از کانون های تنش
فرقه ای است که در صورت عدم تبیین ساز و کارهای مناسب میان تهران و اسلام آباد،
می توان زمینه سوء استفاده برخی از عوامل دست نشانده در بلوچستان ایران را نیز
فراهم کرد.
وهابیون به غیر از پاکستان، در حال عملیات فکری و شستشوی
مغزی در آسیای میانه نیز هستند. در نهایت می توان گفت: نتایج مطالعات قومی ـ
فرقه ای پاکستان، بیانگر رشد تنش های فرقه ای ـ مذهبی در این کشور است که با
توجه به قابلیت های هسته ای اسلام آباد و احتمال دست یابی افراط گرایان به
مراکز قدرت، می تواند زمینه های یک بحران جهانی را فراهم نماید.
در آسیای میانه ـ پس از تجزیه شوروی، به دلایل فقدان حکومت
مرکزی مقتدر، دخالت قدرت های فرا منطقه ای و عدم رشد بینش مذهبی، سیاسی مردم در
زمان کمونیست ها ـ از حوزه هایی است که منازعات مسلحانه فرقه ای در آن افزایش
خواهد یافت.
در زمان شوروی سابق کمونیست ها هر گونه تمایلات فرقه ای را
به شدت سرکوب می کردند، ولی پس از فرو پاشی این کشور، جمهوری های تازه استقلال
یافته،صحنه رقابت بین اسلام واقعی و تفکرات الحادی شد.
در خصوص تأثیر جنبش های اسلامی، می توان به مناقشه «نهضت
اسلامی» تاجیکستان با دولت مرکزی در سال ۱۹۹۲ اشاره کرد.
در این میان ایالات متحده و سازمان ناتو به بهانه مقابله با
«بنیاد گرایی اسلامی» تلاش می کنند تا حضورخود را در آسیای میانه پر رنگ کنند؛
زیرا آنان با تقسیم اسلام به محافظه کار، سنتی، اصلاح طلب، جهادی، بنیادگرا
و… تلاش می کنند تا از تقویت انسجام اسلامی و شکل گیری امت واحده اسلامی
جلوگیری کنند.
از طرفی دستگاه های دیپلماسی رسانه ای غرب با انعکاس تصاویر
دلهره آوری از خشونت های فرقه ای و یا سر بریدن گروگان ها در عراق؛ تلاش
می کنند تا تصویر خشنی را در نزد افکار عمومی تداعی کنند.
نکته قابل تأمل دیگر این است که مقابله با افراط گرایی
فرقه ای، به دستاویزی برای نقش حاکمیت سرزمینی کشورهای اسلامی تبدیل شده است،
که می توان به حملات مکرر جنگنده های آمریکایی به پاکستان، سومالی، سودان و…
اشاره کرد.
داغستان یکی دیگر از حوزه های جغرافیایی آسیای میانه است که
زمینه افراط گرایی فرقه ای در آن مهیا و فراهم است و از جمله فرقه هایی که در
داغستان در حال گسترش است، صوفی گری، مکاتب شاخصی و سلفی است.
لازم به یادآوری است که صوفی گری در داغستان به سه طریقت
نقشبندیه، شازیلی و قادریه تقسیم شده است.
عراق نیز از جمله کشورهایی است که به دلیل عدم وجود یک دولت مقتدر مرکزی، عدم
مشارکت گروه های سنی و ساختار قدرت، رشد خزنده عقاید وهابیت، حض
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 