پاورپوینت کامل قرائتی از یک حدیث نبوی پیرامون مراحل و دوره های تربیتی; راهنمای تربیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قرائتی از یک حدیث نبوی پیرامون مراحل و دوره های تربیتی; راهنمای تربیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قرائتی از یک حدیث نبوی پیرامون مراحل و دوره های تربیتی; راهنمای تربیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قرائتی از یک حدیث نبوی پیرامون مراحل و دوره های تربیتی; راهنمای تربیت ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۳

«قالَ رَسولُ اللَّهِ (ص): الوَلَدُ سَیدٌ سَبعَ سِنینَ وَ
عَبدٌ سَبعَ سِنینَ وَ وَزیرٌ سَبعَ سِنینَ. فَإن رَضیتَ خَلائِقَهُ لإحدی وَ
عِشرینَ وَ إِلاّ فَاضرِبْ عَلی جَنبِهِ فَقَد أعذَرتَ إلی اللَّهِ تَعالی».(۱)

شیعه هم از دریای بیکران قرآن کلام خدا بهره می گیرد و هم
از گنجینه احادیث و روایات رسول خدا و اهل بیت گرامی اش توشه بر می دارد و
افتخار آن دارد که بیش از ۱۴ قرن از هر دو میراث گران سنگ رسول مکرم اسلام
پاسداری نموده و بهره ها جسته است. و اکنون نیز در خدمت این هر دو، با حقایق
عالم مرتبط است. هم از این رو کوشیده است تا با فهم کامل تر کتاب و سنت، محتوای
معارف خود را غنا بخشد و با عمل به آن تکامل انسانی یافته و جامعه ای الهی
ایجاد نماید.

یکی از احادیث پر ارزش نبوی که در باب تربیت اولاد، راهنمای
همه پدران و مادران و مربیان است، این روایت شریف است:

فرزند، هفت سال مولی، هفت سال بنده، و هفت سال وزیر است. پس
اگر در سال بیست و یکم روحیات او مورد رضایت تو بود (شکر خدای نما) و الاّ
واگذار، که در پیشگاه خدا معذوری.

این بیان کوتاه، به واقع چهره زیبای یک گزارش مفصّل و یک
دستورالعمل طولانی است که در نهایتِ لطافت، شیوایی و اختصار، روشنگر مسیر حرکت
پدران و مادران و مربیان است و در پشت پرده ایجاز و اختصارِ این کلام،
گنجینه ای ارزشمند از تعالیم الهی نهفته است.

۱. این روایت شریف دارای دو چهره انشایی و اخباری است. از
یک سو، توصیفی از چگونگی وضعیت درونی فرزندان در سنین مختلف است و نحوه نگرش
کودک به خود را در دوران های متفاوت زندگی می نمایاند، و از دیگر سوی، توصیه و
دستورالعملی برای مربیان، تا شیوه برخورد با رفتارها و حالات روحی کودک را در
ادوار گوناگون آموزش دهد. کوتاه سخن آنکه، این کلام نورانی به زیبایی بیان
می کند که نحوه نگرش فرزند به خویش، اینگونه «هست» و شیوه برخورد با او چنین
«باید»

۲. مخاطبِ این سخن، همه کسانی هستند که به نحوی با کودکان و
نوجوانان سر و کار دارند و با آنها مستقیم یا غیر مستقیم روبرو می شوند. همه
پدران و مادران و مربیان و آموزگاران و بزرگترها.

۳. «سید» نماد موجودی است که نظراً و عملاً نسبت به بندگان
خود استقلال و اختیار تام دارد و خود را در رأی و حکم صائب می بیند. نه با
بندگانِ خود، در امور مشورت می کند و نظر می خواهد، و نه عمل خود را مطابق آرا
و امیال آنها تنظیم می نماید و از آنها دستور می گیرد. همیشه خود را نسبت به
زیردستان، برتر دیده و صاحب اختیار می داند. لذا انتظار اطاعت بی چون و چرای
فوری از بندگان خویش دارد و هیچ گونه تخطّی و سرپیچی را بر نمی تابد.

۴. «عبد» سمبل انسانی است که نه در عمل استقلال دارد و نه
رأی او، صائب و مقبول دیده می شود. از این جهت هیچ گاه طرف مشورت قرار نمی گیرد
و تنها از او انتظار اطاعت و امتثال کامل می رود. عبد هر چه بیشتر مطیع و منقاد
و سر براه باشد و بی چون و چرا فرمان برد، کامل تر است. او خود را در صورت
نافرمانی و تخطّی، مستحق تنبیه و شایسته ملامت و مجازات می بیند و پذیرای تربیت
مستقیم و أمر و نهی صریح است

۵. «وزیر» نماینده موجودی است که رأی او مسموع و نظر او
مورد احترام و شایسته دقّت است، امّا استقلال عملی نداشته و حکم او نافذ نیست.
وزیر خود را سزاوار مشاوره و نظرخواهی می داند، و رأی مستقل می دهد، و به هیچ
روی تحمّل پرخاش و بی احترامی ندارد و أمر و نهی صریح و مستقیم را بر نمی تابد.
در فرزانگی برای خود شخصیت و شأنی همسنگ امیر و حاکم قائل است، گر چه نهایتاً
تابع و مطیع اوامر اوست.

با توجه به این مقدّمات، نحوه رویارویی با فرزندان در مسائل
مختلف زندگی به خوبی روشن می گردد، برخی از موضوعاتی که لسان شیوای این حدیث
گویای آنها است از این قرار است:

۱. اطاعت و فرمان برداری فرزند

۱.۱. کودک در سنین قبل از ۷ سالگی فطرتاً خود را آقا و مهتر
دیگران می بیند. از این رو امر و نهی مستقیم و درخواست صریح و یا همراه با
تهدید در او کارگر نیست. طبیعت کودک در چنین سال هایی اقتضا می کند که در مقابل
خواسته بزرگترِ خود نافرمانی کند و خود را در این نافرمانی و سرپیچی محقّ
انگارد، یا به تعبیر صحیح تر، برای دیگران حقّ امر و نهی قائل نباشد و همیشه
خود را نسبت به دیگران برتر و بزرگ تر احساس کند. لذا انتظار تبعیت و حرف شنوی
از کودکان زیر هفت سال بیهوده است. پدران و مادران چنانچه انجام یا ترک عملی را
از کودک، لازم می بینند باید خود را در مقام بنده او قرار دهند و آن چنان که
عبدی از مولای خود تقاضا و خواهش می کند با زبان ملایم و از موضع پایین در
مقابلش به تمنّا نشینند، و او را به انجام خواسته خود راضی نمایند. سیادت کودک
که در این روایت شریف مذکور است با روحیه اطاعت و حرف شنوی سازگار نیست، کمال
کودک در آن است که تحت اطاعت دیگران قرار نگیرد و امر و نهی دیگران را تحمّل
نکند. به همین نحو، چنانچه اولیا به قصد آزمایش یا آموزش از کودک سوءالی
می پرسند و یا او را در معرض مشاوره قرار می دهند باید لحن بیان سوءال را به
گونه سوءال عبد از مولی، تنظیم نمایند تا کودک، متوجه مقصود اصلی او نباشد و
همیشه احساس شخصیت و بزرگ منشی کرده، و دیگران را به خود محتاج بیند. بنابراین
روّیه اصلی و سیره غالب اطرافیان کودک نسبت به او باید بر مبنای سیادت و
امارت(۲) او تنظیم گردد و خلاف این اصل جز در موارد استثنایی و نادر، آن هم
بنابر مصالح راجح، جاری نگردد.

۲.۱. همین کودک بر اثر تحوّل روحی که در دوران انتقال از
کودکی در وجودش رخ می دهد، در هفت سال دوّم زندگی، خود را بنده و زیردست دیگران
و در مقام اطاعت و فرمان برداری احساس می کند. نو نهال ۷ تا ۱۴ ساله، پذیرای هر
گونه امر و نهی و فرمان و حکمی از ناحیه بزرگترها می باشد و کمال او در اطاعت و
فرمان برداری و اجرای بی چون وچرای اوامر آنها است. این شرایط روحی جدید، زمینه
را برای تربیت مستقیم و صریح او آماده نموده و نظارت مربیان را در تعلیم و
تأدیب مستقیم او می طلبد. لذا بر اولیا لازم است چنانچه مطلب مهم و
سرنوشت سازی را برای فرزند خود تدارک دیده و قصد درخواست از او را دارند،
مقدّمات عقلی و توجیه منطقی آن را در اختیار او قرار ندهند و رأی خویش را در
معرض مشاوره، چون و چرا و نقد او نگذارند و صریح و قاطع امر خود را صادر
نمایند. زیرا کودک در چنین شرایطی قابلیت فهم کامل استدلال را نداشته و با
مناقشات سطحی زمینه را برای فرار از انقیاد و اطاعت فراهم می آورد. با این
توضیح، رویه اصلی و روش غالب کودک در برخورد با بزرگترها در دوران عبودیت، باید
بر مبنای احترام و اطاعت و انقیاد کامل و اجرای بی قید و بند فرامین باشد و
خلاف این اصل جز در موارد استثنایی پذیرفته نیست.

۳.۱. پس از انتقال از این مرحله به دوران نوجوانی ، نونهالِ
عبد به رتبه وزارت منصوب می گردد. «وزیر» تابع و مطیع بی چون و چرای اوامر حاکم
نیست. حاکمان آن گونه که از رعیت انتظار اطاعت و فرمان برداری دارند، هیچگاه از
وزیران و مشاوران توقّع نمی برند. وزیر اگر در مقابل نظر امیر، از خود هیچ رأی
و نظری نداشته باشد و همیشه در پیشگاه او «بله قربان گو و موءید» باشد، همان
بهتر که رعیت باقی بماند و مقام خویش را به دیگران واگذار نماید. کمال وزیر در
آن است که نظرات و آرای حاکم را زیر و زبر کند، مبانی آنرا به نقد کشد، توالی
فاسد آن را روشن نماید، ملازمات و مقارنات آنرا خوب نشان دهد و قضاوت خویش را
گوشزد نماید. حاکم نیز نسبت به وزیر وظیفه دارد تقاضای خود را از ابتدا مستدل و
مُبرهَن بیان کند و سخن او را به خوبی استماع نموده و به رأی و عقیده او احترام
گذارد و با او به بحث و گفتگو نشیند، نتیجه این بحث و گفتگوی متقابل، زیر بنای
تصمیم عملی حاکم است که باید منصفانه و در مسیر حق باشد.

امّا مهم آن است که وزیر پس از این بحث و گفتگو، نهایتاً در
مقابل تصمیم و حکم حاکم، مطیع و فرمان بردار است، هر چند در مناظره تسلیمِ نظر
حاکم نشده و نسبت به ادلّه او همچنان مردّد یا مخالف باشد. باری، چون و چرا
کردن در مسائل، مقتضای سنین وزارتِ نوجوان است، و نه تنها بی احترامی و جسارت
محسوب نمی شود، که کمال او در آن است. نوجوان در چنین شرایطی خود را مستحق
احترام و نظرخواهی و شایسته اظهار رأی می بیند و فطرتاً انتظار ندارد که از او
اطاعت بی قید و بند اوامر طلب شود و به انتقادات او توجهی نگردد. لذا درخواست
اولیا از ابتدا باید مستدل و همراه با توجیه عقلانی و اعطای بینش همراه باشد و
هیچگاه به نحو تحکم و اعمال قدرت بیان نگردد. از این رو، رویه غالب و برنامه
اصلی نوجوان در سنین بین ۱۴ تا ۲۱، اظهار نظر و چون و چرا در اوامر دیگران است.
به دیگر بیان توقع تبعیت و اطاعت عملی از نوجوان تنها پس از اظهار نظر علمی و
گفتگوی متقابل بجا و ممدوح است.

۲. پاسخ به درخواست فرزند

۱.۲. از آنچه در بند اوّل ذکر شد نحوه برخورد مربّی در قبال
در خواست های فرزند مشخص می گردد، کودکی که در دوران سیادت به سر می برد، خود
را مستحق هر گونه درخواستی از دیگران می بیند، دیگران نیز موظّفند طوق بندگی و
اطاعت او را گردن نهند و آنچه او می طلبد، برآورده سازند و خود را در منزله عبد
فرمان بردار او قرار دهند

«سید» از زیر دست خود انتظار آن دارد که بی چون و چرا
اوامرش را امتثال نماید و حقّ آن دارد که در مقابل نافرمانی بردگان، بر آشوبد و
سرسختی نماید. از این جهت تقاضاهای کودک، گرچه به واقع خیر و صلاح او در آن
نباشد هیچگاه غیرمنطقی و نامقبول نخواهد بود، و اصرار او بر تأمین مراد خویش،
مقتضای اعمال سیادت و بزرگی است.

در مواردی که در خواست های کودک از نظر ولی او قابل اجابت و
منطقی نیست، اظهارِ مخالفت مستقیم و سرکوبِ صریح تمایلاتِ کودک نه تنها راه
خوبی برای تعدیل او نیست، که آثار منفی بی شماری در شاکله شخصیتی او بر جای
می گذارد، کودکی که جایگاه خویش را در مقابل پدر و مادر و بزرگ ترها، جایگاه
مولی نسبت به بنده می دیده، با نافرمانی بندگان مواجه می شود و چون قدرت اعمال
اختیار و استیفای حقوق خویش را ندارد، احساس ناامنی و آشفتگی عاطفی می نماید و
دچار تعارض می شود، از یک سو فطرتاً خود را صاحب اختیار و واجب الاطاعه می داند
و از سوی دیگر با نافرمانی و عصیان اوامرش روبرو می گردد. لذا لازم است پدران و
مادران از ابتدا، زمینه تقاضاهای نامطلوب را فراهم نکنند و مقتضا اینگونه در
خواست ها را پیشاپیش از بین برند، نه آنکه پس از تقاضا، در مسیر خواسته او مانع
قرار دهند. چنانچه کودک در شرایط خاصی، درخواست ناموجّهی نمود، هیچگاه نباید با
برخورد عتاب آلود و خشونت آمیز با او مواجه گردید، بلکه با توجّه دادن او به
سوی اشیاء دیگر او را نسبت به خواسته اش غافل نمود و صرف نظر داد. به عنوان
مثال: اولیا باید از قرار دادن اشیای خطرناک یا حساس در اختیار کودکان از ابتدا
جلوگیری کرده، محیط پرورش کودک را در حد امکان از این گونه اشیا خالی نگه دارند
تا کودک زمینه تقاضا و طلب آنها را نداشته باشد. ولی چنانچه غفلتاً این گونه
اشیا در دسترس او قرار گرفت با سرگرم ساختن وی به چیزهای جذّابتر، موجبات غفلت
و بی توجّهی او را نسبت به شی ء مورد نظر تأمین نمایند. در هر حال برخورد
خشونت آمیز و صریح جز آنکه سبب لج بازی و رویارویی مستقیم کودک شود، نتیجه
دیگری ندارد. همچنین هرگاه کودک تقاضای انجام کاری را از اولیا داشته باشد و به
هر دلیلی نتوان خواسته او را اجابت نمود، باید به گونه ای با کودک برخورد شود
که به روح سیادت او لطمه ای وارد نیاید. مثلاً با اظهار عجز و ابراز ناتوانی از
برآوردن حاجت او یا وانمود کردن به اینکه تکلیف او بر ما خارج از حیطه وسع ما و
تکلیف به ما لایطاق است، می توان کودک را از خواسته اش منصرف ساخت، بدون آنکه
با شرایط روحی او تعارضی داشته باشد.

۲.۲. با تغییرات روحی و روانی که پس از گذار از مرحله کودکی
در وجود کودک پدید می آید، در مرحله دوّم زندگی، نونهالان باید از در خواست
صریح خواسته های خود دست کشند و نحوه مطالبه آنها از اولیایشان متناسب با شأن
عبودیت آنها باشد. لذا گستاخی و جسارت و امر و نهی مستقیم فرزند به پدر و مادر
در چنین ایامی به هیچ وجه، موجّه نیست و چنانچه درخواست فرزند هر چند به لحن
مناسب ادا شود در مسیر تربیت او و به صلاح او نباشد، لازم است صریح، مستقیم و
بدون تعارف نفی شود. شخصیتی که خود را در رتبه عبد نسبت به مولایش می یابد،
یقیناً پذیرش مقابله صریح با درخواست هایش را دارد و همیشه مولای خود را صاحب
اختیار و مدیر مبسوط الید امور خود می شمارد. لذا ضربه روحی قابل توجهی از این
برخورد نمی بیند.

۳.۲. امّا تقاضایی که نوجوان در مقام وزارت از ولی خود
می نماید، هر چند از نظر مربی به صلاح او نباشد، نباید ابتداءً و صریح نفی شود.
نوجوان در این مرحله به بلوغ نظری رسیده و چون خود را در مقام وزارت و
مستشاری می بیند باید او را با ادله و براهین عقلی، از تبعات و لوازم منفی
خواسته اش به خوبی آگاه نمود و در ضمن باب مکالمه و گفتگو پیرامون آن موضوع را
نیز گشود تا او نیز به بیان ادلّه خود پرداخته و به نقد و بررسی کلام
مربّی نشیند. اگر پس از این مناظره، نوجوان نسبت به آن ادلّه، قانع شد و از
مطلوب خود چشم پوشید، مقصود مربّی حاصل شده، امّا اگر هم چنان بر تقاضای خود
پافشاری کند و خود را بر حق بیند و یا قدرت درک مقدّمات عقلی استدلال ولی را
نداشته باشد، دو شیوه برخورد فراروی ولی قرار دارد؛

اوّل آنکه پس از این تبادل نظر، مستقیماً، درخواست او ردّ
شود. در این صورت، نوجوان حق تخطّی و تخلّف از امر ولی را ندارد و گر چه از نظر
عقلی هنوز قانع نشده و نسبت به ادلّه او قلباً مخالفت می ورزد، امّا عملاً باید
تبعیت و اطاعت او را گردن نهد. همچنان که وزرای سلاطین، پس از اظهار نظر و بیان
عقیده خود، نهایتاً تابع دستور حاکم و مطیع فرمان او هستند.

راه دوّم ایجاد زمینه برای تجربه های محدود و کنترل شده
است. بدین صورت که ولی، برخلاف میل باطنی خود، فرزند را در انجام خواسته اش
آزاد گذاشته و یا حتّی کمک نماید و تا مرحله ای که ضرر اندک قابل درکی برای او
پدید آید، او را همراهی کند. آنگاه با نشان دادن این ضرر، عواقب سوء آن عمل را
به خوبی تفهیم نماید، شبیه آنکه مادرها با نزدیک کردن دست کودک به آتش و
سوزاندنِ جزئی آن، مفهوم آتش و حرارت را به کودکان می آموزند.

۳. نظارت و کنترل فرزند

یکی از اموری که در باره تربیت کودک قابل توجه و حائز اهمیت
است، نظارت والدین به کودک و کنترل اعمال و رفتار اوست، به یقین مربّی باید از
روحیات و اخلاق کودک آگاه بوده، اعمال و کردار او را زیر نظر داشته باشد، تا
برخوردهای خود را متناسب با شرایط او تنظیم نماید. اصلِ داشتن نظارت، بدون شک
برای تربیت لازم است، سخن در میزان و شیوه های آن است.

۱.۳. کودک در هفت سال اوّلِ زندگی، تاج سیادت به سر دارد.
لذا دیگران در برخورد با وی باید خود را به صورت بنده فرمان بردار و تحت اختیار
او تصور نمایند. کودکی که خود را نسبت به دیگران تامّ الاختیار و واجب الاطاعه
می بیند، خود را در انجام هر عملی محق دانسته و دیگران را شایسته اظهار نظر و
دخالت نمی پندارد و انتظار ندارد که در مقابل تک تک اعمال و رفتار خود، در
مقابل دیگران بازخواست شده و پاسخ گو باشد. لذا برخوردهای دیگران باید چنان
تنظیم شود که کودک، خود را کاملاً آزاد تصوّر نموده و قدرت برتری، ما فوق خود
احساس نکند. نظارت اولیا به کودک در چنین شرایطی، باید به صورت نظارت عبد بر
مولی طراحی شود، یعنی چنین وانمود شود که از دیدن اعمال و رفتار او اراده
کارآموزی شده و یا قصد تحسین و تشویق داریم(۳). اگر کودک، خود اجازه نظارت به
اولیا ندهد و یا از ورود آنها منع نماید، امر او مطاع و لازم الاجرا است و باید
از شیوه های غیرمستقیم دیگر استفاده شود و به هر حال ملاک اصلی، در برخورد با
کودک آن است که کودک خود را تحت کنترل و زیر ذرّه بین احساس نکند و محدود
نبیند.

۲.۳. پس از هفت سالگی، تحوّل درونی کودک او را به مقام
عبودیت تنزّل می دهد یعنی از این پس، او دیگران را نسبت به خود مولی، و سزاوار
امر و نهی و نظارت می بیند. از این رو، برخوردهای اولیا نیز باید از مقام ولایت
و به عنوان مولی طرّاحی شود. همان گونه که مولی حق کنترل رفتار عبد خود را
دارد، اولیا نیز مستقیم و بدون هیچ دغدغه ای می توانند بر اعمال و رفتار
نونهالان کنترل داشته و آنها را بازخواست نمایند. «عبد» قابلیت نظارت مستقیم را
دارا است و خود را زیر دست اولیا تصور می کند، از اینکه متوجه شود مولای او
برای سر درآوردن از کارهای او جستجو و تجسّس می نماید و مراقب صحّت اعمال و
رفتار اوست گلایه ای ندارد، بلکه خود را مستحق مراقبت و هدایت دانسته و تحمّل
نظارت صریح را نیز دارد.

۳.۳. در مرحله سوّم زندگی و دوران وزارت، نوجوان خود را ثقه
و مورد اعتماد دیگران تصور می نماید و فطرتاً انتظار دارد دیگران به او اطمینان
نموده و کارهایی خطیر، به او واگذار نمایند؛ «وزیر» گر چه تحت ولایت حاکم، و
تابع اوست امّا مورد اعتماد و نماینده او محسوب می شود و دارای اختیارات زیادی
است. «وزیر» هیچگاه کنترل بیش از اندازه و صریح را تحمل نمی کند و انتظار ندارد
سلطان دائماً در جزئیات اعمال او دخالت و اظهار نظر نماید. او خود را در مقام و
منزلت، تقریباً هم شأن و هم ردیف حاکم می بیند و از اینکه حاکم را ناظر و مراقب
دائمی خود بیابد به ستوه می آید. نوجوان، نیز گر چه حقیقتاً محتاج نظارت اولیا
و هدایت های آنان است امّا چنانچه خود را تحت مراقبت و نظارت دائمی و در معرض
بی اعتمادی اولیا احساس کند یا مرتّب نسبت به اشتباهاتش باز خواست شود، لطمات
روحی غیر قابل جبرانی خواهد دید. به مقتضای لسان زیبای این روایت، پدران و
مادران باید در نهایت ظرافت و کاملاً غیرمستقیم، بر حیات علمی نوجوان نظارت
نموده و از تذکر صریح اشتباهات و پرخاش مستقیم نسبت به آنان در حد امکان پرهیز
نمایند.

۴. آزادی و محدودیت

۱.۴. کودک در هفت سال ابتدای عمر خود نیازمند آزادی و
اختیارات کامل است. برخورد اولیا با کودک باید به گونه ای باشد که کودک خود را
در انجام هر عملی آزاد ببیند و احساس محدودیتی ننماید. کودک به مقتضای مقام
سیادت و مهتری خود، زمینه ای وسیع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.