پاورپوینت کامل وحدت آرمانی و عالمانه ۹۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل وحدت آرمانی و عالمانه ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وحدت آرمانی و عالمانه ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل وحدت آرمانی و عالمانه ۹۱ اسلاید در PowerPoint :
۱۵
مقدمه
برای پیروزی و شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران می توان به سه عامل کلیدی، یعنی وحدت کلمه، دین و نقش روحانیت متعهد با رهبری قاطع بنیانگذار این حرکت ـ یعنی امام خمینی(ره) ـ اشاره کرد. البته در مسیر این حرکت عظیم، توطئه ها و جریان های انحرافی زیادی شکل گرفته اند، که اکثر آنها برخواسته از تحریکاتی است که از سوی قدرت های بزرگ و یا مهره های داخلی آنان، خواه معاندان یا دوستان نا آگاه به وجود آمده اند تا به هر شکل ممکن، یکی از سه عامل کلیدی فوق یا هر سه آنها را تضعیف نمایند، اما آنچه تا کنون این توطئه ها را با شکست مواجه ساخته، آگاهی و رشد مذهبی – سیاسی ملت بزرگ ایران بوده، که توانسته، رسالت تاریخی خود را با همه مشکلات، کارشکنی ها و فشارهای سیاسی – اقتصادی و نظامی موجود به نحو احسن به پیش ببرد. بنابراین اگر جوهره اصلی انقلاب را برخاسته از جنبه اسلامی و مردمی بودن آن بدانیم، قوام و پایداری این دو نیز در سایه اتحاد و وحدت کلمه همه گروه ها و به خصوص حوزویان و دانشگاهیان خواهد بود.
امروزه بحث پیوند میان حوزه و دانشگاه از شکل شعاری و آرمانی اش فاصله گرفته و مباحث گوناگون و چالش های فکری بسیاری در این زمینه به وجود آمده است.
بنابراین همکاری و تعامل نهادهای علمی، به آنها توان و ظرفیت می دهد تا در مسیر تولید علم و نظریه پردازی گام بردارند، لذا تعامل عالمانه و سنجش گرانه می تواند زمینه ساز شکل گیری نوعی روش شناسی بومی گردد، که بتواند با دنیای جدید، مفاهمه و گفت و گو برقرار کند و از اصالت و استواری لازم، برخوردار باشد. از این رهگذر می توان موضوع پیوند (وحدت) حوزه و دانشگاه را از بحث های چالش برانگیز و قابل توجه دانست و در نتیجه باید اذعان داشت که دو نهاد حوزه و دانشگاه به رغم مجزا بودن آنها، هدف و کارکرد واحدی را دنبال می کنند و دارای اهداف و کارکرد مشترکی هستند.
وحدت حوزه و دانشگاه در نظرگاه حضرت امام خمینی(ره)
یکی از محورهای اساسی در اندیشه و خط مشی علمی حضرت امام خمینی(ره) تأکید ایشان بر وحدت همه اقشار، به خصوص حوزه و دانشگاه بود. از این رو به خلاف تصور دشمنان در مکتب نظری و عملی امام (ره) وحدت، یک تاکتیک یا ابزار مصلحتی و مقطعی برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی انقلاب اسلامی نبود، بلکه تداوم وحدت، به عنوان پایه های نهضت مبارزاتی ایشان به شمار می رفت.
امام خمینی در سال ۱۳۴۶ – که هنوز کمترین نشانه ای از تحولات بعدی و شکوفایی نهضت اسلام خواهی ملت ایران متصور نبود ـ در پاسخ به پیام دانشجویان مسلمان اروپا، از پیوستگی دانشجویان مدارس قدیم و دانشگاه ها، احساس سربلندی و مسرت نموده و می فرمایند: «از اینکه طبقات جوانان غیور و دانشجوی قدیم و جدید داخل کشور و خارج و روشن ضمیران سایر طبقات ملت شریف و مسلمان از خواب گران بیدار شده و در فکر چاره هستند، احساس مسرت و سربلندی می کنم».
حضرت امام به خوبی می دانستند که اگر روحانیت معظم نتوانند فهم خود از اسلام را با مقتضیات زمان پیوند داده و با کاروان عظیم دانش بشری، که محمل و مجرای کنونی آن بیشتر دانشگاهیان کشور هستند، ارتباط همدلانه و منطقی داشته باشند، اعتقاد و ایمان نسل آینده را با مخاطره جدی روبرو خواهند ساخت و رسالت خود را نا تمام و عقیم خواهند گذاشت.
امام خمینی (ره) حوزه و دانشگاه را مغز متفکر و نیروی محرکه جامعه می دانستند، که آماج توطئه ها و تفرقه افکنی های دشمنان قرار دارند، و همواره لزوم هوشیاری و تهذیب در این دو قشر را مورد توجه قرار داده و در این رابطه می فرمودند: «تکلیف همه ما چیست؟ تکلیف مهمی که متوجه به این قشر است و این قشر؛ یعنی روحانیون و دانشگاهی ها و دانشجوها آنکه مغز متفکر جامعه است، همین دو طایفه اند، اینها مغز متفکر هستند، دانشگاهی ها چه آنهایی که از بیرون آمده اند و حالا در سمت های مختلف مشغول به فعالیت هستند، چه این قشر روحانی که مشغول تحصیل هستند یا از تحصیل فارغ شده اند مشغول ترویج و کارهای دیگر هستند، به عنوان مغز متفکر جامعه می باشند. دانشگاه و حوزه های علمیه روحانیون می توانند به عنوان دو مرکز برای تمام ترقیات و تمام پیشرفت های کشور باشند و همچنین می توانند دو مرکز برای تمام انحرافات و انحطاط ها باشند. از دانشگاه هست که اشخاص متفکر متعهد بیرون می آید، اگر دانشگاه به معنای واقعی دانشگاه باشد و دانشگاه اسلامی باشد؛ یعنی در کنار تحصیلات متحقق در آنجا تهذیب هم باشد، تعهد هم باشد، یک کشور از قِبَل آن می تواند به سعادت برسد و اگر حوزه های علمیه مهذب و متعهد باشند، یک کشور را می توانند نجات دهند. علم تنها اگر ضرر نداشته باشد فایده هم ندارد. وقتی که یک نظر وسیعی به همه دنیا و همه دانشگاه هایی که در دنیا وجود دارد بیندازیم، تمام این مصیبت ها که برای بشر پیش آمده است، ریشه اش از دانشگاه بوده، ریشه اش از این تخصص های دانشگاهی بوده، این همه ابزار فنای انسان و این همه پیشرفت هایی که در کنار او اخلاق نبوده است، در کنار او تهذیب نبوده است و تمام فسادهایی که در یک ملتی یا ملت ها پیدا شده از حوزه های علمیه ای بوده که متعهد به دستورات اسلامی نبوده اند. تمام ادیانی که ساخته شده است از دانشمندان و علما سرچشمه گرفته است، علمی که در کنار آن اخلاق و تعهد اسلامی نبوده است، تهذیب نبوده است، دنیا را به فساد کشانده است و دانشگاه، دنیا را می تواند به اصلاح بکشاند».
در مجموع می توان بهترین شکل وحدت حوزه و دانشگاه را با عنایت به اندیشه حضرت امام (ره) در توجه به موارد پنج گانه زیر جستجو کرد:
۱. توجه دانشگاهیان به ریشه های وابستگی نهاد دانشگاه و خود باختگی تاریخی، وابستگی فکری و به دور از هویت و فرهنگ جامعه بودن این نهاد(عنایت به بومی سازی و اسلامی شدن دانشگاه) و تلاش در جهت ارتقای این نهاد علمی.
۲. توجه حوزویان به ریشه های تحجر و گسترش قلمرو فکری – معرفتی خود متناسب با نیاز انسان معاصر و نیز در راستای پیش فرض ها، مبانی دینی و ماوراء الطبیعی مورد نیاز علوم دانشگاهی.به عبارت دیگر، تقسیم کار ساختاری با توجه به مبانی معرفتی علوم طبیعی و انسانی و حوزه های معرفتی فلسفه علم و فلسفه علوم اجتماعی.
۳. وحدت آرمانی در عرصه فعالیت های سیاسی – اجتماعی به عنوان دو قشر تعیین کننده و سرنوشت ساز فکری – فرهنگی در جامعه.
۴. توجه به موانع تاریخی و سیاسی – اجتماعی و نیز ایجاد وحدت بین روحانیون و دانشگاهیان با عنایت به نقش های مورد انتظار جامعه از حوزه و دانشگاه و پرهیز از یکسویه نگری در وحدت.
۵. عنایت به معنویت و تهذیب نفس در دو نهاد حوزه و دانشگاه در کنار فعالیت های علمی و پژوهشی.
آنچه در این نوشتار از اهمیت بیشتری برخورد دار است، توجه به دیدگاه امام(ره) و بررسی آن است. لذا دریافت ما از کلام امام(ره) این است که ایشان به قضیه وحدت حوزه و دانشگاه، بیشتر به عنوان یک واقعیت تاریخی – اجتماعی می نگریستند و عمدتا از این زاویه به تحلیل آن می پرداختند، تحلیلی که می توان عنوان «جامعه شناسی تاریخی رابطه حوزه و دانشگاه» بر آن نهاد.
تأمل در دغدغه خاطر امام (ره) نسبت به وحدت حوزه و دانشگاه، بیان از دل مشغولی و اهتمام بیشتر ایشان به وحدت سیاسی و عاطفی و ارتباط و همبستگی بین روحانی و دانشگاهی و توجه و هشدار نسبت به توطئه های بیرونی و درونی در جهت بر هم زدن این وحدت بوده است و آنچه به طور خاص جلب نظر می کند، مسئله وحدت روحانی و دانشگاهی است تا وحدت حوزه و دانشگاه.
صاحبان اندیشه و چالش های فکری در ارتباط با وحدت حوزه و دانشگاه
بطور کلی صاحب نظرانی که در عرصه حوزه و دانشگاه به بحث و چالش های فکری پرداخته اند به سه گروه ذیل تقسیم می شوند:
گروه اول: این گروه معتقدند که این وحدت هم اکنون شکل گرفته و روند رو به رشدی را طی می کند، سرعت آن به دلایلی دچار کندی شده است، با این وجود و امید به این که در آینده این روند سرعت یافته و مشکلات آن بر طرف گردد.
گروه دوم: این دسته به اصل وحدت می اندیشند، اما در چگونگی تحقق آن، ملاحظاتی جدی دارند، از جمله اینکه معتقدند با گنجانیدن چند درس از معارف اسلامی، اخلاق اسلامی، متون اسلامی و غیره در دروس دانشگاهی نمی توان از آن به عنوان وحدت این دو نام برد و گفت که وحدت شکل گرفته است، چرا که اساسا این گروه معتقدند که وحدت حوزه و دانشگاه چیزی فراتر از گنجاندن درس اسلامی در میان درس های دانشگاهی می باشد.
گروه سوم: این گروه معتقدند اساسا این دو نهاد؛ یعنی حوزه و دانشگاه، همانند دو خط موازی هستند و هیچ گاه به هم نخواهند رسید و آنچه که هم اکنون در این خصوص؛ یعنی وحدت حوزه و دانشگاه بیان می شود، در حقیقت بحثی آرمانگرایانه است که عینیت نخواهد یافت؛ زیرا این گروه استدلال می کنند که در دانشگاه هیچ پدیده ای اعتقادی، باوری، اندیشه ای، فکری، نظریه ای و معرفتی مطلق نیست و اعتقاد و معرفت در دانشگاه قابل نقد است، در حالی که در حوزه دقیقا نقطه مقابل این نظریه وجود دارد که بسیاری از معرفت ها یقینی و بسیاری از باورها قدسی است. وجود همین چند گروه با دیدگاه های متفاوت، نشانگر نوعی شکاف در این دو نهاد است، که نیاز به ترمیم و اعتماد سازی است.
بسیاری از اندیشمندان اسلامی معتقدند که یکی از مشکلات جامعه شکاف میان این دو نهاد است و اگر علم و دین در هم ادغام شوند و در اصل، وحدت یابند، بسیاری از مشکلات امروزه اجتماع ما حل خواهد شد؛ زیرا علم بدون دین و معرفت ناقص بوده و دین بدون علم و پیشرفت هم محل پیشرفت ندارد.
این دسته معتقدند: دانشمند بدون ایمان برای جامعه مضر بوده و عالم دینی بدون علوم روز جای پیشرفت نداشته و برای جامعه سودمند نخواهد بود. در هر صورت وحدت حوزه و دانشگاه یکی از پیچیده ترین مباحث در این حوزه است که نیازمند مطالعه و بررسی در کار گروه های تخصصی و علمی است تا مبانی و اصول وحدت اندیشی به روشنی تبیین و با شناخت آفت ها و آسیب ها، زمینه ها و بسترهای لازم برای عینیت بخشیدن به این هدف متعالی فراهم گردد.
وحدت حوزه و دانشگاه از نظرگاه آیت الله جوادی آملی
درباره وحدت حوزه و دانشگاه بحث های زیادی مطرح و نظرات مختلفی ارائه شده است که برخی از دیدگاه های مطرح در این موضوع به شرح ذیل است:
۱. وحدت فیزیکی: این دیدگاه می گوید: باید نظام آموزشی حوزه و دانشگاه در هم ادغام شده و یک ساختار آموزشی واحد ایجاد شود تا بتواند اهداف دو ساختار سابق را تأمین کند.البته عده ای نیز در همین جا به تعدیل این نظریه پرداخته و تنها به تبادل طلبه، دانشجو و استاد میان این دو نهاد بسنده می کنند.
۲. وحدت سیاسی – اجتماعی: در این نگرش باید با در نظر گرفتن اشتراکات موجود به برطرف کردن سؤ تفاهم ها و اختلافات اهتمام کنند و در مقابل حوادث اجتماعی و سیاسی به یک موضع واحد دست یابند.
۳. وحدت موضوعی: یعنی اینکه باید در دانشگاه علاوه بر رشته های فعلی، به علوم متداول حوزوی نیز بطور تخصصی پرداخته شود. در مقابل، حوزه نیز باید فعالیت های علمی خود را به مباحث تجربی گسترش دهد. این نوع وحدت با وحدت فیزیکی که در ابتداء به آن اشاره شد، بی ارتباط نیست، چرا که تبادل طلبه و دانشجو می تواند زمینه چنین وحدتی را فراهم آورد.
۴. وحدت رویکردی: این نظریه – که ما از آن به وحدت رویکردی تعبیر می کنیم – از سوی آیت الله جوادی آملی مطرح شده است. ایشان با نگاهی جامع، مسئله وحدت را در کنار بحث علم دینی و غیر دینی و اسلامی شدن دانشگاه ها بررسی می کند.
ایشان عنصر محوری دینی بودن علم را رویکرد الهی عالم به معلوم می دانند؛ یعنی فیزیک و شیمی وقتی اسلامی است که فیزیکدان و شیمیدان متوجه باشند، که قوانین فیزیکی و شیمیایی را چه کسی آفریده و برای چه آفریده است؟ اسلامی شدن دانشگاه ها به اسلامی شدن علوم و فعالیت های آن است(به معنایی که بیان شد).
باتوجه به آنچه گفته شد، هر گاه حوزه و دانشگاه به سمت دینی شدن علوم خود گام بردارند به وحدت حقیقی دست یافته اند، چرا که هر دو در یک عرصه مشترک – علوم دینی – فعال هستند و تنها تفاوت این دو نهاد در محدوده فعالیت علمی است. حوزه علمیه در آن بخش از علوم دینی فعالیت می کند که از منبع وحی و نقل؛ مانند فقه، کلام و حدیث و عقل مانند فلسفه و کلام استخراج می شود و دانشگاه نیز به بخش دیگر که از تجربه با کمک عقل و عقلا به دست می آید؛ مانند فیزیک، شیمی و ریاضیات اهتمام می ورزد.
مرکز فکر، تصمیم گیری، اندیشیدن و راهنمایی کردن اگر متحد و متشکل باشد، آنگاه است که نظیر سلسله اعصاب به همه ابعاد و اعصاب انقلاب اسلامی سرایت می کند و به اتحاد می رسد. بنابراین تا مرکز اندیشه و فکر یگانه و یکتا نشود، راهی برای سرایت وحدت در ابعاد گوناگون نخواهد بود.
وحدت حوزه و دانشگاه، وحدت و استقلال جامعه اسلامی
برخلاف دیدگاه مغرضان، وحدت حوزه و دانشگاه نه تنها امری غیر ممکن نیست، بلکه اساسا ریشه در سنت علمی و پیشینه تاریخی در دین اسلام دارد. اگر امروزه برخی حوزویان به حضور در دانشگاه ها و فراگیری علوم دانشگاهی جدید علاقه مند هستند، به آن دلیل است که پیش از این نیز بسیاری از علوم دانشگاهی امروزی بخش های مهمی از درس ها و بحث های گذشته حوزه های علوم دینی را در بر می گرفته است، بسیاری از طلایه داران و بنیانگذاران علوم به اصطلاح جدید که تا به امروز نیز اندیشه های آنان در دانشگاه های مطرح دنیا مورد تدریس و بحث و نظر قرار دارد، از میان همین حوزه های علوم دینی برخاسته اند. وحدت حوزه و دانشگاه هیچ گاه به مفهوم سلب استقلال فکری یا نفی هویت مستقل یکی از این دو نهاد و یا سلطه یکی بر دیگری نیست، بلکه مفهوم اصلی این وحدت در جامعیت دین اسلام است که در تأمین نیازهای بشری بر هر دو بعد مادی و معنوی آن تأکید داشته است که بدون آن آزادی و پیشرفت جامعه اسلامی تحقق نمی یابد.
حضرت امام (ره) در سال ۱۳۴۶ شمسی اختلاف حوزه و دانشگاه را به غفلت و خوابی گران تشبیه نمودند، که بر اثر نغمه های خواب آور عمال استعمار بر ملت های مسلمان تحمیل گردید و در مقابل، پیوستگی این دو قشر را اولین گام در راه آزادی ملت های مظلوم و زیر دست و زیر بنای رهایی از دست چپاول گران و عمال آن می دانستند. حضرت امام (ره) ضمن اینکه روحانی و دانشگاهی را مکمل یکدیگر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 