پاورپوینت کامل گلدونِ شکسته ۴۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گلدونِ شکسته ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گلدونِ شکسته ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گلدونِ شکسته ۴۱ اسلاید در PowerPoint :

۳۲

منظومه عبدالرضا رضائی نیا

به کیومرث صابری (گل آقا)

گل همیشه بهارِ شهرباران؛ لبخندِ نامیرا

دریغا! اول حرفی که در لوح محفوظ پیدا آمد، لفظ «محبت» بود.

پس نقطه دی «ب» با نقطه ی «نون» متصل شد، یعنی «محنت» شد.

(عین القضات)

۱

دس نذار روی دلم، دلم کبابه، داداشی!

این روزا دلا تو خطِ نون و آبه، داداشی!

حال مون رو پرسیدی، قربونِ اون معرفتت

توی این هول و وَلا خیلی خرابه، داداشی!

دل کجاس؟ دیگه باهاس دنبال بیدلا بریم

این روزا، این طرفا بیدلی بابه، داداشی!

یه نسیمی اومد و دمید و ما عین حباب

نقشِ ما نقش برآبه و سرابه، داداشی!

چی شد اون جوری نشد؟ کجا؟ کیا؟ کدوم طرف؟

چه سئوالایی دارم که بی جوابه، داداشی!

اگر دوس داری تو هم یه روز به روءیات برسی

چِش ببند و خوب بخواب! زندگی خوابه، داداشی!

***

اولش بنا نبود عاشقا دس به سر بشن

اولش بنا نبود این قَدِه دربه در بشن

جای پر زدن به شادی تو هوای زندگی

گم و گور بشن تو این پیچ و خمای زندگی

اولش بنا نبود که عاشقا خط بخورن

دیگرون شربت شادی، اونا تهمت بخورن

اولش بنا نبود که زخمی جفا بشن

توی غربتِ زمونه شوکرانو بچشن

زندگی خیلی قشنگه این روزا خیلی قشنگ!

پر شده خیابونا از آدمای رنگ وارنگ

دلِ من چشاتو واکن! کمی دنیا روببین!

هرکجا سفره ای هَس، حمله رندا روببین!

باغ لاله های نازنین لگدمالِ کیاس؟

گریه ها مالِ کیا و خنده ها مالِ کیاس؟

یه طرف دلا چه رنگی! یقه ها برفِ سفید!

از کنار اون دلا که رد می شید، رنگی نشید!

سوارن؛ با رخشِ شون سد می کنن جاده هارو

آقازاده ها می گیرن حالِ آزاده ها رو

بی نوا مردم و اون ها «نون و حلوا» می خونن

دیگرون مجنونن اما اونا «لیلا» می خونن

اون طرف تر جورِجوره؛ سور و ساتِ اختلاس

می برن شمش طلا و می ذارن رو اسکناس

شادمون، خنده به لب، اوستای حقه بازی ین

اوستای اوستاها تو رشته دس درازی ین

اون طرف ترُو ببین! قلندرای الکی

می زنن این وَر و اون وَر حرفای بانمکی

همونا که دَم به دَم «جونِ برادر» می زنن

بذا وقتش برسه، هزارتا خنجر می زنن

درویشای قلابی سُبحه به دس وُول می خورن

آدمای ساده دل یِه قُل دوقُل گول می خورن

هِی میان تو کوچه ها «یاحقُ و یاهُو» می زنن

بعد می رن خلوتِ شون، کبابِ آهو می زنن

وقتی پابده بِشون، شیطونا رو مات می کنن

روزی صدتا کامیون گناهو خیرات می کنن

رفقام یواش یواش رفتن و نالوطی شدن

مث او مستضعفا که یِه هُو طاغوتی شدن

همونایی که دَم از سفره مولا می زدن

سفره های چرب و نرمُو می دیدن، جا می زدن

روز و شب، با دل شون شیطونا بازی می کنن

تا قیامت می خونن، روده درازی می کنن

یادشون رف؛ یه روزی شعارای ناب می دادن

سیبیلِ هزارتا رستمُو یِه دس تاب می دادن

وضعِ عالمُو ببین! خیلی قمر تو عقربه

بعضی یا می گن که روزِ روزه، کی می گه شبه؟

تو چشا؛ چشمه آب و قصه تلخ سراب…

تو دلا؛ حسرتِ شعر بی دروغ و بی نقاب…

***

مث گُل، مث پرنده، مث بارون و نسیم

نمی خواستیم مگه ما بهارُو منتشر کنیم؟

به زمین و به زمون نشون بدیم کرامتُو؟

به همه حتی به سنگا یاد بدیم محبتُو؟

نمی خواستیم به کویرِ سینه ها گُل بزنیم؟

از دلِ آدما تا عرش خدا پل بزنیم؟

نمی خواستیم که بهشتُو تو زمین به پا کنیم؟

آدما فرشته شن، دنیا رو با صفا کنیم؟

نمی خواستیم که دیگه سفره خالی نباشه؟

توی دستِ حسرتی نون خیالی نباشه؟

تو دلِ پرنده ای عقده شادی نمونه؟

غم کمِ اش بَدْ نی، ولی غمِ زیادی نمونه؟

اون روزا، جونِ تو از فرشته ها کم نبودیم

چی بودیم؟ هرچی بودیم، آدمِ آدم نبودیم

دل مون به کم تر از فرشته راضی نمی شد

یه نفس عشقِ حقیقی مون مجازی نمی شد

همه مون پر می زدیم تو آسمونِ آرزو

واژه ها می خوان بگن، اما دلم میگه «نگو!

***

یادِ اون دلای عاشق، یادِ اون صفا بخیر!

یاد اون همه شقایق، توی جبهه ها بخیر!

اونجاها دغَل مَغَل، دوز و کلک روا نبود

جز زرنگی تو شهادت، تو مرامِ ما نبود

چشمه مون، آینه مون، ظرفامونم یکی بودن

دلامون یکی بود و حرفامونم یکی بودن

اونجا هیشکی از دلت نشونِ حزبی نمی خواست

همه حزب عاشقی، حزب صفا، نه چپ، نه راست

واسه شهید شدن اخم و گزینشی نبود

پارتی و سفارش و خواهش و کرنشی نبود

نی نوا بود اونجاها؛ زلالیِ یقینِ ناب

اما کوک می کردن اینجا بعضی یا سازِ سراب

ادّعا بود دیگه، استادِ حقایق می شدن…

خوش خوشک، وارثِ اون همه شقایق می شدن…

***

دیگرون هرچی بودن؛ دلخوشی مون روح خدا

پیر مهربونِ ما، زنده ترینِ زنده ها

عاشقِ مردم کوچه و خیابون و حرَم

با وفای با وفا، شریک درد و داغ و غم

عقل سرخش که فراتر می رف از عشق و جنون

سفره مردمو خالی نمی خواس از گُل و نون

با صفای با صفا؛ فطرتِشو گم نمی کرد

رنگ کبریا نداشت، اخم به مردم نمی کرد

یه روزی پر زد و رفت، آینه ها تیره شدن

آدما به زرق و برق سکه ها خیره شدن

خیلی یا به مذهبِ عاشقی پشتِ پا زدن

وقت امتحان که شد شیطونَه رو صدا زدن

حالا خیلی وقته که ما همه برزخی شدیم

دلامون سرده نگو آدمای یخی شدیم

چشامون دو قلوه سنگه؛ توی قاب آهنی

نبض مون نمی زنه، نه گریه ای، نه شیونی

مث این که مُرده دل ها، نمی یاد صدای قلب

دوره قلبای سکه ای و سکه های قلب

نه فرشته و نه شیطون، نه جهنم، نه بهشت

سرنوشتُو ما نوشتیم یا که ما رو سرنوشت؟

***

تو می گی؛ «این جوری یاس رسم زمونه، همیشه

چرا غافل بمونیم، دنیا داره عوض می شه

وقتشه بریم حالا یِه خورده الواطی کنیم

دلِ مونُو با دلِ داش آکُلا قاطی کنیم

هرچی گفتن و شنیدیم، الکی بود، الکی

با توام، مشتی! تویی دلخوشِ چی، دلخوشِ کی؟

تو دلِت پنجاه و هفتی یه، عقب موندی، داداش!

پاشو عشقی ! دست و پا کن یِه دلِ تازه به جاش!

عشق و دل که واسِ ما آب نمی شه، نونو بچسب!

پاشو تا دیر نشده جنابِ شیطونُو بچسب!

***

من می گم؛ «قبول دارم؛ هف خطِ هف خطا تویی

همه اشتبا می رن تو دنیا بی خطا تویی

تو هواشناسی و لهجه بادو می دونی

چقده؟ کدوم طرف؟ کم و زیادو می دونی

من می گم؛ «قبول دارم؛ که قرن بیست و یک شده

دیگه هرچی بدی یه خوبه و خوبی یا بده

می دونم عوض شده زمونه و دورِ شماس

هرکی نالوطی نباشه، زندگیش واویلاس!

***

پهلوون رفته تو خط حال، می گه؛ «زدم به خال!

حالا من موندم و دل مونده و یه دنیا سوءال

من نمی گم، تو بگو! که این چه جور عاشقی یه؟

آدما عوض شدن یا عوضی؟ قصه چی یه؟

ما بودیم عاشقِ بارون و گُل و نور و نسیم

چرا هیشکی نمی گه؛ چی شد که این ریختی شدیم؟

چی شد این جوری دوباره دل دادیم به قهقرا

یه روزی پر می زدیم فراتر از ستاره ها

سرگرونی رو ببین، پیشِ خدا خم نمی شیم

اون روزا فرشته بودیم، حالا آدم نمی شیم…

***

تو بساطِ ما دلا خیلی پُره، چشا تَرِه

دل من! عشقُو ببین

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.