پاورپوینت کامل چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه ۷۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه ۷۸ اسلاید در PowerPoint :
۳۰
۱. خاورمیانه بزرگ و اتحادیه اروپا
گسترش اتحادیه اروپا هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ کشورهایی که به این اتحادیه پیوسته اند، حائز اهمیت است. این تحول ژئوپلیتیک به لحاظ فرصت های ایجاد شده از رهگذر وضعیت جدید مورد توجه می باشد. اتحادیه اروپا برخلاف سنت دیرین خود به یک باره به سمت شرق گسترش یافته و این امر عین آفرینش فرصت ها، چالش هایی را نیز در برابر اتحادیه قرار داده است. این اتحادیه شامل کشورهایی است که به خاطر سابقه استعماری، روابط طولانی با بسیاری از کشورهای خاورمیانه و مدیترانه یا خاورمیانه بزرگ – اصطلاحی که در متون جدید اروپا بسیار به چشم می خورد – (۱) دارند و در پرتو گسترش اینک قرابت جغرافیایی بیشتری نیز با منطقه یافته است.(۲) در یک نگرش تحلیلی، سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال منطقه خاورمیانه با چالش هایی مواجه است.(۳)
نخست، هنوز سیاست خارجی و امنیتی مشترک (CFSP) اتحادیه اروپا از بالندگی لازم در مواجهه با بحران هایی بین المللی برخوردار نگردیده و در خصوص موضوعات و مناطق حساس، سیاست دول اروپایی از روندهای ملی بیش از گرایش های فراملی تبعیت می کند.
دوم، ورود ۱۰ کشور اروپای مرکزی و شرقی به این اتحادیه و تبدیل شدن آن به سازمانی با ۲۷ عضو، بر سرعت عمل و کار آمدی سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا تأثیری باز دارنده داشته و زمینه را برای مداخله و تأثیر گذاری برخی از قدرت های بزرگ همچون ایالات متحده آمریکا در تحولات اروپا و سیاست خارجی آن فراهم کرده است.
سوم، خاورمیانه بزرگ به لحاظ جغرافیایی و نیز موضوعی، از گستره مفهومی وسیعی برخودار است. از نظر جغرافیایی، حداقل در تعریف اروپایی آن، این منطقه چندین خرده سیستم منطقه ای شامل کشورهای واقع در حاشیه خلیج فارس و نیز در ساحل مدیترانه جنوبی و شرقی را پوشش می دهد.(۴) از نظر موضوعی نیز خاورمیانه پذیرای بحران ها و موضوعات متعدد با بازتاب های وسیع بین المللی می باشد که مناقشه اعراب و اسرائیل، امنیت انرژی، تروریسم، تسلیحات کشتار جمعی، بحران عراق و فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران از آن جمله هستند.
چهارم، به طور سنتی، اروپا نقش خود را در خاورمیانه به عنوان یک بازیگر در چارچوب خط مشی های کلی سیاسی و اقتصادی آمریکا ایفا کرده و به جای تعقیب یک سیاست فعال و مستقل، اغلب کارکردی انضمامی و تکمیلی داشته است.
برخی تحولات جاری در خاورمیانه این منطقه را برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا و سیاست خارجی و امنیتی مشترک این اتحادیه بسیار مهم می سازد. پیامدهای جنگ اخیر در نوار غزه و لبنان و تعهد اروپا به تأمین نیروهای صلح بان، استمرار بحران فلسطین، بی ثباتی امنیتی در عراق، نوع نگاه اروپا به برنامه هسته ای ایران و تشدید اوضاع نابسامانی امنیتی در جنوب افغانستان و نیز بروز اقدامات تروریستی در برخی از کشورهای اروپایی از جمله تحولاتی هستند که منادی عصر جدید در سیاست های منطقه ای اروپا می باشند.
بحران عراق و اشغال این کشور آزمونگاهی بود که در مقطعی مهم نتوانست چهره واحدی از اتحادیه اروپا را به نمایش در آورد و این بلوک را با معضل تصمیم سازی رو به رو ساخت.(۵)
در فضای کنونی که اسلوب های سیاسی و هنجارهای شناخته شده بین المللی یکی پس از دیگری مورد چالش قرار می گیرند، اتخاذ سیاست صبر و انتظار و نه چندان فعالانه از جانب اروپا در خاورمیانه هزینه های بیشتری را می طلبد که شاید قابل جبران نباشد. اروپا فرصت های زیادی را برای ایفای نقش ثبات سازی در خاورمیانه از دست داده است و این امر اقتضا می کند تا این اتحادیه با درک شرایط حساس و تاریخی و اجتناب از فرسایشی شدن اختلافات و گفتگوهای طولانی، همکاری ها و تفاهمات خود با کشورهای ثبات ساز خاورمیانه را به نتیجه برساند و به عنوان نقش آفرینی قابل اعتماد ظاهر شود. از آنجا که خاورمیانه بزرگ موضوع رقابت و چانه زنی قدرت ها – به خصوص اروپا و آمریکا و حتی چین و روسیه – واقع شده است، آینده مناسبات جهانی احتمالاً در این منطقه رقم خواهد خورد. با توجه به این امر، حضور اروپا در خاورمیانه را به صورت زیر می تواند بر شمرد:
۱. مدیریت کانون های بحران بین المللی ؛
۲. ارتقای جایگاه اروپا در معادلات بین المللی؛
۳. تأثیر گذاری بنیادین بر نظام توزیع قدرت بین المللی؛
۴. ارائه نقش فعال در باز سازی سیاسی و اقتصادی خاورمیانه به عنوان یکی از کلیدی ترین مناطق جهان.(۶)
سیاست اتحادیه اروپا در خاورمیانه بزرگ اساساً بزرگ تحت تأثیر سه عامل قرابت جغرافیایی، امنیت انرژی و حافظه تاریخی است. از همین رو، این اتحادیه به موضوعات موجود دیگر در منطقه خاورمیانه همچون تروریسم، رقابت تسلیحاتی، فرایند صلح فلسطین – اسرائیل و… در چارچوب عوامل یاد شده که تأثیرات متقابل بر یکدیگر دارند، می نگرد. در کنار عواملی چون مجاورت جغرافیایی و امنیت انرژی، حافظه تاریخی اروپاییان به ویژه دول اروپایی همچون انگلیسی، فرانسه، ایتالیا و آلمان نشان می دهد که هر کدام از آنها حسب مسائل و موضوعات مختلف، دارای علاقه یا نفوذ و جایگاه در یک یا چند کشور خاورمیانه ای بوده اند. به واسطه سابقه تاریخی کدری که در ذهن مردم خاورمیانه نسبت به عملکرد گذشته برخی از دول یاد شده در این منطقه نقش بسته است، آنان سعی کرده اند به منظور تصفیه و پاکسازی این تصویر ذهنی، سیاست و خط مشی مستقلی را در ارتباط با خاورمیانه دنبال کنند. طبیعی است که عدم مشارکت فعالانه اروپا در کنار ناتوانی استراتژیک ایالات متحده آمریکا )به سبب جایگاه اسرائیل و لابی یهود در فرایند تصمیم سازی سیاست خارجی آن کشور و در نتیجه فقدان نوآوری در رویکردهای واشنگتن( می تواند هزینه های امنیتی و سیاسی جدی در سطح منطقه ای و بین المللی به بار آورد.
عوامل سه گانه فوق الذکر جملگی سبب شده اند تا اتحادیه اروپا، تأمین ثبات در منطقه مذکور را به استراتژی اصلی خود در این منطقه تبدیل کند. ثبات در خاورمیانه بزرگ نه تنها تقویت کننده ضریب امنیتی در اروپا بوده و از بسیاری مهاجرت های غیر قانونی به این سرزمین جلوگیری خواهد کرد، بلکه تضمین کننده فرایند انتقال انرژی در بازارهای مصرف اروپایی و توسعه مناسبات اقتصادی اتحادیه با دول منطقه می باشد. در این جهت و برای جلوگیری از پرداخت هزینه های بیشتر سیاسی و امنیتی در خاورمیانه، اتحادیه اروپا و قدرت های اروپایی به تعقیب و اجرای راهبردهای امنیتی زیر اقدام کرده اند:(۷)
۱. حمایت از دموکراسی و توسعه آن؛
۲. تلاش در جهت ایجاد نظم بین المللی مبتنی بر چند جانبه گرایی؛
۳. مقابله با تهدیدات سنتی و نوین.
از سوی دیگر، بروکسل استراتژی ثبات سازی خود را در خاورمیانه در قالب سطوح مشارکتی مختلف اما دارای هم پوشی دنبال می کند. از این رو، می توان گفت که سیاست خاورمیانه ای اتحادیه اروپا برای تحقق بخشیدن به راهبردهای یاد شده در حوزه های زیر بیشتر متمرکز شده است:
– روند بارسلون یا مشارکت اروپا – مدیترانه؛
– سیاست همسایگی اروپا؛
– اتحادیه ای برای مدیترانه؛
– مشارکت اروپا – خلیج فارس؛
– مشارکت در فرایند صلح فلسطین – اسرائیل.
۱-۱. روند بارسلون (مشارکت اروپا – مدیترانه)
برنامه مشارکت اروپا – مدیترانه که سابقه و قدمت آن به دوره پس از جنگ جهانی دوم و آغاز دهه ۱۹۵۰ بر می گردد با هدف تعمیق مناسبات دول اروپایی با آن دسته از همسایگان خاورمیانه ای خود که در سواحل دریای مدیترانه مستقر هستند، راه اندازی شد. وزیران خارجه کشورهای اتحادیه اروپا (آلمان، اسپانیا، اتریش، بلژیک، دانمارک، فنلاند، فرانسه،یونان، ایرلند، ایتالیا، لوکزامبورگ، هلند، پرتغال، سوئد و انگلیس)، کشورهای عربی حوزه مدیترانه (اردن، لبنان، سوریه، فلسطین به رهبری یاسر عرفات مراکش، الجزایر، تونس و مصر) و کشورهای غیر غربی حوزه مدیترانه )قبرس، مالت و ترکیه( به همراه رژیم اسرائیل در اجلاس بارسلون گرد آمدند و پس از دو روز مذاکره در روزهای ۲۶ و ۲۷ نوامبر ۱۹۹۵ اعلامیه شراکت اروپا – مدیترانه معروف به روند بارسلون را امضا نمودند. پایه های شراکت بر سه زمینه زیر استوار است:(۸)
الف( شراکت سیاسی و امنیتی )سبد سیاسی – امنیتی(: تلاش برای ایجاد منطقه صلح و ثبات در حوزه مدیترانه.
ب( شراکت اقتصادی و مالی )سبد اقتصادی – مالی(: تلاش برای ایجاد منطقه اقتصادی شکوفا و منطقه آزاد تجاری درسال ۲۰۱۰ و تقویت همکاری اقتصادی مشترک.
ج( شراکت اجتماعی، فرهنگی و انسانی )سبد اجتماعی، فرهنگی و انسانی(: تلاش برای توسعه منابع انسانی و تشویق تفاهم میان فرهنگ ها و ایجاد ارتباطات میان جوامع مدنی کشورهای مدیترانه.
کشور لیبی به دلیل تحریم های بین المللی در آن زمان و بر اساس مصوبات و قعطنامه های شورای امنیت از عضویت در روند بارسلون خودداری کرد و جنگ تبلیغاتی گسترده ای را علیه آن در سطح ملی و منطقه ای به راه انداخت. اما از سال ۱۹۹۹ به بعد با تغییر موضع خود به عنوان ناظر در این روند حاضر شد.
کشورهای منطقه مدیترانه در زمینه های مختلف، پیش از روند بارسلون همکاری های مشترک داشتند؛ از جمله:(۹)
۱. همکاری در زمینه منابع آبی براساس موافقتنامه رم در سال ۱۹۹۲؛
۲. همکاری در زمینه سازماندهی و هماهنگی صنعت جهانگردی براساس موافقتنامه کازابلانکا که در سال ۱۹۹۵ به امضا رسید؛
۳. همکاری در زمینه پارلمانی و توسعه ارتباطات وتعمیق روابط میان مجالس پارلمانی کشورهای حوزه مدیترانه. در این زمینه، در شهر والیتا، پایتخت کشور مالت، در روزهای ۱ تا ۴ نوامبر ۱۹۹۵ نشستی از سران پارلمان های کشورهای مدیترانه ای برگزار و رئیس پارلمان مصر به ریاست اولین مجمع بین المجالس حوزه مدیترانه، برگزیده شد.
مشارکت اروپا – مدیترانه در حال حاضر ۳۹ عضو دارد. ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا، ۳کشور نامزد عضویت در اتحادیه اروپا )ترکیه، کرواسی و مقدونیه( و شرکای مدیترانه ای )مصر، الجزایر، اردن، لبنان، تونس، مراکش، سوریه، فلسطین و رژیم صهیونیستی(. در چارچوب این مشارکت دولت های اروپایی کوشیده اند تا با انعقاد قراردادهای دو جانبه و چند جانبه با کشورهای حوزه مدیترانه و ارائه کمک های مالی در قالب برنامه MEDA، وزن و جایگاه سیاسی خود را در این منطقه تقویت کنند. افزایش همکاری ها در حوزه های مهاجرت، عدالت، حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی رسانه ها و مبارزه با تروریسم در سال های اخیر در کنار سه محور اصلی همکاری ها در دستور کار روند بارسلون بوده و برنامه های مرتبط با آنها از سوی بانک سرمایه گذاری اروپا )توسط بازوی این بانک به نام مشارکت و سرمایه گذاری اروپایی – مدیترانه ای( و برنامه MEDA حمایت مالی شده است.(۱۰)
۱-۱-۱. اولویت ها و انگیزه های اروپا
پیرامون بستر و زمینه تأسیس روند بارسلون در سال ۱۹۹۵ و اولویت های سیاسی، امنیتی و اقتصادی اروپا نظریات و دیدگاه های متفاوتی وجود دارد که برخی عبارتند است از:(۱۱)
– این طرح، بخشی از برنامه ترمیمی وحدت و یکپارچی اروپا بوده است. پس از فروپاشی شوروی و انحلال بلوک شرق و وحدت دو آلمان، انگیزه اروپایی ها جهت ترمیم وحدت سنتی اروپا، تشدید شد و تأکید بر اروپا محوری و مرکزیت آن به طور مستمر، مطرح گردید. در همین راستا، ضرورت توجه به دریای مدیترانه به عنوان دریاچه اروپایی و مرز طبیعی اروپا در جنوب در ادبیات سیاسی سران و شخصیت های سیاسی کشورهای اروپایی حوزه مدیترانه نمود برجسته ای پیدا کرد.
– فرانسه یکی از طراحان این روند بوده و انگیزه های آن در عناصر زیر خلاصه می گردد:
الف – تقویت وحدت اروپا به عنوان یک قدرت سیاسی و اقتصادی در قبال امریکا؛
ب – تقویت اهتمام اروپا به حوزه مدیترانه باعث بازگشت مرکزیت حوزه مدیترانه به عنوان کانون تمدن و فرهنگ اروپا و به طور سنتی تداوم این روند، به بازگشت مرکزیت اروپای لاتین و اروپای کهن )فرانسه، اسپانیا و ایتالیا( کمک فراوانی خواهد کرد؛
ج – افزایش اهتمام به دریای مدیترانه به عنوان یک حوزه فرهنگی و تمدنی، زمینه ساز تقویت و باز یافتن اقتدار سنتی فرهنگ فرانکفونی خواهد بود. به طور سنتی و از لحاظ تاریخی، اغلب پایه ها و اص
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 