پاورپوینت کامل ثنای حضرت خورشید ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ثنای حضرت خورشید ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ثنای حضرت خورشید ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ثنای حضرت خورشید ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

۴۲

کهکشان گریه

ساعد باقری

ای دل! این آشفته حالی را که تقدیم تو کرد؟

وحشت آن جای خالی را که تقدیم تو کرد؟

خواب دیدی تیغ عریان را، خیال انگاشتی

زخم آن تیغ خیالی را که تقدیم تو کرد؟

فرصت گل چیدن از باغ جمالش با تو بود

اینک این بهت جلالی را که تقدیم تو کرد؟

در طلوع گریه ها، ای آسمان چشم من!

کهکشان لایزالی را که تقدیم تو کرد؟

آه، ای باران! پیاپی نام پیر ما بِبَر

هر که پرسد این زلالی را که تقدیم تو کرد؟

باغ من! در غیبت کبرای چشمِ او

اضطراب خشکسالی را که تقدیم تو کرد؟

رفت، امّا دست ما را همچنان خواهد گرفت

ای دل! این فرخنده فالی را که تقدیم تو کرد؟

هفت پشت عطش

محمد علی بهمنی

زنده تر از تو کسی نیست، چرا گریه کنیم؟

مرگمان با د و مباد آن که تو را گریه کنیم

هفت پشت عطش از نام زلالت لرزید

ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم؟

رفتن ات آینه آمدن ات بود، ببخش!

شب میلاد تو تلخ است که ما گریه کنیم

ما به جسم شهدا گریه نکردیم، مگر

می توانیم به جان شهدا گریه کنیم؟

گوش جان باز به فتوای تو داریم، بگو

با چنین حال بمیریم و یا گریه کنیم؟

ای تو با لهجه خورشید سراینده ما

ما تو را با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟

آسمانا! همه ابریم؛ گره خورده به هم

سر به دامانِ کدام عقده گشا گریه کنیم؟

باغبانا! ز تو و چشم تو آموخته ایم

که به جانْ تشنگی باغچه ها گریه کنیم

در سوگ آینه

محمد کاظم کاظمی

ای خفته در نگاه تو صد کشور آینه

شد مدّتی، نگاه نکردی در آینه

رفتی و روزگار سیه شد بر آینه

رفتی و کرد خاک جهان بر سر آینه

رفتی و شد ز شعله برانگیزی جنون

در خشکسال چشم تو خاکستر آینه

چون رنگ تا پریدی از این خاکْ خورده باغ

خون می خورَد به حسرتِ بال و پر آینه

دردا! فتاده کار دل ما به دست چرخ

یعنی که داده اند به آهنگر آینه

در سنگ خیزِ حادثه تنها نشاندی اش

ای سرنوشت! رحم نکردی بر آینه

امشب در آستان ندامت عجیب نیست

ای مرگ! اگر ز شرم بمیری هر آینه

خورشید

علی موسوی گرمارودی

مردی که آهن از نفسش نرم می شد

و عزم اش پیشاپیش کالبد گام بر می داشت،

مردی به صداقت گیاه باغچه هامان،

هرگز دیده ای شمعدانی دروغ بگوید؟

هرگز دیده ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.