پاورپوینت کامل مقتل شاعران;شعرهای احمد مطر ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مقتل شاعران;شعرهای احمد مطر ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقتل شاعران;شعرهای احمد مطر ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مقتل شاعران;شعرهای احمد مطر ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۴۴

سخنرانی تاریخی

امروز

یک موش بزرگ صحرایی را دیدم

که در باب نظافت سخن می راند

و کثافت ها را

تهدید به مجازات می کرد،

در حالی که مگسان

بر گردش کف می زدند!

گم شدگان

رئیس جمهور

از برخی شهرهای میهن بازدید کرد

و هنگام دیدار از محلّه ما فرمود:

«شکایت هاتان را صادقانه و آشکارا باز گویید

و از هیچ کس نترسید،

که زمانه هراس گذشته است!»

دوست من حسن گفت:

«عالی جناب!

گندم و شیر چه شد؟

تأمین مسکن چه شد؟

شغل فراوان چه شد؟

و چه شد آن که داروی بینوایان را به رایگان می بخشد؟

عالی جناب!

از این همه

هرگز، هیچ ندیدم!»

رئیس جمهور

اندوهگنانه گفت:

«خدا مرا بسوزاند؟

آیا همه اینها در سرزمین من بوده است؟

فرزندم!

سپاسگزارم که مرا صادقانه آگاه کردی،

به زودی نتیجه نیکو خواهی دید».

سالی گذشت،

دوباره رئیس را دیدیم،

فرمود:

«شکایت هاتان را صادقانه و آشکارا باز گوئید

و از هیچ کس نترسید،

که زمانه دیگری است!»

هیچ کس شکایتی نکرد،

من برخاستم و فریاد زدم:

شیر و گندم چه شد؟

تأمین مسکن چه شد؟

شغل فراوان چه شد؟

چه شد آن که داروی بینوایان را به رایگان می بخشد؟

با عرض پوزش، عالی جناب!

دوستِ من حسن

چه شد؟».

ساعت

دایره ای تنگ

با یک فراریِ محکوم

که دو جاسوس

– پیش و پس اش روانه اند

این است

زمان

یادداشت

دزد

روی حصیر

برای ما یادداشتی گذاشت

که در آن آمده بود:

«خداوند

حاکم را لعنت کناد!

جز خُرناس

چیزی بر جای نگذاشته

تا ما بدزدیم!»

صندوق عجائب

به کودکی

صندوقچه اسباب بازی ها را گشودم،

صندلی زری دوزی شده ای را در آوردم،

عروسکی چوبی بر آن ایستاده بود

در دست اش

شمشیری از نی

سرِ عروسک را خم کردم،

سرِ عروسک را بالا کشیدم،

کندم،

گذاشتم،

کندم،

گذاشتم…

آن قدر که خسته شدم

عروسک امّا

از بازی های رنگ رنگ ام

نه شکوه می کرد، نه خشمگین می شد

چونان صندلی زیر پایم،

آراسته به شکوه…

امّا خوار

بگذارم اش، می مانَد

برگردانم اش، بر می گردد

از آن صحنه لذّت ها بردم،

امّا پدرم

ترسید و دستپاچه شد،

عروسک را در صندوقچه پنهان کرد،

گوش هایم را گرفت…

به سختی کشید!

عمری را به حیرت گذراندم،

تا آن گاه که بزرگ شدم،

راز را یافتم،

دریافتم؛

عروسکِ من

نمادِ همه سلاطین عرب بود!

بر دروازه شعر

هنگام که بر دروازه شعر ایستادم،

نگهبانان

رؤیاهایم را تفتیش کردند،

دستور دادند تا سرم را در آورم

و ته مانده احساس ام را بیرون بریزم،

آنگاه از من خواستند

تا شعری مردمی بنویسم!

من کفش هایم را بر درگاه کندم

و گفتم:

«ای نگهبانان!

آن را که خطرناک تر بود،

کندم؛

این کفش لگد می کند

اما این سر

لگد کوب می شود!

انشعاب

در سرزمین های ما

آنچه فراوان است،

حزب است

و فقر است

و طلاق های گونه گون ،

ما به هر کوچه ای

ده حزب داریم و

یک نصفه حزب،

که جملگی در حال انشعاب اند!

از هر یک از آنها

در هر ساعت

دو حزب می زاید

و دو حزب دیگر از این دو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.