پاورپوینت کامل نقدی بر آفریقاپژوهی ;در گفتگو با آقای طاهر عبیات، مدیر گروه مطالعات آفریقا موسسه اندیشه سازان نور ۹۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقدی بر آفریقاپژوهی ;در گفتگو با آقای طاهر عبیات، مدیر گروه مطالعات آفریقا موسسه اندیشه سازان نور ۹۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقدی بر آفریقاپژوهی ;در گفتگو با آقای طاهر عبیات، مدیر گروه مطالعات آفریقا موسسه اندیشه سازان نور ۹۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقدی بر آفریقاپژوهی ;در گفتگو با آقای طاهر عبیات، مدیر گروه مطالعات آفریقا موسسه اندیشه سازان نور ۹۵ اسلاید در PowerPoint :
۲۰
علل مهجوریت آفریقا در بین سیاستمداران، محققان، مراکز تحقیقاتی و رسانه های ما چیست؟
با تشکر از شما که فرصت را برای گفت و گو درباره آفریقا مهیا کردید. در مورد آفریقا و مهجوریتش در نظام ما و مردم ما، که آیا مهجور هست یا نیست؟ از چند بعد می توان بحث و گفت و گو کرد. یک بخش از آن مربوط به نوع تعاملات فرهنگی، عدم تجانس و تقارن بین ملت ما و مردم آفریقاست که خودبه خود حائلی را بین ما و آفریقایی ها ایجاد کرده است. البته دوری راه و عدم پیوستگی سرزمینی و جغرافیایی و نداشتن مرز مشترک با این قاره، باعث شده تا این تعاملات، تعاملات غیرمستقیمی باشد. با این که نمی خواهم بحث تفاوت نژادی را مطرح بکنم، ولی متأسفانه این بحث موجود است و در روابط ما با آفریقایی ها، نقش منفی داشته است.
عامل دیگر، وضعیت ثروت ملی ماست. به دلیل این که ما متکی به ثروتی به نام «نفت» هستیم و این ثروت، منشأ زندگی روزمره مردم و دولت ماست، به نظرم، عامل مهمی جهت عدم توسعه است. شما ملیت های مختلف ، به ویژه هندی ها را در آفریقا – خصوصاً در شرق آفریقا- می بینید که با وضعیت نداری و بی چیزی می آیند و پس از مدتی کار و فعالیت شدید، وضعیت شان روز به روز، رشد پیدا می کند و صاحب کارها و کارگاه های بزرگ تولیدی می شوند. این مسئله چگونه شکل می گیرد؟ هندی ها در آن جا احساس می کنند که راه پس و پیشی ندارند. ما به رفاه نسبی و زندگی توأم با رفاه و آرامش عادت کردیم، بنابراین در صدد به هم زدن چنین آرامشی نیستیم. دولت بایستی یک سری سیاست هایی را اتخاذ کند که مردم از این حالت فعلی خارج شوند و به سمت آفریقا و دیگر مناطق جهان بروند.
لذا به طور خلاصه، علل مهجوریت و عدم توسعه روابط با آفریقا، دوری راه، نداشتن مرز جغرافیایی با این قاره، بحث نژاد سیاه و عدم تقارن فرهنگی مردم با این منطقه و اکتفا به ثروت ملی ای به نام نفت و روحیات ماست، که ما را کم تحرک بار آورده است.
سابقه حضور ایرانی ها در آفریقا به چه زمانی بر می گردد؟
سابقه حضور ما در آفریقا- در قرون اخیر- عمدتاً به قرن نوزدهم میلادی برمی گردد، تجار ایرانی از مناطق شیراز و بلوچستان، به طرف آفریقا و به صورت انحصاری بر بخش هایی از شرق آفریقا رفتند و حضورشان سبب تحولاتی در روابط بین ما و آفریقا شد، که در آن مقطع منشأ تأثیرگذاری بسیاری شده است؛ یعنی اگر شما سفری به زنگبار بروید، شاهد یک سری از آثار ایرانی ، مثل مسجد، حمام و یک سری از سنت های ایرانی مثل نوروز و حتی تأثیرات مذهبی مانند اعتقاد به شیعه خواهید بود ، که احساس غربت نمی کنید. لذا در اثر همین نزدیکی و روابط، تأثیراتی را از فرهنگ ایرانی و اسلامی در زنگبار، تانزانیا، کومور و دیگر مناطق همسایه شاهد خواهید بود. ولی متأسفانه این روابط منقطع شد و روابط ما با آفریقایی ها به شدت کاهش پیدا کرد. در زمان پهلوی هم ما با چند کشور محدود، مانند مصر و آفریقای جنوبی ارتباط داشتیم.
روابط ما با این قاره پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه تغییری کرد؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ما شاهد یک نوع احساس تعلق و حمایت درونی نسبت به آفریقا در مسئولان مان هستیم، که این امر بر می گردد به یک سری از مواضع و آرمان هایی که حضرت امام خمینی(ره) در اهداف کلی انقلاب اسلامی تبیین کردند و به شکل سیاست خارجی در نظام ما عملی شده است. منتها این سیاست، افت و خیز داشته و به صورت قوی، همه جانبه و مستمر در نیامده است.
یک بخش از این سیاست ها، حمایت های تحصیلی بود، که از طریق بورسیه دانشجویان و پذیرش دانشجو و طلبه های آفریقایی صورت گرفت و می گیرد. بخش تعاملات اقتصادی را به شکل کم رنگی شاهدیم. لذا اگر بخواهیم جمع بندی بکنیم، شاهد شکوفایی و حرکت همه جانبه و هدف مند درباره آفریقا نیستیم.
به چه علت؟
ما در روابط با آفریقا، نیازمند توجه جدی و عزم کافی از سوی مسئولان هستیم تا به صورت سیاستگذاری معین و برنامه عملیاتی و اجرایی درآید. متولی اصلی توسعه این روابط، در عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و کشاورزی، دولت مردان و مسئولان نظام جمهوری اسلامی هستند؛ چرا که قسمت اعظم توسعه روابط به سیاستگذاری های خود نظام برمی گردد و به طور مشخص به دولت هایی که می آیند و می روند؛ آنها باید در سیاست هایشان به این منطقه توجه بیشتری بکنند و کارهای گذشته را ارتقا بدهند یا تکمیل کنند.
توجه به آفریقا در سیاست خارجی کشورهای دیگر چه جایگاهی دارد؟
در پایان قرن بیستم و ورود به هزاره سوم چند تا حرکت اساسی به سمت آفریقا شکل گرفت. اولین کاری که در آفریقا شاهد هستیم پروژه سرمایه گذاری سازمان ملل متحد در هزاره سوم در آفریقاست که در آن پروژه، یک سری سیاستگذاری ها و اهداف کلان مشخص کرده و می توان گفت، در حال حاضر، کشورهایی که به دنبال توسعه منافع خودشان در این منطقه و تعاملات – همه جانبه، خواه در راستای منافع ملی یا توسعه امنیت ملی یا خواه در رابطه با توسعه حضور و نفوذشان هستند، سیاست شان را با آفریقا آغاز کردند و برای آفریقا در این مسیر، جایگاه والایی قائل شدند. ما الآن شاهد تحولات زیادی در روابط اروپا با آفریقا در قالب همکاری اتحادیه اروپا با کشورهای آفریقایی هستیم. همچنین شاهد ارتقا و گسترش روابط چین و هند با کشورهای این قاره هستیم، حتی ژاپن و دیگر کشورها ، از جمله ترکیه. آمریکا هم در قالب آفریکون به دنبال توسعه این روابط است. بنابراین اگر بخواهیم در آینده آفریقا نقش آفرین باشیم باید از همین الآن برنامه ریزی و سیاستگذاری های اصولی داشته باشیم که این امر از دولت شروع می شود و بعد به نهادها و تشکل های غیردولتی و مردمی می رسد. در غیر این صورت، روابط ما با کشورهای آفریقایی، همچنان در مهجوریت باقی خواهد ماند و ما در آینده آفریقا، حرفی برای گفتن و مجالی برای حرکت نخواهیم داشت.
شما از سرمایه گذاری های کلان و بلندمدت آمریکا، چین، اتحادیه اروپا، هند و حتی ژاپن در آفریقا خبر دادید. به طور مشخص این کشورها در چه عرصه ها و زمینه هایی
فعالیت یا سرمایه گذاری می کنند؟
قبل از این که به این سئوال پاسخ بدهم، که اصلاً چرا آفریقا؟ و چرا باید به سمت آفریقا برویم؟ چند تا مسئله است که اگر بخواهیم به آنها توجه بکنیم، ناچاریم که در این زمینه سیاستگذاری و سرمایه گذاری بکنیم.
۱. اگر ما به دنبال منافع ملی مان هستیم، منافع ملی ما در آفریقا می تواند منافع گسترده ای باشد، به دلیل اینکه آفریقا هم جمعیت مصرف کننده وسیعی دارید و هم مواد خام اولیه بسیار. لذا کشورهای پیشرفته با علم به این دو موضوع، به آفریقا گرایش پیدا کردند و سیاستگذاری و سرمایه گذاری می کنند. چین، کار خود را در مناطق دور از دسترس رقبا و با محوریت سرمایه گذاری در پروژه های کوچک ، اعم از راه، جاده سازی و فعالیت هایی که به نوعی خدمات دهی است، شروع کرده است. چین با این کار، هم خود را به کشورها و مناطق مورد نظر نزدیک می کند و هم این که توجه و علاقه مردم را به سمت خودش جلب می نماید تا به پروژه محوری اش که نفت است، دست یابد. این امر حتی به رقابت های بین المللی در منطقه نیز کشیده شده است؛ یعنی امروزه محور رقابت ها بین هند و چین، در شرق آفریقا و همچنین رقابت بین آمریکا و چین در نیجریه، بحث نفت است. چینی ها برای تأمین انرژی خود، تمرکز اصلی شان را در آفریقا ، به ویژه در سودان، نیجریه و در شرق آسیا گذاشتند و آمریکایی ها هم احساس کردند که عقب افتادند. ما با توجه به دارا بودن یک سری شاخصه های علمی، صنعتی، فرهنگی و سیاسی، می توانیم در آفریقا ورود پیدا بکنیم، که ورود ما قطعاً موفق تر از دیگران خواهد بود، البته به شرط این که نوع و گرایش تعاملات خودمان با آفریقا را به سمت فعالیت های مردمی، تشکل ها و مراکز غیر دولتی ببریم و از فعالیت های دولتی بکاهیم و زمینه را برای فعالیت های تجار و مراکز خصوصی و غیردولتی فراهم کنیم.
چرا؟
چون با این شکل کار می توانیم به اهداف درازمدت تر و عمیق تر برویم و علت اینکه یک سری از فعالیت های ما در مقاطعی، پیش می رود و یک دفعه هم جمع می شود، این است که ما فقط به روابط و کارهای دولتی تکیه می کنیم و دولت ها با تغییر و تحولاتی که در آنها به وجود می آید، این نوع سرمایه گذاری ها را دچار تغییر و تنش می کنند، و از طرفی سیاست ها با تغییر دولت ها، به سرعت تغییر پیدا می کند و مسائل دیگر.
۲. منافع ملی مان ایجاب می کند که به آفریقا توجه خاصی داشته باشیم؛ زیرا در حال حاضر جمعیت جوانی داریم که همه اینها جویای کار هستند. در این قاره فرصت خوبی برای جویندگان کار و متخصصین کشور ما هست.
۳. از طرفی کشور ما نیازمند مواد اولیه ای است که در آفریقا به وفور یافت می شود. بخش زیادی از مواد غذایی مان را هم می توانیم از کشورهای این منطقه وارد بکنیم.
۴. نوع تفکر و رویکرد انقلاب ما هم یک رویکرد انسانی است، و با توجه به این که در سابقه ذهنی مردم آفریقا استعمار گری اروپا و آمریکا وجود دارد، لذا چنین روحیه ای را درباره ایران ندارند و علاقه مند به گسترش روابط با ایران هستند. چرا که ایران در اذهان آنها، خاطره سوئی ندارد. هر چه زودتر باید با سیاستگذاری های دقیق و جامع، در این قاره فعالیت و سرمایه گذاری کنیم و هر چقدر زمان بگذرد، فرصت ها را از دست خواهیم داد.
۵. بحث دیگر، بحث فرصت هاست. فرصت های ما در آفریقا، بسیار زیاد است. از فرصت های فرهنگی گرفته تا فرصت های صنعتی، اقتصادی و سیاسی. همسایه ترک ما، یک نمونه و یک case study مناسب برای ما در قاره آفریقاست. ترکیه، سیاست راهبردی اش را مشخص کرده است. ترکیه از سال ۲۰۰۳ یا ۲۰۰۴ میلادی، استارت کارش را در آفریقا زد. استراتژی اش، چند شاخصه دارد که برای ما قابل استفاده و الگوبرداری است. یکی از این شاخصه ها این است که ترکیه، نوع تعاملاتش، کشوری است؛ یعنی ۳۶ کشور آفریقایی را هدف خودش قرار داده است. در کنار این هدف گذاری ها، یک سری اولویت ها را در کالاها و تولیدات خودش که قابل عرضه به آفریقاست، مشخص کرد؛ یعنی کشوری را متناسب با توان مندی ها و امکاناتی که در اختیار دارد، به عنوان هدف انتخاب کرده است.
دوم این که روابط خودش را با اتحادیه آفریقا و کشورهای آفریقایی به شکل مجزا و مستقل آغاز کرده و با ۳۶ کشور نشست و برخاست دارد و نوع روابط خودش را با هر کشوری، به صورت مجزا تعریف کرده است. در همین تابستان گذشته بود که سران کشورهای آفریقایی را در ترکیه گرد هم آورد و در همین سال ها بود که دفاتر خودش را در کشورهای آفریقایی راه اندازی کرد و در صدد است که در همه این ۳۶ کشور، دفتر داشته باشد. ترکیه برای هر کشوری، صادرات محصولات و تولیدات خاصی را در نظر گرفته و
برای هر کشوری نیازسنجی کرده که کدام یک از نیازهای آنها را می تواند برآورده سازد. لذا همین سیاستگذاری باعث شده تا صادرات فراوانی به کشورهای آفریقایی داشته باشد، که همین صادرات، وضع خودش را در اقتصاد ترکیه نشان داده است. اولین دستاوردی که ترکیه، از این حرکت داشت این بود که در انتخاب اعضای جدید شورای امنیت، از ۵۰ کشور آفریقایی، ترکیه رأی مورد نظرش را گرفت. پس در آفریقا یک سری فرصت هایی هست که بایستی به آن پرداخت و از آنها استفاده بهینه کرد.
۶. بحث دیگر جمعیت مسلمانان در این قاره است. در آمار رسمی، ۵۰ درصد جمعیت آفریقا، مسلمان هستند، که در آمارهای واقعی، قطعاً جمعیت مسلمانان بیش از این است. ما با چنین جمعیتی چقدر توانستیم روابطمان را توسعه بدهیم؟ باز خود ترکیه را مثال می زنم، که در پذیرش دانشجو، بیش از ۲۰ هزار نفر از دانشجویان آفریقایی را پذیرفته است. یا در بحث پایان نامه نویسی و کار مطالعاتی در مورد آفریقا، پایان نامه های زیادی در دانشگاه های ترکیه وجود دارد و لذا این مسئله در برنامه های کاری و جزو سیاستگذاری ترک ها هست.
۷. فرصت دیگر، ماهیت سیاست های ضد نظام سلطه و ضد استکباری است که با انقلاب اسلامی و فرهنگ انقلابی مردم ما هم خوانی دارد. آفریقایی ها به طور طبیعی، به این بعد از سیاست های جمهوری اسلامی ایران افتخار می کنند. من خودم شاهد یک مورد در بحث دست یابی به انرژی هسته ای و فشارهایی که دنیای سلطه به کشورمان می آورد بودم. در یکی از کشورهای آفریقایی، راننده ای که ما را انتقال می داد، با ما صحبت می کرد. صحبتش هم تصنعی نبود، ما هم به طور تصادفی، سوار ماشینش شدیم. مسیحی بود. می گفت، با این که من مسیحی ام، ولی از سیاست های رئیس جمهور شما خوشم می آید، خیلی لذت می برم. من واقعاً روحیه ایشان را می ستایم که در برابر غرب موضع گرفته و در مقابل آنها ایستاده است. این ارادت ها و این سخن ها را در سخنان رهبران، روشنفکران، نویسندگان و مردمی که با مسائل سیاسی آشنا هستند، می بینید.
از طرفی مردم این کشورها، نسبت به تحولات دور و اطراف شان حساس هستند و مسائل و قضایا را دنبال می کنند. در بعضی از این کشورها، مردم با رادیوهای ترانزیستوری کوچک، آخرین اخبار و تحولات را دنبال می کنند و روزنامه ها را هم خوب مطالعه می کنند. اینها شاخصه هایی است که می توان به آن توجه کرد. بنابراین ما در گفتمان انقلاب اسلامی، یک تقارب و نزدیکی با مردم آفریقا داریم که می تواند یک عامل مهمی در نزدیکی ما با کشورهای آفریقایی باشد.
کشورهایی مثل آمریکا، چین، هند و اتحادیه اروپا چه راهکارهایی را برای گسترش روابطشان با آفریقا انتخاب کرده اند؟
محور فعالیت ها و سیاست هایی که اکثر کشورهای پیشرفته در حوزه آفریقا دنبال می کنند، اقتصادی است، ولی چند کشور با رویکردی چند جانبه وارد آفریقا شده اند. به طور مثال، در سیاست های آمریکا با آفریقا، یک کار چند جانبه دولتی و هم غیر دولتی می بینید. آنها در قالب دولتی و در کنار فعالیت های امنیتی- سیاسی، بحث سازمان آفریکون را دنبال می کنند که ساختاری است مربوط به حضور آمریکایی ها در آفریقا که سه هدف عمده را دنبال می کنند: ۱- تقویت روابط و توسعه ارتش آمریکا با مجموعه های نظامی کشورهای آفریقایی که یک کار درازمدت و استراتژیک در منطقه است. ۲- دنبال کردن کارهای انسان دوستانه؛ از قبیل امدادرسانی، خدمات رسانی، مدرسه سازی، بیمارستان سازی و ساختن مراکز بهداشتی و درمانی و فعالیت هایی از این دست. آنها کارهایی که به زمین مانده و با انجام آن می توان جلب توجه نموده و مردم را به سمت خود جذب کرد، را انجام می دهند. ۳- حقوق بشر. در سیاست آمریکا، حکومت خوب، حکومتی در راستای سیاست های خودش است. جایی که دولت ها و سیاست ها به نفع آنها هستند، دولت ها خوب می شوند و جایی که به ضررش هستند دولت ها بد می شوند. از طرفی آمریکا سعی می کند که ساختار نظامی را برای سلطه خودش در منطقه آفریقا ایجاد بکند، گرچه با مخالفت ه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 