پاورپوینت کامل خلوت انس ;نگاهی به شخصیت ادبی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ۹۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خلوت انس ;نگاهی به شخصیت ادبی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خلوت انس ;نگاهی به شخصیت ادبی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خلوت انس ;نگاهی به شخصیت ادبی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ۹۳ اسلاید در PowerPoint :

۴

یادآوری

بیستمین سال زعامت رهبر فرزانه انقلاب اسلامی انگیزه تدوین این جستار گردید و اینک در آستانه ماه مبارک رمضان که سال هاست محفل انس ادبی حضرت ایشان برگزار می شود، نشر مکتوب آن را ملاحظه می کنید.

بی تردید نخستین معلم حضرت آیت الله خامنه ای در خیلی از امور، از جمله ادبیات فارسی، مادر بزرگوارشان بوده است آن بانوی فاضله، در نوزده سالگی و هنگامی که به خانه آقا سید جواد خامنه ای آمد، در میان جهیزیه اش، دیوان حافظ، چاپ بمبئی و یادگار خلوت های انس پدر، بود، که در حواشی آن یادداشت هایی از سفرهای مکه و مدینه و حال خوشی که با غزل های خواجه در آن دیدارهای روحانی داشته (۱)، به چشم می خورد .

پدرش آیت الله سید هاشم نجف آبادی هم آدم بیگانه با ذوقیات ادبی نبود. او از روحانیانی بود که در نجف اشرف و در کنار تحصیل فقه و اصول، با سلسله عالمان اهل معرفت و عرفان هم سر و سری داشته و از محضر نامداران این رشته، بخصوص آیت الله سید علی قاضی طباطبایی بهره ها برده بود. (۲)

دختر در محضر چنین پدری، نه تنها قرآن و ادعیه و تاریخ آموخته بود، بلکه ذوق ادبی خود را هم پرورش داده و با اشعار شاعران، ابیات سرشار از معرفت آنان آشنا بود و در این میان بیشتر غزل های حافظ را حفظ بود و از آن برداشت های عرفانی می کرد.

«حقوق او برای من جبران ناپذیر است. من اولین نغمه های خوش قرآن را از حنجره مادرم شنیدم. آن وقتها که ما بچه بودیم، ایشان جوان بودند و صدای خیلی خوبی داشتند ما (خواهر بعد از من، و مدتی هم برادر بزرگم) دور او جمع می شدیم و می نشستیم و ایشان قرآن را با صوتی خیلی شیرین و دلپذیر برای ما می خواند و آیاتی از آن را ترجمه می کرد. اولین بار من داستان پیامبران، حضرت موسی، حضرت عیسی، حضرت ابراهیم، حضرت یعقوب، حضرت ایوب و داستان های گوناگون قرآن را از مادرم شنیدم و در این زمینه همه

معلومات من از پیامبران، هنوز متاثر از همان هایی است که مادر برایم گفته است» (۳)

«مادرم خانمی بود بسیار فهمیده، با سواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری و حافظ شناس البته نه به معنای علمی، بلکه به معنای مأنوس بودن با دیوان حافظ با قرآن کاملاً آشنا بود… بعضی از شعرهای حافظ، که هنوز یادم هست، از شعرهایی است که آن وقت از مادرم شنیدم، از جمله، این یک بیت، که یادم است

سحر چون خسرو خاور علم در کوهساران زدبه دست مرحمت یارم در امیدواران زد»(۴)

دنیای شگفت رمان

با ورود سید علی نوجوان که از کودکی در خانه علی آقا صدایش می کردند به حوزه علمیه، پای او به کتابخانه آستان قدس رضوی نیز باز شد. او در کنار مطالعه کتاب های تاریخی و حدیثی، با گونه ای از ادبیات نوین به نام «رمان» آشنا شد، که دنیای آن برایش شگفت آور بود. در این دنیای جدید، زندگی با تمام خبایا و زوایایش به تصویر کشیده می شد و مسائل فراموش شده و مغفول مانده مورد توجه قرار می گرفت.

خواننده شاهد تجاربی بود که در زندگی خود هرگز دچارش نمی شد.

شوق و علاقه وافر به جاذبه مطالعه رمان در حدی بود، که کتابخانه آستان قدس نیز نمی توانست کفاف اشتیاقش باشد. از سوی دیگر در آن روزگار عسرت خانواده، تهیدست تر از آن بود که بتواند همه کتابهای مورد علاقه اش را بخرد، لذا تصمیم گرفت تا رمان های جدید را از کتاب فروشی محل خودشان از قرار شبی یک ریال کرایه کند و برای این که کتاب امانی به شب دوم نکشد و یک ریال دیگر نپردازد به هر سرعتی بود آن را به اتمام می رساند. البته لازم به ذکر است که این همه تلاش و کوشش، در حاشیه درس های حوزه، جلسات قرائت قرآن و کارهای فراوان دیگری بود که نوجوان با هوشی مانند او در آن سن و سال کنجکاویش را داشت.

هر چند در ابتدای رمان خوانی او بی هدف بود و چه بسا بیشتر تحت تأثیر کشش داستان پردازی آن بود اما بعد از مدتی این مطالعه جهت دار شد و او در رمان های بزرگ در جستجوی شناختی متفاوت از آدم ها و آشنایی با فرهنگ و تمدن سرزمین هایی بود که داستان ها در آنها شکل می گرفت. بنابراین رمان های با زمینه تاریخی بیش از همه مورد توجه اش قرار گرفت و تاریخ بعضی از کشورها را از طریق رمان شناخت. لذا ایشان در این زمینه می فرمایند:

«هیچ بیانی نمی تواند تاریخ را مثل داستان و قصه بیان کند. وقتی درباره تاریخ به زبان غیر هنری حرف می زنیم، مثل این است که از فاصله ده هزار پایی زمین، از شهری عکس بر می داریم. طبیعتاً ابعاد شهر و خیابان های اصلی شهر هم پیداست، اما در آنجا آدم ها چه کار می کنند؟ خوبند؟ بدند؟ فقیرند؟ غنی اند؟ راحتند؟ خوابند؟ دعوا می کنند؟ می رقصند؟ اصلاً هیچ چیزی معلوم نیست. تاریخ، از آن بالا، از ده هزار پایی شهری را عکس برداری می کند و به ما نشان می دهد. یک وقت هست شما وارد شهری می شوید، البته همه کوچه های شهر را نمی توانید ببینید، اما دو، سه کوچه شهر یا خیابان شهر را می روید. با افرادش حرف می زنید و از خانه ها عکس بر می دارید، از اتاق ها، از اسباب بازی بچه ها، از بوسیدن یک فرزند توسط مادرش… همه اینها را ترسیم می کنید و در یک عکس جلو ما می گذارید، البته یک کوچه است، یک خیابان است و همه شهر نیست، اما می شود آن را تعمیم داد… این زبان هنر از تاریخ است ؛ قصه؛ این است» (۵)

از میان رمان هایی که می خواند، بعضی ها را بسیار می پسندید، مانند بعضی از نوشته های «رومن رولان» و «جنگ صلح تولستوی» بنابراین بعضی از کارها چنان ایشان را شگفت زده می کرد، که می پنداشت ارزش آن را دارد تا بار دیگر آن را بخواند و لذا آن را می خواند، مانند «بینوایان و یکتورهو گو»، که در رابطه با این رمان می فرمایند: «به نظر من بینوایان ویکتور هو گو برترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شده است. من همه رمانهای طول تاریخ را نخوانده ام شکی در این نیست اما من مقدار زیادی رمان خوانده ام، که مربوط به حوادث قرن های گوناگون هم هست. بعضی از رمان های خیلی قدیمی را هم خوانده ام مثلا فرض کنید «کمدی الهی» را خوانده ا.م «امیر ارسلان» هم خوانده ام «الف لیله و هزار و یکشب» راهم خوانده ام اما وقتی نگاه می کنیم به این رمانی که ویکتور هو گو نوشته، می بینیم این چیزی است که اصلاً امکان ندارد هیچ کس بتواند بهتر از این بنویسد یا نوشته باشد و معروف نباشد، و مثل منی که در عالم رمان بوده ام این را ندیده باشم یا اسمش را نشنیده باشم… من می گویم: بینوایان یک معجزه است در عالم رمان نویسی، در عالم کتاب نویسی. واقعاً یک معجزه است… من به همه جوانهاتوصیه می کنم نه حالا که دارم با شما صحبت می کنم بارها این را گفته ام، زمانی که جوانها زیاد دوروبر من می آمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفته ام که بروید یک دور حتما بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعه شناسی است. کتاب تاریخی است. کتاب انتقادی است. کتاب الهی است. کتاب محبت و عاطفه و عشق است» (۶).

با جدی تر شدن درس های حوزه از سرعت رمان خوانی کاست، اما هرگز این ارتباط قطع نشد. امروز هم رهبر انقلاب در کنار همه کارهای بزرگ و حساسشان در اوقات فراغت از مطالعه رمان های قابل اعتناء دریغ نمی کنند بخصوص رمان هایی که با مضامین انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نوشته شده باشد، مورد توجه ایشان است، اما با این همه توصیه می کنند که :

«خواندن رمان به صورت کنترل شده چیز بسیار خوبی است، البته رمان مثل آبی که در خاک نرم نفوذ می کند و همه جا را می گیرد وقت را پر خواهد کرد. به شدت باید با این حالت مبارزه بشود. خواندن رمان به صورت کنترل شده، کنترل که می گویم به دو معنا است: یکی اینکه چه رمانی را بخوانیم، دیگر اینکه چقدر بخوانیم. چون همه رمان ها را نباید خواند. بعضی از رمان ها صرفاً خیال پردازی است و هیچ چیزی در آن نیست. هیچ پیامی ندارد. اینها را اصلاً نباید خواند. البته من اینها را خوانده ام، چون هیچ کس نبوده که به من بگوید، چه چیزی بخوان، چه چیزی نخوان. من خودم یک زمانی به رمان رسیدم و یک زمانی هم آن را قطع کردم. بنابراین من این اشتباه را کردم که همه جور رمان هایی را خوانده ام. بنابراین آن رمانی که پیامی دارد باید خواند. رمان هایی هست که پیام های تاریخی دارد. یعنی آموزش های تاریخی فراوان در آن است و تصویرهای دقیق و ریزی در آن از یک بخشی از وقایع تاریخ وجود دارد» (۷)

در اقیانوس شعر

هر چه قدر که شوق نخستین رمانی خوانی در سید علی جوان رو به کاستی گذاشت، اما شور شعر خوانی در دل و جانش فزونی یافت. که در این رابطه نیز می فرمایند:

«مطالعه رمان مربوط به اوائل طلبگی ام بود، اما تدریجاً این گونه مطالعاتم وقتی که به فقه و اصول و اینها رسیده بودم کم شد البته باز هم قطع نشده بود و دیگر به شعر و دواوین شعرا و کتابهایی که در زمینه تاریخ ادبیات بود، کتابهایی که در زمینه سبک شعر بحث می کرد، به تدریج نزدیک و آشنا می شد تا وقتی که قم رفتم».(۸)

در کتاب بحارالانوار مرحوم مجلسی، در جلد ۷۹، آمده است:

«گویند پدر انسان، حضرت آدم علیه السلام نخستین کسی بودکه شعر سرود، و این اتفاق بزرگ هنگامی افتاد که او از ملکوت بهشت به ملک زمین تبعید گشته بود ودر هجران آن مقام نخستین شعر از زبانش جاری شد.»

با اعتنا به این واقعیت وبا کمی اغماض می توان گفت که رمان و شعر دو روی یک سکه اند. رمان امروزین، به ویژه رمانی که محصول آن سوی آبهاست، معرف وجه زمینی انسان است وشعر، معرف وجه ملکوتی و آرمانی اوست.

بنابراین، این منظور در کتاب لسان العرب، ج ۴، ص ۴۲ می گوید:

«شعر، فقط زیباترین کلام مخلوق نیست، بلکه در بردارنده اسراری است که در سخنان دیگری یافت نمی شود».

لذا عالمان اسرار، گاهی آن را از جنس وحی دانسته و مقام شاعران را بعد از انبیاء شمرده اند و حتی در ارتباط آن با ملکوت سخن ها گفته اند، که همانا شعر و شرع و عرش از هم خاستند و سبب آرایش دو عالم شده اند .البته این همه، هنگامی اتفاق می افتد که شاعر مفتخر به گوهر ایمان و سعادتمند به کردار شایسته باشد.

به هر تقدیر، در طول تاریخ، شعر در حوزه های علمیه و درمیان فقیهان شیعه از ارجمندی زیادی برخوردار بوده، و کم نیستند عالمانی که سروده هایشان از پس پرده برون افتاد و امروز زمزمه خلوت بندگان خدا گشته است. حوزه علمیه مشهد نیز خالی از فاضلان شاعر وطلاب صاحب ذوق نبود. به خلاف رمان و داستان که در میان آنان معمول نبود، اما رایحه شعر در حاشیه درس و بحث همواره به استشمام می رسید.

طلبه جوانی مانند سید علی آقا نیز که دارای ذوق سلیم و طبع لطیف بود، نکته های ظریف را به تیزهوشی در می یافت، در بحر شعر، خاصه شعر کهن فارسی که سرشار ازمعارف اسلامی است چنان غوطه ور شد، که شبی نبود که او با شعر از حافظ سر بر بالین نگذارد. در دفترچه ای که داشت، غزلیات ممتاز و حتی تک بیت های درخشان را برای خود نگه می داشت، که خود آقا می فرمایند :

«تا مدتی، من هر شب قبل از خواب، مقداری از دیوان حافظ را مطالعه می کردم».(۹)

با آشنایی با بعضی از شاعران و جلسات تخصصی، رابطه با شعر نیز از شوریدگی و علاقمندی، به نگاه تخصصی بدل شد، که یکی از آن شاعران، غلامرضا قدسی شاعر نامدار خراسان بود.

علامه امینی به مشهد آمده بود وقراربود در مدرسه نواب سخنرانی کند. در میان کسانی که مدرسه را برای این مراسم می آراستند، قدسی شاعر نیز دیده می شود علامه امینی او را دید وپیش رفت و بیتی را که از او در آستانه نوجوانی و هنگام شعر خوانی او در میتنیک هایی که به مناسبت دفاع از نهضت ملی شدن صنعت نفت دیده و شنیده بود، برایش خواند.

شب با گل است و روز شود محو آفتاب / خوش تر ز زندگانی شبنم ندیده ام

و این گونه شدکه درخت دوستی و من آنها ریشه گرفت و سالها بعد با آغاز مبارزات سیاسی و قرار گرفتن در جبهه طرفداران امام خمینی (ره) به این دوستی استحکام بیشتری داد.

به تشویق دوستان، ایشان هم به انجمن ادبی فردوسی پیوست، که هر چند عده آنها اندک بود، اما تبحرشان در نقد وحلاجی شعر بی مانند بود. جلسات انجمن هفته ای یک شب وآن هم در منزل عبدالعلی نگارنده، برگزار می شد. شاعران این انجمن عمدتاً مسحور صائب تبریزی بودند و اشعار شاعران مکتب عراقی سبک رایج روزگار برایشان حلاوتی نداشت. سید علی آقا نیز تحت تأثیر مضمون پردازی ها و نازک اندیشی های سبک هندی قرارگرفت و از آن حظ وبهره بیشتری برد.همین شیفتگی موجب شد تا امیری فیروز کوهی بزرگترین شاعر این سبک در ایران را در تهران، پیدا کند و دوستی دیر پایی بین شان صورت گیرد. امیری فیروزکوهی همیشه از هوش آقای خامنه ای در دریافت پیچیدگی و ظرایف و طرائف شعر خاصه شعر سبک هندی با تحسین توأم با حیرت یاد می کرد وبارها به غلامرضا قدسی گفته بود: «ایشان بزرگترین شعر شناس ایران است».

آقای خامنه ای، خیلی زود، جایگاه خود را در انجمن فردوسی یافت؛ آن قدرکه حتی بعضی از شاعران خراسانی ،پیش از نظر او سروده شان را در جایی مطرح نمی کردند .

مقام معظم رهبری در رابطه با همین جلسات درگفت و گو با جمعی از نویسندگان فرمودند:

«در آن جلسه ادبی مشهد که اشعار، نقد و بررسی می شد، گمان نمی کنم که من نظری داده باشم و مقبول واقع نشده باشد. در مورد اشکال مضمونی شعرها و عیوب زبانی آنها، من، غالباً اظهار نظر می کردم».

اشتیاق ایشان به انجمن و دوستان انجمنی در حدی بود ،که وقتی چند سال بعد برای پی گیری درس هایش به قم هجرت کرد، برنامه برگشت به مشهد را طوری تنظیم کرده بود که یک یا دو جلسه ای را از انجمن دریابد. از اعضای آن انجمن می توان به افرادی چون کمال پور، باقر زاده ،محمد رضا شفیعی کد کنی، نعمت میر زاده، قهرمان، محمد رضا حکیمی، ذبیح الله صاحبکار و بعدها مهرداد اوستا اشاره کرد.

مقام رهبری در ادامه می فرمایند:

«من در جلسات ادبی دیگر، آن قدر شرکت نکرده ام که بتوانم تشخیص بدهم. اما گمان نمی کنم هیچ جا، این جور نقادی شعری که در انجمن ادبی ای که من می رفتم بود، وجود داشته باشد. در انجمن، نقدهای منصفانه (نقد در لفظ، در معنا، در ریخت کلی شعر) صورت می گرفت. یعنی گاهی مثلاً گفته می شدکه این ریخت کلی، درست نیست. مثلاً در بیت اول ،این دو مصرع باید جا به جا شوند و…

گاهی، بخصوص در قصیده؛که ریخت طولی آن، چیز مهمی است، این جوری بود .چون بیت های قصیده ،مثل زنجیر به هم وصل است، و باید با هم تناسب داشته باشد. از جایی شروع می شود وبه جایی ختم می شود اگر وسطش این تناسب رعایت نشود، سؤال و احساس خلا ایجاد می کند، و مستمع خوشش نمی آید. حتی این چیزها گفته می شد؛ که مثلاً اینجا، بین ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.