پاورپوینت کامل بعضی از آیات موزون افتاده(۱) ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بعضی از آیات موزون افتاده(۱) ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بعضی از آیات موزون افتاده(۱) ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بعضی از آیات موزون افتاده(۱) ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

۳۶

اشاره

زنده یاد «مهدی اخوان ثالث (م.امید) – که شهریور ماه مصادف با درگذشت اوست، از معدود شاعران نوپردازی است که احاطه و اشرافی مثال زدنی بر فرهنگ و ادبِ ایرانی و اسلامی داشت که در شعر و نثرِ او نیز بر این مدعا شاهدهاست.

به تأسی از ادب «اُذکْرُوا موْتاکُمْ بِالْخَیر» برش هایی از یک مقاله بلند اخوان را برگزیده ایم. این مقاله برای بار نخست از سوی اخوان به یادنامه «علامه امینی» تقدیم شده است، با تقدیم نامه ای چنین سرشار از حرمت و تکریم؛

[هدیّتی کوچک، از کمتر کمترینان، برای یادنامه پاکمرد بزرگوار و گرانمایه: علامه امینی

شهید شیوه ارجمندی عالی مقدار که تمامت بود و نبود خویش را وقف هدف بزرگ و معنویت پرشکوه و درخشانی کرده که برای همگنان عالم گرامی و پر ارج و عزت است و سودمند و کرامتند.

می دانیم که بعضی از آیات قرآن، چنان که به نظر می رسد، موزون افتاده است. یعنی گهگاه آیه ای به تمامی، یا قسمتی از آیتی، یا دو سه آیه از آیات پشت سرهم، وزناً منطبق با بحری یا مزاحف بحری از بحور عروضی می افتد، چنان که می توان مصرع هایی در بحور مختلف از آن آیات استخراج کرد، فی المثل «لَنْ تَنالُوا البِرَّ حتی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّون» که تقریباً کمی بیش از شطری، شطر ابتدای آیه ۹۲، از سوره ۳ (آل عمران) است وزناً منطبق است با بحر رَمَلُ مُثَمَّنِ سالم در عروض فارسی (در عربی مُرَبَّع است نه مُثَمَّن، یعنی یک بیت مُثَمَّن فارسی در این بحر دو بیت عربی است) که بدین گونه تقطیع می توان کرد:

فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن.

این نمونه عبارتی و جمله ای موزون بود از قرآن، که تمامت یک آیه نبود، بلکه چند کلمه بود از ابتدای آیه ای همچنان که ممکن است قسمتی از میانه یا انتهای یک آیه موزون افتاده باشد و منطبق با بحری از بحور که بتوان مصرعی از آن استخراج کرد، یا در مصرعی و یا بیتی تضمین کرد.

گاه بعضی آیات به تمامی (یک آیه تمام مثلاً) این چنین حالی دارد، که موزون افتاده است و منطبق است با بحری از بحور عروضی که می توان مصرعی تمام را تشکیل دهد، گاهی موزون کامل و تمام و کاملاً منطبق با افاعیل و ارکان بحر است بی هیچ زحاف و علت، یعنی بدون سکته و لنگیدن، مثل همان شاهد سابق: «لَنْ تَنالُوا البِرَّ حتی تُنْفِقُوا» که وزنش کامل است بی هیچ سکته و زحاف، و گاهی با اندک زحاف و سکته و لنگیدن، می توان عبارت یا آیتی قرآنی را در بحری گنجانید. البته این حکم و حال مربوط به زبان فارسی است که عروضش کوچک ترین و مختصرترین زحاف و سکته را نشان می دهد، و الّا در عروض عرب به قدری زحافات ثقیل فراوان است و به قدری اجازات شاعر عرب در اختیار زحافات مختلف هر بحر وسیع است که در خیلی موارد، موزون، و غیرموزون بودن اشعار عرب، در ذائقه و ذوق ساده و هموار ایرانی چندان تفاوتی ندارد و یحتمل از همین جهات است که ظریفی چون عبید زاکانی در لغتنامه و فرهنگ نقیضی و هزل آمیز خود «ناموزون» را «شعر عرب» معنی کرده است.

باری، مثال و شاهد آنکه یک آیه به تمامی موزون افتاده منطبق با بحری از بحور است، آیه اول سوره ۴۸ (الفتح) است. با حذف تنوین و اصطلاح وقف حرف آخر کلمه آخر آیه، بدین گونه: «اِنّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحاً مُبیناً» که تقریاً بر وزن مستفعلن مفتعلن فاعلن» یا فعل اخیر «فاعلات» – اتفاق افتاده است که، با قطع نظر از مختصر زحاف، یعنی با اندک مسامحه می توان این آیه را مصرعی از رجزهای عرب، یا از بحر سریع عرب و عجم به شمار آورد. با توجه به اینکه در بحر سریع فارسی، فعل اول از افاعیل عروضی نیز باید «مفتعلن» باشد نه «مستفعلن». به عبارت دیگر با همان مختصر مسامحه که ذکر شد می توان «مستفعلن مفتعلن فاعلات» را به جای «مفتعلن مفتعلن فاعلات» پذیرفت.

می دانیم که صاحب طبعان و شعرایی که با قرآن سروکار و آشنایی داشته اند – عرب و عجم – از دیرباز متوجه این فقرات موزون یا نزدیک به موزون در قرآن بوده اند و در این زمینه کارها کرده اند به جد و غیرجد، از اقتباس و تحلیل و نقل و تضمین – تضمین جدی و تضمین هزلی و تقیضی – و غیره و غیره، که من جمله در شعر فارسی از قدیمی ترین ایام تا کنون نشانه های انواع و اقسام این اقتباس ها و استفاده ها مشهود و مشهور است.(۲) از بعضی استثناها مثل فردوسی و خیام و فخرالدین اسعد و زردشت بهرام پژدو و دیگر بزرگان شیفته ایران پیش از اسلام گذشته، دیگر کمتر شاعری است از مشاهیر و بزرگان شعر و ادب فارسی که چنین نقل و تضمین ها نداشته باشد، منتها بعضی بیشتر – سنایی و مولوی – و بعضی کمتر مثل حافظ (با وجود آنکه حافظ تخلص خود را از «حفظ» قرآن داشته و به قول خودش «در چارده روایت» هم از حافظان بوده، شغل شاغل و رسمی او این بوده است، چون خوش آواز بوده، حالا امر شاعری و اعتقادی او که می گوید: «هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم» بماند. برای معنی حافظ – اصطلاحاً- به کتب معتبر لغت رجوع کنید. در تذکره «مجالس لنفائس» امیر علیشیر، نام چند حافظ دیگر هم آمده، قدیم ها نمی گذاشتند هر بدصدا یا بچه ای با صدای دو رگه خروسی بیاید برای جمع (آن هم به آوای بلند و در رادیو و تلویزیون) قرآن بخواند که مصداق این بیت مشهور سعدی باشد که فرمود:

گر تو قرآن بدین نمط خوانیببر رونق مسلمانی!

(به داستان مولانا در مثنوی و مؤذن بدآواز در «دیار کفر» هم رجوع کنید) و حافظ در عین حال باز هم از این دست اقتباس و تضمین ها دارد و مثلا در اواخر دیوانش – ضمن قطعات او – یک قطعه دوبیتی است که در آن گوینده چند کلمه از آخر یک آیه و چند کلمه از آغاز آیه بعدی را – با حذف یک کلمه – تضمین کرده است و از آن بیتی ساخته است در بحر متقارب، پس این هم خود باز نوعی است از انواع همان استفاده از آیات موزون در شعر – که قبلا اشاره کردیم که صاحب طبعان به انواع و اقسام از آن گونه آیات استفاده ها کرده اند – و این کار او، یا منسوب به او نیز، همان تضمین عباراتی از آیات قرآنی است با حذف بعضی کلمات که در وزن مختار نمی گنجد – و البته حذف و اختیاری به اقتضای معنا مورد حاجت. این را هم گفته باشم که حافظ برداشت های اشاری و استعاری و معنوی از قرآن بسیار دارد که از موضوع بحث ما خارج است. ما در نقل و تضمین عین کلمات و آیات موزون افتاده صحبت می کنیم.

البته این فقره به کلی از بحث و یادداشت ما خارج است که بعضی شعرا – مثلاً سنایی، عطار، مولانا که سخت به این شیوه مولع اند و مثنوی هایشان پر است از این قسم – آیات مورد حاجت مباحث خود را در کسوتی تحلیل و ترجمه گونه، از سیاق و اسلوب عربی کما بیش بیرون و برهنه می کنند، و یا با تحلیل معنوی مفاد و مفهوم و با تذکر غرض آیات، اشاره وار یک دو سه کلمه هم از عین الفاظ آیه را احیانا پس و پیش افتاده و نه به حال و هنجار اصل، در مصرعی یا بیتی یا بیش می آورند، خواه در آغاز، یا میانه، یا پایان مصرع ها، که این قسم (که می توان تحلیل و ترجمه گونه و تضمین اشاری نامیدش) به چند علت از بحث ما خارج است:

اول آنکه مقصود ما از این یادداشت، آیات اتفاقاً موزون عروضی افتاده است، یعنی آیاتی که حداقل یک مصرع یا بیشتر کلمات یک مصرع احیانا منهای یک دو کلمه – در بحری از بحور بتواند بود، نه کمتر، گیرم یک آیه باشد یا بیشتر، یا قسمتی از یک یا دو آیه، چنان که گذشت.

ثانیاً در کسوت اصل و کمابیش عین عبارت قرآن باشد و حتی المقدور بدون تغییر و تصرف.

ثالثاً اگر هم عبارت موزون مأخوذ، عین محض اصل کلمات قرآنی نیست، و تمامت و درستی وزن، تغییر و تصرفی را موجب و مستلزم شده، آن تصرف جزئی و تغییر نامحسوس بسیار بسیار مختصر و اندک بایستی بوده باشد، و فی المثل در شؤون و امور فرعی و حواشی، نه اصلی و متنی.(۳) وانگهی بیشتر از مقوله حذف و کاهش باشد، نه افزایش، از قبیل حذف الف و لام تعریف، یا حذف تنوین، یا ضرورت ساکن کردن حرف متحرکی، جزم و وقف بعضی حرکات حروف آخر کلمات، یا متحرک کردن ساکنی، یا در حد نهایت، حذف کلمه مترادفی و از این گونه کارها، به شرط آنکه معنی تغییر نکند و هیأت لفظی و معنوی و حال و هنجار آیه قرآنی از آسیب دگرگونی مصون بماند و اصالت ظاهر و باطن آن دستخوش قلب و غش نگردد. اگرچه – فی المثل- آن تضمین، نتیجه و معنی را احیانا از بابی به باب دیگر برده باشد.

به هر حال از مقصود یادداشت دور نیفتیم که می گفتیم بعضی آیات قرآن کریم موزون افتاده است و صاحب طبعانی که با قرآن و سروکار داشته اند، به این معنا متوجه بوده اند و از آن آیات به انواع و اقسامی که قبلاً اشاره کردیم، در شعر فارسی، استفاده کرده اند، مخصوصاً کسانی که سروکارشان با قرآن بیشتر بوده است، تا آنجا که بعضی اصلاً حافظ قرآن بوده اند، چنان چون حافظ شیراز که شاید مشهورترین اطّلاع و شنیده مربوط به او نزد خاص و عام، همین معنا باشد، که تخلّص از همین رهگذر داشته است. و به هر حال خود حافظ در اشعارش مکرّر از قرآن دانی و قرآن خوانی خویش یاد کرده، «به قرآنی که اندر سینه» داشته سوگند خورده است و حتی گفته است قرآن را از بر در چهارده روایت می توانسته است خواند.

باری این نوع اخیر که – با جزئی تصرف مختصر چنان که گذشت – آیاتی غیرموزون، موزون بشود، اگرچه ظاهراً از مقوله «موزون اتفاق افتادن آیات» اندکی بیرون می نماید. ولی در حقیقت و باطن امر – با توجه به شرایطی که ذکر شد – هم از آن مقوله است، مگر آنکه قصد مناقشه لفظی و مکابره داشته باشیم، والّا این نیز قسمی از همان اقسام است و به هر حال آیتی از آیات یا قسمتی از همان آیات قرآن است نه کلام دیگر که – گیرم با جزئی تصرف مختصر – وزناً با بحری از بحور منطبق شده و همچنان از لحاظ قائل و راوی من غیر عمد، یعنی صاحب طبعی از صاحب طبعان آشنا با قرآن، وزن و بحر را در عبارات و آیات قرآنی کشف و پیدا کرده است فی المثل حافظ شیراز، در این قطعه که قبلاً به آن اشاره کردیم – و این قطعه در همه نسخه های معتبر و مشهور دیوان حافظ آمده است: قدسی، خلخالی، پژمان، قزوینی، انجوی و غیره -:

تو نیک و بد خود هم از خود بپرسچرا بایدت دیگری محتسب

و من یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُوَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثْ لایَحْتَسب

که بیت دوم تما

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.