پاورپوینت کامل حرف را همیشه می توان زد;ازگفتگویی با قیصر امین پور ۳۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حرف را همیشه می توان زد;ازگفتگویی با قیصر امین پور ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حرف را همیشه می توان زد;ازگفتگویی با قیصر امین پور ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حرف را همیشه می توان زد;ازگفتگویی با قیصر امین پور ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

۳۴

اشاره:

قیصر امین پور چنان که همه می دانند، از مصاحبه و جنجال های مرسوم که آفت حال و قال شاعرانه است پرهیز داشت.

گفتگوی زیر از معدود گفتگوهای زنده یاد قیصر امین پور است که به سال ۱۳۸۰ بر می گردد و پیش از این در ماهنامه ای تجربی به شکل محدود منتشر شده است.

– استاد با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار نهادید. به عنوان اولین سوال می خواستم بپرسم چند سال شاگرد اخوان بودید؟

– رسما شاگرد ایشان نبودم. من آن موقع دانشجوی دامپزشکی بودم، بعد هم جامعه شناسی خواندم. کلاسی بود آن روزها در دانشگاه تهران که شعرهای نیما و پس از نیما را بررسی می کردند. من هم گاهی به صورت آزاد در کلاس های ایشان شرکت می کردم. در کلاس های استاد اخوان و دکتر شفیعی کدکنی که درس های مثنوی و حافظ و ادبیات معاصر داشتند حضور داشتم، اما حضور من کاملا آزاد بود.

– صدای اخوان، صدایی گرم و گیرا بود. می خواستم بپرسم برخورد ایشان با دانشجویانش چگونه بود؟

– خوب بود، بله! اتفاقا استاد صدای بسیار گرمی داشت، ولی خب خیلی لهجه مشهدی داشت و فکر می کنم به همین خاطر بود که کاست های شعرخوانی ایشان، به اندازه نوارهای مرحوم شاملو فروش نکرد. در عین حال که شعرهای عالی داشت و خوب هم می خواند. حتی در کلاس هم شعرهای نیما را با لهجه مشهدی می خواند و همین به نظر من برای دانشجویان بسیار خوب بود. یعنی حتی اگر بحث نمی کرد، همین که شعرهای نیما را با آن دست اندازهای زبانی برای دانشجویان درست می خواند، خیلی عالی بود.

توجه زیادی به دانشجویان داشت. موقع امتحان سوالات سنجیده ای از دانشجویان می کرد، و اینکه جواب آنها را به خوبی می داد. خود من با اینکه دانشجوی شان نبودم، ولی وقتی که یکی دو سوالی از ایشان می پرسیدم، ایشان چند دقیقه ای به من اختصاص می دادند.

– سوال بعدی من راجع به نقد اخوان است. نقدی که گاه صورت تندی به خود می گیرد. مانند نقد دکتر حمیدی شیرازی که در کتاب حریم سایه های سبز چاپ شده است. آیا استاد همیشه همانطور بیرحمانه نقد می کردند؟

– ویژگی که اخوان داشت این بود که ترکیبی از ادبیات کلاسیک و شعر جدید بود. یعنی وقتی به زبان اخوان نگاهی کنیم می بینیم که از آبشخورهایی سیراب شده است که زبان سهل و ممتنع سبک خراسانی دوم اینکه زبان ساده و مردمی دوره مشروطه مثل ایرج و بهار و … و سوم زبان امروز را داشت. که به قول خودش می گفت: «می خواهم از یوش پلی به توس بزنم.» یعنی از دستاوردهای زبانی نیما استفاده کنم، در عین حال آنها را ربط بدهم به زبان فاخر و فخیم سبک کلاسیک خراسانی. که البته در این کار هم موفق بود. شما ببینید که اخوان صاحب سبک خاص خودش است و در این زمینه از کسی تقلید نکرده است. نقدش هم چون تربیت یافته انجمن های ادبی خراسان بود ترکیبی بود از نقد بلاغی و نقد ذوقی.

نقد بلاغی، نقدی بود که به آنها در مورد قوانین فصاحت و بلاغت در انجمن های ادبی به آنها می آموختند، بحث می کردند که این شعر ایهام دارد، ایجاز دارد، فصیح است، بلیغ است و از این جور بحث ها که در کتاب هایی مثل المعجم شمس قیس و چهار مقاله نظامی عروضی این مباحث وجود دارد. به اضافه ذوق خود اخوان، یعنی تربیت و دانش آموختگی اش از طریق نیما. اخوان یکی از اولین کسانی بود که توانست شعر نو را به جامعه ادبی بشناساند، حتی بیشتر از خود نیما. چون اخوان تربیت ذهن کلاسیک داشت و می دانست که سنتی ها از شعر چه توقعی دارند. از همان نقطه ها وارد می شد. مثلا در ابتدا می گفتند شعر نیما نه وزن دارد، نه قافیه، نه معنی و نه هنجار. و اخوان جواب می داد -وزن دارد -قافیه دارد – معنا دارد – فرم و ساختار دارد.

کسی بود که می دانست مشکل مخاطب برای درک شعر نو چیست و همانها را حل می کرد. در نتیجه بهترین مقاله ای که نوشت «نوعی وزن در شعر فارسی» بود که در مطبوعات آن دوره چاپ شد و بعد هم در کتاب «بدعت ها و بدایع نیما یوشیج» منتشر شد. وقتی نیما این مقاله را خواند، گفت «اخوان حلقه مفقود شعر کلاسیک و شعر نو را کشف کرد.»

این مقاله نشان داد که عروض و قافیه شمس قیس چطور تکامل یافته و رسیده به شعر نیما. دستگاه عروض و قافیه نیما را تبیین کرد، کاری که نیما قولش را داده بود، ولی هیچ گاه فرصت چاپ کتابی اینچنین را نداشت. البته در مقاله ها و یادداشت هایش، پراکنده به این موضوع اشاره کرده بود. ولی هیچ وقت اینها را نتوانسته بود به صورت یک مجموعه کامل و مستقل گردآوری کند.

قوانین عروض، پایان بندی مصرع ها، فرق شعرنو با مستزاد و بحرطویل و … اخوان اینها را خیلی خوب روشن کرد و پلی خوب برای آشتی و آشنایی مخاطب فرهیخته و عام با شعر نیمایی بود.

به طوری که الان هم اگر کسی باشد که بخواهد با شعر نیمایی آشنا شود. به جای اینکه از او بخواهیم زبان سخت نیما را اول برو اخوان بخوان، بعد که با اخوان آشنا شدی می توانی شعر نیما را بخوانی.

اشاره کردید به برخوردها. حالا می خواهم دقیق تر بشوم و راجع به حمید بپرسم. چرا اخوان و شاملو خیلی های دیگر اینقدر به حمیدی حمله می کردند؟
  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.