پاورپوینت کامل مقصد رشد اخلاقی(قسمت دوم) ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مقصد رشد اخلاقی(قسمت دوم) ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقصد رشد اخلاقی(قسمت دوم) ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مقصد رشد اخلاقی(قسمت دوم) ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۶
اشاره:
در بخش قبلی مقاله به تشریح دو بعد فردی و اجتماعی و مقصد رشد وارزش انسان در بعد فردی در راستای قرب به خداوند پرداخته شد. اینک ادامه مطلب:
اکنون که دانستیم کمال انسان در به دست آوردن معرفت بیشتر نسبت به حقایق جهان است لازم است اضافه کنیم که این تلاش معرفتی باید متناسب با ارزش این حقایق توزیع شود. انسان در این جهان چون پژوهشگری است که به هدف شناسایی یک شهر و تهیه نقشه آن به آنجا سفر کرده است و در مسافر خانه ای سکونت یافته است. اگر این پژوهشگر بخواهد در فرصتی محدود وظیفه خود را به خوبی به انجام برساند برای جمع آوری اطلاعات نباید به امور جزئی و دست پایین بپردازد؛ وی موظف است مهم ترین عناصر و اجزای این شهر را شناسایی کند و نسبت ها و روابط میان آن ها را کشف نماید. آنگاه اگر فرصتی باقی ماند جزئیات نقشه تنظیمی خود را تکمیل کند.
اگر فرض کنیم که این پژوهشگر، شناسایی شهر را از مسافرخانه آغاز کند و تمام زمان خود را به شمارش آجرها یا متر کردن دقیق ابعاد آن مسافرخانه بپردازد و با کاوش فراوان درجه حرارت آنجا و شدت جریان نور و آمار مفصلی از اجزای این منزل و طرح کاملی از نقشه آن فراهم آورد و حتی بهترین برنامه برای زندگی در آن را در گزارش پایانی خود بیاورد زحمت فراوانی کشیده است امّا آیا مسئوولیت خود را به خوبی ایفا کرده است و سرمایه علمی شایسته ای فراهم آورده است؟ پژوهشگری که برای شناسایی شهر اعزام می شود باید از شناسایی محل سکونت خود جز به اندازه لازم برای سکونت موقت چشم پوشی کند و زمان محدود خود را به وظیفه اصلی اختصاص دهد.
خلقت انسان هم حکایتی این چنین دارد. اعزام انسان به این دنیا در مسافرخانه ای به نام عالم طبیعت به هدف کسب معرفت و شناسایی جهان هستی است. بنابراین شناسایی عالم طبیعت به عنوان جزء کوچکی از مجموعه هستی تنها به اندازه ای مقبول و ارزشمند است که حیات موقّت انسان در این مسافرخانه بدان نیاز دارد. زمانی آگاهی از عالم ماده آگاهی کامل و مفیدی است که نسبت میان ظاهر هستی و باطن آن کشف شده، تأثیر و تأثر متقابل میان ماده و معنا به دست آمده باشد.
اگر آدمی در این جهان سیم و زر و نعمت و شهوت پیرامون خود را ببیند ولی دست قدرتی که این همه را با اشاره کُن برای او فراهم آورده است نبیند همچون مورچگان کور و کوچک است، هرچند ادعا کند و بر خود ببالد.
حیات طیب
بنابراین قرب به خدا یعنی ارتباط بیشتر با حقایق عالم، ارتباطی از نوع آگاهی به آن که مستلزم قدرت تصرّف در آنها نیز هست. قرب به خدا یعنی حیات برتر، حیات طیّب
مفهوم حیات با مفهوم علم سخت مرتبط است. از نظر علوم تجربی، موجود زنده موجودی است که رشد، تنفس، تغذیه و تولید مثل دارد. بر اساس این تعریف خدای حیّ قیوم (زنده پایدار) موجود زنده محسوب نمیشود! زیرا هیچ یک از این ویژگیها را ندارد. امّا متکلمان مسلمان حیات را به ترکیبی از ادراک و قدرت معنا کرده اند. بنابراین موجود زنده موجودی است که شعورمند و توانا باشد و قدرت شناخت و تصرف داشته باشد. بر پایه این تعریف حیات در موجودات زنده درجه بندی و مراتب دارد یعنی یک موجود، زنده و دیگری زنده تر است تا به موجود زنده ای می رسیم که ادراک همه چیز و قدرت بر انجام همه چیز را دارا است و حیّ قیوم است (عالم بکل شیء و علی کل شیء قدیر) بنابراین هرچه انسان علم و قدرت افزون تری داشته باشد به مبدأ حیات خدای حی قیوم مقرّب تر است.
اگر درجه حیات موجودی خیلی ضعیف باشد، آن موجود ملحق به مردگان یا خفتگان است و از معنای زندگی (با اندکی مسامحه) محروم. بهتر آن است که آن کس خود را زنده نداند زیرا بیشتر از آن که زنده باشد مرده است. پیامبران الهی همین پیام را برای بشریت آورده اند:
أرضیتم بالحیاه الدنیا من الآخره؟ فما متاع الحیاه الدنیا فی الآخره الاّ قلیل۱۸.
آیا به زندگی پست دنیا در مقابل زندگی آخرت رضایت داده اید؟ بهره زندگی دنیا در (برابر) آخرت بسیار کم است.
پیامبران آدمی را از گرفتاری به عالم تاریک و تنگ ماده به سوی عالم بی نهایت معنا فرا خوانده اند و به صدای رسا گفته اند که زندگی واقعی ، همان زندگی معنوی در جهان برتر است نه زندگی محدود مادی:
یا ایّها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یُحییکم۱۹.
ای مردم با ایمان دعوت خدا و پیامبر را که شما را به سوی حیات فرا می خوانند اجابت کنید.
به همین جهت آن که دعوت انبیا را لبیک نمی گوید به واقع کور و کر و لال یا مرده است (صم بکم عمی، انک لا تسمع الموتی) کمال انسان در زندگی طیب است که پیامبران بدان فرا خوانده اند و زندگی طیب حیاتی فراتر از عالم پست مادّه است انسان کامل چشم از عالم ماده برگرفته و به باطن هستی راه یافته است و در همین زندگی دنیوی خود معنوی و الهی و آخرتی است. اللهم ارزقنی التجافی عن دار الغرور و الانابه الی دار الخلود
قرآن کریم جهان آخرت را باطن همین دنیا تصویر می کند که ما مانند خفتگان از آن غافلیم.
یعلمون ظاهراً من الحیاه الدنیا و هم عن الآخره غافلون۲۰.
این مردم ظاهر زندگی دنیا را می فهمند اما از آخرت (که باطن این زندگی است) غافلند.
پندار ابتدایی ما این است که زندگی اخروی از زمانی آغاز می شود که دنیا به انتها برسد و ما آن گاه که جان دادیم اذن ورود در عالم آخرت می یابیم. قرآن کریم میان دنیا و آخرت مرز زمانی نمی کشد و انتقال از این عالم به آن دیگری را بسته به پایان حیات دنیوی نمی داند. آخرت مرتبه ای در باطن همین دنیا است و عالمی در طول همین عالم که انسان کامل یعنی انسان رشد یافته ای که قوای ادراکی خود را تکمیل کرده، هم زمان با زندگی دنیوی به آن راه یافته است و با آن ارتباط دارد.
لقد کنت فی غفله من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید۲۱
پیش از این تو از این (جهان قیامت) غافل بوده ای اکنون تنها پرده از (مقابل) تو برداشتیم و دیدگان تو تیز گشته است.
جنین در همان حال که در رحم مادر است در دنیای ماده زندگی می کند اما چون هیچ گونه ارتباطی از نوع ادراک یا تصرف با عالم خارج ندارد حیات او حیات ما انسان ها نیست. اگر از درون محفظه رحم می توانست با ما سخن گوید و در جهان تصرف کند در عالم ما بود، گر چه در اتاقکی دیگر.
زندگی جنین نسبت به حیات ما آدمیان از آن جهت پست و محدود است که محیط ادراک و تصرف او بسی تنگ و کوچک است. ما آدمیان نیز در رحم طبیعت گرفتار آمده ایم. اگر تنها همین جا باشیم و با آن سوی هستی و جهان دیگر ارتباط نداشته باشیم حیات طیب نداریم کمال انسان این است که از این غفلت و خواب برخیزد و چنان رشد کند که به دیدگان معرفت پنجره ای به عوالم دیگر گشاید و باطن جهان را بنگرد.
انسان پس از مرگ به جهت قطع تعلق اجباری از عالم خاک با بخش هایی از عوالم برتر ارتباط برقرار می کند و حقایقی بر او آشکار می گردد. پیامبر اسلام (ص) فرمودند: الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا۲۲ آدمیان در خوابند و آنگاه که بمیرند بیدار می گردند. ۲۳
مرگ انتقال از یک جهان به جهان گسترده تر است. اگر حقیقت وجود آدمی همین پیکره خاکی و عنصری باشد، انتقال پیکر او از منزل به گورستان مرگ اوست. اما اگر واقعیت انسان چیزی فراتر از تن باشد مرگ انتقال همان چیز به عالم دیگر است و این انتقال یقینا مکانی نیست بلکه عبارت است از حضور علمی در فضایی تازه و آگاهی از حقایقی برتر وارتباط با آنها.
اقترب للناس حسابهم و هم فی غفله معرضون.
بنابراین اگر انسان در همین حیات طبیعی خود و با داشتن همین کالبد مادی بتواند با آن فضا رابطه برقرار کند و به آن حقایق دست یابد به واقع در آن عالم است و قیامت او برپاست. کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم. ۲۴ امام علی (ع) در وصف متقیان فرمودند:
هم والجنه کمن قد رآها فهم فیها منعمون۲۵
نسبت آنان با بهشت مانند کسی است که آن را می بیند. آنان در بهشت متنعم اند.
… و اخلاق حسنه در خدمت رسیدن به این مرتبه والا است.
مقصد رشد و ارزش انسان در حیات اجتماعی
در حیات اجتماعی، ارزش انسان بر اساس خدماتی که ارائه می دهد، تعیین می شود هرچه این خدمات ارزنده تر و گسترده تر باشد، تأثیر وجود شخص در جامعه بالاتر و در بعد اجتماعی موفق تر است.
بر این اساس، لازم است:
۱. هر فرد در فرایند انتخاب خود، دقت کافی کند تا موءثرترین خدمات اجتماعی را شناسایی کند و متناسب با توان و استعداد خود در صنفی قرار گیرد که بهره بیشتری برساند.
۲. پس از انتخاب نیز توان خود را برای ارتقای سطح خدماتی که ارائه خواهد داد، بالاتر برد.
از نگاه دین، هرچه توانمندی، کارآیی، لیاقت و قدرت انسان بیشتر و به قول معروف با عُرضه تر باشد، و بتواند خدمت بیشتری ارائه کند شایسته تر است. بدین ترتیب، دو مطلوبیت و دو ارزش برای انسان مطرح است: ارزش ایمان، معرفت، قرب، اخلاق و تقو و ارزش کارآمدی و کفایت.
إنّ خَیرَ مَنِ استَاجَرتَ القَوی الامین۲۶.
ایمان و معرفت ارزش بُعد فردی وجود انسان است و کارآمدی و کفایت، ارزش بُعد اجتماعی او و بدین ترتیب الگوی انسان ترازِ دین انسان موءمن خدوم خواهد بود. زیرا موءمن خدوم با صفت ایمان، خود را به افق کمال نزدیک می گرداند و با صفت خدمت جامعه را به سوی کمال حرکت می دهد. ۲۷
در میان کارگزارا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 