پاورپوینت کامل علامه جعفری و حقیقت مندی ادیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل علامه جعفری و حقیقت مندی ادیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علامه جعفری و حقیقت مندی ادیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل علامه جعفری و حقیقت مندی ادیان ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۴
اشاره
تنوع و تکثر ادیان (کثرت دینی) واقعیتی انکارناپذیر است، اما مهم چگونگی مواجهه با این واقعیت است. در مقابل دعاوی صدق و حقیقت مندی ادیان مختلف چه موضعی باید اتخاذ کرد؟ این مسأله امروزه به یکی از مهم ترین و بحث انگیزترین مباحث فلسفه ی دین و کلام جدید تبدیل شده و توجه بسیاری از اندیشمندان دینی و غیر دینی را به خود معطوف ساخته است. در پاسخ به این مسأله، سه رویکرد عمده پدید آمده است؛ انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی دینی.
رویکرد کثرت گرایانه بیشتر با نام جان هیک، فیلسوف دین معاصر، گره خورده است. در میان الهی دانان انگلیسی، هیک یکی از مهم ترین کسانی است که یافتن پاسخی نظام مند به مسائل فکری درباره ادیان دیگر را مهم تلقی کرده، و از این رو فلسفه و الهیات وی در خور توجه است.
کثرت گرایی دینی، گرچه ابتدائاً در متون فلسفه دین و الهیات مسیحی مطرح شد، اما چند سالی است که نظر برخی از متفکران اسلامی نیز بدان معطوف شده، و چالش هایی را در حوزه اندیشه دینی پدید آورده است. به همین سبب، در این نوشتار تلاش بر آن است که با استفاده از آراء و نظریات استاد جعفری، علاوه بر جست و جو از دیدگاه ایشان در باب مسأله ادیان دیگر (کثرت دینی)، مشخصاً موضع ایشان در خصوص نظریه کثرت گرایی دینی نیز تبیین شود. به طور خلاصه، در این مقاله استدلال شده است که کثرت گرایی دینی هیک با تعالیم اسلامی و دیدگاه استاد جعفری سازگار نیست. اشکال اساسی برنامه کثرت گرایی هیک در نوع نگرش وی به ادیان نهفته است. وی دین را نوعی واکنش انسانی صرف به واقعیت غایی تعبیر می کند، در حالی که از دیدگاه استاد جعفری، دین از وحی الهی سرچشمه می گیرد، و لذا تنوع ادیان نه به دلیل تجارب مختلف از حقیقت مختلف، بلکه ناشی از مشیت الهی است. ایشان در مواجهه با موضوع کثرت دینی به روش درون دینی و بیشتر به آیات قرآن کریم توسل می جویند و وحدت دینی(وحدت حقیقی ادیان) را اثبات می کنند. در نگاه قرآنی ایشان، ادیان و شرایع الهی، مراتب تفصیل وحی الهی و تجلیات گوناگون حقیقت زنده(اسلام)اند. استاد جعفری با نگرش وحدت گرایانه ای که به ادیان الهی دارند، معتقدند اسلام، یعنی تسلیم شدن در برابر حقیقت، تنها دین خدا از آدم تا خاتم است. بر این اساس، حقیقت دینی در ادیان دیگر نیز وجود دارد تا پیروان آنها هم بتوانند به نجات و رستگاری نایل شوند. با این حال بر این باورند دین در طول تاریخ و اعصار مختلف، جلوه های متنوع دارد وآخرین و کامل ترین جلوه آن در اسلام محمدی(ص) تجلی و بروز یافته است و انسان ها باید از آن پیروی نمایند.
کثرت دینی دارای تفاسیر گوناگونی است که «کثرت گرایی دینی» religious pluralism)) یکی از این تفسیرهاست. هنگامی که پرسیده می شود آیا همه ادیان بهره ای از حقیقت دارند یا تنها یکی از آنها حق است و بقیه باطل اند؟ پاسخی که کثرت گرایان می دهند این است که تمامی ادیان برحق اند. این پاسخ همان کثرت گرایی دینی است، که گاهی به آن کثرت گرایی الهیاتی نیز گفته می شود. پاسخ های دیگری نیز به این پرسش ها داده شده است که در ادامه به معرفی آنها می پردازیم.
دیدگاه ها درباره تنوع ادیان
بطور کلی در مواجهه با پدیده دین و مساله تعدد و تنوع ادیان موضع گیرهای متفاوت (و گاه متضاد) صورت گرفته که عبارتند از:
۱-طبیعت گرایی: در فلسفه، طبیعت گرا به کسی گفته می شود که قائل است چیزی بر طبیعت وجود ندارد. طبیعت گرا خود را متعهد می بیند دین سنتی را- که بر اساس اعتقاد به ماوراء طبیعت بنا شده- مردود شمارد. اما این لزوما بدان معنا نیست که دین را به ماهو دین مردود شمارد. بسیاری از طبیعت گرایان برای دین سنتی جایگزینی در نظر می گیرند که کارکردهای نوعی دین را دارا است؛ بدون اینکه مدعایی فراتر از جهان طبیعی داشته باشد. البته به اینکه طبیعت گرایان چه چیزی را خدا محسوب دارند؛ یعنی چه چیزی را به عنوان متعلق پرستش برگزینند، بهتر می توان صورت های طبیعت گرایانه از دین را رده بندی کرد (آلستون،۱۳۷۸ز۷۷).
طبیعت گرایان به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند: گروهی برای طرد و ابطال ادیان از تبیین های جامعه شناختی استفاده می کنند که امیل دور کیم از مهمترین طرفداران این نظریه به شمار می رود. وی دین را مظهر قدرت جامعه می داند و خاستگاه آن را «توتمیسم» Totemism)) ذکر می کند.
برخی دیگر هم برای طرد دین، تقریری روان شناسانه به کار می برند؛ زیگموند فروید، بنیانگذار روان کاوی از مشهورترین آنهاست. به اعتقاد فروید، دین، فرافکنی(ساخته و پرداخته) ذهن و روان آدمی است. نظریه طبیعت گرایانه دین به زودی مورد نقد جدی قرار گرفت و منتقدان این دیدگاه را غیر تاریخی، خیال پردازانه و بیشتر شبیه به یک فرضیه پردازی بدون دلیل و نامطابق با نمونه های خارجی دانستند.
۲- انحصار گرایی: انحصار گرایی که دیدگاه غالب در بین اندیشمندان و دینداران باشد، نجات و رستگاری را منحصر در دین واحد می کند و بقیه ادیان را مطرود و منسوخ می داند «انحصار گرایان معتقدند که رستگاری، رهایی، کمال یا هر چیز دیگر که هدف نهایی دین تلقی می شود، منحصراً در یک دین خاص وجود دارد یا از طریق یک دین بدست می آید. ادیان دیگر نیز حامل حقایقی هستند، اما منحصراً یک دین حق دارد؛ دینی که تنها راه رستگاری و رهایی را پیش روی ما می نهد. به این ترتیب، پیروان سایر ادیان، حتی اگر دیندارانی اصیل و به لحاظ اخلاقی درستکار باشند، نمی توانند از طریق دین خود رستگار شوند. برای نجات این افراد باید یگانه راه رستگاری را به ایشان نشان داد. دینداران به دلیل داشتن چنین اعتقادات انحصارگرایانه ای است که با غیرت و اشتیاق دین خود را تبلیغ می کنند»(پترسون و دیگران،۱۳۷۷ز۴۰۲).
۳-شمول گرایی: پاسخ دیگری که در قبال تعدد ادیان مطرح شد، دیدگاه «شمول گرایی» یا«اشتراک پذیری» دینی است. این دیدگاه که نسبت به دیدگاه (انحصارگرایی) متساهل تر و آسان گیرتر می باشد، معتقد است که گرچه یک دین حق وجود دارد و سایر ادیان باطل اند ولی پیروان ادیان که انسان های مخلص و درستکاری هستند گرچه از دین حق چیزی نشنیده باشند ولی می توانند رستگار شوند.
۴-وحدت گرایی: «وحدت گرایی» یکی از رهیافت ها است که توسط سنت گرایان(همچون، شوان، رنه گنون، سید حسین نصر و…) نسبت به تکثر ادیان و مذاهب اتخاذ شده است. وحدت گرایان معتقدند که گوهر و لب لباب همه ادیان یکی است. ادیان در نهایت یک پیام دارند ولی به شیوه های گوناگونی آن را مطرح می کنند. به اعتقاد وحدت گرایان، ادیان، حقیقتی دارند و رقیقتی، گوهری دارند و صدفی، باطنی دارند و ظاهری ، هسته ای دارند و پوسته ای. و اختلافات ادیان فقط در ظواهر، صدف ها و پوسته هاست نه در حقیقت و گوهر و باطن. البته این اختلافات ظاهری، ضروری است و «همه راه ها به یک قله ختم می شوند»(نصر،۱۳۸۱ز۵۵۹).
۵-پلورالیسم دینی: و بالاخره «پلورالیسم دینی» به منزله یک نظریه جدید در باب تکثر ادیان، یکی دیگر از رویکردها می باشد که امروزه به سر زبان ها جاری است و واکنش های مختلفی را برانگیخته است. کثرت گرایی دینی نظریه ای است در باب حق بودن ادیان و محق بودن دینداران و برآن است که کثرتی که در عالم دین ورزی پدید آمده است، حادثه ای است طبیعی که حق بودن ادیان محق بودن دینداران پرده برمیدارد. کیث یاندل(۶۷:۱۹۹۹ ) تفسیر تقریباً رسمی کثرت گرایی دینی را چنین بیان می کند: «همه سنت های دینی، دارای» اعتبار یکسان» می باشند.»
کثرت گرایی دینی حقیقت شناختی
کثرت گرایی دینی حقیقت شناختی به سوءال از حقیقت سایر ادیان پاسخ می دهد. بنابراین، این نوع کثرت گرایی به صدق و حقیقت دینی مربوط می شود که بر اساس آن، حقیقت به نحوی در همه ادیان وجود دارد. علی رغم این که ادیان دعاوی متناقصی نسبت به حق، نجات، درست و نادرست و یا بایدها و نبایدها، تاریخ و بشر دارند، کثرت گرایان مدعی اند که همه این اقوال می توانند نسبت به جهان بینی هایی که خاستگاه آن اقوال هستند، صحیح باشند (لگنهاوزن،۱۳۷۹: ۳۶). جان هیک نسبت به این بعد از فرضیه کثرت گرایانه خویش توجه بیشتری نشان می دهد.
وی دیدگاه خود درباره ارتباط ادیان با یکدیگر و نسبیّت حقیقت دینی (یعنی این نظرکه همه ادیان به نحوی از حقانیت برخوردارند) را بر اساس «وصف ناپذیری» ineffability)) واقعیت مطلق و مدل معرفت شناختی کانت تبیین می کند. هیک در ابتدا به سراغ دین پژوهی تطبیقی و تاریخ ادیان می رود و به دنبال شواهدی می گردد تا نظریه خویش یعنی وصف ناپذیری و یا تلقی فرامفهومی از ذات مطلق را به اثبات برساند. از دیدگاه هیک، در تمامی ادیان بزرگ جهان، بین ذات متعال وصف ناپذیر و موجود بی واسطه متعلق به پرسش یا تأمل دینی، تمایز روشنی وجود دارد. وی این موضوع را (در مقاله ای تحت عنوان «وصف ناپذیری)» در نگرش عارف مسیحی، پسیدو دیانیسوس کسی که تلاش کرده است وصف ناپذیری خداوند را با مستندات انجیل تطبیق کند – مورد توجه قرار داده است. دیانیسوس زبان انجیل را مجازی(استعاری) خوانده و وظیفه اصلی آن را نزدیک کردن انسان به ذات خداوند دانسته است. به عقیده هیک، اگر بتوانیم این اصل را به دیگر اعتقادات ایمانی نیز گسترش دهیم، به طور روشن نیمی از راه برپاداشتن تاریخ عقلانیت ادیان را طی کرده ایم. نیم دیگر، شامل شناخت مفاهیم مختلف انسانی، و رفتارهای متفاوت معنوی است که از طریق تجربه دینی، به واقعیت الوهی، ساختار و شکل معینی می بخشد . وی همچنین با استناد به آیه «سبحان الله عما یصفون» (صافات،۱۵۹) براین باور است که در قرآن هم بر ذات غایی الوهی وصف ناپذیر تاکید شده است. همچنین هیک مدعی است که این نگرش را برخی از صوفیان به مفهومی که دارای دو مرتبه واقعیت مطلق فرامقوله ای، و الله منکشف بالذات قرآنی است، بسط داده اند. وی عبدالرحمان جامی را مثال می زند که معتقد است:
این عین واحده ازحیث تجرد واطلاق ازتعینات و تقیدات مذکوره، حق ]یا به تعبیرهیک، «واقعیت مطلق»[ است وازحیث تعدد وتکثری که به واسطه تلبس او به تعینات می نماید خلق وعالم [است [(جامی، ۱۳۶۰: ۲۵).
بنابر آنچه گفته شد، ارتباط موضوع وصف ناپذیری با نظریه کثرت گرایی دینی نیز مشخص می شود؛ چرا که بر اساس آن، خداوند متعال و یا واقعیت مطلق که همان حقیقت غایی فرامفهومی(وصف ناپذیر) است، در کل جهان هستی حضور دارد ، و آگاهی و ادراک ما بدان، که به واسطه تجربه دینی صورت می پذیرد، محصول مشترک تعامل حضور خداوند و نظام مفاهیم ذهنی ما، و نیز رفتارهای معنوی مرتبط با آن است. بنا براین صورت های مختلف پرستش خدا، تنها به پرستش کنندگان آن تعلق دارد. هیک برای اینکه بتواند صورت های مختلف پرستش خداوند را از منظر تجارب ایمانی(و نه طبیعت گرایی) توجیه کرد حواصل وصف ناپذیری را با موضوع «تکثر» ادیان تطبیق کند، به مدل معرفت شناختی کانت (تمایز «نومن از فنومن» توسل می جوید و «فرضیه پلورالیستی» نوع-کانتی (Kantion-type) را پی ریزی می کند.
کانت در جریان اندیشه مدرن غربی این نظریه را طرح کرد که ذهن انسان در فرایند شناخت، از راه شکل دهی به جهان پدیدار (یعنی تجربه شده)، در تمام آگاهی های ما فعال است. بنابراین، ما اشیاء را چنانکه بر ما پدیدار شده اند، می شناسیم. نه آنچنان که فی نفسه وجود دارد(ر.ک:کانت، ۱۳۷۰: ۱۲۰). این دیدگاه را در آثار جدیدتری از حوزه روانشناسی شناختاری، جامعه شناسی معرفت و نیز فیزیک کوانتومی تأیید کرده اند. از نظر هیک می توان این نظریه را در معرفت شناسی دینی نیز به کار گرفت و این فرضیه را طرح کرد که واقعیت غایی از راه های گوناگون، که محصول ساخت های فرهنگی متغیر ذهن انسانی است، بر ما تجلی کرده است.
فرضیه پلورالیستی آن است که حق فی نفسه همیشه در برابر ما حاضر است و بر ما تأثیر می گذارد و دیگر اینکه وقتی این اثر به سطح خود آگاهی برسد به گونه ای که ما آن را تجربه دینی می نامیم، درمی آید. اما چنین تجربه ای بسیارمتنوع است و بستگی به مجموعه مفاهیم دینی دارد که براساس آنها، این تجربه ساخته می شود. دو مفهوم اساسی اله یا حق مطلق به عنوا ن یک وجود شخصی مطلق یا حق به عنوان یک امرغیرمتشخص وجود دارد؛ از مفهوم اول دراشکال توحیدی دین استفاده می شود واز مفهوم دوم دراشکال غیرتوحیدی. با وجود این، ما از الله به طور کلی یا مطلق به طور کلی آگاهی نداریم. این مفاهیم (به تعبیر کانتی آن) شا کله سازی می شوند یا به تعبیر دقیق ترعینیت بیشتری می یابد اما نه آن چنانکه در نظام کانت بر اساس زمان انتزاعی رایج بود، بلکه بر اساس زمان واقعی (تاریخی) و فرهنگی(هیک، ۱۳۸۲: ۸۸-۸۹).
هیک در آثار خود برای تقریب ذهن و توضیح بیشتر نظریه خود به داستان معروف «فیل شناسی کوران» که در سنت بودایی و نیز مثنوی مولوی آمده است (ر.ک:مولوی، ۱۳۸۲: ۳۹۳) استناد می کند. براساس این داستان، برای گروهی از کسانی که نابینا بودند، فیلی آوردند. یکی از اینها پای فیل را لمس می کند و آن را چون ستون درختی احساس می کند و دیگری نوک خرطوم حیوان را لمس می کند و می گوید یک مار است، سومی دم فیل را دست می زند و می گوید طنابی زخیم است و غیره(هیک، ۱۳۷۸: ۷۳). از نظر هیک هر کدام از آنها به یک جنبه از کل واقعیت اشاره می کردند و لذا هیچ یک را نمی توان بر خطا دانست.
نقد و بررسی
اشکال اساسی نظریه کثرت گرایی هیک به الگوبرداری از مدل معرفت شناختی کانت برمی گردد. ادعا این است که معرفت شناسی کانت مبنای محکم و استواری نیست و لذا نمی توان کثرت گرایی دینی را بر اساس آن توجیه کرد؛ چرا که پیامد نظریه کانت، «شکاکیت» است. گرچه کانت، دیدگاه خود را «واقع گرایی انتقادی» critical realism)) می داند، اما همان گونه که استاد مطهری تذکر داده است رئالیسم انتقادی کانت، شکل جدیدی از «شکاکیت» است (مطهری، ۱۳۸۲: ۱۷۶). به عبارت دیگر، دیدگاه کانت از این حیث که به نومن (وجود اشیا و جهان خارج) مستقل از ما عقیده دارد، نوعی «رئالیسم هستی شناختی» است» اما از این حیث که از نظر او نمی توان به نومن و حقیقت اشیا معرفت پیدا کرد، به «شکاکیت معرفت شناختی» منجر می شود.
از دیدگاه استاد جعفری، گرچه علم همان کشف واقع است، اما همان گونه که فلاسفه اسلامی متذکر شده اند حقایق هستی را نمی توان به صورت کامل درک کرد. لذا استاد جعفری معتقد است که اگر واقعیت های جهان هستی با آن همه پدیده ها و روابطش در ذهن انسان ها مانند آینه منکعس می گشت حتی دو نفر هم پیدا نمی شدند که با یکدیگر اختلاف در شناخت و جهان بینی داشته باشند. زیرا فلسفه یعنی برداشت یک «ذهن» از جهان عینی به وسیله «شناخت» (جعفری، ۱۳۶۰: ۳۲).
اشکال دیگر نظریه کانت این است که چگونه از ضمیمه شدن پیش ساخته های ذهن با آنچه که از خارج آمده است شناخت حاصل می شود؟ اگر شناخت را عبارت از انعکاس مستقیم خارج در ذهن بدانیم، در این صورت مسأله شناخت هم مسأله روشنی است: شناخت یعنی، انعکاس بیرون در درون. ولی کسی که می گوید نیمی از شناخت تصویر بیرون است و نیم دیگرش را در ذهن خودش به آن داده است. به عبارت دیگر، شناخت، مجموع ماده و صورت است قهراً این اشکال مهم مطرح می شود که چگونه شناخت حاصل می شود؛ چیزی که ذهن از خودش ساخته است چطور می تواند ملاک شناخت بیرون باشد و حال آنکه هیچ رابطه ای با بیرون ندارد؟ چیزی که با بیرون رابطه دارد فقط ماده شناخت است، در حالی که در معنی و مفهوم «شناخت» نوعی وحدت میان «شناخت» و «خارج» اخذ شده است؛ «یعنی اگر میان آنچه که شناخت نامیده می شود و آنچه که عالم بیرون نامیده می شود بیگانگی باشد دیگر شناخت نمی تواند شناخت باشد. این یک مشکل بزرگی است که به هر حال در این نظریه وجود دارد« (مطهری، ۱۳۷۶ الف: ۲۵۲).
بر اساس آنچه گفته شد، مدل معرفت شناختی کانت نمی تواند مبنای کثرت گرایی دینی باشد؛ چرا که نظریه کانت در نهایت به شکاکیت منجر شد. جان هیک چون مبنای فلسفی فرضیه خویش را نظریه کانت دانسته، با همین اشکال مواجه است. همان طور که براساس معرفت شناسی ذهن گرایانه کانت آنچه ما ادراک می کنیم جز تبدلات نفسانی و درونی و حالات وجدانی خودمان از آن جهت که فاعل و موضوع شناسایی هستیم نیست، یا به تعبیر دیگر، ما فقط پدیدارها را می توانیم بشناسیم که در خارج مابازایی ندارند و بر حسب اشخاص مختلف، اختلاف پیدا می کنند؛ برهمین قیاس، کثرت گرایی دینی مدعی است واقعیت نهایی غیرقابل شناخت است و ما صرفاً می توانیم پدیدارهای دینی را بشناسیم، که در سنت های مختلف اشکال مختلفی به خود گرفته اند. بنابراین، نظریه کثرت گرایانه نوع-کانتی هیک به شکاکیت و «لاادری گری» می انجامد. شاید بهتر است چنین موضعی را نه کثرت گرایی، بلکه «نسبی گرایی دینی» تلقی کنیم که ریشه در «ذهن گرایی» subqectivism)) دارد.
همین اشکال را می توان در داستان تمثیلی هیک نیز مشاهده کرد؛ چرا که در این داستان، ما نمی توانیم چیزی درباره فیل واقعی بدانیم، حتی نمی توانیم اطمینان داشته باشیم که اصلاً فیلی وجود دارد. همین امر، در مورد واقعیت غایی هم صدق می کند. در واقع، نکته ای که می توان از داستان تمثیلی هیک آموخت، این نیست که همه مردان کور درست می گفتند، بلکه این است که هیچ کدام درست نمی گفتند(پترسون و دیگران، ۱۳۷۷: ۴۱۲)؛ چیزی که آنها لمس کردند، نه یک ستون درخت، نه مار یا طنابی زخیم، بلکه یک فیل بود و این ادعا که آن فیل یکی از آنها یا همه آنهاست، ادعایی نادرست. اگر درک آدمی فقط در حیطه نمودها خلاصه شود، تمثیل فیل و جماعت کوران هیچ تسلی خاطری برای کثرت گرایان به بار نمی آورد و نشان می دهد که اخذ نتیجه ایی کاملاً متفاوت از نتیجه ای که خود هیک به آن می رسد، از دل فلسفه او چقدر وسوسه انگیز است: «هیچ دینی قابل اعتماد نیست، همه ادیان برخطا هستند»(بایرن، ۱۳۸۴: ۵۶).
استاد جعفری هم در برخی آثار خویش به این تمثیل مولوی اشاره کرده و مقصود وی از این داستان را توضیح داده اند. به نظر ایشان، تمثیل مولوی در صدد بیان این نکته است که موقعیت های مخصوص، دیدگاه های مخصوصی برای ناظران به وجود می آورد. این موقعیت ها از عوامل گوناگون ناشی می شود که عبارت اند از: الف) محدودیت و تعیّن خاص کانال ارتباطی انسان با واقعیات؛ ب) بازتاب ذهن در نتیجه تماس با یکی از اعضای فیل که موجب شده همان عضو را با آن شی ء تفسیر نمایند؛ ج) قناعت به تصور نخستین، به طور مثال کسی که فقط با خرطوم تماس پیدا کرده، آن را ناودان تعبیر می نماید یا کسی که گوش فیل را لمس کرده، آن را بادبزن تصور کرده است. به بیان دیگر، هر فردی به همان چیزی که درک کرده قانع می شود(جعفری، ۱۳۷۴ ب: ۲۳۰)
بنابراین، هدف مولوی از این مثال ناظر به محدودیت درک حس است که نمی توان با تکیه بر درک حسی، حقایق معنوی را شناخت. در واقع، مثال فیل در تاریک خانه به مبانی معرفت شناختی عرفا اشاره دارد و نسبت به مدعای کثرت گرایی حقیقت شناختی بیگانه است. عرفا و از جمله خود مولوی، دیدگاه خاصی در مباحث معرفت شناسی دارند. از نظر آنها، شناخت حسی و معرفت عقلی نسبت به کشف و شهود عرفانی و معرفت شهودی در مرتبه پایین تری قرار دارد (ر. ک: جعفری، ۱۳۷۹: ۳۵؛ ۱۳۷۸ ب: ۱۷). لذا خود مولوی از این داستان نتیجه می گیرد که:
در کف هرکس اگر شمعی بدی
اختلاف از گفتشان بیرون شدی
چشم حس همچون کف دست است و بس
نیست کف را بر همه او دسترس
بنابراین کثرت گرایان در نتیجه گیری از این داستان، دچار مغالطه «تعمیم شتابزده» شده اند. چون اگر آنها کتاب «فیه ما فیه» را مروری می کردند، متوجه می شدند که چگونه مولوی عقاید مسیحیان را نقد می کند. برای نمونه، مولوی پس از نقد دیدگاه مسیحیان درباره حضرت عیسی(ع) می نویسد:
فاذا بعث الله نبیاً افضل من عیسی، اظهر علی یده ما اظهر علی ید عیسی و الزیاده، یجب متابعه ذلک النبی(مولوی، ۱۳۶۹: ۱۲۵)
هیک علاوه بر داستان «فیل در تاریک خانه» به اشعار دیگری از مولوی اشاره کرده و معتقد است که در میان صوفیانی همچون رومی بود که آشکارا کثرت گرایی دینی را یافتم(هیک، ۱۳۸۴: ۴۲) . وی و همچنین برخی از کثرت گرایان وطنی ابیات زیر را در تأیید نظریه خود ذکر می کنند:
از نظرگاه هست ای مغز وجود/اختلاف موءمن و قبر جهود
ده چراغ ار حاضر آید در مکان/هر یکی باشد به صورت غیر آن
فر ق نتوان کرد نور هر یکی/چون به نورش به روی آری بی شکی
در توضیح بیت اول چنین گفته شده است: وی(مولوی) می گوید اختلاف این سه(موءمن و گبر و جهود)، اختلاف حق و باطل نیست، بلکه دقیقاً اختلاف نظرگاه است، آن هم نه نظرگاه پیروان ادیان، بلکه نظرگاه انبیاء (سروش، ۱۳۷۴: ۷۴). با تأمل در صدر ذیل اشعار مولوی روشن می شود که اولاً، منظور ایشان نظرگاه انبیاء نیست، بلکه نظرگاه و د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 