پاورپوینت کامل روایت عاشورا و روایی «زبان حال» ۷۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روایت عاشورا و روایی «زبان حال» ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روایت عاشورا و روایی «زبان حال» ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روایت عاشورا و روایی «زبان حال» ۷۵ اسلاید در PowerPoint :

۱۲

برای بازگویی قیام عاشورا و ترسیم انگیزه ها و اهداف آن، می توان از شیوه ها و ابزارهای گوناگونی استفاده کرد. قالب های هنری، مانند شعر، قصه، رمان، نمایش، فیلم، تعزیه، تاتر و… از این ابزارها هستند. بی شک، رویداد عاشورا در قالب های هنری، بهتر و آسان تر از هر قالب دیگری قابل ارائه است.

یکی از ابزارهایی که برای ترسیم و تصویر ابعاد گوناگون عاشورا به کار گرفته می شود «زبان حال» است. زبان حال، هرچند یکی از قالب های هنری است(۱)، ولی در عین حال، در بسیاری از قالب های هنری دیگر نیز می توان از آن استفاده کرد. با توجه به این نکته، زبان حال، می تواند از بهترین و رساترین و مؤثرترین ابزارها برای ارائه حقایق عاشورا، پیام ها و عبرت های آن باشد که در سطوح گوناگون قابل عرضه و قلمرو بسیار وسیع و گسترده ای دارد. و در جاهایی که «زبان قال» قدرت بیان نداشته باشد و از توصیف ارزش های عاشورایی و شناساندن آن و همچنین جای گیر کردن آن در ژرفای وجود انسان ها ناتوان باشد به کار می آید.

بهره گیری از زبان حال پیشینه ای بس کهن و دیرینه دارد. پیش از اسلام، شاعران روزگار جاهلیت از آن استفاده بسیار زیادی می کردند. به عنوان نمونه، گاه معشوق، قبیله، ابزارهای جنگی و به ویژه اسبان خود را به زبان حال توصیف می کردند. پس از اسلام و به ویژه پس از رویداد عاشورا این وسیله به صورت منطقی و درست به کار گرفته شد. بر اساس گزارش های تاریخی، به هنگام ورود قافله اسیران به مدینه، گروهی از افراد در حضور امام زین العابدین(ع) به زبان حال، نوحه سرایی کردند.(۲) و پس از آن نیز، پیوسته بهره گیری از آن برای بازگویی و تصویر عاشورا رواج داشته است. با این وجود، در طول زمان به سبب روشن نبودن حدّ و مرز آن افراط و تفریط های بسیار زیادی صورت گرفته، و آن را دچار آفت هایی نیز کرده است. به گونه ای که امروزه، بسیاری از سخنان، شعرها و کارهایی که در برخی از نمایش ها به عنوان زبان حال، عرضه می شود؛ نه تنها بازگوکننده انگیزه ها و اهداف عاشورا نیست، که در جهت عکس آن است، و با مبانی اعتقادی و مقام امام حسین(ع) و دیگر عاشورائیان به هیچ روی، سازگاری ندارد. و از مصیبت های بزرگی است، که در ترسیم این قیام بزرگ به وجود آمده است. غلو برخی از مداحان و روضه خوانان درباره امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) و نیز نفوذ گرایش های صوفی گرایا نه در اشعاری که به عنوان مدح و مرثیه خوانده می شود، نمونه هایی از این آفت هاست.

بنابراین، بازگویی عاشورا به زبان حال، چون تیغ دو دم است، هم می تواند مثبت، سازنده و دارای پیامدهای خوب فراوان باشد و هم می تواند ویرانگر و دارای آثار زیانبار باشد. هم می تواند در خدمت بیان اهداف و انگیزه های عاشورا قرار گیرد و هم می تواند در راه تحریف و مشوش کردن آن به کار گرفته شود. و لذا اگر درست و منطقی به کار گرفته شود می تواند بیانگر قیام کربلا و شخصیت امام حسین(ع) و دیگر عاشورائیان باشد. و اگر نادرست، غیر منطقی و دل بخواهی به کار گرفته شود، نه تنها ترسیم گر عاشورا و اهداف حماسه حسینی نیست، که ماهیت و اصالت آن را مسخ و دگرگون می کند. از این رو با طرح پرسش هایی، این مقال را به تبیین زبان حال و دیدگاه فقیهان و شرایط و قلمرو بهره گیری از آن پی می گیریم:

زبان حال چیست؟ آیا ترسیم رویداد عاشورا به زبان حال رواست و یا روا نیست؟ در صورت روا بودن آیا دارای حدّ و حدود و شرایط است یا مطلق است و هیچ گونه شرطی ندارد؟ در صورتی که دارای شرایط است، اگر آن شرایط مراعات نشد چه حکمی دارد و چه باید کرد؟ قلمرو بهره گیری از زبان حال، تا چه اندازه است؟ و پرسش های دیگری که در لابه لای بحث روشن خواهد شد.

مفهوم زبان حال

زبان حال، در برابر «زبان قال» است.

علامه ملا احمد نراقی در تعریف زبان حال می نویسد: «مراد از زبان حال، بودن آن بر حالتی است که مقتضی چنین گفتاری باشد و حال او حالی باشد که چنین گفتاری را تقاضا کند و از او پسندیده باشد و قریب به این است که حال آن حالی باشد که مقتضی چنین فعلی باشد(۳)».

هر چند برخی از کتاب های لغت، زبان حال را تنها درباره انسان به کار برده اند، ولی کاربرد آن بسیار گسترده است. واژه «الشی» نیز در اقرب الموارد، بیانگر آن است که زبان حال، هم درباره انسان و هم غیر انسان به کاربرده می شود. بسیاری از مفسران قرآن برآنند که در آیات گوناگون قرآن کریم که سخن از تسبیح و حمد همه موجودات عالم هستی – : زمین و آسمان، ستارگان و کهکشان ها، انسان ها، حیوانات، برگ های درختان و… – به میان آمده، مقصود حمد و تسبیح به زبان حال است.(۴) در سخن نراقی، اگر زبان حال تنها درباره انسان ها به کاربرده شده، به خاطر این است که پرسش از سخن گفتن به زبان حال درباره امام حسین(ع) بوده و نراقی نیز برابر با پرسش پاسخ داده است. وگرنه از نگاه فقها نیز، زبان حال اعم است.(۵)

از آن چه گفتیم روشن شد که زبان حال، بیان حالت و چگونگی شخص و دیگر اشیاء است، که اگر زبان داشتند و یا می خواستند به زبان قال بگویند همان را می گفتند که به عنوان زبان حال آمده است.

بیان حالت و چگونگی انسان، قلمرو گسترده تری دارد، که چگونگی انسان در زندگی فردی و اجتماعی مسئولیت ها و اهداف او و حتی زمانی را که در آن زندگی می کند در برمی گیرد.

زبان حال بیانگر حقیقت و واقعیت است؛ واقعیتی که هر چند به زبان نیامده، ولی اگر به زبان می آمد همان را می گفت که اینک به زبان حال آمده است. این حقیقت و واقعیت برای بسیاری از افراد قابل شناخت است. از این رو، بسیار می شود به کسی که آثار درد و رنج و ناراحتی از چشمان او نمایان است، می گوییم: هر چند تو از درد و رنج خود سخن نمی گویی، اما چشمان تو می گویند که دیشب نخوابیده ای، چهره ات گواهی می دهد که از درد و رنج جانکاهی رنج می بری. این زبان حال، گاه آن اندازه قوی و نیرومند است که زبان قال را تحت الشعاع خود قرار داده و به تکذیب آن بر می خیزد.

در زبان حال، دو نکته زیر از اهمیت زیادی برخوردار است:

۱. شناخت تفاوت زبان حال با اغراقات و مبالغات شعری: تفاوت آن دو به این است که زبان حال، بیان حقیقت و واقعیت است و می توان آن را به افراد و اشیاء نسبت داد، ولی در اغراقات شعری واقعیتی وجود ندارد. از باب نمونه در اشعار محتشم کاشانی بند هفتم چنین آمده است:

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار

بی شک، چنین چیزی واقع نشده است، ولی چون بیش تر مردم می فهمند که این گونه شعر گفتن از باب اغراق و مبالغه بوده و شاعر در چنین مواردی اراده حقیقت نکرده است، گفتن چنین اشعاری از نگاه فقیهان بی اشکال است.(۶)

۲. شناخت آن حالت و چگونگی که می خواهیم بر اساس آن به زبان حال سخن بگوییم نیز دارای اهمیت ویژه است. اگر آن حالت درست تشخیص داده شود، آن چه را به عنوان زبان حال آورده و مستند می سازیم دروغ نخواهد بود، ولی اگر در فهم و شناخت یک حالت دچار اشتباه شدیم، سخنانی را که براساس آن به زبان حال می گوییم اشتباه خواهد بود.

از باب نمونه: وقتی حضور لیلا مادر علی اکبر در کربلا و نذر او و همچنین عروسی قاسم و… دروغ است، زبان حال هایی که براساس آن ساخته شوند نیز دروغ خواهند بود. در اهداف امام حسین(ع) نیز وقتی جریان فدا و… دروغ است، زبان حال هایی هم که براساس آن ساخته می شوند، دروغ خواهند بود.

زبان حال و رویداد عاشورا

در رویداد عاشورا، شعر، نثر و نمایشی که همه آن و یا فرازها و صحنه هایی از آن، برگرفته از گزارش های نقلی نباشد، ولی در عین حال، اوصاف، احوال و خطورات ذهنی امام حسین(ع) و دیگر عاشورائیان را با توجه به شخصیت آنان بیان کند و یا بیانگر انگیزه ها و اهداف آنان باشد، همچنین شعرها، نثرها و صحنه هایی که وضعیت شب و روز عاشورا و یا سرزمین کربلا را از ابعاد گوناگون روشن کنند و… زبان حال نامیده می شوند.

عرضه وقایع تاریخی، از جمله واقعه عاشورا در قالب های هنری نیاز به فضاسازی و شخصیت پردازی دارد، و در هر دو، نقش زبان حال بسیار اساسی است. فضا سازی و شخصیت پردازی در حادثه عاشورا نظیر ندارد. حضور انسان هایی عاطفی، ایثارگر، مجاهد، وجود فضایی سرشار از معنویت، روحانیت و… که زبان حال و دیگر قالب های هنری تنها می توانند پرتوی از این شخصیت ها و صحنه ها را به نمایش بگذارند.

دیدگاه ها

آیا بازگویی رویداد عاشورا، به زبان حال جایز است یا جایز نیست؟ در صورت روا بودن، آیا مطلق و بدون شرط است و یا اینکه دارای حدّ و مرز و شرایطی است؟ دیدگاه های محتمل، عبارتنداز:

۱. بازگویی رویداد عاشورا، به زبان حال به گونه ای مطلق رواست؛ یعنی چه نسبت به افراد و چه نسبت به شرایط هیچ حدّ و مرزی ندارد؛

۲. عکس فرض نخست، زبان حال مطلقاً جایز نیست، چه نسبت به امام حسین(ع) و چه نسبت به دیگران؛

۳. زبان حال نسبت به امام حسین و اهل بیت(ع) جایز نیست، ولی نسبت به دیگران جایز است؛

۴. زبان حال جایز است، ولی دارای حدّ و مرز و شرایط است و در این مسأله تفاوتی بین امام حسین(ع) و دیگران نیست.

فرض نخست: از سخنان و عمل شماری از افراد چنین بر می آید، که بزرگداشت و سوگواری بر اهل بیت و امام حسین (ع) و دیگر عاشورائیان، دارای اجر و ثواب است. بنابراین، هر چیزی که سبب رونق بیش تر این مجالس گردد رواست، چون سبب افزایش اجر و ثواب می شود.

برخی از متفکران اسلامی یاد آور شده اند که این گروه در حقیقت برآنند که «هدف وسیله را مباح می کند»؛ یعنی اگر هدف خوب باشد برای رسیدن به آن، از هر وسیله ای می توان بهره گرفت.(۷)

در باب عاشورا نیز این ها گفته اند: ما یک هدف مقدّسی داریم و آن، بیان فضایل و سوگواری بر امام حسین(ع) و دیگر عاشورائیان است، زیرا سوگواری و گریه بر امام حسین(ع) دارای ثواب و مقدس است و از هر راهی که بتوان به این هدف مقدس رسید اشکالی ندارد.(۸)

شهید مطهری و پیش از ایشان محدث نوری، به این دلیل پاسخ گفته و یاد آور شده اند که اگر چنین چیزی درست باشد، هیچ حرامی باقی نمی ماند و گناهان بزرگ را می توان به این وسیله حلال کرد. از باب نمونه: یکی از کارهای خوب و پسندیده «ادخال سرور در قلب موءمن» است؛ یعنی انسان کاری بکند که موءمنی خوشحال شود. حال سؤال این است که آیا می توان برای رسیدن به این هدف از هر وسیله ای هر چند حرام؛ همانند تهمت، غیبت و… استفاده کرد. بی شک، چنین کاری روا نیست. بنابراین، نمی توان این دیدگاه را پذیرفت.

فرض دوم و سوم نیز درست نیست؛ زیرا قبلاً یادآور شدیم که دلیل و گواه های بسیاری بر خلاف آن است و این دلیل ها دلالت دارند که زبان حال با وجود شرایط و رعایت حدود آن جایز، و در اصل مسأله بین امام(ع) و دیگران تفاوتی نیست، هر چند اینکه باید درباره امام و اهل بیت(ع) با دقت بیش تری عمل کرد.

فرض چهارم: بسیاری از عالمان و فقیهان برآنند که بازگویی رویداد عاشورا به زبان حال رواست، ولی این روایی مطلق نیست، بلکه مشروط به شرایطی است به عنوان نمونه از علامه ملا احمد نراقی در این باره پرسیده اند:

«بیان فرمایید که شعرا در تعزیه سید الشهداء بعضی از اشعار و مکالمات می سازند که در احادیث نیست، آیا این نوع از شاخ و برگ ها جایز است یا نه، مثل این که در شهادت عباس می سازند که او با زینب چه گفت و با کلثوم و سکینه چه گفت و حضرت کفن، به دوش عباس انداخت و در صورت عدم جواز، از گناهان کبیره است یا نه؟»۹

نراقی در پاسخ، پس از تقسیم این گونه اشعار و سخنان به مبالغات و اغراقات شعری و غیر شعری و بیان حکم آن ها، درباره زبان حال چنین می نویسد:

«و قسمی دیگر آن است که نسبت به کسی داده شود و مراد آن است

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.