پاورپوینت کامل سایه شیعه ستیزی و ایران هراسی بر جنگ یمن;قسمت اول ۹۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سایه شیعه ستیزی و ایران هراسی بر جنگ یمن;قسمت اول ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سایه شیعه ستیزی و ایران هراسی بر جنگ یمن;قسمت اول ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سایه شیعه ستیزی و ایران هراسی بر جنگ یمن;قسمت اول ۹۱ اسلاید در PowerPoint :
۴
مقدمه
در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ساختار سیاست بین الملل از وضعیت دو قطبی خارج و وارد مرحله تازه ای شد، که ویژگی آشکار آن سیال و نامعین بودن آن است. نظامی گری نوین، سلطه اقتصادی، نفوذ اطلاعاتی و یکسان سازی ایدئولوژیک، چهار منطقی است که پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بر محیط امنیتی کشورهای جهان، به خصوص کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه حکم فرما شد. در میان کشورهای خاورمیانه، ایران اسلامی به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و نیز موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه به قدرتی کم نظیر تبدیل شده که از دید کارشناسان سیاسی کشورهای غربی، دیگر نمی توان با یورش نظامی و جنگ سخت آن را سرنگون کرد، بلکه تنها راه سرنگون سازی نظام جمهوری اسلامی، پی گیری مکانیسم های جنگ نرم با استفاده از سه تاکتیک دکترین مهار، نبرد رسانه ای و ساماندهی و پشتیبانی از نافرمانی مدنی است. کلید خوردن جنگ نرم علیه ایران در مقطع فعلی نه تنها ریشه در تغییر تهدیدات امنیتی دارد، بلکه مهمتر آن که، ناشی از گسترش حس تنفر از آمریکا در جهان است، که به عقیده سران کاخ سفید، ایران مرکز اصلی ایجاد این تنفر و گسترش آن است و در آمریکا برای مقابله با این موج، نیروی واکنش سریع تشکیل شده تا اولا در قالب پروژه دموکراتیزه کردن کشورها به خنثی سازی نفوذ معنوی ایران در کشورهای اسلامی و منطقه خاورمیانه بپردازد و ثانیا، با القای خطرناک بودن ایران برای امنیت همسایگان، اذهان عمومی از اقدامات و نقشه های ایالات متحده منحرف شود.
علاوه براین، ایالات متحده آمریکا می کوشد تا با دامن زدن به تعارضات ایدئولوژیک در خاورمیانه، فضای روانی را بر ضد کشورمان ملتهب سازد. همچنین می کوشد با افزایش حضور خود در منطقه و تغییر مناسبات منطقه ای با استفاده از شکل دادن به نظم منطقه ای بدون حضور ایران، کشورمان را منزوی سازد، که این مسأله می تواند به افزایش فشارهای روانی و مادی بر جمهوری اسلامی ایران منتهی شود.
در مجموع می توان گفت، که ایالات متحده آمریکا با روبرو شدن با بحران معنایی و فلسفی پس از پایان جنگ سرد (عبدالعلی قوام، ۱۳۸۲) و نیز تغییر محیط امنیتی جهانی برای توجیه اقدامات خود در جهان، به دنبال دگر امنیتی بود، که در این میان کشورهای اسلامی و در راس آن ایران را نشانه گرفت، اما از آنجایی که منطق امنیت جهانی تغییر یافته و بیشتر به سوی ابعاد نرم گام برداشته است ایالات متحده آمریکا نیز تلاش می کند تا برای مقابله با کشورهای اسلامی و به ویژه ایران، از شیوه نرم استفاده نماید. بر این اساس، ایالات متحده آمریکا تلاش دارد تا با استفاده از ضعف سیاست های اقتصادی و اختلافات درونی، دامن زدن به نافرمانی های مدنی در تشکل های دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی، تقویت روابط خود با مردم از طریق حمایت از حقوق بشر و دموکراسی در ایران، ایجاد شبکه های متعدد رادیو تلویزیونی برای مردم ایران، حمایت از اپوزیسیون (سفر فعالان جوان خارجی از کشورهای متحد با ایالات متحده به ایران، به عنوان جهانگرد، که در صورت نیاز، به جنبش های مدنی و نافرمانی ها بپیوندند)، تسهیل فعالیت NGOهای آمریکایی در ایران، دعوت از فعالان جوان ایرانی به خارج برای شرکت در سمینارهای کوچک (این افراد باید از سوی مقامات آمریکایی انتخاب شوند، نه نهادهای ایرانی)،استفاده از سفارتخانه های کشورهای دیگر، و به طور کلی تضعیف ستون های حمایتی حکومت ایران به مقابله نرم با ایران بپردازد، که در این میان، رسانه های تحت کنترل ایالات متحده آمریکا، نقش اساسی ای در این زمینه ایفا می کنند.
علاوه براین، ایالات متحده آمریکا تلاش دارد تا با گسترش اندیشه ایران هراسی در میان کشورهای عربی به موازات اقدامات فوق موضوع خطر گسترش تشیع و تشکیل هلال شیعی در منطقه را بزرگنمایی نموده و با استفاده از این رویکرد، اعتراضات شیعیان حوثی را به مداخلات ایران نسبت دهد. البته در این بین، عربستان سعودی هم که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی از گسترش نقش شیعیان در خاورمیانه در هراس بود با همگام شدن با ایالات متحده آمریکا، ایران را به مداخله در حوادث یمن متهم نمود؛ زیرا به اعتقاد مقامات عربستان سعودی، از دست دادن یمن به غیر از عدم دسترسی به خلیج عدن، به معنای گسترش هلال شیعه و افزایش نفوذ شیعیان در خاورمیانه است. علاوه براین، با افزایش قدرت حزب الله در دولت لبنان، پس از انتخابات اخیر این کشور، هراس مقامات عربستان بیشتر شده و آنها ادعا نمودند که شیعیان حوثی به دنبال الگو برداری از حزب الله لبنان هستند. بنابراین، ما شاهد هستیم که این بار تهدیدهای جدیدی از جانب عربستان سعودی در قالب تهدیدات نرم آمریکا برای کشورمان رقم خواهد خورد و این بار کشورهای عربی برای تقلیل امکان تأثیرگذاری ایران در منطقه تلاش خواهند نمود. بنابراین، بغیر از فلسطین و لبنان، یمن نیز به میدان نبرد قدرت های بزرگ منطقه تبدیل خواهد شد.
براین اساس در مقاله حاضر درصدد هستیم تا با واشکافی موضع گیری عربستان در برابر ایران تحت تأثیر معادلات منطقه ای آمریکا و بررسی جنگ ششم یمن، تهدیدهای نرم این دو کشور را برای ایران در میدان جنگ یمن بررسی کنیم.
سیر تاریخی روابط ایران و عربستان در متن معادلات منطقه ای ایالات متحده آمریکا
رابطه ایران و عربستان را باید یکی از دشوارترین عرصه های دیپلماسی خارجی کشور در سه دهه گذشته ارزیابی کرد. مراودات تهران و ریاض که فراز و فرود بی سابقه ای را در خود داشته، از کرانه های قطع ارتباط دوجانبه تا دیدارهای مکرر سالانه سطح بالا را تجربه کرده و اکنون به نظر می رسد که با اقدامات عربستان پس از انتخابات اخیر ایران و به خصوص متهم نمودن کشورمان به دست داشتن در حوادث یمن در قوس نزولی خود، به یکی از بحرانی ترین شرایط رسیده است، که در ذیل نگاهی به سیر تاریخی روابط کشورمان با عربستان سعودی خواهیم داشت.
روابط دیپلماتیک دو کشور پهناور ایران و عربستان سعودی، پس از تشکیل حکومت عربستان در سال ۱۳۰۷ آغاز شد، که دو سال بعد از تشکیل حکومت عربستان، سفارت ایران در شهر جده تاسیس شد و فعالیت سیاسی خود را در این کشور آغاز کرد.
در سال ۱۳۲۲ و به دنبال درگیری شدید حجاج ایرانی و مقامات سعودی در عید قربان، روابط سیاسی دو کشور عربستان سعودی و ایران پس از گذشت حدود ۱۵ سال، قطع شد و پس از گذشت حدود چهار سال تنش، روابط سیاسی دو کشور با اعزام هیأتی از سوی حکومت عربستان به ایران، مجددا از سر گرفته شد. در سال ۱۳۴۴ برای اولین بار «ملک فیصل» پادشاه وقت عربستان برای دیداری سه روزه عازم تهران شد، که در جریان آن چند تفاهم نامه بین سران دو کشور منعقد شد. روابط ایران و عربستان تا قبل از تشکیل «اپک»، از یک چارچوب اصول اشرافیت حفظ خانواده سلطنتی و ادعای حاکمیت بر مسلمانان فراتر نرفت.
پس از تشکیل سازمان کشورهای تولیدکننده نفت (اپک)، روابط ایران و عربستان سعودی گسترش یافت و مسأیلی همچون فلسطین و سازمان کنفرانس اسلامی را نیز در بر گرفت. به طورکلی در دوره جنگ سرد، عربستان سعودی در چارچوب استراتژی دو ستونی نیکسون، در کنار ایران زمان پهلوی، به عنوان یکی از اصلی ترین متحدین استراتژیک آمریکا در خاورمیانه محسوب می شد، که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و حذف یکی از ستون های اصلی استراتژی آمریکا در منطقه، اهمیت استراتژیک عربستان سعودی برای آمریکا دوچندان شد، که به متعاقب آن، جنگ ایران و عراق و نیز اهمیت امنیت و انرژی در روابط دوجانبه را برای دو بازیگر بیشتر نمایان ساخت. در این دوره سیاست خارجی ایران، نگرانی های امنیتی عربستان سعودی را افزایش داد، که این نگرانی ها باعث همراهی این کشور با آمریکا در تعقیب سیاست توازن قوا بین ایران و عراق در طول دهه ۱۹۸۰ شد، تا این که در پی اجتماع جنبش های سازمان های آزادی بخش جهان در تهران و نیز برگزاری اولین حج با مراسم برائت از مشرکین، توسط حجاج ایرانی روابط دو کشور اسلامی ایران و عربستان رو به سردی گرایید.، که در پی بروز این مسائل، مطبوعات و رسانه های خبری دو کشور نیز همگام با لحن مقامات سیاسی دو کشور، مواضع تندی علیه یکدیگر اتخاذ کردند.
با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عربستان با ارایه برخی کمک های اقتصادی و حمایت های سیاسی و تبلیغاتی، به طور کامل در کنار عراق قرار گرفت، که مجموع این اقدام ها باعث تیرگی روابط سیاسی دو کشور شد. در سال ۱۳۶۱ و در پی ربوده شدن یک فروند هواپیمای عربستان و فرود آن در فرودگاه مهرآباد تهران و به دنبال آن اقدام های مثبت جمهوری اسلامی ایران در پایان دادن به این حادثه باعث شد تا روابط دو کشور تا حدودی بهبود یابد.
به دنبال این مساله، در سال ۱۳۶۴ وزرای خارجه ایران و عربستان برای بهبود روابط و رفع برخی ابهام های بین طرفین به تهران و ریاض سفر کردند. از آن جایی که این دیدارها بدون نتیجه ماند و نیز باتوجه به دخالت قدرت های بزرگ، تشنج حاکم بر روابط دو کشور اسلامی در سال ۱۳۶۵ تشدید شد، که نتیجه آن قطع مناسبات سیاسی دو کشور بود.با وجود مذاکرات سیاسی در طول سه سال قطع رابطه و نیز پذیرش قطعنامه و نیز شورای امنیت سازمان ملل از سوی جمهوری اسلامی ایران، گام مؤثری در راستای تجدید رابطه با این کشور شد.
در پی پذیرش این قطعنامه، ملک فهد، پادشاه وقت عربستان، شخصا اعلام کرد که کشورش با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافی ندارد، که قابل حل نباشد.مقامات جمهوری اسلامی نیز به دنبال این موضع منطقی، آمادگی خود را برای از سرگیری مذاکرات با مقامات ریاض اعلام کردند . تجاوز نیروهای متجاوز صدام به کویت در سال ۱۳۶۹ و اتخاذ مواضع اصولی از سوی کشورمان باعث گردید تا عربستان در تجدید رابطه با ایران، مطمئن تر از گذشته عمل کند. اولین دیدار مقامات جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بین وزرای خارجه دو کشور در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در شهریورماه سال ۱۳۶۹ صورت گرفت، که طی همان سال، مقامات ارشد سیاسی دو کشور سه بار با یکدیگر ملاقات کردند، که نتایج مثبتی نیز به همراه داشت. در آخرین روزهای سال ۱۳۶۹ و به دنبال نشست وزرای خارجه دو کشور در مسقط، بیانیه مشترکی در زمینه برقراری مجدد روابط سیاسی دو کشور منتشر شد، که پس از انتشار این بیانیه، دکتر علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت کشورمان، در مصاحبه ای اعلام کرد: دو کشور بزرگ ایران و عربستان سعودی در حل تمامی مشکلات فی ما بین به تفاهم رسیده اند. به هر حال، پس از سه سال تیرگی روابط، دو کشور مصمم شدند تا با توجه به تجدید روابط دو جانبه در سال ۱۳۷۰ اقدام به بازگشایی سفارتخانه های خود در تهران و ریاض کنند.
در دهه ۱۹۹۰، وقوع تحولاتی هم چون فروپاشی اتحاد شوروی و پایان تهدید کمونیسم، پایان جنگ ایران و عراق و به ویژه اشغال کویت از سوی عراق، باعث دگرگونی در نوع نگرانی ها و تهدیدهای امنیتی سعودی ها و همچنین تغییر استراتژی آمریکا در منطقه شد. در این دوره، نگرانی های امنیتی عربستان به سوی تهدیدهای فوری و سیاست های جاه طلبانه صدام حسین معطوف شد. استراتژی آمریکا نیز یکباره از حضور ساحلی طی چندین دهه گذشته، به حضور مستقیم و گسترده در کشورهای خلیج فارس و به ویژه عربستان سعودی تغییر یافت و سیاست «موازنه قوا» بین ایران و عراق جای خود را به «مهار دو جانبه» داد. در این شرایط، روابط سیاسی و نظامی آمریکا و عربستان سعودی نیز گسترش بیشتری یافت و آمریکا به فروش تسلیحات، احداث پایگاه های هوایی و عقد قراردادهای نظامی امنیتی دوجانبه با سعودی ها پرداخت. به رغم سطح بالای روابط دو کشور در این دهه، چالش ها و اختلافاتی نیز بین آمریکا و عربستان سعودی وجود داشت، که در مقاطع بعدی بیشتر آشکار شد. سیاست خارجی معتدل و عمل گرایانه ایران در این مقطع، باعث نزدیکی روابط ایران و عربستان و انتقاد سعودی ها از سیاست مهار ایران از سوی آمریکا شد. همچنین دهه ۱۹۹۰، شاهد گسترش خشونت و منازعه میان فلسطینی ها و اسرائیل بود و سیاست آمریکا در حمایت آشکار از اسرائیل، دارای تاثیراتی منفی بر روابط دوکشور بود. مهم تر این که حضور مستقیم آمریکا در منطقه و به ویژه درعربستان سعودی و حمایت شدید از اسرائیل در مقابل فلسطینی ها، به رشد بنیادگرایی و گسترش اپوزیسیون داخلی در عربستان منجر شد و این مسأله به عنوان یکی از متغیرهای بازدارنده روابط دو کشور در دهه بعد، ظهور و بروز پیدا کرد.
البته با به قدرت رسیدن نومحافظه کاران درکاخ سفید، وقوع حوادث یازده سپتامبر و دگرگونی های گفتمانی و کارکردی متعاقب آن در سیاست خارجی آمریکا، به خصوص در خاورمیانه، به دوره ای از سردی روابط و وقفه در تعاملات استراتژیک آمریکا و عربستان سعودی منجر شد. پس از یازده سپتامبر، به رغم آن که سعودی ها کوشیدند تا با افزایش صادرات نفت به آمریکا، به این کشور در غلبه برپیامدهای بحران ایجاد شده کمک کنند، اما انتقادها از سعودی ها در آمریکا و متهم ساختن آنها به حمایت از تروریسم، به دلسردی مقامات عربستان از دولت آمریکا و سیاست های آن منجر شد. در ژوئن ۲۰۰۲، گزارش موسسه رند، تاکید کرد، که سعودی ها در سطوح مختلف، از طراحان تا تامین کنندگان مالی تروریست ها هستند. شورای روابط خارجی آمریکا نیز در گزارش اکتبر ۲۰۰۲ خود تصریح کرد، که اشخاص و نهادهای عربستان، مهمترین منبع سرمایه های القاعده برای چندین سال بوده و مقامات سعودی از این مسائل چشم پوشی کرده اند. علاوه بر این، در نوامبر ۲۰۰۲، در گزارش های مطبوعاتی عنوان شد که همسر شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر عربستان در آمریکا، به عوامل مرتبط با هواپیما ربایان یازده سپتامبر کمک کرده است.
علاوه بر سخنان تند برخی از نومحافظه کاران هم چون مایکل لدین و ریچاردپرل علیه عربستان، کنگره آمریکا نیز در مخالفت و انتقاد از سعودی ها – بعد از یازده سپتامبر – نقش قابل توجهی داشت. کنگره، اعتبار عربستان سعودی را به عنوان یک دوست و متحد استراتژیک آمریکا زیر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 