پاورپوینت کامل جشنواره ای به نام شعر ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جشنواره ای به نام شعر ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جشنواره ای به نام شعر ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جشنواره ای به نام شعر ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
۳۵
از میان جشنواره های هنری که در بزرگداشت سالگرد انقلاب برگزار می شود، پرسابقه ترین جشنواره، جشنواره ی فیلم فجر است؛ جشنواره ای که با همه ی فراز و نشیب هایش از اعتبار بالایی برخوردار است و به عنوان مهم ترین اتفاق در عرصه ی سینما – هر سال – بازتاب پیدا می کند، هم از سوی سینماگران و منتقدان، هم از سوی مردم که مخاطبان سینمایند؛ حجم پوشش رسانه ای مربوط به این جشنواره با هیچ اتفاق هنری دیگر قابل قیاس نیست، با هیچ جشنواره ای دیگر هنری و حتی با مجموع پوشش رسانه ای تمام جشنواره های دیگر، و در این مسیر نه تنها متن جشنواره یعنی فیلم های عرضه شده، که حواشی آن نیز به دقت زیر ذره بین می رود و چنین است که سینماگران ایرانی، علی رغم امکان راهیابی به دیگر جشنواره های جهان حضور و شرکت در جشنواره ی فیلم فجر را غنیمت می شمارند و از دریافت جایزه های این جشنواره استقبال می کنند.
این در حالی است که جشنواره ی فیلم فجر جشنواره ای صد درصد دولتی است، هم سیاست گذاری های جشنواره از سوی وزارت ارشاد القا می شود، هم کارگزاران، مجریان و داوران آن از سوی دولت برگزیده می شوند و هم تمام هزینه های آن از سوی دولت تأمین می شود.
اکنون بپردازیم به جشنواره ی شعر فجر که جشنواره ای نوپاست و امسال چهارمین دوره ی خود را پشت سرگذاشت. بر ویژگی ها، رویکردها، بازتاب رسانه ای و واکنش اهل فرهنگ و مردم به این جشنواره اندکی تأمل کنیم.
پوشش رسانه ای
پوشش ضعیف رسانه ای و خبری نسبت به این جشنواره بیانگر عدم حساسیت رسانه ها و مخاطبان نسبت به این اتفاق است. اینک روزگار عسرت شعر است و شاعران؛ اگر در پهنه ی شعارهای متفاخرانه، شعر هنر اول ایرانیان است، در پهنه ی واقعیت چنین نیست. بی هیچ تعارف، مردم این روزگار در انتظار شعر هیچ شاعری نیستند؛ قدرتمندترین شعرها به لحاظ ساخت، زبان و درونمایه بازتاب چندانی ندارد، پایین ترین تیراژ کتاب در کشور ما از آنِ شعر است، اغلب کتاب های شعر به سرمایه و همت مؤلفان به چاپ می رسد و یا با صرف نظر کردن از حق التألیف، معدود کتاب های معاصران که به چاپ های چندم می رسند، غالباً عوامل و انگیزه های غیرشعری در چاپ مجدد آن ها دخیل است؛ سمت های اداری، ارتباطات بیرونی شاعر، حمایت برخی از دوایر دولتی یا شبکه های خصوصی غیردولتی، و نشریات و رسانه ها، و حتی طیف بندی های سیاسی.
در چنین فضایی عجیب نیست که چاپ مجموعه ای خام و ابتدایی از یک هنرپیشه یا کارگردان پیر و جوان سینما بازتاب بسیار می یابد، تا چاپ مجموعه های ارزشمند از شاعران خلاق و توانمند.
به علاوه، زمانه؛ زمانه ی ظهور رسانه های اثرگذار و جادویی است که نوبه نو از راه می رسند، شعر نه تنها کارکرد رسانه ای اش را از دست داده که برای تبلیغ خود، برای خوانده شدن، دیده شدن و شنیده شدن نیازمند رسانه هاست. از دیگر سو، اگر روزگاری، شعر در حواشی دربارها جایگاهی داشت، در این زمانه – به جبر یا اختیار – از دربارها رانده شده اما نتوانسته جایگاه تازه ای در میان مردم برای خود دست و پا کند ؛ نه شعر تکلیف اش را با مردم می داند، نه مردم تکلیف خود را با شعر. شعر در بحران هویت دست و پا می زند؛ حیران و سرگردان میان یک هنر اشرافی و برج عاج نشین – که صرفاً مخاطبانی محدود و حرفه ای دارد – با یک هنر مردمی که مردم زمان را به رسمیت می شناسد، درک می کند و از گفتگو و ایجاد ارتباط با آنان ناتوان نیست. مردم زمانه – نیز – اگرچه از سواد عمومی بیش تری نسبت به نسل های پیشین برخوردارند، در سطح پایین تری از آشنایی با زبان و ادب و عرفان فارسی قرار دارند؛ چه در زمینه ی نظم و چه در زمینه نثر.
مواضع و نقدها
در چنین چشم اندازی از اوضاع زمانه و کارکرد تاریخی شعر و رسانه و اقبال مردمی، جشنواره ای برای شعر و به نام شعر باید از جذابیتی دو چندان برخوردار باشد تا با استقبال شاعران و مردم مواجه شود. اما واقعیت این است که نه تنها مردم که خود شاعران نیز در برابر این جشنواره شوق و ذوق چندانی نشان نمی دهند.
بخشی از مخالفت ها، مخالفت های اپوزیسیون واری است که ریشه در مخالفت با اصل حکومت و نظام دارد و از موضع رهبری یک اپوزیسیون سیاسی – که یاد آورنگاه های مطلق گرایانه ی حزب ها و دستجات مارکسیستی است – همه ی پدیده های جهان از جمله ادبیات و هنر را در چشم اندازی سیاسی دسته بندی کرده تا با تسهیل طیف بندی ها و تقسیم جهان به سفید و سیاه – بر مبنای همان سنت و مزمن – انواع و اقسام بر چسب ها وانگ ها معتاد را بر پیشانی عالم و آدم الصاق کند. بر مبنای چنین نگاه مطلق انگارانه، در محترمانه ترین تعبیر، شاعران معاصر یا طرفدار حاکمیت اند – که قلم به مزد، درباری و حکومتی خوانده می شوند – یا ضد حاکمیت اند – که شریف، مستقل و ازاده لقب می گیرند – یا طیفی منفعت طلب اند که تکلیف خود را روشن نمی کنند. بی آن که درباره؟؟؟؟؟ مبانی این نگاه و نادرستی تقسیم بندی های مبتنی بر آن درنگ کنیم، سطرهایی از یک نوشته ی قهرآمیز و عصبی را به عنوان شاهد مثال مرور می کنیم که در یک جریده ی داخلی به چاپ رسیده و صد البته با رعایت همه ی محذورات مرسوم که لاجرم به تلطیف نسبی لحن و تخفیف بر چسب ها انجامیده است: «… متولیان فرهنگی معطوف به قدرت، همواره تلاش شان این است که دو گروه اخیر – به ویژه گروه سوم – را از صحنه ی ادبیات حذف، یا آنان را به لطایف الحیلی به سمت خود جذب کنند. بنابراین برای تک صدایی کردن حیطه ی فرهنگ، درِ گنج را می گشایند و می افتند به ولخرجی مادی و تبلغاتی. بی تردید در دل این گنج، اسراری هست: پروژه ی تأسیس جایزه ی شعر فجر، محصول تفکر تمامیت خواهانه ی دولتی بود که می خواست در باغ سبزی نشان بدهد به گروه دوم و سوم شاعران و به زعم خود یاغی های بالقوه و بالفعل شعر امروز را نمک گیر کرده و زیر چتر سیاستی (ونه حمایتی) خود بگیرد و با زر و زور از آلترناتیو خود، جریانی آمفوتر و قلم به مزد بسازد. از ابتدا پیدا بود که این پروژه محکوم به شکست است. چرا که متولیان دولتی فرهنگ، آن قدر در طول سالیان اخیر دُم خروس از قباشان بیرون زده بود که با سکه ی طلا و وعده های طلایی تر و اداهای صلح طلبانه شان، بخت چندانی برای تغییر رأی جریان شعر دگراندیش نداشتند… آش آن قدر شور شده که حالا بسیاری از هم پالکی های گذشته ی شعر قدرت مدار، از پذیرش داوری جشنواره امتناع می کنند…».
اصحاب چنین نگرشی که از جزمی کور ریشه می گیرد – در مقام مفتیانی مدرن فتوبه تحریم جشنواره ی شعر فجر می دهند و هر شاعری را که در چنین جشنواره ای مشارکت کند یا حضور یابد، منفور و مطرود و میان مایه و مرتجع ادبی می خوانند و در بذل سخاوتمندانه ی القابی از این دست لحظه ای تردی به خود راه نمی دهند.
اما همه ی تحریم گران جشنواره از این طیف نیستند، بخشی دیگر کسانی هستند که در دو سه دوره ی پیشین از همراهان و مشاوران آن بوده اند و صد البته از برگزیدگان، در این طیف نیز می توان آدم های گوناگونی را دید با دلایل و مواضع گوناگون؛ برخی صرفاً دلایل شعری و فرهنگی را برای تأیید موضع خود برمی شمارند، برخی نیز با استناد فضای ملتهب سیاسی در سال ۸۸ همراهی با جشنواره ها و برنامه های دولتی را روا نمی دانند. هر دو دسته نیز به اب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 