پاورپوینت کامل نگاهی به دولت مجازی القاعده و چالش امنیتی جهان غرب ;القاعده مجازی ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی به دولت مجازی القاعده و چالش امنیتی جهان غرب ;القاعده مجازی ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به دولت مجازی القاعده و چالش امنیتی جهان غرب ;القاعده مجازی ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به دولت مجازی القاعده و چالش امنیتی جهان غرب ;القاعده مجازی ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint :
۷
مقدمه
به اعتقاد اکثر سیاست مداران و تحلیل گران استراتژیک، فرو افتادن دیوار برلین، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، رشد لجام گسیخته جهانی شدن اقتصاد، ناتوانی دولت- ملت و انقلاب ارتباطات، شکل گرفتن تهدیدات جدید امنیتی که نه تنها فرامرزی بوده، بلکه مبهم و نامشخص می باشند محیط امنیتیِ نظام بین الملل تغییری اساسی یافته است. علاوه براین، به اعتقاد کارشناسان، در جهان بدون مرز، انگاره های کشورداری قرن ۲۰ که بر اساس آن دولت های مسلط تمایل به اشغال و محاصره سرزمین، دریا و منابعی که از نظر استراتژیکی با اهمیت است، داشتند، در پایان هزاره جدید کمتر احساس می گردد. بنابراین، پس از جنگ سرد و با تغییر گفتمان های امنیتی، ما با نظم جدیدی روبرو هستیم، که در این نظم جدید، حوزه های امنیتی جهان کاملا در حال تغییر است. تغییر عمده در روند توزیع قدرت جهانی در حوزه های ترتیبات امنیتی و متحدین صورت گرفته است. از جمله مواردی که دستخوش دگرگونی جدی بوده است، حوزه تهدیدات و آسیب پذیری هاست. بنابراین، ما در این دوران با یک بسط مفهومی و ساختاری در مفهوم امنیت، به عنوان مناقشه برانگیزترین مفهوم در نیمه دوم قرن بیستم و به ویژه پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱مواجه هستیم. پل راجرز به این نکته اشاره می کند که دوران پس از ۱۱ سپتامبر، دورانی است که در آن بی ثباتی بین المللی یک اصل خواهد بود.(پل راجرز، ۱۳۸۴) تا پیش از این واقعه باور همگان این بود که پارادایم امنیت غربی؛ یعنی تأمین امنیت بین المللی از طریق جهانی سازی اقتصاد لیبرالی مبتنی بر بازار، می تواند به عنوان یک پارادایم مسلط باشد. اما امروزه این پارادایم به دلیل تحول در علل منازعات و شیوه های کنترل بحران تغییر کرده است. حتی مفهوم «صلح جابرانه» که پس از جنگ سرد کاربرد فراوان یافته بود، امروزه کاملا دگرگون شده است. گروه های حاشیه ای و فرودست نظام بین الملل امروزه به مدد به کارگیری سلاح های کشتار جمعی، و روش هایی که خارج از سیستم های نظارتی و کنترلی قدرت های مسلط امنیتی جهانی است، حرف های جدیدی برای گفتن دارند. آنان در حال تبدیل شدن به پارادایم های مسلط بر روابط بین الملل هستند. به طورکلّی در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ساختار سیاست بین الملل از وضعیت دو قطبی خارج و وارد دوران تازه ای شد، که ویژگی آشکار آن سیال و نامعیّن بودن آن است. نظامی گری نوین، سلطه اقتصادی، نفوذ اطلاعاتی و یکسان سازی ایدئولوژیک، چهار منطقی است که پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بر محیط امنیتی کشورهای جهان به خصوص کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه حکم می راند.
گسترش پدیده تروریسم نیز یکی دیگر از تحولات مهم این دوران محسوب می گردد. اگرچه می توان تروریسم را به دوران جنگ سرد و رقابت میان دو ابرقدرت شرق و غرب برای ضربه زدن به دیگری نسبت داد، اما آنچه اکنون از آن به عنوان تروریسم یاد می شود با تروریسم دوران جنگ سرد کاملاً متفاوت است؛ چرا که تروریسم در آن دوران، عملیاتی پراکنده ، محدود و نسبتاً مشخص بوده که بیشتر جنبه داخلی داشته و به طور عمده متوجه رهبران و دیپلمات ها می شده و به عنوان بخشی از روابط بین الملل مورد حمایت یکی از دو قطب بوده است. اما در سیستم بین الملل کنونی دیگر تروریسم به اقدام علیه دولت ها محدود نمی شود؛ زیرا دولت ها تنها بازیگران عرصه بین الملل نبوده و نیروهای فراملی جدیدی؛ نظیر سازمان های بین المللی، شرکت های چندملیتی و به طور عمده NGO ها به عنوان عوامل محدود کننده قدرت و امنیت دولت ها وارد صحنه بین الملل شده اند و همین امر سبب شده تا گستره تروریسم فراگیر شده و علاوه بر دولت ها ، سازمان ها، گروه های مختلف، حتی افراد و ملت ها را نیز در برگیرد.
در این میان شبکه القاعده توانسته است تصویری از دولت مجازی پست مدرنی را ایجاد نماید، که با حملات تروریستی خود، غرب و در رأس آن ایالات متحده آمریکا را به چالش کشانده است.
از جمله مهمترین علل و دلایل گسترش و موفقیت تروریست ها، از جمله شبکه القاعده را می توان در چند مورد خلاصه کرد که عبارتند از:
۱ -پدیدآمدن کشورهای جدید و در نتیجه بروز مشکلات جدید در آنها به دلیل مسائل اقتصادی، خلأ قدرت مرکزی در برخی از نقاط مرزی و رقابت بین المللی برای سلطه براین کشورها؛
۲ – نوآوری های فنّی که موجب تسهیل اعمال تروریستی در سطح بین المللی شده است. (به ویژه استفاده از جنگ افزارهای خودکار ، موادمنفجره و تجهیزات کامپیوتری)؛
۳ – فقر اقتصادی و فرهنگی در بسیاری از کشورها که موجب ناتوانی دولت ها در سامان دادن به مسائل خانوادگی و اجتماعی شهروندان شده و جوانان را به سوی بی هدفی یا اهداف غیر اصولی سوق می دهد؛
۴ -رونق تجارت جنگ افزار، که عاملی برای دسترسی سهل و سریع تروریست ها به آن شده است؛
۵-تلاش آمریکا در دوران پس از جنگ سرد برای سلطه بی رقیب و هژمونیک بر جهان که با واکنش هایی از سوی کشورهای در حال توسعه و حتی متحدان آمریکا روبرو شده است؛
۶-نقش رسانه ها در انتشار وسیع اخبار مربوط به عملیات تروریستی، به ویژه پس از انقلاب رسانه ای که از یک سو در ترویج افکار تروریستی موءثر بوده و از سوی دیگر به حصول اهداف تروریست ها مبنی بر جلب نظر افکار عمومی اثر گذار بوده است؛
۷-جلب توجه افکار عمومی؛
۸-فلج کردن فعالیت های تجاری و حکومتی؛
۹-ایجاد رعب و وحشت، جهتِ انجام عملیات انتحاری ، کشتار و تخریب؛
۱۰-سازمان نیافتگی همکاری های بین المللی برای مبارزه با تروریسم به جهت عدم ارایه تعریف اصولی و منسجم از این مفهوم .
اما مسأله مهم دیگر این است که پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تروریسم بین المللی که خود را به شکل اسلام نشان می دهد، فهم های غلط و سوگیری هایی را در جهان غرب ایجاد کرد و ایالات متحده آمریکا نیز با استفاده از این فرصت تلاش نمود تا خلأ معنایی که پس از فروپاشی نظام دوقطبی بوجود آمده بود را با معرفی اسلام به عنوان دشمن جدید جبران نماید. البته شبکه القاعده تنها یک اقلیت کوچک است و نمی تواند معرّف اسلام باشد، بلکه فقط سوء نیت و تفسیر اشتباه خود از اسلام و امور جهانی را نشان می دهد. بنابراین، اکثریت مسلمانان جهان چنین حملاتی را محکوم می نمایند.
مقاله حاضر درصدد است تا ضمن بررسی مفهوم و ریشه های تروریسم، با اشاره به اقدامات و اعتقادات القاعده در جهان نگاه دین اسلام نسبت به پدیده تروریسم و جنگ و صلح را مورد بررسی قرار دهد.
نگاهی به دولت مجازی القاعده
چندین سال است که از حمله نیروهای ائتلاف ضدّ شبکه القاعده در افغانستان و خروج آن ها از این کشور و فرار به مناطق قبیله ای پاکستان می گذرد، ولی این سازمان هنوز به فعالیت های خود ادامه داده و آمریکا نیز به اهداف اعلامی خود در اسارت یا کشتن رهبران اصلی آن یعنی اسامه بن لادن و ایمن الظواهری دست نیافته است. البته کشتن بن لادن یا اسارت او نیز چندان از مشکل نمی کاهد؛ زیرا از دید بسیاری از کارشناسان، ریشه مسئله در جای دیگری است و به احساس حقارت و ظلمی که بر مسلمانان رفته بازمی گردد. از این نگاه، کشتن بن لادن به مثابه شهادت او از سوی مسلمانان تعبیر شده و حتی افزایش دشمنی ها را به دنبال خواهد داشت.
با توجه به همین موضوع، دولت جدید ایالات متحده سعی دارد تا با اصلاح اشتباهات گذشته، روابط خود را با مسلمانان بهبود بخشیده و این گونه وانمود کند که آمریکا دشمن آن ها نیست. از این رو، سخنرانی اوباما برای مسلمانان در قاهره را نیز می توان در همین راستا تعبیر نمود.
با این توضیح، القاعده، سازمانی متشکل از شبکه های تروریستی، در لغت به معنای «پایگاه» (پایگاهی برای جهاد)؛ و همین طور به معنای پایگاهی برای انصارالله (حامیان خداوند) ترجمه شده است. همچنین به «ارتش اسلامی»؛ «بنیاد رهایی بخش اسلامی»؛ «گروه حفظ اماکن مقدس»؛ «ارتش اسلامی برای آزادسازی مکان های مقدس»؛ «جبهه جهانی اسلامی برای جهاد علیه یهودیان و صلیبیون»؛ «شبکه اسامه بن لادن»؛ «سازمان اسامه بن لادن»؛ «الجهاد»؛ «گروه جهاد»؛ «الجهاد مصر»؛ «جهاد اسلامی مصر»؛ و «جهاد تازه» نیز معروف می باشد.
این تشکیلات که بزرگ ترین بازیگر غیردولتی صحنه روابط بین الملل، به ویژه بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر به حساب می آید و در نزد غربیان به عنوان سمبل «تروریسم» و «بنیادگرایی اسلامی» شناخته می شود، محصول نبرد برای بیرون راندن نیروهای اتحاد شوروی از افغانستان بود. این جنگ که از آن به عنوان «جهاد» یاد می شد، داوطلبان و حامیان مالی از سرتاسر جهان اسلام را در کنار یکدیگر آورد. مسلمانان از الجزایر، مصر، عربستان سعودی، آسیای جنوب شرقی و فراتر از آن دوشادوش هم برای نبرد با نیروهای شوروی به افغانستان می رفتند.
این نیروها، پس از خروج شوروی و اینکه آن ها موجب شکست ابرقدرتی بزرگ را فراهم آوردند، اعتماد به نفس زیادی به دست آورده و دیدگاهی جهانی را برای خود توسعه بخشیدند. از سوی دیگر، این مبارزان هنگام بازگشت به کشورهای خود، به جای آنکه به عنوان قهرمانان آن کشور مورد استقبال قرار گیرند، به عنوان مبارزانی متعصب که می توانند تهدیدی سیاسی برای رژیم هایشان باشند، درنظر گرفته شدند. از این رو، منزوی شده و به اعضای آماده ای برای مبارزات جدید تبدیل شدند.
علاوه بر این، مسائل زیر را نیز می توان از جمله دلایل تداوم مبارزه از سوی این مبارزان برشمرد: جنگ خلیج فارس و پیامدهای ورود نیروهای آمریکایی به عربستان سعودی؛ سرکوب مداوم جنبش های اسلامی از سوی رژیم های محلی؛ نبردهای مسلحانه در الجزایر، مصر، جمهوری های تازه استقلال یافته در آسیای مرکزی و قفقاز، کشمیر، فیلیپین و بوسنی؛ تهدید فرهنگ های محلی از سوی نیروهای جهانی شدن؛ و تداوم جنگ داخلی در افغانستان. در نهایت نیز پیروزی های طالبان در افغانستان، مکان امنی را برای این شبه نظامیان جهت گردآوری مجدد و راه اندازی پایگاه های آموزشی فراهم آورد.
نظام اعتقادی القاعده
در اکثر سازمان های تروریستی، جدای از حملات تروریستی، ایدئولوژی یا همان بُعد نرم افزاری، بخشی ضروری از نبرد آنها به حساب می آید تا مبارزان را متقاعد سازند که فارغ از شکست یا پیروزی، آنها در مسیر درست گام برمی دارند و برنده نهایی آنها هستند و همین موضوع در مورد القاعده نیز صدق می کند.
القاعده سازمانی واحد با رهبری واحد نیست، بلکه یک ایدئولوژی یا مجموعه ای از ارزش هاست(۱). در کانون جهان بینیِ القاعده، ایدئولوژی آن عمیقاً جهانی بوده و تلاش می شود تا نبردها و درگیری های محلّی به عنوان بخشی از نبرد جهانی ضدّ مرتدّان به حساب آید. این جهان بینی بیش از همه در دیدگاه های وهابی از غرب یافت می شود. با این حال، ایدئولوژی القاعده در اساس، مدلی از دیدگاه «جهادی- سلفی» که ریشه های این ایدئولوژی را می توان در دیدگاه های دو متفکر سنّی: محمد بن عبدالوهاب و سید قطب، جستجو کرد.
عبدالوهاب از اصلاح طلبان قرن ۱۸ بود، که ادعا می کرد اسلام پس از فوت حضرت محمد(ص) منحرف شده و هر نوع الهیات و سنتی پس از مرگ پیامبر غیراسلامی بوده و در هزار سال گذشته راه انحراف پیموده است. وی و حامیانش بر عربستان تسلط یافته و وهابیت را مذهب این کشور ساختند و در سایر مناطق، از جمله عراق نیز نفوذ کردند. این مذهب، تصوف و شیعه را دو مصداق انحراف از اسلام می داند.
سید قطب نیز از محققان رادیکال مصری در اواسط قرن ۲۰ بود، که تمدن غرب را دشمن اسلام معرفی می کرد و رهبران ملت های مسلمان را متهم می ساخت که از آموزه های اسلام تخطی کرده اند. او معتقد بود «اصل جهاد» فقط برای دفاع از اسلام نیست، بلکه برای نجات اسلام از انحطاط نیز هست.(۲)
با این حال، به لحاظ مذهبی، القاعده در اواخر سال ۲۰۰۷ تحت انتقادات بسیاری از جانب اصلی ترین چهره های فکری خود این سازمان قرار گرفت. نخست در ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۷، شیخ سلمان العوده سعودی سخنانی را به طور زنده از تلویزیون خطاب به بن لادن ایراد کرد. این سخنان که پس از آن در نامه ای تحت عنوان «نامه رمضان به اسامه بن لادن» منتشر شد، رهبر القاعده را به دلیل کشتار بی گناهان مورد حمله قرار می دهد. العوده خطاب به بن لادن عنوان داشت: «فکر می کنی با بار سنگینی که بر دوش داری، خشنودی الله را به دست خواهی آورد؟ کشتن حداقل صدها هزار نفر بی گناه، بار بسیار سنگینی است.(۳)
خطابه انتقادی العوده با یک سری مقالات در روزنامه مصری «المصر الیوم» و روزنامه کویتی «الجریده» در نوامبر سال ۲۰۰۷ همراه شد. این مقالات بخشی از کتاب نوشته شده توسط سید امام شریف معروف به دکتر فضل بودند. وی زمانی امیر «جهاد اسلامی» و مهم ترین ایدئولوگ آن بود. او در سال ۱۹۸۸ کتاب «دستورات ضروری برای آمادگی» را به نگارش درآورد، که به یکی از مهم ترین منابع جهادیون تبدیل شد.(۴) وی در اوایل دهه ۱۹۹۰ کتابی دیگر را با عنوان «مختصری در باب تعقیب دانش الهی» تألیف نمود. به نوشته لورنس رایت ، این کتاب مجوز لازم برای کشتار را در اختیار القاعده قرار داد.(۵)
نخستین جملات کتاب منتشره از سوی دکتر فضل در سال ۲۰۰۷ تحت عنوان «عقلانی ساختن جهاد در مصر و جهان» مشابه انتقادات سلمان العوده بود. در این رابطه می خوانیم «…هیچ چیزی به اندازه ریختن ناحقّ خون، خداوند را عصبانی و خشمگین نمی سازد…» خلاصه آنکه، دکتر فضل معنای جهاد را به شیوه هایی که آشکارا اعلام تکفیر و کشتار غیرمسلمانان را در کشورهای اسلامی و اعضای دیگر گروه های مسلمان را ممنوع می سازد، دوباره مورد تأکید قرار می دهد. (۶)
در همین رابطه، تِد گیستارو ، از افسران اطلاعات ملی ایالات متحده در امور تهدیدات فراملی عنوان می دارد که: «رهبران ارشد القاعده تقریباً نیمی از زمان بیانیه های ویدئویی خود را به دفاع از مشروعیت این گروه اختصاص می دهند. (۷) در تأیید این سخنان، شاهد هستیم که رهبری القاعده تلاش وسیعی را برای بی اعتبار ساختن تفاسیر جدید صورت گرفته از سوی دکتر فضل صورت داده است.
این مسئله، به خصوص برای ایمن الظواهری که دکتر فضل را مرشد خود می دانست ناراحت کننده بود. وی در اوایل سال ۲۰۰۸، با انتشار کتابی تحت عنوان «تبرئه کردن: رساله ای در باب تبرئه کشور قلم و شمشیر از اتهام بدنامی سستی و ضعف» به انتقادات از دکتر فضل پرداخت.(۸) ظواهری در این کتاب ادعا می کند که کتاب دکتر فضل «در خدمت صلیبیون، صهیونیست ها و رهبران کافر عربی است». (۹) در ۲۴ اکتبر نیز روزنامه پاکستانی «اخبار» گزارش داد که اسامه بن لادن در حال نگارش کتابی تحت عنوان پاسخی به «تبلیغات منفی و اطلاعات ناکافی» در مورد القاعده است.(۱۱) ابویحیی از دیگر رهبران القاعده، با انتشار ویدئویی در ۳ مارس ۲۰۰۸ به مبارزه علیه دکتر فضل روی آورد. وی در این ویدئو می گوید: «من فریب کار نیستم و اجازه نمی دهم کس دیگری مرا فریب دهد.»
پس از انتشار حملات ظواهری علیه دکتر فضل، رهبری القاعده شروع به تغییر تمرکز خود کرد. در بیانیه های منتشره در ۱۹، ۲۰ و ۲۳ مارس، اسامه بن لادن و ظواهری تلاش کردند تا نبرد در فلسطین و ماجرای کاریکاتورهای دانمارکی را با اهمیت جلوه دهند. در ۱۹ مارس، اسامه بن لادن پیامی صوتی را، به ویژه برای اروپائیان منتشر ساخت که در آن خطاب به اروپائیان می گفت:
«اگر روی آزادیِ بیان شما کنترلی نیست، روی آزادی اقدامات ما برای نشانه گرفتن قلب های شما نیز کنترلی وجود نخواهد داشت. مایه تعجب است که در زمانی صحبت از تساهل و صلح می کنید که سربازان شما مبادرت به کشتار مردمان ضعیف و محروم کشورهای ما می کنند. حال نیز این کاریکاتورها را منتشر می کنید که در راستای جنگ صلیبی تازه ای قرار دارند…(۱۱)
روز بعد، یعنی در ۲۰ مارس، پیام صوتی دیگری از بن لادن منتشر شد: «امروز در مورد محاصره غزه و چگونگی آزادسازی آن و بقیه فلسطین از دستان دشمن صهیونیستی با شما سخن می گویم.(۱۲) در این پیام، بن لادن ادعا می کند که دو دشمن؛ یعنی مسیحیان و یهودیان «نه با گفت وگو و مذاکره، بلکه با زور و جنگ آنجا را از ما گرفتند و این همان شیوه ای است که ما نیز باید در مقابلشان بدان متوسل شویم. ولی در وهله نخست مردمان خاورنزدیک (فلسطین، لبنان، اردن و سوریه) باید به عراق رفته و به مجاهدین بپیوندند و تنها پس از آن می توانند برای آزدی فلسطین و مسجدالاقصی به بیت المقدس بروند.(۱۳)
در ۲۳ مارس، ظواهری توجه خود را بر غزه متمرکز ساخت. وی گفت: «ای مسلمانان، امروز روز شماست. به منافع یهودیان و آمریکایی ها و تمامی کسانی که در حمله علیه مسلمانان مشارکت دارند، حمله کنید. اهداف خود را انتخاب کنید، مبالغ لازم را گردآوری و تجهیزات خود را آماده سازید، برنامه ریزی دقیقی داشته باشید و آنگاه به اهداف خود حمله کنید… امروزه هیج جایی برای کسانی که ادعا می کنند میدان نبرد با یهودیان، محدود به فلسطین می باشد، نیست… به منافع آن ها در هرکجا حمله کنید، همان گونه که آن ها منافع ما را در هرکجا مورد حمله قرار می دهند.(۱۴)
با این توضیحات، به نظر می رسد، از آن جایی که القاعده در جبهه ایدئولوژیکی به موضع دفاعی فرو رفته، رهبری این سازمان به دنبال اتخاذ جهت گیری جدیدی با تمرکز بر چهار نکته در جوامع اسلامی است:
۱. القاعده در عراق باید خشونت خود را از غیرنظامیان شیعی به شبه نظامیان شیعی تغییر دهد؛
۲. حملات ضدّ اهداف یهودی افزایش یافته و در بلندمدت تلاش شود تا اهداف یهودی در اسرائیل هدف قرار گیرند؛
۳. کشتن تمامی کسانی که با کاریکاتورهای دانمارکی در اروپا مرتبط هستند؛
۴. مسلمانان افراطی در مصر باید آماده بوده و در صورت مرگ حسنی مبارک از فرصت لازم نهایت استفاده را ببرند.(۱۵) اگرچه رهبری القاعده تلاش داشت تا توجه عمومی را به سمت دیگری تغییر دهد، ولی یک بار دیگر در دسامبر ۲۰۰۸، زمانی که دکتر فضل آخرین کتاب خود با عنوان «اتهام تبرئه» را منتشر ساخت، مجبور به اتخاذ موضعی دفاعی شدند. دکتر فضل در بخش نخست این کتاب با عنوان «دروغ های ظواهری» می گوید: ظواهری در نیمه نخست دهه ۱۹۹۰ عاملی سودانی بود و لعنت خدا را برای او می خواهد. دکتر فضل همچنین از بی اعتمادی ظواهری نسبت به بن لادن خبر می دهد: «زمانی که بن لادن در سال ۱۹۹۵ از ظواهری و گروهش حمایت مالی نکرد، وی بن لادن را متهم کرد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 