پاورپوینت کامل تبلور نیهیلیسم در نگاه نیچه ۴۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تبلور نیهیلیسم در نگاه نیچه ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تبلور نیهیلیسم در نگاه نیچه ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تبلور نیهیلیسم در نگاه نیچه ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۴

پست مدرن پدیده ای است که شبح آن بر جهان امروز سایه افکنده و از آن به عنوان واژه ای برای توصیف یک دگرگشت گسترده در دهه های پایانی سده بیستم یاد می شود. با آنکه هنوز تعریف معیّنی از پست مدرنیسم به دست داده نشده، اما این واقعیت پذیرفته شده است که شرایطی با نام پست مدرن وجود دارد.(۱)

پست مدرن، همانگونه که از نامش بر می آید پست مدرنیته است، یعنی ادعای گذشتن از مدرنیته ای را دارد که خود از سنت فراتر می رود. بنابراین اصول کلی پست مدرن را می توان چنین برشمرد:

اصل اول: آنچه در مدرنیته اعتبار داشته در عصر پست مدرن بی اعتبار و منسوخ است؛

اصل دوم: انکار واقعیت؛

اصل سوم: انسان توان باز شناختن و تفاوت قایل شدن میان ایمان و واقعیت را از دست داده و انسان به جای واقعیت، با یک وانمودگر روبروست؛

اصل چهارم: استواربری معنایی است (در جهان تهی از خرد و حقیقت، جهانی که در آن هیچ علم و دانشی معتبر نیست و واقعیتی وجود ندارد و زبان تنها پیوند باریک و لطیف با زندگی و هستی است، بسیار طبیعی خواهد بود که معنا هم معنایی نداشته باشد)؛

اصل پنجم: شک اندیشی است که در آن هیچ نظریه، مطلق اندیشی و تجربه ای ارزش و اعتبار نخواهد داشت.

البته افزون بر این پنج اصل، اصل دیگری وجود دارد، که ماهیتی مثبت تر داشته و از آن برای تعریف یکی از ویژگی های بارز پست مدرنیسم استفاده می شود و آن پست مدرنیسم است که نظر به گوناگونی و کثرت داشته و بر چندگانگی فرهنگ ها، قومیت، نژاد، حقیقت، جنسیت، و حتی خرد تأکید دارد.(۲)

در چنین شرایطی، یعنی در وضعیتی آشوب گونه که ایمان، به هر حقیقتی متزلزل شده، نیهیلیسم، بی مبنایی، بی معنایی و مرگ، ارزش های جهان در حیات ما را فرا گرفته است. ولی باید اعتراف کرد که در هیچ دوره ای از تاریخ حیات بشر همچون چند دهه اخیر، نیهیلیسم چهره خود را چنین آشکار نکرده بود. اگر در پایان قرن نوزدهم نیچه اعلام داشت که نیهیلیسم در آستانه در ایستاده است، در دوران کنونی ما این میهمان ناخوانده، خود صاحب خانه گشته و جهان ما را از آن خود کرده است.

جهان امروز، یعنی جهان ما، جهان نیچه ای است. نیهیلیسم امروز در درون هر یک از ما خانه کرده و کافی است متفکرانه چشم های بصیرت خویش را بر خویشتن و حیات خویش بگشاییم تا آن را نظاره گر باشیم.(۳)

زندگی فردریک نیچه

در ۱۵ اکتبر سال ۱۸۴۴م نخستین فرزند خانواده یک پیشوای روحانی لوتری از روکن در کشور ساکسونی پروس پا به عرصه وجود نهاد، که چون تولدش مصادف با زادروز فردریک ویلهلم چهارم، پادشاه پروس و حامی سلطنتی قسیس نیچه بود، به احترام این پادشاه او را فردریک ویلهلم نام نهادند. بنابراین، فردریک نیچه که در آینده می بایست به عنوان یک دشمن مصمم مسیحیت شناخته شود، سال های اولیه عمر خود را در خانواده ای مسیحی روحانی گذرانید. پدر و پدربزرگ مادرش کشیش بودند و خود او در روزگار جوانی امیدوار بود که روزی در سلک کشیشان درآید.(۴)

در چهارده سالگی (۱۸۵۸) موفق به دریافت بورس مخصوص در شرلپفورتا شد. بیست ساله بود که در بن به دانشگاه رفت، در آنجا بود که به انجمن اخوت فرانکونیا پیوست. سپس از آنجا کناره گرفت و از بن به لاییزیک رفت که بعدها انجمن زبان شناسی تاریخی را تأسیس کرد و قبل از گرفتن درجه دکتری، کرسی استادی در بازل به او پیشنهاد شد.

علاقه نیچه تماماً به وضعیت سلامتی، عظمت و بیماری فرهنگ های بشری معطوف بود. او نسبت به یهودیت و مسیحیت، موضعی عمیقاً انتقادی داشت؛ زیرا بر این باور بود که آنها با نفی غریزه بشری از طریق توسل به اعتقاد برده وار و پوچ گرایانه به غیر واقعی بودن این جهان و وعده سعادت اخروی، سلامت بشریت غربی را نابود می سازند.

نیچه یکی از نخستین کسانی بود که افول مسیحیت را در اروپایی که بیش از پیش نسوتی می شد پیش بینی کرد و جمله مشهور خدا مرده است را به زبان راند. او می پرسید: کدام ارزش ها به عنوان راهنمای فرهنگ غربی جایگزین ارزش های مسیحی خواهد شد. اندیشه او درباره ابرمرد یعنی فرد اصیل دوران مابعد مسیحیت، همانند نقد او از یهودیت و اخلاق، بعدها توسط بعضی از ناسیونال سوسیالیست ها در جهت توجیه سیاست هایشان به کار گرفته شد. نقد ریشه ای نیچه از مابعدالطبیعه، از وحدت خود ، حتی از حقیقت و تلقی او از هر واقعیت و هر ارزش به عنوان بیان اراده معطوف به قدرت او را به دنیای پست مدرنیست مبدل ساخت.(۵)

نیهیلیسم

لفظ نیهیل (NIHIL) ریشه لاتینی دارد، که به معنی «هیچ» است. در کتاب های لغت فرانسه GRANDE LAROUSSE)) مرادف این کلمه به زبان فرانسه، کلمه (rien) و مرادف انگلیسی آن (nothing) است.

بنابراین، نیهیلیسم – که در اصطلاح فارسی می توان آن را «نه گرایی»، «نیست گرایی» یا «هیچ گرایی» و «بی گرایشی» نام داد – روشی است که موضوعات تحمیل شده بر اندیشه های بشری را به نوعی نفی می کند، این نفی، هم از جهات فلسفی؛ یعنی چرایی ها و چگونگی های «معتبر شناخته شده» و هم از جنبه های اجتماعی و شامل قراردادهای تحمیلی دست و پا گیر است، که اساساً نیهیلیسم آن را مطرود می شمارد.(۶)

در نیهیلیسم، نخست سرخوردگی و وازدگی از نظم و نظام موجود به میان می آید و سپس ناتوانی از ارزش های موجود در ذهن، دامن می گسترد و سرانجام نسبت به آنچه که هست کینه و کدورت سر می گیرد. در نیهیلیسم یا هیچ انگاری، فقدان هدف اجتماعی، بی معیاری و نداشتن و نپذیرفتن شاخص، میزانی جهت سنجش امور مطرح است. منشأ نیهیلیسم را باید در جوامع اولیه یافت که نوعی ترک دنیا، خودفراموشی، بی اعتنایی و بی اعتقادی نسبت به هدف دار بودن عالم و اظهار عجز درباره توان ذهنی و فکری آدمی را به دنبال دارد. شکاکیت افراطی نسبت به همه چیز و نفرت به حیات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تربیتی و بیهودگی آنها از منشأهای تکوینی نیهیلیسم و مایه های ابتدایی آن است.(۷)

درباره تاریخچه استفاده از لغت nihil باید گفت که این کلمه توسط صاحبان کلیسا در زمان انتقاد و حمله به شک گرایی کلاسیک و مکتب کلبیون استفاده می شد، اما برای اولین بار این کلمه در فلسفه مدرن به عنوان یک لغت فلسفی، در نامه فردریش هرمان یاکوبی (۱۷۴۳-۱۸۱۹) به فیشه (۱۷۹۹) نگاشته و ثبت شد. یاکوبی که منتقد کانت و یک ایده آلیسم پساکانتی است، بیان کرد که از نیهیلیسم نگران و دلسوخته است.

نیهیلیسم صور و اقسامی دارد. که از باب نمونه می توان به «نیهیلیسم معرفت شناختی» که به معنای انکار و نفی وجود هر نوع معرفت و هیچ یا نیست انگاشتن معرفت است. اشاره کرد. همچنین می توان از نیهیلیسم مابعدالطبیعی نام برد، که به یک اعتبار به معنای نفی، انکار و نیست انگاشتن عالم واقع و جهان بیرون از ذهن است و این دو صورت نیست انگاری در واقع اقسامی از مراتب خاص از بسط نیهیلیسم تاریخی فرهنگی است.(۸)

در تاریخ تمدن غرب، سه دوره و صورت نیست انگاری را می توان متمایز از هم مطرح کرد که عبارتند از:

۱. نیست انگاری کاسموسانتریک یونانی رومی؛

۲. نیست انگاری مستتر و شبه شریعت مآبانه قرون وسطایی؛

۳. نیست انگاری مضاعف و اومانیستی مدرن.(۹)

نیهیلیسم نیچه ای

دیو رابینسن می گوید: «نیچه می دانست که او خود پیامبری است و عکاسانی که رخساره او را به تصویر می کشیده اند، معمولاً او را به صورت مردی به ما می نمایاندند، با هیئت و چهره ای تمسخر برانگیز، به هیئت سبیل اسب آبی و چشمان وحشی خیره. نیچه همیشه تصور می کرد که برای مخاطبان ق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.