پاورپوینت کامل مردم شناسی فلسفی و پیشرفت ۲۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مردم شناسی فلسفی و پیشرفت ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مردم شناسی فلسفی و پیشرفت ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مردم شناسی فلسفی و پیشرفت ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

۲

۱. اگر مردم را گروهی از انسان هایی بدانیم که در یک حوزه جغرافیایی خاص و با یک فرهنگ خاصِ به خود زندگی می کنند، مردم شناسیِ فلسفی به مقوله هایی هم چون گروه، انسان، جغرافیا، فرهنگ و زندگی می پردازد و سعی می کند تا ارتباط این مقوله ها را در یک چارچوب مفهومی بررسی نماید، که البته نقطه شروع آن مردم شناسی فلسفه است، که رابطه فرهنگ و فلسفه ها را بررسی می کند.

۲. مردم شناسیِ فلسفی به فرایندهایی می پردازد که فرهنگ خودش را به فلسفه بیاراید و یا اینکه نظام معنایی خود را تبدیل به نظام مفهومی نموده و عقلانیت مخصوص به خودش را خلق نماید و این جاست که فلسفه مخصوصِ به یک فرهنگ به وجود می آید و فرهنگ، فرموله شده و صورت بندی پیدا می کند، که در این صورت بالندگیِ درونی یک فرهنگ به وجود می آید.

۳. بالندگی درونیِ فرهنگ که توسط فلسفه به وجود می آید، از راه خودآگاهی سازیِ فرهنگ یک قوم، ملت و مردم برای خودش است؛ یعنی کارکرد فلسفه در یک قوم و مردم، خودآگاه سازی یک فرهنگ برای آن قوم است. حال اگر این فلسفه تولیدی از متن فرهنگی آن مردم باشد، این خودآگاهی سبب بالندگیِ فرهنگی و سپس تمدنی می شود، مثل آن کاری که اول فردوسی و سپس بوعلی سینا، شیخ اشراق و در نهایت ملاصدرا انجام دادند.

۴. اگر فلسفه، وارداتی یا تحمیلی باشد، سبب می شود که یک نوع باز تولید کاذب فرهنگی رخ دهد، که این نوع بازتولید، خودآگاهی دروغین فرهنگی تولید می کند که سبب بیگانگی فرهنگی شده و باعث می شود که بیگانه گرایی فرهنگی در یک کشور ریشه دار شده و تاریخ فرهنگی آن کشور را شکل دهد، مثل آنچه که در مشروطه تا به حال رخ داده و اوج آن در بازتولید فلسفی غرب در ایران توسط محمد علی فروغی رخ می دهد، که اگر به مقدمه های خود او در کتاب سیر حکمت در اروپا مراجعه کنید، به این مطلب پی خواهید برد.

۵. مردم شناسیِ فلسفه به دین در بازتولیدِ فلسفه به صورت عمیق می نگرد؛ چرا که دین، جهان پدیداری را می آفریند و جهان پدیداری نظام معنایی را به وجود می آورد و نظام معنایی، نظام نشانه ای را ایجاد می کند و نظام نشانه ای و در رأس آن، زبان، نظام مفهومی را خلق می کند؛ پس می توان گفت: نظام نشانه ای و زبان، فلسفه را می آفریند و فلسفه از نظر مردم شناسی کاملاً مشروط به نظام زبانیِ یک مردم می باشد (انسان شناسی ساختاری لوی اشتروش می تواند این نکته را به خوبی بیان نماید و سپس نظریه لکیفورد گریتس و ادوارد هال را)

۶. بوعلی سینا در پناه چارچوب تولیدی و فرهنگِ ایرانی و جهان پدیداری حاکم بر آن توسط فردوسی، به بازتولید فلسفه بومی – ایرانی با توجه به فلسفه ارسطویی پرداخت و سپس شیخ اشراق سهروردی به معارضه با فلسفه مشایی او پرداخت، که این جنگ اشراق و مشاء به یک دیالکتیک فلسفی در جهان اسلام و ایران تبدیل شد که سبب بالندگی فلسفه اسلامی و فرهنگ ایرانی گردید و این دو نفر فلسفه ملاصدرا با هم جمع شدند و وحدت بخش جهان ایرانی بعد از صدرا شدند.

۷. وحدت بخشی ملاصدرا با تقلیل فلسفه مشاء و دین به فلسفه اشراقی و عرفان، صورت گرفت و صورت مشایی فلسفه در بعد از صدرا، نادیده گرفته شد که این نیز سبب شد که فرهنگ ایرانی از فواید بازپروری فلسفی و معارضات فلسفی، بازماند که نتیجه آن در مشروطه آشکار شد؛ چرا که فلسفه بایستی بتواند علوم ان