پاورپوینت کامل دلم را بخشیدم به دریا;شعرهای فرامرز محمدی پور ۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دلم را بخشیدم به دریا;شعرهای فرامرز محمدی پور ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دلم را بخشیدم به دریا;شعرهای فرامرز محمدی پور ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دلم را بخشیدم به دریا;شعرهای فرامرز محمدی پور ۱۳ اسلاید در PowerPoint :
۳۸
شهود
باد می خواند
باران می نویسد
زمین دفتر عاشقانه هاست
و خدا زیباست
نکته
شاعر شدم
که حسود نباشم،
بهار فصل دانایی ست
و خوشدلی
خورشیدی
که سرنوشت سطرهای سیاهم را
رنگین کمان می نویسد.
تماشا
پنجره ها بازند،
شعرناتمامم را باد می برد
به دور دستی که نمی دانم کجاست ؛
بازهم شعر می گوید:
«کاش
باران بگیرد!»
هوای بهار
عطر تازه ی نارنج
با گل های تمشک می خواند،
وقتی بوته های چای
از خواب زمستانی
چشم وا می کنند.
مادرم
شاخه ای از شمشاد
بر درگاه خانه می آویزد
و در هوای بهار
به نیایش گُل
بر می خیزد.
مثل همیشه
به پرنده آبی: برادر شهیدم «فریبرز»
لبخند
لبخند
لبخند…
مثل همیشه
پیشانی ات نبود،
ببوسم!
به چشمم آمد؛
تن پوشی از گل
نشکفته
بی ستاره
در ستاره باران بارانی ترین شب سنگر
و دریاچه ای از ماه؛
دست آویز روزگار
مثل همیشه
جوراب هایت سیاه بود و سفید،
سرما را دوست نداشتی !
به خود آمدم ،
پیشانی ات نبود،
ببوسم،
گلویت را بوسیدم ،
شعری شد…
نیایش
به گل قیامتی داد
یاحَیّ یا قیّوم!
و به دریا مکاشفه ای
برگی از گل
و قطره ای از دری
همین، سهم ما!
وقتی سپیده رسید،
گفتم: شکر!
تا ستاره ها بیایند،
بازهم شکر
نفس می کشم
با برگی از گل
و قطره ای از دریا که در سفره دارم؛
یا حَیّ یا قیّوم!
اطلسی ها
خانه ام
بوی نم کاغذ می دهد
و بوی کتاب های شعر دری
جنگل
و باران
با من بخوانید!
اطلسی ها خوش اقبال ترند
یا شاعری که با عطر تر کلمات
به جهان لبخند می زند؟
گل فروش
هنوز هم می گویم!
چشم نداری، ببینی!
دنی
گل فروش بدی نیست،
هنوز هم
با دستمال کوچک گلدار یادگاری
چشمان خیسم ر
پاک می کنم!
پلک فرشته
سر می گردانم
و نگاهت را دریغ
همسایه ی همیشگی ام!
گناه من نیست
شعر را خدا داد،
عطر چای بارانی
و بوی برنج ستاره را نیز!
باران
عاشقم کرد
اخم هایت را واکن،
همسایه!
دیشب
از پلک های فرشتگان
یک سبد سلام
چیده ام؛
برای تو!
لبخند سفید
سوار بر اتوبوس
کجا؟ نمی دانم
انگشت به دندان زیادند؛
یکی به آینه می خندد،
دیگری دل به سراب دهد!
آسمان
دریایی ست،
می توان آبی بود.
حباب و لبخند سفید
کفی بر آب و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 