پاورپوینت کامل جریان شناسی دین و سیاست در آمریکای لاتین;در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین محسن ربانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جریان شناسی دین و سیاست در آمریکای لاتین;در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین محسن ربانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جریان شناسی دین و سیاست در آمریکای لاتین;در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین محسن ربانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جریان شناسی دین و سیاست در آمریکای لاتین;در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین محسن ربانی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۶

اشاره: آنچه می خوانید پاسخ های حجت الاسلام والمسلمین محسن ربانی، از فعالان باسابقه حوزه عملیه در منطقه آمریکای لاتین به پرسش های هفته نامه پگاه است. ایشان سال ها پس از انقلاب اسلامی به عنوان رایزان فرهنگی در آرژانتین فعالیت می کرد. در مقطعی معاون بین الملل سازمان مدارس و حوزه های علمیه خارج از کشور بود و هم اکنون مشاور ریاست جامعه المصطفی العالمیه در امور بین الملل است. وی در این گفتگو، از وضعیت فرهنگی و دینی آمریکای لاتین و تاثیرانقلاب اسلامی بر مسلمانان و گسترش اسلام در منطقه می گوید.

با تشکر از جنابعالی به خاطر فرصتی که در اختیار ما قراردادید، لطفاً در رابطه با وضعیت دینی و مذهبی منطقه آمریکای لاتین توضیحاتی را برای خوانندگان بفرمایید.

آمریکای لاتین، به مناطقی از قاره آمریکا گفته می شود که در آنجا به زبان اسپانیایی و پرتغالی صحبت می شود. اما در عمل، اکثر نیم کره غربی به جز آمریکا، کانادا و کشورهای غیر اسپانیایی زبان حوزه دریای کارائیب، تحت عنوان آمریکای لاتین دسته بندی شده اند.

از منظری سیاسی – اجتماعی، نیز آمریکای لاتین تقریباً تمامی کشورهای جنوب ایالات متحده آمریکا شامل مکزیک (در آمریکای شمالی)، اکثر کشورهای آمریکای جنوبی و مرکزی و کشورهای حوزه کارائیب را که در آنجا اسپانیایی، پرتغالی، فرانسوی یا زبان بومی صحبت می شود، دربر می گیرد.

از میان کشورهای این منطقه، برزیل از حیث مساحت و جمعیت بزرگ ترین کشور آمریکای لاتین است. برزیل بیش از ۴۰ درصد خاک این منطقه را پوشانده و مسکن قریب به یک سوم جمعیت آن را تأمین کرده است.

بنابراین منطقه آمریکای لاتین از سه منطقه معروف آمریکای جنوبی، شامل آرژانتین، برزیل، ونزوئلا، کلمبیا، اروگوئه، اکوادور، پاراگوئه، شیلی، بولیوی و پرو) آمریکای مرکزی؛ شامل (کوبا، پاناما، السالوادور، کاستا ریکا، گوآتمالا، هندوراس، بلیز و جمهوری دومینیکن) و کشورهای حوزه دریای کارائیب؛ شامل (گویان، ترینیداد، سورینام و…) تشکیل شده است.

برای تبیین وضعیت فرهنگی و مذهبی این منطقه ما باید بین جریانات فرهنگی یا مذهبی منطقه، هم قبل از انقلاب اسلامی و هم بعد از آن فرق بگذاریم، چرا که انقلاب اسلامی تأثیرات فراوانی بر وضعیت دینداری این منطقه گذاشته است. البته قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، جریاناتی که بر این منطقه، یعنی بر کل منطقه آمریکای لاتین حاکم بوده است، مسیحیت کاتولیک بود و مسیحیان ارتدوکس و همچنین پروتستان ها ظهور و بروز چندانی در منطقه نداشتند، اما امروزه کاتولیک ها بر عکس آنان به کمک امریکای شمالی از تبلیغات بسیار گسترده ای بر خوردارند.

جریان مسیحیت کاتولیک در آمریکای لاتین، جریان نوظهوری بوده و جریانی نیست که ریشه و سابقه تاریخی زیادی داشته باشد. جریانی است که بعد از سفر کریستف کلمب به منطقه، شروع می شود. و لذا مسیحیت علاوه بر اینکه فرهنگ بومی ها را نابود می کنند و آیین ها و فرهنگ های بومیان منطقه؛ مانند مایا و دیگر سرخپوستان آنجا را از بین می برند.

اروپایی ها، به ویژه اسپانیایی ها و پرتغالی ها وقتی وارد منطقه می شوند، ابتدا به قتل عام بومیان می پردازند(۱) و سپس چند کار را در منطقه انجام می دهند؛ یعنی شروع به جریان سازی می کنند که یک جریان سازی عادی فرهنگی نیست؛ بلکه جریان سازی تحمیلی فرهنگی است. اولین کاری که آنها می کنند این است که دین مردم را تغییر می دهند و این کار را هم با زور و سرنیزه انجام می دهند. بر خلاف اینکه تبلیغ می کنند اسلام، دین زور و سرنیزه است! اسلام دین منطق، فکر وصلح است، اما آنان برعکس آنچه تبلیغ می کنند، هر کس با آنها مخالفت یا اعتراض می کرد، در مقابل شمشیرهای آخته آنها قرار می گرفت و از بین می رفت. در راستای این تغییر، هرگونه تلاش وقیام دینی نیز سرکوب می شد. به عنوان نمونه، در برزیل حتی مسلمانانی که اکثرشان سیاه پوست و از آفریقا آمده بودند، حدود ۲۸۰ سال پیش در شهر باهیای برزیل و در زمان حاکمیت پرتغالی ها قیام کردند و می خواستند آنجا حکومت دینی وقرانی ایجاد کنند، اما ارتش برزیل با همکاری ارتش پرتغال، آنها را از بین برد. البته الآن آثار اسلامی در شهر باهیا وجود دارد و گزارش ها و اسنادش هم موجود است.

یکی از کارهای دیگری که آنها در منطقه انجام دادند، تغییر زبان بود. آنها زبان های بومی و سرخ پوستی را که حدود شش زبان رایج بود را تغییر دادند و زبان اسپانیولی را در کشورهای امریکای جنوبی و آمریکای مرکزی رواج دادند. پرتغالی ها هم به خاطر حاکمیت در برزیل، زبان پرتغالی را در این کشور حاکم کردند.(۲)

بنابراین، در مجموع می توان گفت: گروه هایی که به عنوان استعمارگر به این مناطق رفتند تا به اصطلاح آنجا را آباد! بکنند، در واقع مهاجمینی بودند که هم زبان مردم و دین شان را از آنها گرفتند. اقتصاد و اموال آنها را قبضه کردند.

لذا جریان حاکم و غالب در آمریکای لاتین قبل از انقلاب اسلامی، جریان کاتولیک ها بود. در حال حاضر نیز جریان کاتولیک ها، جریان حاکم مذهبی در منطقه است و باز همچنان آنها نفوذ دارند.

چهار سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکایی ها و سرویس های جاسوسی غرب، که احتمال می دادند، اتفاقاتی مشابه انقلاب ایران در منطقه رخ دهد و دولت های کاملاً مردمی روی کار بیایند. لذا دولت های نظامی در منطقه را کم کم حذف کردند. لذا می بینیم که پس از سال ۱۹۸۳، تقریباً در کل منطقه آمریکای لاتین، دولت های نظامی را برمی دارند و به جایش، دولت های به ظاهر مردمی، ولی در واقع دولت های وابسته به آمریکا را حاکم می کنند.

با پیروزی انقلاب اسلامی وضعیت دینی مذهبی منطقه امریکای لاتین چه تغییراتی کرده است؟

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که یک انقلاب دینی در جهان بود، جریانات، گروه های دینی وادیان ابراهیمی احیا شدند و تقریباً بیش از ۲۴۰۰ فرقه مذهبی در آمریکای لاتین سر برآوردند، که این مسئله پدیده، خیلی عجیبی است. رهبران۲۴۰۰ فرقه مذهبی، از کشورهای غربی و برخی از هند و شرق آسیا آمدند. اونجلیست ها و گروه های مسیحی طرفدار منافع آمریکا در این سال ها در منطقه خیلی رشد کردند. فرقه های مسیحی دیگری مانند فرقه مون که رهبرشان مون، اهل کره و وابسته به آمریکا بود در منطقه فعال شدند و شروع به تبلیغ کردند برخی هم نام های عجیب و غریبی گذاشتند؛ مانند نینیوس دِ دیوس یعنی بچه های خد ، و حرف آنها این است که ما باید خدا را از طریق جنسی بشناسیم، و لذا از این طریق می خواهند جوانان را به خود جذب کنند. گروه هایی مانند سای باب از هند و دیگر فرقه های معنویت گرای هندی، بودایی و حتی بهائیت و شیطان پرست ها هم در آنجا حضور یافتند و آنقدر این گروه ها در منطقه زیاد شدند که به تدریج به بیش از ۲۴۰۰ فرقه رسیدند، که تبعاً سرویس های جاسوسی غربی هم در خود ایران می خواستند این کارها را بکنند. و ما در حال حاضر، گروه های زیادی در کشور داریم که برخی کارشناسان تا حدود ۷۰۰ فرقه را در ایران شناسایی کردند و علت این فرقه سازی در سراسر جهان، از جمله آمریکای لاتین یا ایران هم این است که بالاخره توده مردم، چه مسلمان و چه کاتولیک،اگر متحد ویک پارچه باشند، در آینده ممکن است برای منافع استکبار خطرساز باشند، از باب تفرقه بیانداز وحکومت کن.

شیوه کاری جریان های مذهبی و شبه مذهبی یا معنویت گرا در منطقه چیست؟

شیوه های بسیار متفاوت و نیز مختلف است. از تأسیس مدرسه، دانشگاه، بیمارستان و رسانه گرفته تا بنیادهای خیریه و کمک های اقتصادی به مردم. برخی فرقه ها و گروه ها چون وابسته به دستگاه های امریکا و غرب هستند، این قدرت ها معمولاً به کشورهای منطقه دستوردهند که از این فرقه ها حمایت کنند؛ مانند فرقه مون یا فرقه بهائیت که در حال حاضر فرقه بهائیت در برخی مناطق، دانشگاه هم دارند. بهایی ها در بولیوی دانشگاه دارند. در شیلی دنبال این بودند که یک حظیره القدسی، شبیه آنچه که در حیفا یا هند ساخته اند، بسازند و چون دولت های منطقه این گروه ها را دوستان و هواداران آمریکا می دانند، هیچ مانعی در برابر این گروه ها و شیوه های جذب مردم ایجاد نمی کنند، آنها کاملا آزادند، که جلسه بگیرند، سخنرانی کنند، رسانه داشته باشند، و حتی خود را موظف به کمک به آنها می دانند. تا جائی که در گفتمان های تلویزیونی برای ادیان، اینها را دعوت می کنند. به عنوان مثال قرار بود که ما در شیلی جلسه ای داشته باشیم و گفتند قرار است ادیان الهی با هم گفت وگو داشته باشند، که دیدیم در برنامه، فردی را به نمایندگی از بهائیت دعوت کردند با اینکه آنها در آنجا معروف نیستند و ثانیاً دینی الهی به شمار نمی آیند.

بعضی از فرقه ها هم هستند که وابستگی آنها به هیچ وجه معلوم نیست؛ یعنی هیچ بروز و ظهور مستقیمی در سیاست ندارند، ولی در واقع، روءسای آنها وابسته هستند و پیروانشان هم اطلاع ندارند. نمونه اینها گروه های مختلف اونجلیست ها هستند، که اخیراً در آمریکای لاتین، فعالیت های تبلیغی و خیریه ای بسیاری دارند. در کلیساهایشان، معمولاً افرادی از خود آمریکا به عنوان اینکه این کلیساها، بیماران را شفا می دهند می آیند و کارهای تبلیغی از این نمونه و نیز کارهایی می کنند که خیلی معقول و منطقی هم نیست، ولی چون مردم گرفتار هستند، قبول می کنند. در همین جلسات، مردم را تحریک می کنند تا کمک بکنند! خیرات بدهند! و حتی مواردی را ذکر می کنند که فلان کلیسا، بیمارانی را شفا داده است. غالباً هم صحنه سازی هایی هم دارند که برخی مردم متوجه می شوند.

آیا جریانات سیاسی در منطقه هم قابل دسته بندی هستند؟

در آمریکای لاتین دو جریان در منطقه ظهور و بروز دارند: یکی جریان سیاسی چپ که در حال حاضر جریان چپ حاکم، طرفدار هوگو چاوز است و این به نفع ماست. اکثرا دیدگاه های چاویستی دارند و تقریباً نزدیک به انقلاب اسلامی هستند. البته یک چپ مدرن و متعادلی هم وجود دارد، مانند خانم باشلت در شیلی یا خانم کریستینا در آرژانتین، که در عین حالی که می خواهند با چاوز و دولت های طرفدار ایران در منطقه، ارتباط داشته باشند، ولی بر اثر نفوذ آمریکا و صهیونیست ها، ظاهراً خودشان را دور نگه می دارند. و یک چپ دیگری؛ مانند لولا، رئیس جمهور برزیل، که فردی مدرن وانقلابی است و ماهیتاً طرفدار انقلاب اسلامی است. لذا می توانیم بگوییم که الآن، جریان های چپ در آمریکای لاتین، جریان هایی هستند که جمهوری اسلامی ایران را به عنوان همکار یا همراه، حداقل در مسائل سیاسی و اقتصادی قبول دارند. و البته ممکن است برخی از آنها، از جمله کوبا در مسائل ایدئولوژیکی با ما مشکل داشته باشند و بر نتابند که ما در کشورشان فعالیت فرهنگی و دینی داشته باشیم، ولی می توان گفت که این کشورها از لحاظ سیاسی و اقتصادی صد درصد با ایران همراهی دارند.

جریان دیگر، جریان راست و دولت های طرفدار آمریکا و غرب است، مثل جریانی که در کلمبیا حاکم است. با اینکه جریان راستی مثل کلمبیا با ما هیچ وقت با ما درگیری نداشته، ولی طبعاً از حضور ما؛ یعنی اسلام و ایران وحشت دارد و سعی می کند تا مردم را از ما بترساند و یا اینکه به تبعیت از غرب به ایران فوویا (ایران هراسی یا ایران ترسی) و اسلام فوویا (اسلام هراسی) در منطقه را دامن می زنند و رویکردها و سیاست های غرب را در منطقه دنبال می کنند.

پیروزی انقلاب اسلامی چه تأثیراتی بر این منطقه داشته است؟

الف -احیای دین

انقلاب اسلامی تأثیرات فراوانی بر منطقه داشته است. یکی از کارهای مهمی که انقلاب اسلامی در سراسر دنیا و به خصوص آمریکای لاتین انجام داد، احیای دین به صورت عام است. انقلاب اسلامی، دین و معنویت و بویژه دین مبین اسلام را در سطح جهان، احیا و ترویج کرد. البته درست است که با پیروزی انقلاب، همه ادیان مانند مسیحیت و یهودیت تقویت شدند، اما فرق اسلامی و گروه های مذهبی مسلمان هم بسیار فعال شدند.

کشورهای غربی پی بردند که با وقوع انقلاب اسلامی، دین نقش مهمی در آینده دنیا ایفا خواهد کرد، لذا به فکر افتادند که نحوه استعمارشان را از طریق دین و معنویت گرایی انجام دهند. لذا می بینید که قبل از انقلاب اسلامی، هیچ روزنامه ای یا هیچ ایستگاه رادیویی و تلویزیونی وجود نداشت که مستقیماً و مستقلاً برنامه های دینی داشته باشد. – البته برخی شبکه ها و رادیو و تلویزیون ها بودند که در ساعت های مشخص و محدودی عموماً هم در اوقات کم بیننده برنامه هایی را پخش می کردند – ولی الآن کانال های تلویزیونی به زبان اسپانیولی هست، که برای مسیحیت، به صورت شبانه روزی و ۲۴ ساعته برنامه دارد، از جمله در اکوادور. بنابراین، رادیوها و شبکه های محلی – مذهبی فراوانی وجود دارد و یا اینکه غالباً مراسم کلیساهای معروف منطقه از طریق رادیو یا تلویزیون ها پخش می شود.

حتی خود کشیش ها، کشیش هایی که مخالف انقلاب اسلامی بودند و حاضر نبودند حرف اسلام و مسلمانان را گوش بدهند، الآن می خواهند بدانند که اسلام چیست و چه می گوید؟ یادم هست در سفری که حضرت آیت الله مصباح یزدی به منطقه امریکای لاتین داشتند، در کشور کلمبیا؛ که جریان حاکم برآن آمریکایی است، در یک نشست حدود ۴۰ نفر کشیش در یکی ازکلیساها گرد آمده بودند تا گفتگویی با ایشان داشته باشند. البته من تا حدودی نگران بودم؛ زیرا سئوال و جواب هایی که می شد و من ترجمه می کردم، خیلی مناسب نمی دیدم که بحث های تندی مطرح شود، چرا که اولین ارتباط ما با کلیسای کاتولیک با این تعداد کشیش بود و البته از یک جهت هم فکر می کردم که حالا چهل نفر کشیش در مقابل یک استاد مسلمان نشستند، که طبعا در صدد بحث وپیروزی وبرتری خواهند بود، چون رقیبان ما هستند، ولی خوشوقتانه دیدیم که این کشیش ها از اول تا آخر جلسه، نشسته بودند و به صحبت های آقای مصباح گوش می دادند و بعد هم سئوالاتی می پرسیدند، مثل شاگرد در مقابل استاد.

همانجا به این فکر افتادم که چطور دنیا برای ظهور حضرت امام زمان (روحی و ارواح العالمین له الفداء) آماده می شود وگرنه این کشیش هااز طرفی رقبای ما هستند و از طرفی هم آمریکایی ها اینها را تحریک می کنند و از آنها انتظار بحث های داغی علیه جمهوری اسلامی دارند، ولی در مقابل منطق اسلام و صلابت اسلام، تسلیم هستند.

ب- استقبال مسیحیت از راه حل های اسلام:

وقتی با کشیشان منطقه صحبت می کنید، می گویند: بعد از انقلاب اسلامی، نفوذ دین در جهان زیادتر شده است. حتی از کشیشان سئوال کردم که با بحث های الحادی و مفاسدی که در رسانه ها و ماهواره ها مطرح می شود، چه کار می کنید و چه برنامه هایی دارید؟ یکی از آنها گفت: ما دست هایمان بسته است! تقاضای ما این است که شما با ما همکاری کنید و یا اینکه در برزیل و در جلسه با کاردینال، نماینده پاپ در واتیکان، می گفت: این طوری نیست که ما مخالف شما باشیم! زمانی که شما با صدام جنگ داشتید، ما می دانستیم که غربی ها پشت سر این جنگ هستند و من همیشه برای شما دعا می کردم و هر وقت که شما پیروز می شدید، ما خوشحال می شدیم و هر وقت که شما شکست می خوردید، ما هم ناراحت می شدیم.

به عنوان نمونه، وقتی در دانشگاه کاتولیک شیلی حضور پیدا کردیم و آیت الله استاد مصباح (دام ظله) سخنانشان را مطرح کردند و سئوالاتی را درباره حجاب، ماجرای سلمان رشدی و… پاسخ دادند، جواب هر سئوالی را که می دادند، آنها با کف های متعدد استقبال می کردند، و یا اینکه وقتی در دانشگاه های مهم منطقه ایراد سخنرانی می کردم، انتظار زیادی نبود و ما انتظار رفتن به یک کلاس برای گفت وگو و مباحثه را داشتیم، ولی می دیدیم که خود دانشگاه، کلاً کلاس ها را تعطیل می کردند و از همه کلاس ها دانشجویان و اساتید می آمدند!. حتی در برخی از آنها بلندگوهایی در حیاط دانشگاه نصب می کردند و از همه می خواستند تا درباره اسلام بدانند و بشنوند، یعنی آمادگی بسیار زیادی است. طبعاً موانع هم بسیار زیاد است. خلاصه اینکه، پیروزی انقلاب، باعث رشد اسلام در منطقه و نه تنها این منطقه، بلکه در سراسر جهان چه در اروپا، آفریقا، آمریکا، آسیا و… شد و همه مساجدی که کمونیست ها بسته بودند یا به کاهدان، موزه و ساختمان های اداری تبدیل کرده بودند، احیا شد!

ج- بازگشت مسلمانان به هویت اسلامی

یکی دیگر از اثرات انقلاب اسلامی، احیای شخصیت و هویت یافتن مسلمانان بود. مسلمانان در مناطقی که قبلاً حضور بیشتری داشتند؛ مانند برزیل، آرژانتین و جاهایی که حضور کمتری داشتند مسلمان بودن و عرب بودن خودشان را پنهان می کردند، اما امروز بیدار شده اند، جرأت پیدا کرده اند، و احساس هویت کرده و به اسلام برگشتند.

د- بیداری مستضعفین

یکی از اثرات دیگر انقلاب، بیداری مستضعفان در جهان بود، چه در منطقه آمریکای لاتین، چه در اروپا و چه در آفریقا. مستضعفان در آمریکای لاتین اصلاً اسلام را نمی شناختند. امام(ره) را نمی شناختند. یادم هست که در آرژانتین وارد مغازه ای شدم، دیدم صاحب مغازه، عکس امام را به دیوار مغازه اش چسبانده است. پرسیدم که چرا این عکس را اینجا زدی؟ گفت: امام یک مرد انقلابی است. مخالف آمریکاست و ما هم مردی مثل امام نیاز داریم. حتی در یک مراسمی که سفیر ما حضور پیدا کرده بود و مردم زیادی هم در مراسم حضور پیدا کرده بودند تا دیدند که سفیر ایران در بالکن حاضر شد (سال ۱۳۶۴)، عده ای از مردم شعار دادند فالتا خمینی! فالتا خمینی! یعنی اینجا یک خمینی می خواهد! .

ه – گرایش روز افزون دانشمندان به دین مبین اسلام

یکی دیگر از آثار پیروزی انقلاب، اسلام آوردن شخصیت های برجسته علمی – فرهنگی و معروف بود. بسیاری ازافراد برجسته جهان به خاطر انقلاب، مسلمان شده اند. اخیراً هم آقای خولیو مارتین، خبرنگار اروگوئه ای، مسلمان شد. بعد از آن هم خبرنگار دیگری از این کشور مسلمان شد. اینها خبرنگاران معروفی هستند که بعضی از آنها در حال حاضر خودشان رادیو دارند. یا افرادی که اخیراً در آرژانتین، کلمبیا و کشورهای دیگر منطقه مسلمان شده اند افراد زبده ای هستند که تحت تأثیر انقلاب اسلامی، اسلام آوردند.

و- فرو ریختن هیمنه امریکا

یکی دیگر از ثمرات مهم انقلاب این است که هیمنه آمریکا را در جهان و به ویژه در منطقه آمریکای لاتین شکسته است. همه می گویند، آمریکا دیگر آن هیبت و هیمنه سابق را ندارد. سابقاً وقتی سفیر آمریکا در یک کشور چیزی می گفت، دولت ها سمعاً و طاعتاً بودند. نه تنها ملت و دولت ایران به عنوان ابر قدرت شرق، بلکه ملت ها و دولت های جهان، دیگر آن ترس از آمریکا را ندارند، چرا که با پیروزی انقلاب، هیمنه آمریکا شکسته شد.

ز- ایران ابر قدرت اسلامی و باعزت وعظمت در چشم مردم آمریکای لاتین

از دیگر اثرات مهم انقلاب اسلامی این بود که جمهوری اسلامی در چشم مردم آمریکای لاتین از ابهت وعظمت بسیاری برخوردار شده و امروزه مردم منطقه به چشم یک ابر قدرت به جمهوری اسلامی نگاه می کنند. وقتی اسم ایران می آید با یک بیان خاصی از ایران سخن می گویند. اینکه ایران از لحاظ اقتصادی، علمی و صنعتی در حال رشد است و از لحاظ تکنولوژی و علمی دارد راه را برای ما باز می کند. آنها می گویند: وقتی شما ایرانی ها هسته ای بشوید، ما و دیگر مردم جهان هم می توانیم فعالیت های هسته ای داشته باشیم و مستقل زندگی کنیم، چراکه کشورهای غربی جلوی پیشرفت ما را در این زمینه ها گرفته اند!!. لذا انقلاب اسلامی اثرات زیادی در منطقه داشته که من به بخشی از آنها اشاره کردم.

آیا این امکان وجود دارد که

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.