پاورپوینت کامل واقعیت های اجتماعی و خیال واره های سیاسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل واقعیت های اجتماعی و خیال واره های سیاسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل واقعیت های اجتماعی و خیال واره های سیاسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل واقعیت های اجتماعی و خیال واره های سیاسی ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
بدان که دانایان، این عالم را به دریا، و احوال این عالم را به موج دریا تشبیه کرده اند؛ و به آن می ماند. از جهت آن که هر زمان صورتی پیدا می آید و هر زمان نقشی ظاهر می شود و هیچ یک را بقا و ثبات نمی باشد. صورت اول هنوز تمام نشده و استقامت نیافته، که صورتی دیگر آمد و آن صورت های اول را محو گردانید.۱
(عزیز الدین نسقی)
پاره ای انسان ها «خیال» پردازان قاهری هستند. اینان تبحر ویژه ای در «هست» کردن «نیست»ها دارند. آنان همواره در دنیای مجازی می زییند؛ دنیایی تنیده شده از زشت و زیباهای خیالی و رویایی. بهتر بگویم آنان زیستی انگاره ای و نمادین دارند. نظام اندیشگی آنان، با واقعیت های بیرونی چندان سازگاری ندارد. پنداری دارند که مشمول تکامل انواع شده است و نوعی دگردیسی ماهوی یافته اند. هر بی رنگی را اسیر رنگی می کنند واندیشه ی بی رنگ خود را به صد رنگ می آلایند. بر قامت خیال واره های خود، جامه ای از حقیقت می پوشانند و جمله ی حقایق دیگر را خیال و ضلال می پندارند، و چون بر بطلان انگاره های شان دلیل می آوری، جز صفرا نمی افزاید و جز خیال شان بیش نمی شود.
سخت اسیر پیشا فرض ها و پیشا فهم های خود هستند. جملگی بر این تصورند که هر پدیده واقعیتی «مستی» خود را وام دار گفتمان آن ها است. مصداق افراطی این گفته ی ابن میمون هستند که وقتی انسان به یک دسته از آراء و عقاید مانوس شود و بر اساس نوعی خاص از اندیشه ها تربیت گردد، نسبت به آن ها تعصب نشان می دهد و از توجه به اقوال مغایر، امتناع می ورزد. انس و الفت به برخی از آراء و تربیت و زندگی به شیوه ای خاص، همانند پرده ای از مانع از رویت حقیقت توسط انسان می گردد.۲
پیش چشمان خود، شیشه ای کبود نهاده اند. از این رو، عالم و عالمیان، کبودشان می نماید. اما، اگر رنگ کبود به ذائقه شان خوش نیاید، سریع رنگ عوض کرده و بر مشرب «فرافکنیسم» در آمده و به زمین و زمان ناسزا می گویند.
پیش چشمت داشتی شیشه کبود زان سبب عالم کبودت می نمود
گرنه کوری، این کبودی دان ز خویش خویش را بدگو، مگوکس راتو پیش
کس چه می داند؟! شاید،
چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد
شاید این بندگان خدا هم به همان ویروسی مبتلا شده اند که ویروس غرض و مرض سیاسی جناحی می نامندش. یروس عجیبی است. جسم و روح، سرش نمی شود. در هر زمینه ای قابلیت رشد و نمو دارد. گاه دیدگان آدمی را در معرض بیماری قرار می دهد و او را به شدت نزدیک بین و محدودنگر می کند و گاه در گفتار او رخنه می کند و هر گونه «تحلیلی» و «تعلیلی» را به آلاییده های خود می آلاید، و گاه نیز در منزلگه کردار و رفتار وی، سکنی می گزیند و آنان را سخت «دگر» پرداز و «گر» آزار می سازد.
آنان خویشتن را در اختیار ادراک تخیلی، آن هم از نوع وهمی آن، می نهند و همواره شبه و صورت وهمی شی را به جای شی واقعی می گیرند و مهم تر آن که گمان می کنند حقیقت را یافته اند. اما رها شدن از وهم و برخاستن و گذشتن از بندهای استوار گمان، خود بلوغ دوباره است.
این تصور وین تخیل لعبتست تا تو طفلی پس بدانت حاجتست
چون ز طفلی رست جان، شدن در وصال فارغ از حس است و تصویر وخیال
«وهم» نوعی ضد خرد است؛ ضد خردی که چونان کودکی در دنیایی از شبه ها می زید. این دنیای وهم به تصویرهای ذهنی خود اعتماد می کند. صاحب چنین معرفتی هرگز نمی پرسد که آیا این تصویرها با چیزی از امور واقعی در انطباق است یا نه. عالم ادراک وهمی در نهایت، خود نیایی است ضد خرد که تا بی نهایت، مرزهای خود را می گسترد؛ دنیایی است که فقط «وهم» در آن جای دارد و تا آن جا که امکان دارد، هرگونه راه جویی و ورود به واقعیت را ناممکن می سازد.۳ بنابراین، معرفت وهمی، کوری کامل است. و هم پیوسته حقیقت را با جایگزینی تصویر شبه گونه شی ای را به جای شی واقعی، در پرده می افکند. بیمار وهمی، خود آفریدگار جهان جامعه و حوادثی است که خود میجوید. رویدادهای گذشته وحال را با حال و خیال و آرزوهای خویش در می آمیزد و از آمیزش این گونه ی «حقیقت» و «واقعیت» تاریخی را باز می سازد و «جامعه»، «مردم» «تاریخ» «ارزش» «دین» «دموکراسی» «آزادی» و… را باز می پردازد. و باز غافل از آن که این مفاهیم صرفا از «خیال آنان دمیده است» و
تنگ تر باشد خیالات از عدم زان سبب باشد خیال اسباب غم
داستان «وهمیات» سیاسی هیچ نشانی از «واقعیت های» اجتماعی امروز ما ندارد. بگذارید بیش تر توضیح بدهم. از منظر آسیب شناختی اجتماعی، در شرایط فعلی، شاهد شکل گیری چهار پدیده ی انومیک (ناهنجار) در جامعه هستیم:
۱) مستعد شدن هر محملی برای بروز اعتراض؛
۲) حاد شدن خصلت اعتراض های سیاسی ـ اجتماعی؛
۳) استعداد فراگیی سریع اعتراض های اجتماعی ـ سیاسی (تسری نارضایتی)؛
۴) سیاسی شدن (پولتیزه شدن) هر حرکت اجتماعی ـ فرهنگی.
تامل و تعمقی گذرا بر فرآیندها و متغیرهای گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… حاکم بر مناسبات جامعه، گویای رشد شتابان این پدیده ها، و تبدیل آنان به «تهدید» یا «بحران» جدی امنیتی در آینده ی نه چندان دور است. در صورت بروز چنین وضعیتی، کانون های گوناگون مقاومت در چهره های بدیع و تجربه نشده ای شکل خواهند گرفت که هر تحرک اجتماعی وفرهنگی را به یک پدیدی امنیتی تبدیل خواهند کرد. به علت اهمیت موضوع، اجازه بدهید نخست مراد خود را از «اعتراض» سیاسی ـ اجتماعی و شناسه های آن بیان کنیم.
مایکل لیپسکی (Manchael Lipsky) اعتراض را کنشی سیاسی می داند که ویژگی آن نمایش های غیر عادی است که گروه های بالنسبه بی قدرت انجام می دهند. گاسفیلد Gusfield اعتراض را «صورت غیر دایمی تری از کنش جمعی» می داند که به شکلی خودجوش، برنامه ریزی نشده و مقطعی شکل می گیرد.۴ منیکاف (Manikoff) بر جنبه ی غالب «غیر نهادین» اعتراض و نیز هدف آن، یعنی تاثیر بر مقامات تاکید دارد و اعتراض را «استفاده از ابزار غیر نهادین، برای تاثیر گذاری بر مقامات» می داند.۵
هبرل (Heberele) یک جنبش اعتراضی را جنبشی فاقد ایدئولوژی و برنامه ی سیاسی فراگیر تعریف می کند.۶ لافلند (Lafland) اعتراض را به عنوان نوعی کنش، شامل گردهمایی ها، رویدادها و… نوعی «رفتار جمعی» می داند که زمینه های مرکب از رفتارهای جمعی دیگر، آن را تسهیل می کنند یا در راه آن مانع ایجاد می کنند.۷
در این نوشته با بهره ای آزادانه از تعاریف فوق، اعتراض را به مثابه ی یک رفتار جمعی غیر نهادین و فاقد ایدئولوژی و برنامه سیاسی تعریف می کنیم که هدف آن تاثیر گذاری بر نخبگان تصمیم ساز جامعه است. این نوع کنش جمعی، یک کنش آنومیک است. دورکهایم از منظر جامعه شناختی خود، درباره این کنش بیش تر توضیح می دهد: هنگامی که جامه دچار شرایطی می شود که آن را اندوه زده، سرگشته یا ناراحت می کند، بر اعضای خود فشار می آورد تا آن ها را وادارد از طریق اعمالی چشم گیر بر اندوه، سرگشتگی یا ناراحتی خود شهادت دهند و بر آن ها وظیفه گریستن، نالیدن یا لطمه زدن به
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 