پاورپوینت کامل نوگرایی در احیای یک سنت دینی ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نوگرایی در احیای یک سنت دینی ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نوگرایی در احیای یک سنت دینی ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نوگرایی در احیای یک سنت دینی ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

حرکت ها و اقدامات نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها در سه سال گذشته در برگزاری مراسم ازدواج گروهی از داش جویان ونیز برگزاری جشن ازدواج ۰۰۰/۱۴ زوج دانشجو، به امیدواری های جامعه افروده است، ولی وجودبرخی پرسش ها و ابهام ها د رکم و کیف این موضوع، ما را بر آن داشت تا گفت و گویی را با مسئول ستاد ازدواج دانشجویی ترتیب داده و در انداره ی توان خود، پاسخی در خور، برای ابهامات و پرسش های مورد نظر بیابیم.

آنچه پیش روی شما است. مشروح گفت و گوی همکار ما با حجت الاسلام بحرینی است که از نظرتان می گذرد.«پگاه»

منشا ازدواج گروهی از چه زمانی آغاز و این فکر از کجا نشئت گرفت؟

ما در سال ۱۳۷۴ بر اساس یک آسیب شناسی فرهنگی و بررسی موانع توسعه ی معنوی در دانشگاه و بررسی همه جانبه ی مشکلات دانشجویان، به این جمع بندی رسیدیم که کارهای روزمره ی فرهنگی دینی، عادی و کلیشه ای شده است و تنها طیف خاصی از دانشجوها رادر برگیرد. ازاین رو جمعی از اساتید و دانشجویان رشته های کارشناسی ارشد و دکترا را بکار گرفتیم و به این نکته رسیدیم که بزرگ ترین مشکل جوان دانشجو، یاس است و طیف وسیعی از جوانان دانشجو، نبست به آنیده خود ناامید بوده، آینده خوبی را برای خودشان ترسیم نمی کنند.

به دلیل همین یاسی که در جامعه ی دانشجویی وجود دارد، جوان ازدواج نمی کند و این ازدواج نکردن، چالش های غیر اخلاقی را برای دانشجو ایجاد می کند و از همین جهت طیف وسیعی را از دانشجویان می بینیم که به سبب این یاس ها و هم چنین مسئولیت نپذیری برای زندگی خویش، به بحران هایی رسیده اند که ممکن است این بحران ها در مقولات سیاسی ظهور و بروز کند و یا در مقولات صنفی جلوه کند. جمع بندی ما این بود که جوان ها یاس دارند. وقتی که این یأس کم تر شده و تبدیل به امیدواری شود. در بررسی ها، به نظر آمد یکی از راه ها ازدواج است. ازدواج باعث می شود انسان امید پیدا کند،برنامه ریزی کند، تحولی در رفاه خویش ایجاد کند و از ناامیدی بیرون آید و به تلاش وادار شود. نهایتاً این که باید دانشجو در زمان دانشجویی به فکر ازدواج بیفتد.

عواملی که منجر به یاس می شوند و در حقیقت مقدمه ی چالش های اخلاقی محسوب می گردند، چه عواملی هستند وچرا این یاس ایجاد شده است؟

یاس جوان یک قسمتش به مسایل اقتصادی بر می گردد؟ یعنی می بیند که در مسایل اقتصادی مشکل دارد. یک قسمت از آن نیز به مسایل فرهنگی بر می گردد ـ شما ملاحظه می کنید که در جامعه آن قدر عادت های غلط و رسم و رسوم نادرست وجود دارد که اگر جوانی بخواهد تشکیل زندگی بدهد، از همان روز اول شکست خورده است و نمی تواند از عهده ی این فرهنگ های نادرست جامعه برآید.

مسئله ی دیگر، مقولات سیاسی جامعه است. جوان در بهت و حیرت است. نمی داند چه کسی درست می گوید، چه کسی غلط می گوید؛ یعنی آن قدر حق را با باطل و باطل را باحق مخلوط کرده اند که جوان در تحیر است و نمی داند که چه کسی درست می گوید.

مسایل اجتماعی هم یکی از مسایل است که پس از فارغ التحصیلی و هنگامی که جوان به جایگاه مطلوب خودش نرسیده و نمی داند باید چه کار کند، نمود پیدا می کند؛ مثلاً رشته اش مقبول جامعه نیست. اگر شما رشته پزشکی ملاحظه کنید، می بینید چقدر فارغ التحصیل پزشکی داریم که ناامید شده اند. در مورد دانشجویان رشته های دیگر نیز همین طور است.دانشجوی کارشناسی ارشد می گوید: من حاضرم برای شما کار دفتری انجام بدهم یا دانشجوی دوره ی دکترا می گوید: من حاضرم برای شما نامه تنظیم کنم. این نتیجه ی آن است که در جامعه ی ما، آن حرکت لازم برای اشتغال، ایجاد نشده و بسترهای لازم فراهم نشده است.

مسئله ی دیگر امکاناتی است که باید در هر مقوله برای جوان فراهم باشد، اما موجود نیست؛ مثلا خود دانشگاه ها از امکانات کافی برای پاسخ گویی به دانشجویان برخودار نیستند و این توانایی را ندارند تا بتوانند از انرژی فراوان جوان بهره مند شوند. چرا؟ چون امکانات ندارند. بودجه ندارند. توانایی ندارند. دانشگاه ها در بودجه حقوقی کارمندان و اساتیدشان درمانده اند، چه برسد به این که بخواهند برای این مقولات برنامه ریزی کنند. همه ی این مسایل سبب شده است یاس بر جوان دانشجو حاکم شود.

آیا در نوع برگزاری این مراسم از جایی نیز الگو برداری شده است. مثلا ما در دوبی و امارات متحده ی عربی به دلیل برخی عوامل، مانند بالا بودن مهریه ها، مراسم گروهی یا «الزواج الجماعی» را داشته ایم؟

ما اصلا از ان ها اطلاعی نداشته ایم. ما خودمان به این جمع بندی رسیدیم که بیاییم ازدواج آسان را ترویج کنیم؛ یعنی دانشگاه به عنوان جایی که مراکز صدور فرهنگ است، باید در جامعه فرهنگ شکنی کند و به عنوان یک فرهنگ، ازدواج های جمعی را ترویج کند؛ البته ما از یک نوع ازدواج دسته جمعی در جامعه ی خودمان اطلاع داشتیم که با کمیته ی امداد امام خمینی (ره) مربوط بوده است. ما معتقد بودیم که هدف آن ازدواج «امداد رسانی» است. از این جهت با هدف امداد رسانی، در این مقوله قدم نگذاشته ایم، بلکه با هدف «فرهنگ سازی» گام به پیش گذاشتیم. در روزهای اول با موانع و مشکلاتی هم رو به رو بودیم؛ چرا که هنوز در ذهن جامعه ما تعبیر دیگری از ازدواج دسته جمعی می شد، ولی از سال ۱۳۷۶ که وارد اجرا شدیم، تا امسال توانسته ایم تا اندازه ای ذهنیت جامعه را نسبت به ازدواج دانشجویی بهبود بخشیم.

فکر می کنید حالا واقعا این جمع گرایی تا چه اندازه منتج به نتیجه شود؟

همین استقبال دانشجوها غیر قابل توصیف است. شما ببیینید ما در سال ۷۶ به سختی توانستیم ۱۵۰ زوج را در دانشگاه دور هم جمع کنیم تا مراسم شان را برگزار کنیم و یک سری از بچه ها فقط برای این که فرهنگ سازی شود، در جشن آن سال حاضر شدند. از آن پس دانشجوها به سراغ ما آمدند و گفتند که آیا باز هم ازدواج جمعی برگزار می کنید یا نه؟ اگر برگزار می کنید ما آماده ایم تا قدم اول زندگی مان را برداریم. سال ۱۳۷۷ این مراسم را برای ۲۰۰ زوج برگزار کردیم و به این ترتیب استقبال دانشجوها روز به روز بیش تر شد. استادان و بعضی از مسئولات دانشگاهی نیز از این کار استقبال کردند. مردم نیز اظهار نظر می کردند که کار خوبی است. نتیجه آن شد که پارسال برای ۱۰۰۰ زوج، مراسم را برگزار کردیم و امسال نیز ۱۴۰۰۰ زوج را اعلام کرده ایم که با این وجود این نیز برای کشور جواب گو نیست. البته استقبال بیش تر از حد انتظار بوده است و خود این استقبال نشان می دهد که این حرکت در حال گسترش است.

البته چون این مسئله یک امر غریزی و فطری است. این آمادگی نیز وجود دارد که طبعاً شما فقط باید جوان را هل بدهید تا به پیش گام بردارد، اما این مراسم تا چه اندازه در سعادت و کام یابی و استواری خانواده ها نقش دارد؟

ازدواج دانشجویی، ازدواجی است آگاهانه. یک دانشجو در زمان دانشجویی حداقل دو یا سه سال و حداکثر در یک دوره ی پنج یا هفت ساله در سر کلاس، با فردی که می خواهد او را گزینش کند می نشیند و تمام حرکات و سکنات طرف مقابل را زیر ذره بین خودش دارد. وقتی در زمان دانشجویی به این فکر بیفتد که باید ازدواج کند و یقینا روی همه ی ابعاد زوج خودش توجه می کند، این را هم نمی توان گفت که دانشجو یک قشر فقط احساسی است، تعقل هم در دانشجو وجود دارد و بلکه تعقل او از جوانان غیر دانشجو و غیر دانشگاهی بیش تر است.

روندی را که ما از سال ۷۶ آغاز کردیم، سال به سال مطلوب تر شده است. سال پیش تمام زوج های دانشجوی ما در مشاوره ی زندگی شرکت کردند. اساتید مشاوره آمدند و ساعت ها را راهنمایی دانشجویان درباره ی زندگی پرداختند. جوان در ابتدای زندگی نمی داند چه موانعی جلوی راهش است. فکر می کند که همه چیز را می داند، اما وقتی در این کلاس ها شرکت می کند، اظهار می دارد که «حرف های اساتید، زندگی ما را محکم کرد.» از سال پیش کارگاه آموزشی زندگی را طراحی کردیم که در تمام دانشگاه های کشور اعمال می شود تا این که جوان آموزش ببیند. ما مسایل دینی و حقوقی زندگی را در این کارگاه های آموزشی، به صورت سرفصل هایی طراحی کردیم که بنا گردید وزارت بهداشت و درمان متکفل این قسم شود که به نظر من می تواند در تحکیم زندگی نقش مهمی داشته باشد.

مکانیزم آشنایی ها میان دانشجویان چگونه است؟ ستاد در این زمینه چه کمکی می کند؟

ما در دانشگاه، در این جهت قدم برنداشته ایم که بگوییم ما آن ها را با هم دیگر آشنا کردیم، چون احساس ما این است که دانشجو در پیدا کردن فرد مورد نظر خود مشکل ندارد. اکنون دانشجو؛ مانند زمان دبیرستان و راهنمایی و دبستان نیست. در ۹۰ تا ۹۵ درصد دانشگاه ها، پسران و دختران در یک محیط به تحصیل می پردازند. در چند سال اخیر، ما مشکلی از این نظر که دو نفر نتوانند هم دیگر را پیدا کنند، نیافتیم. بالاخره هر جوانی برای خودش الگوهایی داردو بر اساس معیار خودش، طرف مقابل خود را پیدا می کند. ممکن است مشکلی در مطرح کردن موضوع با فرد مورد نظر خود داشته باشد و از این نظر در طرح موضوع خجالت بکشد که در این جهت هم برخی دانشجویان واسطه هایی را می یابند که باز هم ما در این مسئله خیلی واسطه نشده ایم. اساتید مشاور هم به کمک دانشجو می آیند.

ما باید الگوها را به جوان بدهیم؛ یعنی به او بگوییم که شما این گونه همسری را گزینش کن. این الگوها توسط اساتید داده می شود. وقتی الگویی داده شد، فرد می تواند کفو خودش را بر اساس معیارها و استاندارهایی که به او داده شده است، پیدا کند. جامعه ی امروز متفاوت از جامعه ی سی سال پیش است که دختر و پسر هم دیگر را ندیده باشند و خانواده برود خواستگاری کندو کار که تمام شد، شب عروسی هم دیگر را ببینند. ما نمی توانیم در دانشگاه ها الگوی گذشته را نسبت به پیدا کردن و برقراری ارتباط، ایجاد کنیم. در این سال هایی که ازدواج در دانشگاه ها امری مذموم بود، ارتباط برقرار می شد، اما در قالب گناه؛ یعنی دختر دانشجو در زمان دانشجویی این احساس را داشت که ازدواج نمی کند. در چنین صورتی، در مواردی به سمت چهار سال خوش گذرانی غیر مشروع پیش می رفت. کسی هم مراقبش نبود؛ چون خانواده ها در دانشگاه حضور نداشتند… نسبت به پسران دانشجو نیز همینطور بوده است. این ها با هم ارتباط برقرار می کردند، اما ارتباط غیر دینی.

با ازدواج دانشجویی، ارتباطی که برقرار می شود، برنامه ریزی برای ازدواج است. نتیجتاً الان کمیته ی انضباطی دانشگاه شهید بهشتی گزارش داده است که منکرات اخلاقی به یک سوم رسیده و دختران دانشجو خودشان را سنگین تر گرفته اند؛ چون می داند ممکن است در زمان دانشجویی خواستگاری پیدا کند. لذا به راحتی با هر کسی وارد صحبت و مذاکره نمی شود و حرکات سبک، از دختر دانشجو و پسر دانشجو کم تر سر می زند؛ یعنی راه رفتن آن ها راه رفتنی است که افراد ببینند و گزینش کنند، نه مثل راه رفتن گذشته که هیچ ملاکی برای گزینش خودش لحاظ نمی گیرد.

آیا فکر نمی کنید برخی از دانشگاه ها، مثل دانشگاه الزهرا یا در شهر قم، دانشگاه فاطمیه، از این حق و امکان محروم باشند؟

آن ها هم امسال در این جشن هستند. دانشگاه الزهرا امسال بالای صد زوج سهمیه دارد. دانشگاه فاطمیه ی قم نیز سیزده زوج دارد؛ یعنی آن ها هم به ای فکر افتادند که این امر، امری مطلوب است و دانشجویان باید در زمان دانشجویی، به فکر ازدواج باشند؛ البته درباره نوع گزینش همسر، این مسئله باید مسیر خودش را طی کند. این روشن است که آن نوع امکان آشنایی که در سایر دانشگاه ها وجود دارد، در این دانشگاه ها ـ که تک جنسیتی هستند ـ وجود ندارد. درصد این جور دانشگاه ها خیلی کم است و برنامه ی خاصی را می طلبند که برای آنها اعمال شود.

دید والدین نسبت به این روش چگونه بوده است؟

برای والدین در سال های اول تا اندازه ای سنگین بود؛ چون در ذهن شان «جشن امداد» بود و فکر می کردند مثل جشن ازدواج های امداد رسانی کمیته امام خمینی است (که البته این جشن های امداد رسانی را محکوم نمی کنم و آن جشن ها هم برای خودش مقوله ای است) الان وضعیت به گونه ای است که نه تنها دانشجو پیگیر است بلکه خانواده های شان هم پیگیر هستند.

آیا ارزیابی دقیقی از دید جامعه نسبت به این رویکرد هم داشته اید؟

آنچه ما از جامعه شنیده ایم، مطلوب است. آقای که من او را نمی شناسم از اراک شعری سروده و تبریک گفته است این اقا اصلا اسم ما را هم نمی داند، اما می داند که نهاد رهبری چنین کاری را انجام می دهد و از این نوع نامه ها خیری می آید. بر اساس خبری که دوستان به ما منعکس کرده اند، موج عجیبی در جامعه نسبت به این حرکت به راه افتاده است.

شما

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.