پاورپوینت کامل اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی در ترکیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی در ترکیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی در ترکیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی در ترکیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

ترجمه:غلامرضامرادی

اشاره:

اوضاع و تحولات کشور بزرگ و همسایه ی شمال غربی ما ـ ترکیه ـ به اندازه ای اهمیت و حساسیتی در معادلات و مناسبات منطقه ای دارد، در کشور ما به دیده ی اعتبار و تحلیل نگریسته نشده است. اخباری؛ مانند پیروزی حزب رفاه در انتخابات پارلمانی و دست یابی نجم الدین اربکان رهبر این حزبِ اسلام گرا به مقام نخست وزیری نظام لائیک ترکیه و یا پیروزی چشمگیر اسلام گرایان در انتخابات شهرداری ها، تنها شگفتی محافل سیاسی و مذهبی ایرانی را برانگیخته و کم تر تصویر درستی از روند تحولات سیاسی ـ مذهبی این کشور همسایه ارایه شده است. شمار آثاری که به زبان عربی درباره ی تحولات ترکیه منتشر شده است، در قیاس با آثار فارسی نشان دهنده ی این است که عرب ها توجه ویژه ای به پایتخت سابق خلافت عثمانی داشته و دارند.

این بار به سراغ یکی از متخصصان امور ترکیه، پژوهشگر لبنانی دکتر محمد نورالدین رفتیم تا از تحقیقات گسترده و عمیق ایشان درباره ی ترکیه و روند حرکت های اسلامی در این کشور بهره گیریم.«پگاه حوزه»

لطفا به عنوان آغاز گفت وگو، خود را برای خوانندگان مجله ی پگاه حوزه معرفی نمایید.

من در سال ۱۹۵۴ در شهر خربه سلیم در جنوب لبنان به دنیا آمدم. در سال ۱۹۷۷ موفق به دریافت مدرک فوق لیسانس در رشته ی تاریخ شده و برای ادامه ی تحصیل در سطح دکترا به بلغارستان رفتم و در سال ۱۹۸۲ دکترای خود را در همین رشته به پایان بردم. موضوع رساله ی دکترایم پیرامون تیول عثمانی در سرزمین شام، در نیمه ی دوم قرن هیجدهم است. پس از به پایان رساندن دوره ی دکترا به دلیل اطلاعی که از زبان ترکی داشتم به شعر نوی ترکی توجهی خاص نموده و در زمینه ی ادبیات ترکی تحقیق کردم. از سال ۱۹۸۴ تا کنون استاد دانشگاه لبنان (الجامعه اللبنانیه) هستم و تاریخ عثمانی و زبان ترکی را تدریس می کنم. حدود ۱۰ سال است که در این مرکز، یعنی (مرکز الدراسات الاستراتیجیه) کار می کنم و از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ مجله ی «شؤون ترکیه» را از همین مرکز منتشر می نمایم، سپس معاون پژوهشی این مرکز شده و در آغاز تابستان ۲۰۰۰ میلادی به ریاست این مرکز منصوب شدم.

زبان ترکی را در کجا فرا گرفتید؟

در سال ۱۹۷۹ زبان عثمانی را در دانشگاه «صوفیه ی» بلغارستان فراگرفتم و پس از آن تحصیل زبان ترکی جدید ـ با حروف لاتین ـ را در دانشکده ی ادبیات دانشگاه استانبولِ ترکیه ادامه دارم.

اگر امکان دارد عنوان کتابهای تان را به ترتیب زمان چاپ نام ببرید.

در آغاز اهتمامی جدی و زیاد به شعر و ادبیات داشتم و شعر می سرودم. در سال ۱۹۸۴م نخستین مجموعه ی شعرم را با نام «الموت لنا» (مرگمان باد) منتشر کردم و دیوان دیگری نیز دارم که هنوز منتشر نشده است. در سال ۱۹۹۴ کتاب دیگری درباره ی ادبیات جدید ترکیه نوشتم. البته پیش از این هم ترجمه هایی از عربی به بلغاری و به عکس داشته ام. بزرگ ترین افتخار من مشارکت در ترجمه ی مقدمه ی ابن خلدون به زبان بلغاری است که با عربی دان بلغاری یوردان پیه صورت گرفته است. پس از آن کتاب هایی درباره ی ترکیه منتشر کردم. در سال ۱۹۹۷ دو کتاب دیگر درباره ی تاریخ ترکیه ی جدید نوشتم: یکی با عنوان «ترکیا فی الزمن المتحوّل: قلق الهویه و صراع الخیارات» (ترکیه در دوران متغیر؛ دغدغه ی هویت و چالش گزینه ها) و دیگری با عنوان: «قبعه و عمامه، مدخل الی الحرکات الاسلامیه فی ترکیا». (کلاه و عمامه؛ درآمدی به جنبش های اسلامی ترکیه. سپس کتاب «ترکیا الجمهوریه الحائره، مقاربات فی الدین و السیاسه و العلاقات الخارجیه». (ترکیه، جمهوری سرگردان؛ رهیافت هایی در باب دین و سیاست و روابط خارجی) را از سوی مرکز الدراسات الاستراتیجیه منتشر کردم. و ان شاء اللّه در آینده ی نزدیک «کتاب حجاب و حراب؛ الکمالیه و ازمات الهویه فی ترکیا» (کمالیسم و بحران های هویت در ترکیه) که به انتشارات ریاض الریس للنشر سپرده ام منتشر خواهد شد.

با توجّه به اینکه کشورهای ایران یونان، پاکستان و… همسایگان عرب ها هستند، امّا فرد محقق و متخصّصی از عربها شاید در زمینه ی این کشورها وجود نداشته باشد، حال، چگونگی، علت و اهتمام شما به مطالعه و پژوهش در امور ترکیه چیست؟

سؤال مهمّی پرسیدید، در این جا مسأله ی تمدنی مهم و پیچیده ای رخ نموده و تاریخ تعامل غرب با این منطقه را باز می تاباند. پس از جنگ جهانی اول و پایان سلطه ی عثمانی بر مناطق عربی مشاهده می کنیم که جهان غرب؛ مانند فرانسه و بریتانیا تلاش کرده اند تا تضادهای موجود در جهان اسلام را تعمیق دهند. این تلاش ها در دو حوزه پی گیری می شد: حوزه ی نژادی و حوزه ی مذهبی. از این رو می بینیم که تبلیغات غربی محور جدایی افکنی بین عرب ها و ترک ها را ـ بر اساس حوزه ی نژادی ـ دنبال می کرد. با آن که هر دو ملت به لحاظ مذهبی هماهنگ بودند؛ زیرا مذهب اغلب این دو ملت سنی بود. اما بر مبنای تضاد نژادی سعی در ایجاد فاصله میان این دو ملت شد. البته غربی ها همین کار را در رابطه با عرب ها و ایرانی ها نیز انجام دادند، اما این جا هر دو حوزه ی نژادی و مذهبی، محور تبلیغات آنها قرار گرفت. از این رو چنان که شما هم تفریح کردید اهتمام به ایران همانند ترکیه از سوی پژوهشگران عرب اندک بوده است. به نظر من این کم اقبالی نتیجه ی تبلیغات و سیاست غربی ها در برابر جهان اسلام و اختلاف افکنی میان ملت های عرب، ترک و ایرانی بوده است. اما درباره ی انگیزه ی شخص خودم به مطالعه ی امور ترکیه باید بگویم که طبعا اهتمام به موضوع رساله ی دکترایم که درباره ی دولت عثمانی نوشته ام، مقدمه ی اهتمام بعدی من به تاریخ ترکیه ی جدید بوده است. در حین مطالعاتم به همین نتیجه ای که شما در سؤالتان ذکر کردید رسیدم و دریافتم که افکار عمومی عربی و پژوهشگر عربی و حتی سیاستمداران جهان عرب فاقد محققان و متخصصانی هستند که درباره ی حوادث جاری در ترکیه به کارشان آید. البته چنین مطالعاتی به صورت فردی امکان ندارد. باید افراد و بلکه مراکزی متولی شناخت دقیق اوضاع ترکیه، و ایران و… شوند.

نظام سیاسی در ترکیه ی جدید چه ویژگی های کلی ای دارد؟

ترکیه پس از الغای خلافت اسلامی و تأسیس جمهوری لائیک در آن (به سال ۱۹۲۳م) وارد تجربه ی جدید و متمایزی در جهان اسلام شد. این کشور نخستین کشوری است که لائیسم را به عنوان نظام سیاسی پذیرفته است. در این جا چند واژه و نکته ی مهم وجود دارد که برای فهم جامعه ی ترک بدان اشاره می کنم: نخست این که باید بدانیم دولت ترکیه براساس نفی دو عنصر اساسی؛ یعنی نفی نژادی و نفی دین بر پا شده است. مصطفی کمال آتاتورک اعلام کرد: «خوشا به حال کسی که بگوید: من ترکم». او با این جمله قصد حذف کردن همه ی نژادهای غیر ترک در جمهوری ترکیه را داشت. البته از این سیاست حذف نژادی، بیش ترین زیان را کردها دیدند. این سیاست نخستین پایه و بنای جمهوری ترکیه بود. براساس این سیاست برتری نژادی ترک ترویج شد و ریشه ی مشکلات کردها که امروزه ترکیه از آن رنج می برد همین سیاست است.

پایه ی دیگری که جمهوری ترکیه بر آن بنا شد «نفی دین» است. البته این پایه که لائیک بودن نظام را نشان می دهد، به گونه ای نیست که در غرب فهمیده شده است؛ زیرا لائیسم در غرب به معنای جدایی دین از دولت و در نتیجه عدم دخالت دولت در امور دینی افراد و مجموعه ها است، اما در ترکیه وضع به گونه ای دیگر بوده است. لائیسم در نظر آتاتورک به معنای دخالت دولت در امور دینی بود. وی حتی نهادی را برای ریاست امور دینی در دولت خود تشکیل داد که کارش اشراف بر فعالیت های دینی در ترکیه بود. بنابراین لائیسم در ترکیه هیچ گاه لائیسم حقیقی نبوده است. از این رو یکی از مشکلاتی که امروزه ترکیه با آن روبه رو است این است که: نگذاشت، لائیسم حقیقی راه خود را در پیش گیرد و اگر چنین می شد، امروزه اسلام گرایان در این کشور مورد ستم واقع نمی شدند و احزابشان با انحلال مواجه نشده و اعضای برجسته ی این احزاب روانه ی زندان نمی شدند. غیر از موارد یاد شده مشکلات دیگری نیز در ترکیه وجود دارد که یکی از آنها جایگاه ارتش در سیاست است. این موضوع را ـ همانند بسیاری از موضوعات دیگر ـ جز با بازگشت به تاریخ نمی توان خوب درک کرد. سپاهیان در دولت عثمانی جایگاه ممتازی داشتند، آنان به پاداش جنگ ها و پیروزی هایشان زمین ها را بین خود تقسیم کردند. در نتیجه ی این سیاست، افسران ـ که به آنان سپاهیان گفته می شد ـ در همان حال که قدرت نظامی را در دست داشتند، صاحب امتیازات اقتصادی نیز بودند و به سبب جمع آوری امتیازاتِ گوناگون، صاحب نفوذ کلام شدیدی در دولت و نظام سیاسی عثمانی داشتند. زمانی که دولت عثمانی منقرض شد و جمهوری تازه شکل گرفت، تأثیر نظامیان در سیاست ترکیه استمرار یافت. عامل دوم که عامل بسیار مهمی است این است که: زمانی که دولت عثمانی ـ پس از جنگ جهانی اول ـ تقسیم شد و در سال ۱۹۲۰ معاهده ی سیویل منعقد گردید که بر اساس آن آناتولی بین دو دولت ارمنستان و ترکیه تقسیم شده و مناطق نفوذی هم برای ایتالیا و فرانسه و انگلستان باقی می ماند و منطقه ای کوچک در وسط آناتولی؛ یعنی آنکارا و پیرامون آن به کردها واگذار می شد، در چنین شرایطی مصطفی کمال آتاتورک موفق شد تا پس از درگیری های نظامی متعدد بر فرانسوی ها و ایتالیایی ها و یونانی ها غلبه کند و راه عملی شدن قرار داد سیویل را مسدود کرده و جلوی برپایی دولتی ارمنی، یا کردی را در مناطق آناتولی بگیرد تا این که در سال ۱۹۲۳ قرارداد لوزان منعقد شد و معاهده ی سیویل را باطل کرد و ترکیه با مرزهای کنونی اش بنیاد نهاده شد. به این ترتیب مشاهده می کنیم که ارتش در پایه گذاری ترکیه، آزادی و انسجام آن نقش اساسی داشته است. البته هنوز هم این باور وجود دارد که ارتش، عامل وحدت و آزادی ترکیه بوده است.

دلیل دیگر حفظ جایگاه ارتش این است که، مشکلاتی که ترکیه در آغاز دهه ی بیست ـ قرن بیستم ـ از سوی ارمنی ها و کردها و یونانی ها احساس می کرد و الآن که قرن بیستم به پایان رسیده، باقی است. از این رو افکار عمومی در جامعه ی ترکیه ضرورت تداوم نقش نظامیان در سیاست را احساس می کند؛ زیرا خطرهای سابق همچنان وجود دارد و هیچ قدرتی جز ارتش نمی تواند با این خطرها مقابله کند.

گرایش ها و جریان های اسلامی موجود در ترکیه، چه وضعیتی دارند، حدود، تأثیر و دامنه ی فعالیت هایشان چگونه است؟

زمانی که جمهوری لائیک در سال (۱۹۲۳م) تأسیس شد، دولت تا حد زیادی جهت نابود کردن و یا زمین گیر کردن هر آنچه که ارتباطی با مظاهر اسلامی داشت تلاش کرد. به عنوان مثال گفته می شود که در دهه ی هشتاد، حتی امام جماعتی جهت خواندن نماز بر جنازه ی مرده ای در آناتولی پیدا نمی شد. طبعا چنین سخنی مبالغه آمیز است، اما گزافه نیست و این حقیقت را منعکس می کند که مظاهر دینی را مشایخ و ائمه ی جماعات مساجد گرفته، تا مدارس دینی و طریقت های مذهبی همگی تحت ستم بوده اند. معروف است که پس از تأسیس جمهوری، تصمیمی گرفته شد که بر اساس آن همه ی مراکز و تکایای دینی و طریقت ها بسته و همه ی نشانه های اسلامی موجود در نظام آموزشی در مدارس و دانشگاه های ترکیه محو شوند. حتی دانشکده ی الاهیات که در زمان آتاتورک در دانشگاه آنکارا راه اندازی شد و هدفش پرورش متخصصان دینی ای بود که در چارچوب سیاست ترسیم شده از سوی دولت حرکت کنند از این تصمیم استثنا نشد. به این ترتیب در زمان آتاتورک اسلام در ترکیه به جنبشی، شبه سرّی، یا زیرزمینی تبدیل شد. دوره ی طولانی حکومت آتاتورک از سال ۱۹۲۳ تا ۱۹۵۰م دوره ی اسلام سرّی است. جنبش های اسلامی هم فعالیت سرّی و در عین حال سالم داشتند. این حرکت ها در صدد کودتا علیه نظام و یا اقدام به اعمال خشونت آمیز علیه دولت بر نیامدند؛ لذا بنابر آنچه گفته شد، جریان های اسلامی با افت های آشکار و خیزهای پنهان و در قالب گروه ها و طریقت های دینی مخفی در دوره ی یاد شده تداوم داشتند. اما با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و تقسیم بندی جهان به دو قطب شرق و غرب ـ و پیوستن ترکیه به اردوگاه غرب ـ این کشور ملزم بود تا هزینه ی این پیوست را بپردازد تا بتواند بخشی از جهان غرب به شمار آید. یکی از این هزینه ها، رسمیت بخشیدن به اصل دموکراسی و آزادی احزاب در ترکیه بود. از این رو در سال ۱۹۴۵م اصل تعدد احزاب و برپایی انتخاب دموکراتیک، به رسمیت شناخته شد. با رسمیت یابی تعدّد احزاب، جریان های اسلامی فرصت مهمّی برای بازگشت به میدان کسب کردند. این بازگشت جهت مشارکت در انتخابات ـ از راه معرفی نامزدهای اسلام گرا ـ نبود، بلکه چالش احزاب لائیک با یکدیگر برای کسب آرای گروه های اسلامی، سبب اهمیت یافتن آنان شد. از این رو نقش مجموعه های اسلامی در تأیید حزب مخالف آتاتورک نقشی برجسته بود. آرای اسلام گرایان در انتخابات ۱۹۵۰ حزب دموکرات را که مخالف حزب آتاتورک ـ حزب ملت ـ بود به پیروزی رساند. به همین سبب دهه ی پنجاه که دوره ی حاکمیت حزب دموکرات بود، دوره ی احیا و بازگشت حیات به جریان اسلام گرایی در ترکیه بود، تا جایی که برخی اسلام گرایان اقدام به تشکیل احزاب نمودند، اما به لحاظ این که غالبا در حمایت از حزب دموکرات عدنان مندریس تمرکز یافته بودند؛ لذا تأثیر چندانی برجای نگذاشتند.

البته چنین کشمکش هایی بین حزب آتاتورک، با حزب دیگری که از حمایت اسلام گرایان بهره می برد ـ یعنی حزب عدالت سلیمان دمیرل ـ در دهه ی شصت نیز تداوم یافت. اما سال ۱۹۷۰م نقطه ی عطف مهمّی در تاریخ حرکت های اسلامی ترکیه است؛ زیرا برای نخستین باز اجازه ی تأسیس حزبی اسلامی به صورتی قانونی و رسمی داده شد و آن حزب نظام ملی به رهبری نجم الدین اربکان بود. بنابراین دیگر لازم نبود که اسلام گرایان در سایه ی احزاب لائیک دیگر حرکت کند. البته این بدان معنا نیست که آرای اسلام گرایان همگی اختصاص به این حرکت اسلامی یافته باشد، بلکه آرای آنان بین احزاب تقسیم شده باقی ماند، اما حزبی اسلامی با خاستگاه هایی اسلامی به رسمیت شناخته شد. این حزب در سال ۱۹۷۲م کمی بیش از یک سال از تأسیس آن منحل شد، ولی اربکان در همین سال اقدام به تأسیس حزب دیگری با نام حزب سلامت ملی کرد که در انتخابات ۱۹۷۳م وارد عرصه ی انتخابات شد. این سال نیز سالی مهم در تاریخ حرکت های اسلامی ترکیه به شمار می آید؛ زیرا حزب اربکان به اندازه ای نماینده به پارلمان فرستاد که وزنه و تأثیر این حزب را برای تشکیل دولت، سنگین تر می کرد؛ یعنی حزب جمهوری خواه ملت و حتی حزب عدالت سلیمان دمیرل هیچ کدام بدون پشتیبانی نجم الدین اربکان نمی توانستند دولت مورد حمایت اکثریت را تشکیل دهند. به این ترتیب برای اولین بار در تاریخ ترکیه ی جدید، حزبی اسلام گرا وارد عرصه ی حکومت می شد و بلکه مقامات و مناصب مهمّی را به دست می آورد؛ مانند وزارت دادگستری و معاونت نخست وزیری که خود اربکان متصدی این کار در دولت بلند اجویت، رهبر حزب جمهوری خواه ملت (آتاتورک) شد. بدین گونه مشارکت اسلام گرایان در قدرت در دهه ی هفتاد رو به فزونی گرفت، تا اینکه در سال ۱۹۹۵م نقش سرنوشت سازی یافتند. در انتخابات این سال حزب رفاه بیش ترین آرا را از میان احزاب شرکت کننده به دست آورد و در سال ۱۹۹۶م نخستین دولتی که ریاست آن به عهده ی یک اسلام گرا (نجم الدین اربکان) باشد، در تاریخ تشکیل شد. بنابراین جنبش اسلامی در ترکیه بخشی از نظام دموکراتیک است؛ یعنی این که فعالانه در انتخابات پارلمانی و شهرداری ها مشارکت جسته و نقش سازنده ای در زندگی سیاسی داشته است. این عوامل سبب شد تا این جنبش به هر شیوه ی ممکن آرا، عقاید و خواسته هایش را بیان کند، بی آن که به راه های زیرزمینی و مبارزه ی مسلحانه بر ضد نظام ترکیه توسل جوید. از این رو است که گفته می شود جنبش اسلامی ترکیه، جنبشی خشونت طلب و افراطی و مسلحانه نیست، بلکه جنبشی پای بند به نظام دموکراتیک است و بسیار بعید است که تجربه ی الجزایرـ؛ یعنی نزاع بین اسلام گرایان و قدرت ـ در ترکیه تکرار شود.

آیا وجود تشکلی به نام «حزب اللّه » ترکیه نشانه ی نزاع بین اسلام گرایان و حاکمیت نیست؟

حزب اللّه ترکیه اصلاً حزبی اسلامی نبوده و تنها نام و عنوانِ حزبی اسلامی دارد. البته ممکن است بسیاری از اعضایش اسلام گرا؛ باشند، اما پیدایش و توسعه و ظهور این حزب تنها و تنها از طریق کمک های دولت بوده است! این حزب اساسا برای مبارزه با کارگران کردستان به وجود آمد. و هدف از بوجود آمدن آن این بود که به کردها گفته شود، علاوه بر گزینه ی مارکسیستی ای که به رهبری عبداللّه اوجالان پیش روی شما است، گزینه ی اسلامی ای به نام حزب اللّه ترکیه نیز وجود دارد. بنابراین هدف حزب اللّه ترکیه برپایی دولتی اسلامی در ترکیه نبود، بلکه هدف اساسی اش مبارزه با حزب کارگران کرد، آن هم با حمایت دولت ترکیه است. از این رو زمانی که دولت ترکیه حزب کارگران رامنحل و از هم پاشاند و تومارش را در هم پیچیده و رهبرش عبداللّه اوجالان را دستگیر کرد، بافاصله ی کمتر از یک سال مسأله ی حزب اللّه ترکیه مطرح شد و ناگهان نیروهای امنیتی به راحتی تمام، اقدام به هجوم به مقرهای آن حزب در سراسر ترکیه نموده و گورهایی از اجساد را در مخفی گاه های زیرزمینی کشف کردند.گویی اینکه نقشه ی کامل محل های دفن اجساد را در دست داشتند. این امر نشانه ی دیگری براین ادعا است که دولت ترکیه فعالیت های این حزب را جهت می داده و از پیش می دانسته که مخفی گاه اجساد کجاها است.

پرسشی که در این جا مطرح می شود این است که چرا دولت ترکیه این حزب را به دست خود ایجاد کرده بود، از بین برد؟ پاسخ بسیار روشن و آسان است؛ زیرا هدف از ایجاد این حزب کوبیدن حزب کارگران کردستان بود و زمانی که هدف تأسیس این حزب که همانا از بین بردن حزب کارگران کردستان بود، منتفی شد؛ دیگر جایی برای ابقای این حزب وجود نداشت؛ زیرا در آن صورت باید هدف دیگری برای تداوم فعالیت این حزب در نظر می گرفت و چه بسا زمام این حزب از دست دولت بیرون می رفت و یا این حزب تبدیل به حزبی معارض می شد.

کردها و اسلام گرایان هر دو قربانیان سیاست های دولت ترکیه هستند، حال دولت چگونه توانسته است بین این دو حزب، اختلاف و جدایی بیافکند؟

پاسخ آسان است؛ زیرا غالب عناصر حزب اللّه ترکیه کردها بودند، نه ترک ها. البته چنان که گفتم این حزب حزبی اسلامی ـ به معنای درست کلمه ـ نبود؛ بلکه گروه هایی تابع دولت بودند. آنان چه بسا در حد نماز و روزه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.