پاورپوینت کامل تمدنی اندیشی؛ هم گرایی یا واگرایی؟ ۸۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تمدنی اندیشی؛ هم گرایی یا واگرایی؟ ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تمدنی اندیشی؛ هم گرایی یا واگرایی؟ ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تمدنی اندیشی؛ هم گرایی یا واگرایی؟ ۸۴ اسلاید در PowerPoint :
«فردریک هایک» فیلسوف و اقتصاددان معاصر اتریشی، در یک تقسیم بندی قائل به دو نوع عقلانیت بوده و آن دو را از همدیگر متمایز می کند اول: «عقلانیت معطوف به سازندگی» (Constructivis Rationality) که مبتنی بر طرح و برنامه ی قبلی و درصدد پی افکندن سیستمی نو در قلمرو فرهنگ، اقتصاد، سیاست و برنامه ریزی است؛ دوم: «عقلانیت تکاملی» (Evolutionary Rationality) که فرآیندی تکاملی و تدریجی و خطی در عرصه ی فرهنگ و مسائل انسانی است. در این میان هایک خود طرفدار تلقی دوم از عقلانیت است که در آن ساخت و ساز هر فرهنگ و تمدنی حاصل خردورزیهای مستمر تاریخی و تدریجی است. به نظر او انسانها هیچ تمدنی را از قبل، برنامه ریزی و تدوین نکرده اند؛ زیرا ذهن انسان نمی تواند پیشرفت خود را در پروسه ی تاریخی پیش بینی کند. لذا نهادها و سازمان های ایجاد شده، حاصل عمدی و آگاهانه ی انسان نیستند و هیچ نهاد و سازمانی با بستن قراردادی پیش بینی شده، شکل نگرفته است از این منظر نظام های اجتماعی و فرهنگی دو گونه اند: الف. نظام های حاصل از طرح و دستورات آگاهانه و عمدی انسان؛ ب. نظام های خودجوش که گر چه حاصل عمل انسان بوده اند، اما بر اساس طرح و اندیشه ی پیش بینی شده بوجود نیامده اند. از این رو هر دو رویکرد، تلقی برخی فیلسوفانِ اندیشه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی است.
امروزه برخی از متفکران از منظر «عقلانیت معطوف به سازندگی» به تبیین پدیده ها و تقسیم بندی رویدادها و روابط اجتماعی و تاریخی میان ملتها توجّه دارند. در این تفسیر، برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها، حاصل نظریات و تئوری پردازی ها و پیش بینی هایی هستند که ابتدا «حدس»زده می شوند، آینده نگری و پیش بینی می شوند و سپس آن الگوها و پارادایم ها به جوامع و ملت های دیگر تسرّی می یابند.
این نوشته کوشیده است تا سه گفتمان قیاسی و به بیان هایک، سه رویکرد عقلانیت معطوف به سازندگی، در روابط بین ملت ها را برگزیده و خصایص این روابط را مورد تحلیل و تبیین قرارداده و نقدهای وارد بر آنها را به طور اجمال شرح دهد، سه نظریه ای که تعامل بین فرهنگ ها را با فرهنگ های دیگر و نحوه ی برخورد، آنها را در حال و آینده مورد تأکید قرار داده اند.
گفتمان موج سومی ـ رویکردی صنعتی اقتصادی
آلوین تافلر (و همسرش هایدی تافلر) با نوشتن کتابهایی؛ هم چون «شوک آینده»، «جابجایی قدرت»، «موج سوم»، «جنگ و ضدّ جنگ» و «بسوی تمدن جدید»۱ به شهرتی جهانی دست یافتند. گرچه حدود بیست سال پیش، طرحی از مدلهای ارتباطی میان تمدنهای گذشته و حال برافکندند، اما همچنان دارای تأثیر و نفوذی درخور هستند. موج سوم حامل تفسیری از جریانات تاریخی تمدنها، از گذر روابط اقتصادی، فرهنگی و خصلت ابزارهای تولیدی و صنعتی است. نوعی چالش و برخورد میان سه تمدن «موج اول» که حاصل انقلاب کشاورزی، و موج دوم که حاصل تمدن صنعتی، و تمدن موج سوم که حاصل اطلاعات و ارتباطات و توسعه ی علم انفورماتیک است در پیش روی بشریت جدید است.
تافلر معتقد است که بشر تا کنون دو موج عظیم تحول را از سرگذرانده که هر یک از آنها به مقیاس وسیعی باعث محو و از بین رفتن فرهنگها و تمدنهای گذشته شده و شیوه هایی از زندگی را جایگزین آنها کرده است که کلاً در نظر گذشتگان محال می نمود. به نظر وی تحقّق نخستین موج تحول؛ یعنی انقلاب کشاورزی، هزاران سال طول کشید، در حالیکه ظهور تمدن صنعتی، سیصد سال به طول انجامید، امّا با این حال حرکت موج سوم روندی تندتر و پرشتاب تر دارد.
تمدن موج اول ـ فارغ از هر شکل و ماهیتی و فارغ از هر زبان و خصوصیتی و گذشته از هر دین و مذهبی ـ حاصل انقلاب کشاورزی است و این خصلت حاصل هزار سال زندگی انسان در طول تاریخ بوده است، اما به حسب نیازها و ترکیب ابزارهای تولید و نیز بلوغ عقلانیتِ بشر، موج دوم با علم نیوتنی شکل گرفت، از این رو ماشین بخار کاربردی وسیع در نیازهای اقتصادی بشر یافت. اندیشه های متهوّرانه در باب خرد فلسفی و علوم اجتماعی و اندیشه های سیاسی شکل گرفت و اندیشه ی پیشرفت و ترقّی در همه ی علوم و بطور خاص آرای «روسو» در باب قرار داد اجتماعی، گسترش سکولاریسم و جدایی دولت و کلیت و ریشه گرفتن این تلقی که رهبران باید به جای تقدیرگرایی و مشیت الاهی با اراده ی مردم انتخاب شوند، شکلی خاص پیدا کرد. این مجموعه ها با دگرگونیهای گوناگون و به هم وابسته گامهایی به سوی تحولی بودند که بستر تجدّد (Modernite) را فراهم ساخته و منجر به جامعه ی انبوه صنعتی (Mas_ Industrial)، یا تمدن موج دوم شد.
موج سوم بر زمینه ها و روندهای دیگری شکل گرفت؛ که به «عوامل تولید» مانند: (زمین، نیروی کار و مواد خام) محدود می باشند. به نظر تافلر ارزش واقعی شرکت هایی؛ مثل «کداک»، «هیتاچی»، یا «سونی» بیش تر به ایده ها، بصیرتها و اطلاعاتی است که در مغز کارکنان آنها جای دارد، نه به تعداد کامیونها و خطوط تولید. در این مرحله، انبوه تولید، که خصلت شاخص اقتصاد موج دوّمی بود منسوخ می شود؛ زیرا در واقع نتیجه ی انقلابی این تحول، انبوه زدایی تولید انبوه است. بنگاه های فعال نیروی انسانی خود را تشویق می کنند، تا ابتکار عمل را به دست گیرند و ایده های تازه ارایه دهند، حتی اگر منجر به نقض مقررات مرسوم گردد.
در نظام موج سومی، ایده ی «بزرگتر، بهتر است» کنار گذاشته می شود و مدل «از نو مهندسی کردن» (RE-Engineering) به جای آن می نشیند. این نگرش در صدر قرار دارد و ساختار بنگاه را حول محور فرآیندها و نه بازارها، با تخصص های دشوار از نو طراحی می کند؛ زیرا می داند که بازارها همواره در تغییر و تحوّل می باشند.
«انسجام سیستمها» و زیر ساختها از ویژگی های موج سوم است؛ زیرا گذرگاه های الکترونیکی، (یا بزرگ راه های اطلاعاتی) زیر ساخت اصلی اقتصاد موج سوم است. و مهمتر از همه، سرعت و شتاب از لوازم چنین موجی به حساب می آید.
تحولات ناشی از بزرگ راه های اطلاعاتی و شبکه های رایانه ای، روند عملیات و داد و ستدها را پرشتاب تر می کنند و هر مقطع زمانی آینده، بیش از مقطع زمانی قبلی ارزش دارد و در این جریان، پول با سرعت برابر با نور حرکت می کند.
البته به اعتقاد تافلر، نماد نخستین تمدن، هنوز کج بیل است، اما نماد دومین تمدن خط مونتاژ و نماد سومین تمدن کامپیوتر است. در این جهان سه بخشی؛ بخش موج اوّل تأمین کننده ی منابع کشاورزی و معدنی است؛ بخش موج دوم نیروی کار ارزان را تأمین کرده و به تولید انبوه مشغول است و بخش سوم به سیطره ای دست می یابد که بر شیوه های تازه ی خلق و بهره برداری از «دانایی» مبتنی است. اطلاعات و نوآوری، مدیریت، تکنولوژی پیشرفته، نرم افزار، آموزش و پرورش، بازآموزی، مراقبت پزشکی، فرهنگ عامه و خدمات مالی از محصولاتی است که کشورهای موج سوم به ملتها و فرهنگ های پیرامونی می فروشند و امروز یکی از این خدمات، حمایت نظامی ـ سیاسی مبتنی بر فرماندهی برتر موج سوم است.
تافلر، ساخت فکری نخبگان و طرز نگرش آنها در روابط ملتها را از نظر دور نداشته و معتقد است: از آنجا که فرآیندهای اقتصادی، تحت تأثیر موج سوم متحول می شوند، لذا دولتها ناگزیرند بخشی از حاکمیت خویش را واگذار کرده و پذیرای مداخله های فزاینده ی اقتصادی و فرهنگی، از ناحیه ی یکدیگر شوند. در حالیکه شاعران و روشنفکران مناطق اقتصادی عقب مانده، سرگرم نوشتن سرودهای ملی هستند، امّا شاعران و روشنفکران کشورهای موج سوم درباره ی فضیلت های «جهان بدون مرز» و «شعور جهانی» شعر می سرایند در این مسابقه ی پررقابت جهانی، کشورهایی به پیروزی خواهند رسید که دگرگونی موج سومی خود را با کمترین میزان جابجایی و ناآرامی داخلی به پایان می رسانند.
نظریات امواجی تافلر، خصوصا در کتاب «بسوی تمدن جدید» نوعی «برخورد» نامتوازن را در برتری دادن به فرهنگ امریکایی ـ اروپایی ایجاد کرد و همین رهیافت، مبنایی کاربردی در سیاست سلطه و برتری بر دیگر فرهنگها برای سیاستمداران شده است.
نوت گینگریچ (رییس مجلس نمایندگان امریکا) با نوشتن مقدمه ای بر کتاب تافلرها می نویسد: «آلوین و هایدی [تافلر [کلیدی در اختیار ما گذاشتند، تا بواسطه ی آن، به هم ریختگی فعلی را در چارچوبی مثبت و آینده ای پویا و پرهیجان ببینیم… آنها به درستی درک می کنند که گسترش و توزیع اطلاعات، اکنون به کانون بهره وری و فعالیت، در جهت کسب قدرت تبدیل شده است… در ایالات متحده نیز بسیاری از صاحبان تجارت تحت تأثیر این کتاب قرار گرفته و به منظور آمادگی در برابر قرن بیست و یکم، سازمان های خود را بازسازی کرده اند… تافلر به فورت مونرو دعوت شدند، تا در الگوی موج سومی در سراسر ارتش امریکا با نظریه پردازان سهیم شوند.»۲
خصایص موج سومی در رویارویی تمدنها، نوعی اروپا محوری (Eroucentrism) و اعمال سلطه نسبت به فرهنگهای غیر اروپایی شده است. در تعبیر تافلرها «جهان سوم» مشمول تمدنِ موج دوم و اروپا و امریکا مصادیق موج سوم اند. البته رویارویی تمدن موج دوم در برابر تمدن موج سوم ناکارآمد بوده و شکست خورده است، از این رو جنگ ناتو علیه عراق در سال ۱۹۹۱ یکی از آن مصادیق بود. گینگریچ از مدل تافلر استفاده ی کاربردی کرده و می گوید: «سیستم های موج سومی به طرز کوبنده ای ثابت کردند که سیستم های ضد هوایی پیچیده ی موج دومی، در برابر جنگنده های رادار گریز موج سومی، هیچ خاصیتی ندارد و ارتش های سنگر گرفته ی موج دومی در مواجهه ی با سیستم های اطلاعاتی موج سومی، برای هدف گیری و لجستیک، به سهولت مقهور و منهدم می شوند.»۳ بنابراین از همین منظر است که تفسیر تافلر ستایش می شود و آن را مدلی در برنامه ریزی آینده ی امریکا تعبیر می کنند.
آینده نگری و تمدنی اندیشی تافلرها نوعی تقدیر و آینده ی محتوم را برای جهان سوم که گرفتار خصایص صنعت موج دوم هستند پیش بینی می کند. این نظریه، درون مایه ی روند جهانی شدن است که در آن عینیت فرهنگ های پیرامونی نادیده گرفته شده و چندگانگی فرهنگها به فراموشی سپرده می شوند. «شایگان» که در چالش های تمدنی و خصایص فرهنگی ملت ها، آثار فراوانی تألیف کرده می نویسد: «متأسفانه غرب هنوز، بسیار قوم پرست (Ethno_Centrique) است و به فرهنگ های غیر غربی به دیده ی عجیب و غریب می نگرد. آنها را در مدارس السنه ی شرقی می آموزد. مطالعه ی تمدنهای بزرگ شرقی جزو لاینفک برنامه ی درسی رسمی علوم انسانی نیست. مثلاً آموزش فلسفه، همواره در فلسفه ی غرب خلاصه می شود و با فلسفه ی یونان آغاز شده و با نظام های فلسفی بزرگ قرن نوزدهم و بیستم پایان می یابد. حال آنکه فرهنگ قاره های دیگر، از تفکر هندی و چنین گرفته، تا تفکر اسلامی، در حاشیه تدریس می شوند؛ زیرا آنها بخشی از میراث انسان مدرن نیستند. روزی که تفکر چینی و هندی و اسلامی در برنامه ی تحصیلات رسمی پذیرفته شوند، آن روز می توان از نوعی جهان شمولی سخن گفت.»۴
نظریه ی رویارویی تمدّنها
نظریه ی برخورد تمدنها، (یا رویارویی تمدنها) از نظریات «ساموئل هانتینگتون»۵ است که در تابستان ۱۹۹۲ در فصلنامه ی «فارین افیرز» منتشر شد. انتشار این مقاله؛ یعنی نظریه ی برخورد تمدنها، در آن نشریه واکنش های گسترده ای در محافل علمی، سیاسی و فرهنگی جهان بوجود آورد، که هنوز هم منشاء نگرشها و تحلیل های موافق و مخالفی در روابط بین ملتها، از دو مجرای برخورد، یا تفاهم است.۶
هانتینگتون در نظریه ی برخورد تمدنها کوشیده است تا سطوح چالش فرهنگی، سیاسی و تاریخی ملل مختلف را بر اساس تعریفی که از تمدن ارائه می دهد تحلیل نماید. به نظر وی هر تمدنی سرشتی ماهوی داشته و ناشی از جبری تاریخی است. منظور از تمدن موجودیتی فرهنگی و بلکه بالاترین گروه بندی فرهنگی و گسترده ترین سطح هویت فرهنگی است و همین هویت های متفاوت، تمدنها را از همدیگر متمایز می سازد. و از همین چشم انداز، رویارویی دو تمدن اسلام و غرب ناشی از خصلت های تاریخی آن دو می باشد.
یک نفر اهل زم، ممکن است با سطحی از تعصّب، خود را یک رومی، یک ایتالیایی، یک کاتولیک، یک مسیحی و یا یک اروپایی بداند؛ تمدنی که وی بدان تعلّق دارد، گسترده ترین سطح هویتی است که آن فرد خودش را در مقیاس با آن می شناسد. انسانها می توانند در تعریف هویت خود تجدید نظر کنند و در نتیجه سطح هویتی تمدنها را دچار تغییر و تحول سازند. تمدنها با یکدیگر آمیزش و تماس دارند و از طریق تمدنهای فرعی تر می توانند با هم رابطه ی نزدیک داشته باشند.
هانتینگتون، تمدن غربی را کلیتی می داند که شامل: تمدن اروپایی و امریکای شمالی می شود و تمدن اسلامی، شامل: اعراب، ترکها و مالایایی ها هستند. زمینه های برخورد و رابطه ی تمدنها نشان می دهد که روندهای نوسازی و تحول اجتماعی در سراسر جهان، انسانها را از هویت دیرینه و بومی شان جدا می سازند و سؤال شما کیستید؟ پرسشی حیاتی و بنیادی می گردد.
«آرنولد توین بی» از فیلسوفان تاریخ در کتاب «بررسی تاریخ» حدود بیست و یک تمدن عمده را شناسایی کرده است که فقط شش تای آنها در جها
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 