پاورپوینت کامل «فلسطین»، چالشی بر سر آینده«قسمت اوّل» ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «فلسطین»، چالشی بر سر آینده«قسمت اوّل» ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «فلسطین»، چالشی بر سر آینده«قسمت اوّل» ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «فلسطین»، چالشی بر سر آینده«قسمت اوّل» ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint :

مترجم: محمد تقی کرمی

اشاره:

در کتاب های اندیشمند و فیلسوف پرآوازه ادوارد سعید ـ بویژه در دهه ی اخیر ـ مسأله ی فلسطین جایگاه ویژه ای دارد. او به رغم مهاجرت زود هنگام به امریکا و دوری از سرزمین مادری، ارتباط و پیوند عمیق خود را با فلسطین حفظ کرده است. این مسأله موجب شده است که از وی تصویر یک فلسطینی در تبعید، ارایه شود.

ادوارد سعید، از ابتدا با سازمان آزادیبخش فلسطین، ارتباط نزدیک داشت و با برخی از رویدادهای مهم آن نیز همراه بود؛ برای مثال او کسی بود که سخنرانی سال ۱۹۷۴ یاسر عرفات در سازمان ملل متحد را به انگلیسی ترجمه کرد، همچنین، در سال ۱۹۸۸ اعلامیه ی استقلال و خود مختاری دولت فلسطین را به زبان انگلیسی ترجمه کرد. با این همه، اکنون وی برای اعتراض به روند سازش با اسراییل، از مجلس ملی فلسطین، استعفا کرد، به خصوص پس از امضای پیمان اوسلو ـ میان اعراب و اسراییل ـ موضعگیری وی علیه دولت فلسطین تندتر شد.

این نوشتار گفت وگویی است با «پرفسور ادوارد سعید»، تا در آن مسأله ی آینده ی فلسطین و انتفاضه، سازش با اسراییل، نقش آمریکا در منطقه و نیز وضعیت کشورهای عربی را مورد بررسی قرار دهیم. پرفسور ادوارد سعید، در سال ۱۹۳۵ میلادی در فلسطین به دنیا آمد، اوضاع نابه سامان فلسطین موجب شد که وی در سال ۱۹۴۷ به همراه خانواده اش به مصر مهاجرت کند. سعید، برای ادامه ی تحصیلات و حضور در دانشگاه به امریکا فرستاده شد و در ایالت ماساچوست دیپلم و سپس در دانشگاه پرنیستون در رشته ی زبان انگلیسی و تاریخ تحصیل کرد. سپس، تحصیلاتش را در مقطع دکترا در دانشگاه هاروارد، ادامه داد و پایان نامه ی دکترای خود را درباره ی «جوزف کراد» نگاشت. وی از سال ۶۳ تا کنون در دانشگاه کلمبیا به سمت استاد ادبیات انگلیسی و نیز ادبیات تطبیقی به تدریس مشغول است.

«در سال های تحصیل و تدریس در امریکا، بینش سعید را تضادها و تنش هایی تشکیل می دهد که مشخصه ی آن عبارت است از: یک عرب مسیحی تحصیل کرده در غرب و یک عضو فعال سیاسی که به شیوه های سنتی و حتی محافظه کارانه اعتقاد عمیق دارد. در همین سالها او به سمت سخنگوی جنبش فلسطین در امریکا انتخاب می شود… و می کوشد، چهره واقعی عرب را که در غرب به عنوان تروریست و خردستیز معرفی شده بود، به مردم امریکا و اروپا بشناساند».۱

ادوارد سعید تا کنون، بیش از بیست کتاب و چندین مقاله ی علمی نگاشته است که برخی از آنها به بیش از ۳۰ زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است. به ویژه کتاب مهمّ «شرق شناسی» که نظر اکثر محافل دانشگاهی و روشنفکری جهان را به خود جلب کرده است.

به طور کلی آثار سعید به دو دسته تقسیم می شوند: دسته ی اول نوشته های آکادمیک؛ کتاب های «سرآغازها»، «آهنگ و روش» (که هر دو به بحث نقد ادبی تعلق دارند) و همچنین «شرق شناسی»، «مسأله ی فلسطین» و «اسلام و رسانه ها» در این دسته جای می گیرند.

دسته ی دوّمِ آثار وی به عالم سیاست و نقد مباحث جاری وزنده، اختصاص دارد.

سعید سبک نگارشی ویژه ای را دنبال می کند که می توان تا اندازه ای آن را نامتعارف خواند، زندگینامه ی او که اخیرا از زبان خود او در «دارالادآب» با عنوان «لامکان» منتشر شده است، می تواند دلیلی بر درستی این ادعای ما باشد. سبک غیر متعارف این کتاب موجب شده است که این کتاب ـ به رغم این که جوایز بین المللی زیادی نصیب مؤلف آن کرد ـ جنجال برانگیز باشد. ادوارد سعید، علاوه بر زبان انگلیسی به چندین زبان زنده ی جهان نیز کاملاً مسلط است و مقالات متعددی را در مجلات مختلف امریکایی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی و آلمانی، به چاپ رسانده است. علاوه بر این، وی تا کنون در بیش از دویست دانشگاه معتبر جهانی، سخنرانی کرده است. وی، علاوه بر عضویت در علوم و هنر، عضو انجمن فلسفه ی امریکاست و به تازگی کتابی از او، توسط دانشگاه هاروارد، منتشر شده است، او در این کتاب به بررسی آخرین تحولات فلسطین پس از امضای پیمان اوسلو می پردازد. در سال ۲۰۰۱ نیز دانشگاه کلمبیا یکی از کتابهای او را منتشر خواهد کرد؛ سعید در این کتاب به بحث روابط انسانی در جامعه ی کنونی امریکا می پردازد.

سعید، از سال ۱۹۹۱، به بیماری سرطان خون مبتلا شد. با این همه، وی همچنان سرزنده، پرنشاط و در عرصه های مختلف علمی و سیاسی، حضوری چشمگیر دارد.

«پگاه»

ماهر عبداللّه: جناب آقای پرفسور سعید، از این که دعوت ما را پذیرفته و در این گفتگو حاضر شدید، از شما متشکریم. بدون مقدمه وارد بحث می شویم. نظر شما درباره ی بحران کنونی فلسطین چیست؟ چنانکه می دانید، درباره ی انتفاضه ی مردم فلسطین، کتابها و مقالات بیشماری نوشته شده است. جنابعالی، خیزش مجدّد مردم فلسطین و به آشوب کشیده شدن سرزمین های اشغالی را چگونه ارزیابی و یا تفسیر می کنید؟ به نظر شما، چه عواملی موجب از سرگیری انتفاضه شده است؟

ادوارد سعید: به نظر من، مهم ترین خصوصیت مردم فلسطین این است که از آغاز سال ۴۸ تا کنون، در آوارگی به سر می برند و اشغال سرزمین فلسطین پس از اشغال سرزمین کره توسط ژاپن، طولانی ترین و تلخ ترین اشغال در جهان معاصر محسوب می شود.

ویرانی خانه ها، اشغال زمین ها، آواره کردن مردم و اسکان یهودیان جدید، همواره با این اشغال همراه بوده است. در دوره های اخیر نیز می بینیم که با توجه به انعقاد پیمان «اوسلو» میان اعراب و اسراییل (تحت نظارت امریکا)، همچنان اشغال، ظلم و تجاوز به حقوق فلسطینیان ادامه دارد و ناظران آگاه به خوبی دریافته اند که پیمان اوسلو نیز ادامه ی همان اشغال سرزمین های فلسطینی است.

به نظر من، طراحان سیاسی اسراییل و امریکا، این نکته را در نظر داشتند که اشغال سرزمین های فلسطین باید قالب و چهره ی دیگری بیابد تا اذهان عمومی و جهان فکر کنند، اسراییل از سیاست های تجاوزکارانه و خصمانه ی پیشین خود دست برداشته و اکنون در اندیشه ی صلح و آرامش پایدار است.

اما آنچه پس از پیمان اوسلو ـ طی هفت سال گذشته ـ رخ داد، هیچ تفاوتی با وضعیت غمبار گذشته نداشت؛ بسیاری از ساکنان کرانه ی غربی در وضعیت اسفباری زندگی می کنند، اکثر آنان بیکارند و معیشت آنان به سختی تأمین می شود، مهمتر از همه این که مهاجرت یهودیان به سرزمین های اشغالی و اسکان آنان همواره رو به افزایش بوده است.

پیمان اوسلو، فقط شیوه ی اشغال سرزمین های فلسطینی را روان و آسان نمود. طبیعی است که مردم فلسطین، پس از گذشت هفت سال و تجربه ی روزهای تلخ و عذاب آور ـ که برای نخستین بار در تاریخ، توسط خود نیروهای فلسطینی صورت می گرفت ـ چاره ای جز هجوم به خیابان ها و پناه آوردن به چوب و سنگ نداشته باشند. نخستین عاملی که سبب انفجار مجددّ انتفاضه گردید، ورود ژنرال شارون به همراه بیش از هزار مرد مسلح به حریم مسجد الاقصی بود. شاید زیارت یک یهودی از اماکن مقدسه قابل توجیه باشد، اما شارون به گونه ای وارد ساحت مسجد الاقصی شد. که شورش ساکنان غریب مناطق اشغالی را در پی داشت.

ماهر عبداللّه: آقای سعید، به نظر می رسد که شما می خواهید بگویید: یکی از عواملی که موجب از سرگیری انتفاضه شده است، ورود شارون به مسجد الاقصی است. اما پیش از این به دو نکته ی مهم اشاره کردید: نخست اینکه، تجربه نشان داد که پیمان اوسلو ادامه ی همان سیاست اشغال سرزمینهای فلسطینی است و دیگر اینکه، دولت خودگردان فلسطینی مسبب اصلی تمام این مصایب و مشکلات است. اینها نکات مهمی هستند که پیوسته در نوشته هایتان به آن اشاره کرده اید. منظور شما از این دو نکته چیست؟ آیا اتهاماتی که شما به سران فلسطینی نسبت می دهید، در حقیقت، به مجرمان واقعی آن یعنی اسراییل، مربوط نمی شود؟

ادوارد سعید: من واژه ی اتهام را به کار نمی گیرم، بلکه به جای آن، از واژه ی واقعیت استفاده می کنم. همه ی جهانیان شاهد بودند، که پیمان صلحی میان سازمان آزادیبخش ـ که نماینده ی مردم فلسطین هستند ـ و دولت اسراییل، با نظارت مستقیم امریکا، به امضا رسید. اکثر کسانیکه با تحولات فلسطین آشنا بودند، از بوجود آمدن این وضعیت جدید، راضی و خشنود بودند زیرا به ظاهر، برای نخستین بار، مردم فلسطین فرصت یافتند که به آینده ای بهتر بیندیشند و وضعیت زندگی خود را اندکی بهبود بخشند. مشکلاتی مانند پایان یافتن اشغال، بازگشت آوارگان به سرزمین های اشغالی (که تعداد آنها به بیش از هزاران نفر می رسد و همچنان در اردوگاه های کشورهای مجاور فلسطین به سختی روزگار می گذرانند). و معضلات دیگر چیزهایی بود که فلسطینان می کوشیدند، پس از انعقاد پیمان اوسلو آنها را به فراموشی بسپارند و به آینده ای بهتر امیدوار باشند. اما من پس از مطالعه ی متن پیمان و مطالبی که بیان شد، دریافتم که تمام این سخن پردازی ها، وسیله ای است برای بازنگری در مسأله ی اشغال سرزمین فلسطین، اما مشکلات اساسی مردم فلسطین، مانند اشغال مسجدالاقصی در سال ۱۹۶۷، پناهندگان و آوارگان فلسطینی و سرانجام مسأله ی حاکمیت مردم فلسطین به سرنوشت و سرزمین خود، چیزهایی است که بررسی و تعیین سرنوشت آنها به آینده ای نامعلوم موکول شد.

اکنون، هفت سال پس از انعقاد پیمان «اوسلو» اسراییل همچنان در حال گسترش استقرار نیروهای نظامی در سرزمین های فلسطین و نیز ادامه ی ساخت شهرک های جدید یهودی نشین می باشد (این امر وضعیت جغرافیایی منطقه را به نفع اسراییل تغییر خواهد داد)، در حال حاضر اسراییل برای تحقق اهداف خود پشتیبانی حکومت خودگردان فلسطینی را نیز به همراه داشت.

ماهر عبداللّه: این پشتیبانی دقیقا از سوی حکومت خودگردان فلسطینی صورت می گرفت؟

ادوارد سعید: بله، دقیقا از سوی سازمان آزادیبخش که بعدها حکومت فلسطین را در دست گرفت، انجام می شد.

ماهر عبداللّه: امّا عده ای نیز معتقدند که پیمان «اوسلو» رویای تشکیل دولت مستقل فلسطین را محقق ساخت. اکنون دیگر فلسطین دارای فرودگاه، گذرنامه ی رسمی، پست، تلفن، حکومتی مستقل، شرکت هواپیمایی و سرانجام مجلس مستقل قانونگذاری است….

اِدوارد سعید: اجازه بدهید، همه ی اینها مشتی سخنان فریبده است. به چند نمونه ی عینی اشاره کنم، مثلاً فرودگاه فلسطین، تنها به اشاره ی کوچکی از طرف اسراییل تعطیل می شود؛ این بدان معنا است که یاسر عرفات، بدون اجازه ی دولت اسراییل قادر نیست غزّه یا کناره ی غربی را ترک کند. به شهروند فلسطینی اجازه داده نمی شود که در درون مرزهای اسراییل رفت و آمد کند. همه ی اینها، از ثمرات پیمان اوسلو است و پیش از انعقاد آن هیچ یک از این مشکلات وجود نداشت.

مسأله ی دیگری که به آن اشاره کردید، پارلمان (مجلس) فلسطین است که به ظاهر قانونی است. در سال ۱۹۹۶ میلادی، پس از همه پرسی صورت گرفته شده، مجلس قانونگذار تشکیل شد، اما واقعیت امر این است که این مجلس هیچگونه استقلالی ندارد و از دستورات دولت خودگردان فلسطین، اطاعت می کند و هیچ کاری نیز انجام نمی دهد؛ یعنی اصلاً قانون و برنامه ی مستقلی وجود ندارد. هیچ قانونی هم بدون اجازه ی رهبر (یاسر عرفات) به مرحله ی تصویب و اجرا نمی رسد.

بنابراین، وضعیت داخلی فلسطین، پیوسته رو به وخامت است. بر این مشکلات مسایلی نظیر قانون شکنی دولت اسراییل در سرزمین فلسطین را نیز باید افزود. مردم فلسطین، خیلی زود دریافتند که تشکیل دولت مستقل رویایی بیش نیست؛ زیرا حاکمیت واقعی تنها از آنِ دولت اسراییل است. اگر نقشه ی جدید جغرافیایی سرزمینهای اشغالی را مشاهده کنید، متوجه می شوید که شهرک های در دست احداث اسراییلی، «سرزمین فلسطین» یعنی کرانه ی غربی را به محاصره ی خود درآورده اند. بنابراین، مردم دریافتند که دولت فلسطین، عملاً به ابزاری برای بسط و گسترش قدرت اسراییل تبدیل شده است.

این مسأله در اندیشه ی عموم فلسطینان باور نکردنی است؛ زیرا، هر جنبش رهایی بخشی تنها در اندیشه ی رهایی مردم خود از یوغ استبداد و ظلم می باشد، در حالی که جنبش آزادی بخش فلسطین، واقعا به رهایی و نجات مردم خود از دست غاصبان اسراییل نمی اندیشد و چنانکه بارها گفته ام، اکنون اشغال فلسطین به صورت پیچیده و پنهانی صورت می گیرد و حتی می توان ادعا کرد که در حال حاضر اشغال سرزمین های فلسطین رو به افزایش است. به طور مثال، برنامه ی یهودی کردن قدس و بیروت راندن شهروندان فلسطینی از آن، با سرعت هر چه تمامتر در حال اجرا است. سرزمین قدس، اکنون به منزله ی کاروانسرایی است که هر روز خیل عظیمی از یهودیان مهاجر را پذیرا است. همچنین، ۸۰ درصد از منابع آبِ زمین های زراعی فلسطین مورد استفاده ی صهیونیستها قرار می گیرد و مردم بومی فلسطین، آز آن بی بهره اند. بدیهی است که شهروند عادی فلسطینی، این همه خفت و ذلت را نمی پذیرد، به خیابان می ریزد و انتفاضه را از سر می گیرد.

ماهر عبداللّه: اما حکومت خودگردان فلسطینی مدعی است که: تمام این مسایل، مقطعی است و ما اکنون در مرحله ی گذار به سر می بریم. تحقق رهایی و استقلال، امر ساده ای نیست و به زمانی طولانی نیازمند است. از این رو، نباید این مشکلات را مهم دانست، از دیرباز، شعار دولت فلسطین این بود که حتی با داشتن یک وجب خاک نیز سرانجام دولت مستقل فلسطین، تشکیل خواهیم داد. امروزه عرفات هم در تمام کشورهای جهان به عنوان رییس دولت خودگردان شناخته می شود.

ادوارد سعید: پیش از پیمان اوسلو نیز او را با همین سمت می شناختند. اما نکته ی مهم این است که هفت سال پیش وضعیت فلسطین بهتر از این بود و پس از آن، به ضعف و انحطاط گرایید.

ماهر عبداللّه: به جز آنچه اشاره کردید، چه دلایل دیگری بر انحطاط فلسطین وجود دارد؟

ادوارد سعید: می توان گفت، حاکمیت، امنیت و سرزمین تنها از آن اسراییل است، تا آنجا که تمام گذرگاه هایی که به سرزمین های اشغالی گشوده می شوند، از وسط سرزمین ها یا مرزهای رسمی و شناخته شده ی دولت اسراییل می گذرد. پلیس فلسطین عملاً نمی تواند بدون اجازه ی نظامیان اسراییل، به یک فلسطینی اجازه ی خروج یا ورود بدهد، این بدان معناست که تمام چیزهایی که درباره ی سیادت و خودمختاری حکومت فلسطین گفته می شود، به دست فراموشی سپرده خواهد شد. مهمترین نکته ای که باید در نظر داشت این است که، نزاع میان اسراییل و فلسطینان دو بعد دارد؛ نخست، مسأله ی زمین است که فلسطینان پس از انعقاد پیمان اوسلو در قیاس با پیش از آن، زمینهای بیشتری را از دست دادند و روند اشغال سرزمین های فلسطینی شدت بیشتری گرفته است، به بیان دیگر، فلسطینان زمان اسحاق رابین تا شیمونِ پرِز، نتنیاهو و سرانجام باراک همواره شاهد تکه تکه شدن و از دست رفتن سرزمین های خود بوده اند و وضعیت برای آنان روز به روز بدتر شده است. هر روز تعداد زیادی از خانه ها بر سر مردم ویران می شود و از دل آن شهرک های جدید صهیونیستی متولد می شود. حال باید پرسید که دولت خود مختار فلسطینی در اینجا چه نقشی دارد؟ در پاسخ باید گفت که هیچ.

تنها عده ای خود را مشغول مسایلی که درخور توجه نیست، کرده اند. مثلاً می گویند: فلسطینیان پس از مدت ها به عنوان فلسطینی مسافرت می کنند و دارای گذرنامه ی فلسطینی شده اند در صورتی که چنانکه پیش از این نیز اشاره کردم، اخذ هر گونه گذرنامه تنها مشروط به اجازه ی دولت اسراییل است. شورش در خیابان ها و از سرگیری انتفاضه، معلول امر واحدی نیست و عوامل مختلفی در وقوع آن دخالت داشته اند.

ماهر عبداللّه: چنانکه می دانید، چندی پیش دولت اسراییل استعفای خود را تقدیم مجلس کرد. و انتخابات زودهنگام انجام گرفت. به نظر شما، آیا این تصمیم یا تغییر، در وضعیت جاری فلسطین، حکومت خودگردان و قیام انتفاضه تأثیری خواهد داشت؟

ادوارد سعید: به نظر می ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.