پاورپوینت کامل آسیب شناختی دموکراسی در فلسفه ی افلاطونی ۴۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آسیب شناختی دموکراسی در فلسفه ی افلاطونی ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آسیب شناختی دموکراسی در فلسفه ی افلاطونی ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آسیب شناختی دموکراسی در فلسفه ی افلاطونی ۴۱ اسلاید در PowerPoint :

مسائل مربوط به دموکراسی از دو افق قابل طرح است، افق نخست بر ساحت حقیقت و نظر گشوده می شود و افق دوم به واقعیت و ابعاد عملی آن باز می گردد. در نسبت دموکراسی با حقیقت، حقیقت دموکراسی نمایان می شود، و در نسبت آن با واقعیت، زمینه های پیدایش تحولات، آثار و توابع اجتماعی آن مشخص می گردد.

در بحث نخست، دموکراسی در قیاس حق و باطل سنجیده می شود و در بحث دوّم، دموکراسی در مدار بود و نبود دیده می گردد و تمایز بین این دو افق، مباحث و مسائل مربوط به آن از شگفتی های حیات انسانی است. و این گفتار بیشتر نظر به بحث اول دوخته و عهده دار گفت وگو در باب نسبت دموکراسی با واقعیت نیست.

نظریه پردازانی که در قلمرو سیاست و اندیشه ی سیاسی گام برداشته اند، به تناسب مبانی معرفتی، انسان شناختی و هستی شناختی خود در باب نسبت حقیقت و دموکراسی به طور مستقیم، یا غیر مستقیم تحقیق کرده اند.

«افلاطون» از نخستین اندیشمندانی است که در این میدان وارد شده، او دموکراسی را دور از حقیقت می داند. افلاطون مدینه ی فاضله را که بر مدار حکمت و عدالت سازمان می یابد، صدفی می داند که «حقیقت» در گوهر آن نشسته است. او بابهای پنجم و هفتم کتاب «جمهوری» را به تشریح حکومتی اختصاص می دهد که به وساطت فیلسوفان در زمین ایجاد می شود. او این حکومت را آریستوکراسی۱؛ یعنی حکومت بهترین ها می خواند. سیاست مدینه ی فاضله سیاستی حقیقی است و حتی اگر در زمین واقعیت نداشته باشد، نمونه ی این شهر در آسمان است، تا هر کسی خواست بتواند آن را مشاهده کند و در استقرار حکومت نفس خود از آن سرمشق گیرد.

افلاطون از چهار نوع حکومت دیگر نیز یاد می کند، این چهار نوع حکومت گرچه واقعیت دارند، اما فاقد حقیقت هستند و هر یک از آنها در مراتب مختلف انحطاط و دوری از سیاست و حکومت حقیقی شکل می گیرند. حکومت های چهارگانه ی مزبور به ترتیب عبارتند از الف: تیموکراسی؛ ب: الیگارشی؛۲ ج: دموکراسی؛ د: استبداد.

در تیموکراسی، به جای عقل و حکمت، وهم و جاه طلبی حکم می راند، این نوع از حکومت، بدون شباهت به حکومت انسان های شریف نیست، و در حقیقت اولین مرتبه ی عدول از آریستوکراسی است. در این حکومت زمینه ی مال دوستی و ثروت اندوزی پدید می آید و با تسلط حرص و ولع نوع دیگر سیاست؛ یعنی الیگارشی شکل می گیرد. در الیگارشی اقتدار بر پایه ی صلاحیت مادی سازمان می یابد. در این حکومت عقل که مدار آریستوکراسی است و جاه طلبی که مبنای تیموکراسی است، تحت تسلط آزمندی و مال دوستی قرار می گیرد، اختلاف فقیران و ثروتمندان زیاد می شود و زمینه ی شورش و جنگ داخلی ایجاد می شود.

با غلبه ی مخالفان الیگارشی، دموکراسی پدید می آید. الگوی عمل در این حکومت، اهواء و خواسته های همگان است، در این نوع حکومت نه یک الگوی کاذب و دروغین از آریستوکراسی و نه آز و حرص اقلیت ثروتمندان بنای عمل می باشد، بلکه حقوق مدنی در آن به تساوی بین افراد تقسیم می شود. شعار، این بار «آزادی عمل و آزادی بیان» است و حکومت بیش از اندازه مسامحه کار و فراموش کار است. همه ی اصول اخلاقی و یا حتی رسوم اجتماعی مورد فراموشی قرار می گیرد.

«دموس»؛ یعنی توده ی مردم بیشترین تأثیر را در تدوین و سیاست جامعه دارا هستند.

افلاطون درباره ی خصوصیات جامعه ی دموکرات می نویسد:

«گفتم: قبل از هر چیز مشاهده می کنیم که در این شهر همه آزادند همه جا پر از آزادی است، هر کس آنچه بخواهد می گوید و هر کاری که موافق میلش باشد می کند، آیا چنین نیست؟

گفت: این طور می گویند!

گفتم: البته در جایی که مردم دارای چنین اجازه ای باشند هر کس برای زندگی خود روشی را انتخاب خواهد کرد که در افق دلخواهش باشد.

گفت: البته!

گفتم: پس در چنین حکومتی همه قسم مردمان یافت می شوند و حال آن که در حکومت های دیگر یک چنین تنوعی وجود نخواهد داشت.

گفت: بی شک همینطور است!

گفتم: به ظاهر این حکومت از همه ی انواع دیگر حکومت ها زیباتر است و مانند جامه های رنگارنگ که از هر لونی نصیبی داشته باشند، این نوع حکومت نیز رنگ همه ی اخلاق ها را دارا است. چنان که گویی نمونه ی زیبایی است. و همانطور که کودکان و زنان فریفته ی هر چیز رنگارنگ می شوند، ممکن است بسیاری از مردمان نیز این نوع حکومت را از انواع دیگر زیباتر بدانند.

گفت: تصدیق این نظر دشوار نیست.

گفتم: حال اگر انسان طالب خوشی آنی باشد، آیا برای او بهشت برین همینجا نیست؟

گفت: از نظر آنی چرا.

گفتم: ملاحظه می کنی در این نوع حکومت اغماض و سهل انگاری به منتها درجه ی معمول است و اصولی که ما در ضمن تأسیس شهر خود، کمال اهمیت را برای آن قائل شدیم، قدر و منزلتی ندارد، ما چنین گفتیم که بجز در مواردی که انسان طبیعتا دارای استعداد خارق العاده باشد کسب اخلاق حسنه مستلزم آن است که شخص از کودکی در میان آثار زیبا پرورش یافته و علومی شریف فرا گرفته باشد، اما شهر دموکراسی این اصول را با کمال بی اعتنایی زیر پا می گذارد، و ابدا متوجه نیست که مرد سیاسی بوسیله ی چه تحصیلاتی باید خود را آماده ی اداره ی امور کند، در چنین شهری اگر شخص بخواهد مورد تجلیل قرار گیرد، کافی است که خود را دوست مردم بخواند.

گفت: آری این چه شهر زیبایی است.

گفتم: پس صفات دموکراسی همین ها و نظائر آن است و چنان که می بینی این نوع حکومت، حکومتی است دلپذیر؛ حکومت هرج و مرج و تلوّن است.»

افلاطون در قسمتی دیگر به خصوصیات اخلاقی و تربیت نسلی می پردازد که سیاست دموکراتیک را به وجود می آورند و خصوصیات آنان را با خصوصیات تربیتی و اخلاقی نسل هایی مقایسه می کند که با حکومت های آریستوکرات، تیموکرات و یا الیگارشی سازگاری دارند. در هر یک از این حکومت ها، مدل های اخلاقی و تربیتی ویژه ای حضور داشته و تربیت خاصی رواج دارد، و امّا در جامعه ی دموکرات همه ی آن نمونه ها؛ اعم از آن که مطابق حقیقت بوده، یا بدلی وهمی و یا انضباطی الیگارشی باشد، در هر فردی ریزد، در نتیجه آرزوهای زودگذر و در عین حال متنوع و متغیر به عرصه ی ذهن و جان نسل جوان مسلط می شوند، شهر آسمانی که دارای نفس الامر و میزانی حقیقی و عقلانی است فراموش می شود، عقاید و علوم یقینی فردی ریشه دار، رسمها و عادتهای تیموکراسی و الیگارشی نیز نابود می شود و بی بندوباری اخلاقی خود در حکم اصول مسلم و غیر قابل تردید جامعه ی دموکرات می شود.

او در توصیف فرد دموکرات می نویسد:

«گفتم: گمان می کنم سرا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.