پاورپوینت کامل رویارویی علم و دین در غرب و ایران ۲۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رویارویی علم و دین در غرب و ایران ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رویارویی علم و دین در غرب و ایران ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل رویارویی علم و دین در غرب و ایران ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

گزارش از: علیرضا فرجی

اشاره:

دکتر «حمیدرضا آیت اللهی» استاد «دانشگاه علامه ی طباطبایی» دو جلسه خود در موسسه ی دانش و پژوهش ایران به موضوعاتی پیرامون «رویارویی علم و دین»، «خاستگاه و نگرش های آن ها در غرب» و «عوامل موثر در بررسی رابطه ی علم و دین در تاریخ ۵۰ سال گذشته ی ایران» پرداختند که در سطور ذیل گزارشی از این سخنرانی را ملاحظه می کنید. پگاه

«ایان باربو» یکی از صاحب نظران رشته ی الهیات و فلسفه ی دین است. او ارتباط بین علم و دین را در چهار حوزه ی تعارض، استقلال، گفت وگو و همپوشانی مطرح کرده است.

«تد پیترز» در سال ۱۹۹۷ مدلی در خصوص علم و دین مطرح می کند که شامل نظریات ایان باربو نیز می شود، مدل تد پیترز؛ شامل علم گرایی، امپریالیسم علمی، اقتدارگرایی دینی، نظریه ی دوزبانی، توافق فرضیه ای، همپوشانی اخلاقی و عصرِ جدید معنویت است. اکنون به تشریح جایگاه علمی هر کدام از این مدل ها می پردازیم که در پی می آید:

۱ و ۲. علم گرایی و امپریالیسم علمی:

آنچه که از آن به عنوان علم جدید نام می برند از قرن هفدهم مطرح و با روش نیوتن آغاز شد که در خصوص تبیین ظاهری پدیده ها و نه علت آنها بررسی می کرد و به همین دلیل بود که توفیقات خود را در تبیین بسیاری از مسایل طبیعی نشان داد.

در اواسط قرن نوزدهم فرضیه ی تکامل و این که انسان می تواند از نسل میمون باشد به عنوان نظریه ی بلا منازع مطرح بود که توانست توفیقات زیادی را در آن زمان به دست آورد.

فرضیه ی تکامل یکی از موارد نزاع میان علم و مسیحیت بود که از اواخر قرن نوزدهم با طرح مسایل جامعه شناختی و روانشناسی «علم» در صدد بیان روش های تحلیلی برای مهندسی روابط اجتماعی با هدف هدایت جامعه بود. از این رو بکارگیری تحلیل های علمی در روانشناسی نیز از زمان «فروید» آغاز شد و مسایل علمی و روانشناسی به یکدیگر نزدیک شدند.

از اواسط قرن بیستم، مساله ی ژنها و تحقیقات ژنتیکی بر روی آنها، به عنوان فرایند علم نوین مطرح می شود، بگونه ای که این توان را در اختیار یک زوج قرار می دهد تا آنان بتوانند خصوصیات فرزند آینده ی خود را تعریف کنند.

هم چنین با طرح مساله ی فیزیک کوانتومی و بحث نسبیت، بسیاری از قطعیت های مکانیستی فیزیک نیوتنی از آن گرفته می شود و مسایلی مانند کوانتومی دیدن عالم و مساله ی احتمالات مطرح می شود؛ زیرا توفیقات فیزیک نیوتنی فقط تا اواخر قرن نوزدهم ادامه داشت، و در قرن بیستم این سؤال مطرح شد که روش علمی منظم چیست؟ و آیا روش استقرایی می تواند در همه جا قابل تعمیم باشد و مفهوم فیزیکی نیرو ـ که باعث حرکت می شود ـ چیست که تا کنون دیده نشده است؟

اولین رویارویی و تعارض بین علم و دین در قرن نوزدهم بروز کرد که علم مداران معتقد بودند که جایی برای طرح مسایل دینی در عالم وجود ندارد.

زمانی که «لاپلاس» کتاب خود را به «ناپلئون» اهدا کرد، درباره ی این که چرا در کتابش نامی از خدا نبرده است گفت: «دیگر نیازی ندیدم، و توانستم همه چیز را تحلیل کنم.» و برتراندراسل نیز در جایی گفته بود: «هر چه را که علم نتواند به ما بگوید، انسان نیز نمی تواند بداند.»

در قرن بیستم ماتریالیسم علمی جای خود را به پوزیتیویسم منطقی داد که در آن گفته می شد، مفاهیم دینی نه درست هستند، نه غلط، بلکه بی معنی هستند.

در امپریالیسم علمی «علم» مسایل دینی را در حوزه های خ