پاورپوینت کامل نقد روایت ایدئولوژیک از جهانی شدن(۲) ۴۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقد روایت ایدئولوژیک از جهانی شدن(۲) ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد روایت ایدئولوژیک از جهانی شدن(۲) ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد روایت ایدئولوژیک از جهانی شدن(۲) ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

آیا اسلام یک پارادایم اقتصادی مخصوص برای جهانی شدن دارد یا خیر؟

همه ی مکاتب فکری به جهانی شدن می اندیشند؛ یعنی هیچ مکتبی را نمی توانید نام ببرید که آرمانش جهانی شدن نباشد. اسلام نیز به جهانی شدن می اندیشد و آرمان ما این است که زمانی حکومت جهانی واحدی در پرتو حکومت امام عصر(عج) تشکیل شود. ولی پارادایم حاکم بر جهانی شدن کاملاً متفاوت است، یکی از عنصرهای اصلی نئولیبرالیسم حاکمیت سرمایه و زیاد کردن سرمایه برای مصرف و رفاه بیشتر است که قطعا این با دید اسلام سازگار نیست.

مؤلفه ی اصلی حاکم بر اسلام این است که حاکمیت انسان تحقق یابد، این نظریه با نظریه ی جهانی شدن متفاوت است. قرآن مجید رباخوار را فردی نامتعادل می خواند؛ یعنی حاکمیت سرمایه ـ که یکی از ابعاد آن به معنای رنجواری است ـ انسان را دچار عدم تعادل می کند.

در نظام احسن خلقت، بخشی از کمال ها با اختیار تحقق می یابد؛ یعنی بدون اختیار تحقق پیدا نمی کند. بنابراین بشریت باید به بلوغی برسد که بعضی از مسایل را با اختیار قبول کند. یکی از مسایلی که انسان باید آن را با اختیار قبول کند، گذار از این فلسفه ی اصلی کلاسیک است، زیرا «آدام اسمیت» وقتی مساله ی «دست نامرئی» را مطرح کرد، آن را بر پایه ی نفع شخصی تفسیر کرد، ولی اسلام می گوید شما باید از عقبه گذر کنید. به این معنا که شما به فکر دیگران باشید پس انسان باید به این بلوغ برسد که به فکر دیگران باشد. در آن هنگام، زمینه ی جدیدی به وجود می آید که معادلاتش با این معادلات، بسیار فرق می کند و صحبت در این رابطه در این مجال نمی گنجد.

آیا اندیشه هایی که در درون کشور داشتیم می تواند تجربه ی موفقی در برخورد با جهانی شدن اقتصاد باشد؟

وقتی ما نمی توانیم اقتصاد اسلامی را ایجاد کنیم، مجبوریم که به قول اقتصاددانان با توجه به شرایط موجود منافع خود را به صورت حداکثر به دست آوریم؛ به عبارت دیگر ما باید بپذیریم آنچه بر جهان حاکم است، حاکمیت سرمایه است و باید بپذیریم که هم اینک عرصه ی خاصی بر جهان حاکم است که اگر ما نتوانیم خودمان را با تحولات آن سازگار کنیم، بازنده هستیم. با توجه به این شرط، باید ما منافع خود را حداکثر کنیم؛ یعنی باید تلاش کنیم نظام تامین اجتماعی مابه یک نظام کارآمد تبدیل شود و اجازه ندهد که شکاف درآمدی موجب شکاف طبقاتی نیز بشود و عده ای از جامعه و محیط آرام زندگی دور گردند. علاوه بر این، مشکلات شدیدی که در عرصه ی جهانی شدن به ظهور می رسد، مشکلاتی است که محیط زیست آنها را تحمل می کند. می دانید که در جهانی شدن آنچه مورد توجه قرار نمی گیرد محیط زیست است، زیرا حاکمیت سرمایه توجه جدی به محیط زیست را ایجاب نمی کند و متاسفانه وقتی می گوییم محیط زیست، یعنی محیط زیست کشورهای جهان سوم. یکی از اساتید جمله ای را از آقای «سامر» که زمانی «رییس فدرال رزرو» بود، نقل می کرد که ما باید ببینیم در کجا برای محیط زیست هزینه های کمتری وجود دارد. چون مردم کشورهای فقیر دارای عمر کوتاه تر و امید به زندگی کمتری هستند و درآمد سرانه ی این کشورها پایین است، بنابراین اگر قرار است محیط زیستِ مکانی تخریب شود، بهتر است این مکان جایی باشد که هزینه اش از جاهای دیگر کمتر است. یعنی نمی توان محیط زیست اروپا را ـ که دارای امید به زندگی و درآمد سرانه ی بالا است ـ تخریب کرد، زیرا بسیار هزینه بر است. بنابراین باید برای تولیدات زیادی که بر پایه ی ژنتیک و بتوتکنیک انجام می گیرد و تخریب کننده ی محیط زیست است، به سراغ کشورهای جهان سوم رفت.

در جهانی شدن چند پیشفرض اسلامی را مطرح نمودید از جمله آن که باید شرایط امروزی را پذیرفت، اما به نظر شما آیا پذیرش این گونه شرایط دارای مبانی فقهی هست یا خیر؟

من از دو دیدگاه به این مساله می پردازم؛ یک مساله این است که اگر جهانی شدن اتفاق بیفتد، یعنی کشورها یا شرکت های چند ملیتی بتوانند عوامل و نیروی کارشان را از جاهای متعدد تهیه کنند (هر جا که ارزان تر است) مثلاً عوامل نیروی کار ماهر را از بعضی کشورهایی که این نیروها را دارند و سرمایه را از بعضی جاهای دیگر و نیروی کار غیر ماهر را از کشورهای جهان سوم تهیه کنند، زیرا جهانی شدن به معنای پایین آوردن هزینه های تولید با توجه به امکانات حمل و نقل و ارتباطات می باشد. ما نمی توانیم بگوییم کشورهای اسلامی از زمین، فضا، دریا و… به نوعی خود را منزوی کنند تا این انتقال سرمایه صورت نگیرد یا تحرک عوامل تولید انجام نشود. به نظر من این امکان پذیر نیست؛ یعنی شما در هر حال با توجه به قیدهای خاصی که دارید باید تحقق هدف خود را بهینه کنید. بنابراین الان ما با این شرایط مواجه هستیم و باید دو راه در نظر بگیریم؛ یک راه بلندمدت، یعنی این که ما سعی کنیم وضعیت خود را بهبود ببخشیم که بحث بسیار بلندمدت است و باید با شتاب انجام شود. راه دیگر راه کوتاه مدت است که در کوتاه مدت شما نمی توانید این وضعیت را تغییر دهید. بنابراین باید با پذیرش این قیود، خود را با مجموعه وفق دهید. این مساله تقریبا شرایط اضطرار است. در شرایط اضطرار نیز ما ناچاریم در مقابل این وضعیت بهترین راه را انتخاب کنیم تا کمترین ضربه را بپذیریم و بتوانیم خودمان را حفظ کنیم. در عین حال، به ناچار باید با بعضی امور هماهنگ شویم.

با توجه به دیدگاه سیستمی در مبحث جهانی شدن، آیا می توان این بحث را تنها از نگاه اقتصادی دنبال کرد، آیا به نظر نمی رسد جهانی شدن در بعد اقتصاد بر مسایل سیاسی، دینی، فرهنگی و اجتماعی تاثیر خواهد گذاشت؟ با توجه به این مقدمه آیا می توان دیدگاه اسلام در خصوص جهانی شدن اقتصاد را تنها از زاویه ی تنگ اقتصادی دید؟

من یقین دارم که همه ی اجزای اسلام به یکدیگر مرتبط است و سیستم اقتصادی اسلام با سیستم های دیگر آن وابستگی کامل دارد و از همه مهم تر با جهان بینی اسلامی و فلسفه ی اسلامی ارتباط نزدیک دارد، زیرا جهان بینی آبشخور همه ی سیستم های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است، بنابراین تا زمانی که نتوانیم این جهان بینی را حاکم کنیم، نه به معنای این که فقط افراد بپذیرند، بلکه این جهان بینی در الگوی ترجیحات آن ها واقعا دخالت کند و تابع مطلوبیت آن ها را متاثر نماید، نمی توانیم سیستم اقتصاد اسلامی، فرهنگی، سیاسی یا اجتماعی را شکل دهیم.

«آدام اسمیت» به این مساله اشاره می کند که لیبرالیسم یک پکیج (Pacage) واحد است و شما نمی توانید این لیبرالیسم را تکه تکه کنید و بگویید اقتصادش باشد ولی فلسفه اش نباشد. بنابراین اکنون که بحث جهانی شدن مطرح است، جهانی شدن با یک سیستم فکری خاص و یک جهان بینی خاص معنا پیدا می کند. بنابراین اجزای آن به هم وابسته است، اخلاق در عرصه ی جهانی شدن با سیاست و مسایل اجتماعی دیگر مرتبط می باشد. پس ما باید تلاش کنیم در بلندمدت با استفاده از فعالیت های ارشادی و فکری، نظامی جامع و گسترده را برپایه ی مبانی اسلام طرح ریزی کنیم؛ به عبارتی ما نمی توانیم بدون داشتن اخلاق و اندیشه ی اسلامی این ادعا را مطرح کنیم که بخش خصوصی در اقتصاد ما یک بخش اسلامی است و به صورت آرمانی عمل می کند.

با توجه به تجربه ی حاکمیت دینی در دو دهه ی گذشته، بهترین استراتژی ای که حکومت می تواند در مقابل جهانی شدن اقتصاد پیش بگیرد چیست؟

همان طور که در جواب سؤال قبل گفتم، تا زمانی که مردم عمیقا باور داشتند که اسلام و ارزش های اسلامی می توانند نجات بخش و نقش آفرین باشند. ایثار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.