پاورپوینت کامل اهداف پیدا و پنهان امریکا در افغانستان ۷۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اهداف پیدا و پنهان امریکا در افغانستان ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اهداف پیدا و پنهان امریکا در افغانستان ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل اهداف پیدا و پنهان امریکا در افغانستان ۷۸ اسلاید در PowerPoint :

در پی تصمیم امریکا برای نابودی سازمان های تروریستی در سطح جهان ـ بخصوص در افغانستان ـ و بازگرداندن هیبت سابق خود که به سبب عملیات انتحاری هوایی ۱۱ سپتامبر در شهرهای واشنگتن و نیویورک در هم شکسته شده بود، دو هدف پیدا و آشکار برای حمله به افغانستان، یا دیگر کشورهای خاورمیانه می توان تصور کرد.

البته شکی نیست که امریکا در پی این تصمیم خود اهداف دیگری را نیز دنبال می کند، چرا که علی رغم اعتراض های داخلی و خارجی، اما این کشور به حمله ی نظامی خود اصرار می ورزد. به ویژه آن که از تجربیات تلخ گذشته، که کشورهای بزرگی چون شوروی سابق و انگلستان دچار آن شده و در باتلاق

افغانها گیر افتادند و نتایج وخیمی برای آنها داشت، ترس و واهمه ای به خود راه نداد.

امپراطوری بریتانیا در سال ۱۸۴۰ هنگامی که خواست افغانستان را به اشغال خود در آورد با شکست سختی مواجه شد و پس از تحمل خسارت های فراوان در سال ۱۸۴۱ ـ یک سال پس از اقدام خود ـ کابل را ترک کند. این شکست یک بار دیگر در سال ۱۸۸۰ تکرار شد که طی آن بریتانیا مجبور شد تا به استقلال افغانستان در سال ۱۹۲۱ تن در دهد.

هم چنین در سال ۱۹۷۹ زمانی که اتحاد شوروی سابق به افغانستان یورش برد و تخم نظام کمونیستی را در آن کشور کاشت، در یک جنگ فرسایشی ده ساله فرو رفت ـ که حاصل آن ۱۵ هزار کشته و خسارت های فراوان سیاسی، اقتصادی و تأثیرات منفی در سطح اجتماعی و معنوی در داخل اتحاد شوروی سابق بود ـ که در نهایت نیز به فروپاشی این کشور انجامید و با سقوط نظام کمونیستی، به امپراطوری شوروی ـ که در آن زمان دومین ابرقدرت جهان با قدمتی بیش از ۷۰ سال بود ـ خاتمه داده شد.

اهداف پیدای حمله ی امریکا به افغانستان

اهداف آشکار حمله ی امریکا به افغانستان حول محور دستگیری اُسامه بن لادن و سرنگونی پایگاه های آن و در نهایت نابودی آنچه که تروریسم نام گرفته صورت می گیرد.

لیکن دولت مردان امریکا با وجود تجربه های تاریخی روشن که مؤید خطرساز بودنِ نتایج جنگ در افغانستان می باشد، تصمیم به جنگ با افغانستان گرفته و در حجم وسیعی به این منطقه لشگرکشی کردند. به طوری که این حجم از نیرو و تجهیزات، هیچ تناسبی با حمله به طالبان و پایگاه های شبکه ی القاعده (بن لادن) نداشته و مقایسه ای گذرا بین این حجم از نیرو و تجهیزات و بین نیرو و تجهیزاتی که طالبان و شبکه ی القاعده ی در اختیار دارد، ناظران را به شگفتی واداشته و این انگاره را قوّت می بخشد که ناظران به کاوش و بررسی اهداف پنهان این قضیه بپردازند.

۱. حجم و توان نیروهای امریکایی شرکت کننده در عملیات نظامی

نیروهایی هوایی و ابزار به کار گرفته شده در این عملیات بیش از صدها جنگنده و دهها مجموعه ی اسکادران هوایی می باشد که دهها ناو جنگی مسلح به موشک های کروز، توماهوک و لشگرهایی از نیروهای ویژه ی پیاده نظام، با تعداد متجاوز از ۲۵۰ هزار سرباز آن را حمایت و پشتیبانی می کنند. البته به این میزان باید نیروهای کشورهای ناتو ـ به ویژه نیروهای بریتانیا ـ را افزود و این که احتمال استفاده از سلاح های هسته ای را نیز نباید از ذهن دور داشت!

۲. حجم و توان نظامی طالبان

در حال حاضر حجم نیروهای نظامی طالبان از ۵۰ هزار نفر تجاوز نمی کند که با بسیج عمومی، نهایتا به ۲۰۰ هزار نفر می رسد. تعداد تانکها و زره پوش های قدیمی ساخت روسیه ی آنها نیز از ۲۰۰ تانک و زره پوش، یک هزار و پانصد قطعه خمپاره انداز و اسلحه های پرتاب موشک، ۱۰ فروند هواپیما و یکصد قطعه موشک ضد هوایی تجاوز نکرده و از لحاظ موشک های ضد تانک هم شدیدا ضعیف هستند.

۳. حجم نیرو و توان نظامی القاعده

اما سازمان القاعده که در رأس آن بن لادن قرار داشته و هدف اصلی امریکا از حمله به افغانستان به شمار می آید، نیرویی بیش از ۵ هزار تا ۸ هزار فرد مسلح به اسلحه های سبک ندارد که آنها در سطح افغانستان و خارج از آن پراکنده هستند و به احتمال زیاد حجم بیشتری از آنها به همراه تعدادی از کادر فرماندهی آن افغانستان را به قصدکشورهای مجاور ترک کرده اند و حتی آنهایی که در خاک افغانستان باقی مانده اند، جزو نیروهای طالبان به شمار می آیند و امکان تفکیک آن ها از طالبان دشوار است؛ زیرا آن ها در داخل مردم پراکنده هستند و با لباس مردمی و محلّی تردد می کنند و در زندگی شهری آنها غوطه ور هستند و مثل سایر افغانها که مسلح می باشند، آنها نیز سلاح بر دوش دارند. اما پایگاه های نظامی آنها ـ که تعدادشان حدود ۲۱ پایگاه می باشد ـ در حال حاضر خالی از نیرو است؛ زیرا نیروها به موقعیت های تبادل آتش که در کوه ها پناه گرفته اند، منتقل شده و این سنگرها به صورت پناه گاه های غیر قابل دسترسی در آمده است.

بنابراین سؤال این است که آیا این تعداد و حجم از نیروهای طالبان و سازمان القاعده، به این میزان از لشگر و ادوات نظامی امریکا و انگلیس نیاز داشت؟!

مثلاً ارزش یک موشک توماهوک حدود ۲ میلیون دلار، و قیمت تمام شده ی هر هواپیمای جنگنده بدون احتساب ذخیره و سوخت آن حدود ۱۰ هزار دلار می باشد که با فرض پرتاب ۱۰۰ موشک به وسیله ی حداقل ۵۰۰ هواپیمایی جنگنده، اصلاً منطقی نیست که امریکا بخواهد این حجم از موشک ها را که قیمت آن به ۲۰۰ میلیون دلار بالغ می شود پرتاب کند، یا این حجم از جنگنده ها را که به کارگیری آنها در طول یک روز ـ با فرض استفاده از ۶ فروند هواپیما در یک روز ـ حدود ۳۰ میلیون دلار هزینه در بر دارد، علیه پایگاه های خالی از نیرو به کار گیرد. در حالی که هنوز سایر هزینه های لجستیکی این حمله گسترده را که به میلیاردها دلار سر می زند، محاسبه نمی کنیم.

یک ارزیابی ساده می تواند به همه ی این سؤال ها پاسخ بگوید که حتما در پس این لشگرکشی ها اهداف پنهان و نهفته ای وجود دارد که این حجم عظیم از نیرو و تجهیزات را مورد نیاز ساخته است بنابراین اهداف امریکا باید فراتر از دستگیری بن لادن و سرکوب پایگاه های القاعده و مبارزه با تروریسم باشد.

اهداف پنهان حمله ی امریکا به افغانستان

۱. پایان دادن به حکومت طالبان و برپایی یک دولت دست نشانده

دولت و نظام جدید سیاسی که واشنگتن در افغانستان مدّنظر دارد، باید بتواند حضور نظامی امریکا را به جهت مرزهای جنوبی روسیه با کشورهای آسیای میانه و مرزهای غربی چین و مرزهای شرقی ایران تأمین کرده و همزمان بتواند با وارد کردن فشار بر پاکستان مواضع آن را با هند در قبال مسأله ی کشمیر، یا در قبال مساله ی تعطیلی، یا کاهش برنامه های هسته ای پاکستان تعدیل کند. به طوری که پاکستان توسط حضور نظامی امریکا در شمال افغانستان، و هند به عنوان دشمن دیرینه ی پاکستان از ناحیه ی شرق، و در نهایت توسط حضور نیروی دریایی امریکا در خلیج فارس از ناحیه ی جنوب در محاصره باشد.

۲. نقشه های امریکا در دریای خزر

امریکا می خواهد به نقشه های خود برای حکمرانی در منطقه ی دریای خزر به منظور تأمین نیازهای نفتی فراوان خود دست یابد.

۳. دستیابی به کشتزارهای افیونی در افغانستان

امریکا در نظر دارد مزارع و کشتزارهای مواد مخدر در داخل خاک افغانستان را در اختیار داشته و تجارت آن را که سه چهارم تجارت مواد مخدر دنیا را تشکیل می دهد، در دست بگیرد.

۴. به کارگیری نیروها و توان نظامی برای حمله به کشورهای دیگر

ایالات متحده ی امریکا بر آن است که کشورهایی؛ چون عراق، سودان، یمن، لیبی، لبنان، سوریه و احتمالا ایران را تحت فشار و تعرض خود قرار دهد. کشورهایی که به پندار امریکا عوامل تروریستی در آنها وجود دارند. یا کشورهایی که به نوعی مواضع ضد اسرائیلی در منطقه دارند و مواضع آنها در قضیه ی فلسطین علیه اسرائیل تاثیرگذار است.

ویژگی های جنگ اخیر

روشن است که دولت مردان امریکا برای تحقق اهداف آشکار که بازگشتن هیبت و هیمنه ی این کشور و ترمیم روحیه ی مردم امریکا بارزترین آن می باشد، جنگ را به شیوه ی خاصی به پیش ببرند که با طبیعت دشمن فرضی خودشان که مورد هدف قرار داده اند، تناسب داشته باشد. لذا پیش بینی می شود این جنگ در مراحلی به اشکال ذیل ادامه داشته باشد:

۱. شناسایی عناصر اطلاعاتی ارتش امریکا و عملیات کشف و شناسایی وسیع در سطح زمین، هوا و فضا برای محدود ساختن اوضاع، و به بن بست کشاندن فرماندهی و عناصر نیروهای نظامی القاعده و طالبان.

۲. بمباران موشکی و هوایی علیه مواضع افغانی القاعده و طالبان، همانند پایگاه های آموزشی که مهم ترین آنها در مناطق خوست، قندهار و جلال آباد قرار دارد. همین طور بمباران کابل پایتخت افغانستان با استفاده از جنگنده های هوایی و سکوهای پرتاب موشک کروز مستقر در خلیج فارس و از طریق فضای کشورهای مجاور؛ مثل پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و آذربایجان که با استقرار نیروهای امریکایی در خاک خود موافقت کرده اند.

مسایل گفته شده بخشی از برنامه ی امریکاست که واشنگتن سعی دارد به وسیله ی شبکه های تلویزیونی خود؛ همانند (C.N.N) و دیگر شبکه های تلویزیونی جهانی آن را به نمایش بگذارد تا به این وسیله روحیه ی مردم امریکا را ترمیم کرده و هیبت و هیمنه ی گذشته ی خود را در سطح جهان بازیابد.

۳. عملیات مستأصل کننده ای که نیروهای ویژه ی امریکایی؛ مثل مجموعه ی دلتا، مجموعه ی سیل دریایی، مجموعه ی گنبد سبز و گروه ۷۵ کماندویی با مشارکت یگان های هوایی بریتانیا(اس.ای.اس) با هدف به اسارت در آوردن و دستگیری عناصر افغانی درگیر در جنگ به انجام رسانده و طی آن مواضع آنها را مورد شناسایی قرار می دهند. عملیات شناسایی هوایی به وسیله ی هلی کوپترهای مجهز و با پشتیبانی هلی کوپترهای جنگی (آپاچی) و با پوشش مستمر هواپیماهای جنگنده انجام می گیرد و از آغاز تا پایان عملیات و زمان بازگشت به پایگاه هایشان ادامه دارد، تا خسارت زیادی از ناحیه ی کمین های افغانی که احتمال دارد در مناطق کوهستانی و در مسیر حرکت آنها وجود داشته باشد، متوجه آنها نشود.

پر واضح است که امریکا حتما سعی خواهد کرد که بیشترین استفاده را از نیروهای ائتلاف شمالی افغانستان در زمینه های اطلاعاتی، یا عملیات جنگی علیه طالبان و القاعده ببرد و این به خاطر آن است که نیروهای زمینی امریکا حتی المقدور برای مدت زمان زیادی در عملیات زمینی که می تواندتلفات انسانی زیادی در بر داشته باشد، گرفتار نشوند. لذا از آنجا که وارد شدن در عملیات زمینی مخاطرات فراوانی به همراه دارد، اصل بر آن است که نیروهای امریکایی وارد این عرصه ی خطرناک نشوند.

۴. نیروهای امریکایی به بمباران و اشغال شهرهای مهم و استراتژیک افغانستان؛ مانند کابل، هرات، قندهار، جلال آباد، مزار شریف ادامه خواهند داد و مدل حکومتی و دولت مورد علاقه و پسند ایالات متحده را توسط دست نشانده های خود بر مردم افغانستان تحمیل خواهند کرد. ممکن است دولت جدید از عناصر پادشاهی قدیمی، یا ائتلافی شامل همه ی آنهایی که از سوی کشورهای همسایه، بخصوص پاکستان و کشورهای آسیای میانه پشتیبانی و حمایت می شوند، بهره ببرد که ایران و چین نیز با آن مخالف نباشند؛ زیرا که اگر این گونه نباشد، با توجه به تعارض اهداف و منافع ایالات متحده از یک سو و ایران و چین از سوی دیگر این امر دشوار خواهد شد.

مجموعه عملیاتی که عنوان شد می تواند آغازی برای فرسایش واقعی نیروهای امریکایی و فرو رفتن آنها در باتلاق افغانستان و تکرار تجربه ی انگلستان و شوروی سابق باشد. به طوری که عقب نشینی بدون تحمّل تلفات انسانی برای ایالات متحده بسیار سخت خواهد بود.

نکته ی مهمی که در این بین وجود دارد، زمان تعیین شده برای عملیات نظامی امریکا است که تا آغاز ماه مبارک رمضان می باشد و واشنگتن می تواند طی این مدت تمامی اهداف خود را تحقق بخشد و در ماه مبارک رمضان به نشانه ی احترام به شعائر مسلمین جنگ را متوقف سازد. اما اگر روند جنگ بخواهد بیشتر از آن ادامه پیدا کند، لاجرم به فصل زمستان برخورد خواهند کرد به طوری که نیروهای امریکایی با مشکلات و مصائب فراوانی در مناطق کوهستانی پوشیده از برف و سرمای کشنده روبرو خواهند شد که مش