پاورپوینت کامل باران عشق و استغناء ۵۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل باران عشق و استغناء ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل باران عشق و استغناء ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل باران عشق و استغناء ۵۹ اسلاید در PowerPoint :
فیلم «باران» [به نوشته و کارگردانی مجید مجیدی] اثر دیگری از سینمای نوین ایران است که پس از انقلاب ریشه دوانده و تبدیل به دریچه ی وسیع و جذاب گفت وگوی فرهنگ ایرانی و نگاه ما با جهان شده است؛ به زبان هنر سینما همین که فیلمی در این موقعیت قرار بگیرد، و در زمره ی آثار مقلد، بی روح، مبتذل، کهنه و فاقد عناصری هنری و جهان اندیشگران نباشد، ساختن آن حادثه ای مبارک است. البته پدیده ای نو به نام سینمای بعد از انقلاب و رابطه ی این سینما با سینمای متفکر قبل از انقلاب، علتِ موفقیت جهانی و جایگاه آن در هنرهای امروزی ما، خود نیاز به بررسی موسّع دارد.
آرا و جریان های مختلف درباره ی اهمیت این سینما کاملاً متفاوت است. سینما آینه ی مدرنیت است. سینمای جهان در سیطره ی سینمای هولیوودی است و سینمای ایران فاقد جلوه های ویژه و تکنولوژی تولید عظیم است. اما با این همه هنوز نکات فراوانی وجود دارد که جایگاه فیلم هایی امثال «باران» را توضیح می دهد؛ می دانیم که عدّه ای از افراد با دیدگاهی افراطی به سبب آن که سینما از غرب آمده است ـ و سینمای روشن فکرانه ی ایرانِ پیش از انقلاب، مبلّغ آشکار شرعیات و شریعت نبوده ـ با سینما دشمنی می ورزند. و در مقابل، گروهی دیگر همه ی موفقیت های سینمای ایران را در جشنواره ها، و توجه جهانی به آن را توطئه ی نظام سلطه و غرب می دانند.
دسته ای سینمای متفکر و هنرمندانه ی ایران را، سینمایی معرفی می کنند که برای اجانب خوراک تهیه می کند، و تعدادی هم کارگردانانِ پیشروی سینمای ایران را مستقیم و غیرمستقیم در دست سینما می خوانند که با فیلم هایشان چهره ای فقرزده و عقب مانده از ایرانِ اسلامی معرفی می نماید.
و بالاخره هستند کسانی که سینماگرانِ روشنفکر ایران را کفّار می نامند؛ زیرا که آنها از آزادی ها استفاده می کنند تا الحاد را عمومیت بخشند.
در برابر اینان، بسیاری به سینمای نوینِ پس از انقلاب ـ که به عنوان یک سبک نو آن را سینمایی رویکردگرا (approachable) نیز خوانده اند ـ علاقه مند هستند. و بنا به دلایل گوناگون آن را سینمایی مهم، جذاب و عمیق معرفی می کنند که هنر نوی ایرانی را در جهان به نمایش می گذارد و مشحونِ از خلاقیت در سبک و فرمِ نو، تقرّب به زندگی، سادگی، نجابت، سرشار از فضای پر از مهر و دوستی و حاوی پیام های ارجمند اجتماعی است. و از نظر ماهوی با سینمای جهان تفاوت دارد، لذا با استقبال بسیاری روبرو شده است.
این سینما طی صد سال پرفراز و نشیب، در حاشیه ی سینمای حرفه ای، تجاری و مبتذلِ فیلم فارسی رشد کرده و مراحل تولید روشن فکرانه و پُرلکنت خود را پشت سر گذاشته و با موج سوم در دهه ی پنجاه کوشیده است تا بین فیلم های جدی و فیلم های عامه پسند آشتی برقرار کند و نسلی از سینماگران درجه ی یک؛ نظیر «مهرجویی، کیمیایی، حاتمی کیا، نادری، داریوش، شیردل، کیارستمی، شهید ثالث، کیمیاوی، اصلانی و…» را تربیت کرده و تحویل جامعه دهد که در پی «مقدم، ملاپور و…» گام های بزرگی به پیش برداشتند. و پس از سینماگرانِ دهه ی چهل؛ مثل «رهنما، گلستان، فرّخزاد، کاووسی و غفاری» رشد نویی به سینمای ایران دادند. و خود به کمک کسانی؛ هم چون «گله و هریتاش» سینمایی عمومی تر را پی ریختند که از جاذبه های تجاری سود می جست، لیکن پس از انقلاب با فروپاشی سیستم فیلم فارسی از نظر نوعِ نگاه به سینما و تشکیلات و سرمایه و نهادهای حامی و افراد انسانی و غیره، سینمای تازه ای پدیدار شد که با پشت سر گذاشتن فراز و فرود، به بلوغ دست یافت.
این سینما دارای ویژگی های خاصی است که به آن تشخّص می دهد، به سبک آن ویژگی می بخشد و آن را حامل ارزش های خاصِ معنوی می نماید.
این سینما از نظر معنوی واقع گرا بوده و به زندگی رو کرده است. به ارزش های اخلاقی و فضایل انسانی ـ نظیر عشق، دادگری و پاکی جان، آرمان طهارت فردی و اجتماعی، کسب حقوق انسانی و ارزیابی نو از پدیده های زندگی، پرسش گری تازه و نفی واپسگرایی، خرافه و استبداد، طلب آزادی و نقد اجتماعی، انزجار از سیاهی های زندگی و امید اصلاح جسم و روحِ فرد و جامعه ـ دل بسته است. و از فروش برهنگی، خشونت و الگوهای قصه گویی سینمای امریکایی روی برتافته و به جهان پاک کودکان، جوانان، مردان و زنان روی آورده است.
این سینما از نظر سبک و فرم، تمایل به استناد دارد و برای همین از نابازیگران سود می جوید، از هیجان و تعلیق دروغین و جلوه های ویژه ی محیرالعقول سرباز می زند. مستندگون است. قصه پردازی افسانه ای ندارد. واقع نما است و به صورت برش هایی از زندگی ظاهر می شود.
همه ی این ها عواملی هستند که در تدوین و فیلم برداری ساده، دوری از تروکاژهای عجیب و غریب و ساختارهای روایتی نو کاملاً مؤثراند و به حق که این سینما با این محتوا، برای جهان جذاب و پراهمیت شمرده شده و توطئه ای در کار نیست. البته نباید به تأثیر جشنواره ها که نگاه خاص آنها سبب رواجِ کلیشه هایی در سینمای نوین شده بی اعتنا بود. بنابراین لازم است برای حفظ اصالت، همان قدر که از ابتذال روی برمی تابیم از کلیشه های تحمیلی هم چشم بپوشیم و طراوت و بداعت فیلم ها را حفظ کنیم.
«مجید مجیدی» سینماگر موفقِ چنین سینمایی است؛ سینمایی که به معنویت و ارزش های روحی ناب انسانی توجه دارد و می کوشد از خلال دنیای کودکان، یا به واسطه ی پاکی کودکان آن را متذکر شود. که از جمله ی آنها می توان به فیلم های جذّابِ «خدا می آید» «پدر»، «بچه های آسمان»، «رنگ خدا» و بالأخره باران اشاره کرد.
نقاط مثبت فیلم «باران»
اگرچه «باران» دارای مشکلات ساختاری (تصوّری و روایی) است، اما این مشکلات سبب نشده است که این فیلم مؤلفه های سینمای مجیدی را که برای جهان جذاب بوده و برای سینمای ایران هویتی معنوی کسب کرده است نداشته باشد.
«لطیف» کارگر ترک جوان و «باران» که در جامه پسرانِ رحمت معرفی می شود؛ هم چون قهرمانان پیشین «بدوک، بچه های آسمان، رنگ خدا، خدا می آید و پدر» همگی نوجوانانی از قشر فقیر جامعه هستند. آن ها برای امرار معاش خود با سختی مواجه هستند و برای ادامه ی زندگی با دشواری علیه موانعِ خارج از اراده شان می جنگند. امّا نکته ی مهم، ادامه ی گوهرهای انسانی در این متن است که متأثر از درد و رنج و حرمان می باشد. آنان گرچه دور از خانواده و حتی دور از وطن (باران) بار سنگینی را به دوش می کشند، اما این پدیده سبب نابودی ارزش های انسانی، مهر و دوستی، حُسن مسئولیت نسبت به افرادِ خانواده، در آن ها نشده است.
«رحمت» برای برپا نگاه داشتن خانواده با پدری که زمین گیر شده و مادری که از دست رفته می جنگد. لطیف ـ که مشغول کارِ توان فرسای ساختمان سازی است ـ می خواهد پس انداز خود را برای خانواده اش بفرستد، اما وقتی به عشق می رسد با ایثار آن را برای رهایی خانواده ی باران از فقرِ هولناک صرف می کند.
مجیدی اگرچه با چشم پوشیدن از رنگ های متنوع شخصیت، به روایت سینمایی اش ضربه می زند، اما نشان می دهد که تمایلی به نمایش سیاهی انسانی ندارد. همین ژرف ساخت انسانی است که نگاه مجیدی را لطیف می کند. اگر او می توانست این روایت از انسان را با وجوه زنده تر و طبیعی تری درآمیزد، آخرین اثرش جان دارتر می شد. در فیلم «رنگ خدا» کشمکش پدر محمد با شیطان درون، به بیداری اش ختم می شود و آدم های منفی در «باران» با گرایشات منفی در «لطیف» به سرعت زمینه ی تحول می یابد و به نیکی و خیر و ملایمت حاصل از عشق بدل می شود.
پس این فقر در «باران»، در «بچه های آسمان» و یا در «بدوک» و حتی در «رنگ خدا» فرصتی برای تزکیه است، مجالی است که انسان می تواند در غیاب عوامل مادی که پوشش ضعف های اوست، خصایل گوهرینش را شکوفا کند. در «باران» جبرِ فقر سبب نشده است که انسان، مجبور به شرارت باشد، او از مرز فقر می گذرد و علی رغم آن، به بخشش دست می یابد و بخشش او از هر بخششی ارجمندتر است.
ویژگی مهم «باران» آن است که؛ هم چون «بدوک» و «پدر» با کم رنگ کردن، حذف، یا جانشین برای پدر و مادر و با غیاب آنان، و انداختن بار مسئولیت به دوش نوجوانان، به آن ها فرصت رشد می دهد. در فیلم «باران» هم «لطیف» دور از پدر و مادر است و هم با شکستن پای پدر «باران» مسئولیت امرار معاش به دوش دخترکی فرشته آسا می افتد که در لباسِ مردان فرومی رود.
غیاب مادر سبب نمی شود تا آثار مجیدی فاقد گرمای مهر و دوستی باشد. برعکس قهرمانان این فیلم ها به دنبال نشانه هایی هستند که جهان فیلم را سرشار از لطف مادرانه و عشق و مهرورزی کنند.
درواقع مهر پرونده ی مادر ـ که اکنون خود غایب است ـ هم چون تجلی پرونده ی الهی است که در غیاب صوری خود، انسان را سرشار از مهرورزی می کند. درواقع لایه ی پنهان فیلم مجیدی سرشار از یک حُسن عشق ازلی و الهی است. اگر مجیدی می دانست که این عناصر در دنیای خشن ما تا چه حد برآورنده ی نیاز انسان است. سخت گیری بیشتری در توجه به چندلایگی و پرورش آثارش می کرد.
فیلم «باران» نشان می دهد که کلیشه های مجیدی دیگر تکراری شده اند، البته نگاه لطیف او به طبیعت، ساختن عکس های زیبا از طبیعت و کمپوزیسیون های چشم افسا با روحِ لطیف و عارفانه ی آثارش هماهنگی دارد، امّ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 